دانلود فصل‌ها

دانلود فصل بیست و یکم؛ تاجبخش ملکه

در سکوت سرد و بی‌روح سایت، یه فصل دیگه رو تقدیمتون می‌کنیم. خیلی کلی بگم که با این وضعیت دیگه حفظ انگیزه و روحیه خودم هم دشوار شده، چه برسه به اعضای گروه!!

در آخرین فصل از دورن خوندیم که آریان مارتل قلب سر آریس اوکهارت رو به دست آورده و اون رو قانع کرده که در نقشه‌های بزرگش همراهیش کنه. فهمیدیم که ظاهراً پرنس دورَن تصمیم داره که بر خلاف سنت‌های دورنی پسر اولش رو بر دختر بزرگترش برای جانشینی ترجیح بده. بنابراین آریان نقشه‌ای بزرگ کشید تا بتونه هم به نوعی انتقام عموش رو بگیره و هم قدرت در دورن و حتی فراتر از اون رو به چنگ بیاره. اون نقشه کشیده که میرسلا رو تاجگذاری کنه و به این شکل جنگ تمام عیار بین شمال و جنوب به راه بندازه. حالا باید دید چطور قراره نقشه خودش رو عملی کنه. با ادامه داستان همراه ما باشید.

در زیر خورشید سوزان دورن، آب هم مانند طلا ثروت محسوب می‌شد، بنابراین از هر چاهی با جان و دل محافظت می‌شد. با این حال، چاه شندی‌استون صدها سال قبل خشک شده بود و نگهبانانش به دنبال محل پرآب دیگری، پاسگاه محقر خود با ستون‌های شیاردار و طاق سه‌گانه‌اش ترک کرده بودند. پس از آن شن‌ها بازگشته بودند تا دوباره آنجا را مال خود کنند.

آریان به همراه دری و سیلوا درست زمانی که خورشید در حال پایین رفتن بود، رسیدند. آسمان غرب مانند پرده‌ای به رنگ‌های طلایی و بنفش بود و ابرها تماماً به رنگ خون می‌درخشیدند. ویرانه ها هم درخشش داشتند، ستون‌های ویران شده‌اش به رنگ صورتی سوسو می‌زدند، سایه‌های سرخ در میان ترک‌های کف سنگی‌اش می‌خزیدند و همانطور که روشنایی کم‌کم محو می‌شد، خود شن‌ها هم از رنگ‌های طلایی و نارنجی به بنفش تبدیل می‌شدند. گارین چند ساعت پیش رسیده بود و شوالیه‌ای که ستاره تاریک نامیده می‌شد، روز قبل از آن.

دری که داشت به گارین کمک می‌کرد تا به اسب‌ها آب دهد، گفت: «جای دوست داشتنیه.» آنها آب خودشان را خود حمل می‌کردند. اسب‌های شنىِ دورن چابک و خستگی ناپذیر بودند، و تا فرسخ‌ها بعد از آنکه دیگر اسب‌ها از پای درمی‌آمدند، به حرکت ادامه می‌دادند، اما حتی آنها هم نمی‌توانستند بدون آب سر کنند. «از کجا اینجا رو می‌شناختید؟»

«عموم من رو با تییِن و سارلا آورد اینجا.» خاطره‌اش لبخند به لبان آریان آورد. «عمویم چندتا افعی گرفت و امن‌ترین راه برای گرفتن زهرشون رو به تییِن نشون داد. سارلا سنگ‌ها رو برمی‌گردوند، شن‌ها رو از روی کاشی‌ها کنار می‌زد، و می‌خواست هر چیزی رو که ممکنه درباره‌ی مردمی که اینجا زندگی می‌کردند بدونه.»

سیلوای لکه‌دار پرسید: «و شما چه کار می‌کردید پرنسس؟»

من کنار چاه می‌نشستم و وانمود می‌کردم که یه شوالیه‌ی راهزن من رو به اینجا آورده تا از من کامجویی کنه.


دانلود ترجمه فصل بیست و یکم؛ تاجبخش ملکه


 

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=5315

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۲۹ دیدگاه

  • یعنی فوق العاده بود – خیلی قشنگ بود این فصل.
    انصافا خوب نشون داد که نباید پرنس دورن رو دست کم گرفت.

      نقل قول

  • آخ جون، فصل بعدی آریاس :yahoo:
    .
    .
    انصافا این پرنس دورن خیلی آب زیر کاهه،
    تو ظاهر خودش رو به موش مردگی زده ولی موقع عمل بلد چی کار کنه

      نقل قول

  • هنوز دانلود نکردم هویجوری یه تک پا یه سر بزنم تشکر کنم برم دانلودش کنم

      نقل قول

  • من این تیکه رو نفهمیدم:
    “شیر مرده. کی میدونه ماده شیر کدوم یکی از توله هاش رو ترجیح میده؟”
    با توجه به اینکه توی این جمع هنوز نمیدونن تایوین لنیستر مرده، منظور چیه؟

      نقل قول

  • پرنس دورن مثل اینکه فقط بلده قدرت خودشو به خانواده اش نشون بده ولی در کل یه مهره خنثی هست تو وستروس همونطور که سرسی گفت استخوان های کوه واسه راضی کردنش کفایت میکنه

      نقل قول

  • نکته جالبیه شاید از روی همین جمله باید خائنو بشناسیم؟منظورم اینه که واقعا چه کسی گزارش آریانه مارتل رو داده بوده ؟ کسی که برای قانع کردنش به همکاری اخبار تخت آهنین رو بهش گفته اند؟

    بهروز:
    من این تیکه رو نفهمیدم:
    “شیر مرده. کی میدونه ماده شیر کدوم یکی از توله هاش رو ترجیح میده؟”
    با توجه به اینکه توی این جمع هنوز نمیدونن تایوین لنیستر مرده، منظور چیه؟

      نقل قول

  • ehsan:
    پرنس دورن مثل اینکه فقط بلده قدرت خودشو به خانواده اش نشون بده ولی در کل یه مهره خنثی هست تو وستروس همونطور که سرسی گفت استخوان های کوه واسه راضی کردنش کفایت میکنه

    من یکی که حدس می زنم دورن حتما یه نقشه داره دورن رو دست کم نگیر خود مارتین گفته دورن برای برد بازی می کنه در ضمن ادم خود بزرگ پندار بی سیاستی مثل سرسی حرفش ارزش نداره

      نقل قول

  • سلام.
    من کاری به این فصل ندارم چون هنوز نخوندمش :D: .
    من میخوام راجع به حرف اولت یه چیز رو بگم.
    این حرفی رو که میزنم رو مطمئنم که حرف همه بچه های سایت هست.
    من خیلی خیلی ممنونم از اینکه این همه وقتتون رو برای ما میزارید تا ما هم بتونیم کتاب رو بخونیم و سر در بیاریم ازش.
    میدونمم که از خیلی از تفریحات و اوقات فرغتتون دارید میزنید برای این کار,چه بسا که باعث تداخل تو سیستم کاری و شخصی زندگی خودتونم شده.
    مخصوصا شما استارک عزیز که تقریبا ویترین این گروه حساب میشید.
    واقعا میدونم که چه فشاری رو داری تحمل میکنی ولی بازهم کار رجمه رو انجام میدی.
    میدونم که بچه داری چقدر مصیبت داره,مخصوصا بچه ای که تازه بدنیا اومده باشه,چقدر دنگ و فنگ داره.
    و خدا رو هم شکر میکنم که به طور عجیبی پشت کار داری و صبوری.
    من فقط میتونم بگم که خدا همگی شما عزیزان گروه ترجمه رو مورد لطف همیشگی و سرشار خودش قرار بده و امیدوارم همیشه سر بلند و موفق باشید.
    یک در این دنیا و ۱۰۰۰ در آخرت نصیبتون بشه…

      نقل قول

  • بهروز:
    من این تیکه رو نفهمیدم:
    “شیر مرده. کی میدونه ماده شیر کدوم یکی از توله هاش رو ترجیح میده؟”
    با توجه به اینکه توی این جمع هنوز نمیدونن تایوین لنیستر مرده، منظور چیه؟

    شیری که آریان راجع بهش صحبت می‌کنه شاه جافریه و ماده شیر، سرسی.
    ——————–
    از آریس خوشم میومد . از مرگش بیشتر از مرگ دفعه اول کیتلین ناراحت شدم.

      نقل قول

  • مرسی که از زحمت هایی که میکشی.
    بی صبرانه منتظرم که کتاب تموم بشه و من بتونم چاپ کنم بخونم .

      نقل قول

  • دستت درد نکنه بابت فصل جدید، عرض پوزش بابت کم کاری تو سایت

      نقل قول

  • چند تا نکته داشت این فصل اولیش همین خبر چین که هر کسی می تونه باشه دومیش این که اثبات شد قدرت اصلی دورن شاهزاده دورن هست سومیش مرگ اوکهارت احتمالا به خاطر دلایلی مثل شرافت و … این جور چیزا مرد احتمالا نمی خواسته به عنوان خیانت کار شناخته بشه چهارمیش همین جرالد دین کلا شباهت دین ها به والریایی ها جالب توجهه تا اون جایی که من می دونم فقط والریایی ها چشمای بنفش دارن اما دین ها که بومی وستروس ان تو داستان اصلی هم این همه دین وجود داشته و داره ارتور دین اشارا دین ادریک دین و جرالد دین احتمالا در اینده این خاندان باید نقش اش پررنگ تر بشه کلا از نظر من فصلای دورن از بقیه جالب تره در رابطه با سرد بودن سایت هم ضمن تشکر بابت زحمات زیاد شما من فکر می کنم دلیل اصلی اش تفاوت فضای سه تا کتاب قبلی با این کتاب باشه تو کتابای قبلی علاوه بر بازی های سیاسی داخلش هم جنگ بود هم جادو اما این کتاب فقط بازی های سیاسی نه چندان جذاب بوده و به جز فصل سیتادل و شیپور یورن اتفاق شوکه کننده و بحث بر انگیز ان چنانی رخ نداده مسلما با حساس تر شدن کتاب چهارو ان شااله شروع کتاب پنج و بازگشت شخصیت های پر طرفدار جان و استنیس و دنریس و تیریون فضای سایت گرم تر میشه

      نقل قول

  • great tom hanks: بازگشت شخصیت های پر طرفدار جان و استنیس و دنریس و تیریون فضای سایت گرم تر میشه

    میبخشید ولی دنریسم مگه طرفدار داره؟ :sh: :sh: :sh:

      نقل قول

  • کوئنتین مارتل: میبخشید ولی دنریسم مگه طرفدار داره؟

    من خودم که ازش بدم میاد اما خب اره خودم چند نفر رو می شناسم که طرفدارش هستن تو فروم های خارجی هم طرفدار داره البته فکر کنم در مجموع طرفدارای جان اسنو :rose: از بقیه بیشتر باشه

      نقل قول

  • great tom hanks: من خودم که ازش بدم میاد اما خب اره خودم چند نفر رو می شناسم که طرفدارش هستن تو فروم های خارجی هم طرفدار داره البته فکر کنم در مجموع طرفدارای جان اسنواز بقیه بیشتر باشه

    من بیشتر از دنریس از جان بدم میاد اما کافیه یک فصل از فصل های دنریس بخونم مخصوصا توی جلد پنجم تا ازش متفر بشم :og: کلا جفتشون سوهان روح هستن.

      نقل قول

  • استارک جان اومدیم نظر بدیم با روح کنیم سایتو :mail: :mail:
    اقا من یه سوال تو ذهنم مونده از سبکه نوشتن مارتین.لطفا نظر بدید!!!
    با این که واقعا عاشق کتاب کارکتر ها و … هستم تازگیا یکم سبکه مارتین برام تکراری شده.
    دقت کردید سبکش کلا این شده که اتفاقات حساس هر فصل یا قلب داستان فقط تو صفحه اخر هر فصل یا خط های اخر فصل هست؟ یعنی کلا اول هر فصل یه سری جزیاته(هر جند قشنگن و مربوط)ولی اصل داستان هر فصل قسمت اخرشه.
    قبلا این سبکشو خیلی دوست داشتم که یهو میزاره تو خماری این مدلی نوشتنش تو اخر فصل.یا فلش بک میزنه فصل قبل به همونجایی که ول کرده مثلا فصل سم توی جنگل که ادر ها حمله میکنن عالیی بود.که دقیقا با شنیدن صدای سه بوق فصل تموم میشه بعد فصل بعد اتفاقات تو ذهن سم فلش بک توضیح داده میشه. خیلی سبکه قشنکیه ولی تازگیا این قسمتش که اخر هر فصل قسمت هیجانیش باشه برام تکراری شده.شما فصل برین رو یا همین ملکه ساز یا فصل های دیگرو نکاه کنید.سبکش فقط یک چیز شده اخر هر فصل یک شک بده یا… . سبکه قشنگیه ولی برای من تکرارررری شده
    فصل که ند مرد راب مرد تایوین مرد. همششش یک جور تموم شده تو یک حط.
    جدای از هم هر فصل اینجوری قشنکه ولی این که همه ی هیجاناتو به یک سبک تو کتاب میزاره تکراری شدهههه

      نقل قول

  • راستی برای چی این فصل نقاشی نداشت از نظر من که ایده ی خیلی خوبیه اگه امکانش هست بازم نقاشی برای هر فصل بزارید

      نقل قول

  • استارک عزیز
    زمستان خواهد گذشت ؟؟؟؟!!!!
    به امید خدا با شروع سریال در بهار دوباره اینجا شلوغ میشه.
    لطفا صبور باشید.
    از اینکه همچنان به عهدی که با ما بستی پایبندی ، کمال تشکر رو دارم.

      نقل قول

  • ولی به نظرمن هنوزم فصلای قدمگاه پادشاه جالبتره.خصوصا دنبال کردن دنیا از دید سرسی

      نقل قول

  • سلام
    ببخشید

    اول که دیدم “تاجبخش ” معادل کینگمیکر

    انتخاب شده تعجب کردم به نظرم اشتباه اومد ولی گفتم شما انگلیسی بیشتر از من بلدی

    ولی اییکی دیگه خیلی مسخره و بی معنی هست
    تاجبخش ملکه؟؟؟؟؟

    خوب بگو ملکه ساز
    شاه ساز

    البته بدیهیه که شما تصمیم نهایی ر ومی گیرید و این هم فقط یک پیشنهاد بود.

      نقل قول

  • aaq:
    سلام
    ببخشید

    اول که دیدم “تاجبخش ” معادل کینگمیکر

    انتخاب شده تعجب کردم به نظرم اشتباه اومد ولی گفتم شما انگلیسی بیشتر از من بلدی

    ولی اییکی دیگه خیلی مسخره و بی معنی هست
    تاجبخش ملکه؟؟؟؟؟

    خوب بگو ملکه ساز
    شاه ساز

    البته بدیهیه که شما تصمیم نهایی ر ومی گیرید و این هم فقط یک پیشنهاد بود.

    در فارسی عبارت تاج‌بخش که فارغ از جنسیته عبارت جاافتاده و رایجی هست. یکی از کارهای مترجم ارتباط برقرار کردن بین زبان مبدا و مقصده، به همین دلیل به نظر رسید که این معادل خوبی باشه.

    ممنونم از نظرتون. امیدوارم دوستان دیگه هم نظرشون رو بدن و ببینیم آیا معادل موفقی بوده یا نه. ۲ فصل قبل‌تر هم به کار رفته بود عبارت kingmaker

      نقل قول

  • نریمان: در فارسی عبارت تاج‌بخش که فارغ از جنسیته عبارت جاافتاده و رایجی هست. یکی از کارهای مترجم ارتباط برقرار کردن بین زبان مبدا و مقصده، به همین دلیل به نظر رسید که این معادل خوبی باشه.

    ممنونم از نظرتون. امیدوارم دوستان دیگه هم نظرشون رو بدن و ببینیم آیا معادل موفقی بوده یا نه. ۲ فصل قبل‌تر هم به کار رفته بود عبارت kingmaker

    “تاجبخش “خوبه ولی “تاجبخش ملکه” نه !
    همونجور که kingmaker رو زدین تاجبخش این رو هم همون می ذاشتین. خواننده خودش می دونه طرف ملکه می شه یا شاه. مثل خیلی جاهای دیگه که تو برگردان از انگلیسی به فارسی این تشخیص به عهده خواننده گذاشته می شه.

      نقل قول

  • great tom hanks:
    راستی برای چی این فصل نقاشی نداشت از نظر من که ایده ی خیلی خوبیه اگه امکانش هست بازم نقاشی برای هر فصل بزارید

    این چند روز خیلی سرم شلوغ بود، شرمنده ی همه شدم، ولی نگران نباشید برای فصل آریا حتما نقاشی می کشم دوست من :good:

      نقل قول

  • aaq:
    خوب بگو ملکه ساز
    شاه ساز
    البته بدیهیه که شما تصمیم نهایی ر ومی گیرید و این هم فقط یک پیشنهاد بود.

    مسئله این نیست که من تصمیم‌گیرنده نهایی هستم یا نه. مسئله اینه که ما باید معادلی رو در زبان خودمون بیاریم که ملموس باشه. حداقل در مواردی که وجود داره. مثلاً ما موقع ترجمه کلمه Ice cream اون معادلی رو میگیم که در زبان خودمون مرسومه. میگیم بستنی نمیگیم مثلاً یخ کرم درسته؟
    شاه‌ساز یا ملکه‌ساز واقعاً تو فارسی معنای ملموسی نداره. من رو که بیشتر یاد یخ‌ساز و اینا میندازه :D:
    از طرف دیگه کلمه تاجبخش در ادبیات و حتی تاریخ ما وجود داره. افرادی در تاریخ مملکت ما بودن که به واسطه به سلطنت رسوندن پادشاهی لقب تاجبخش رو در نام خودشون و حتی نسلشون داشتن.
    حتی سرلشکر زاهدی که با رهبری کودتای ۲۸ مرداد تاج و تخت شاه رو حفظ کرده بود تا مدتها به خودش این لقب تاجبخش رو داده بود.

    kei1: “تاجبخش “خوبه ولی “تاجبخش ملکه” نه !
    همونجور که kingmaker رو زدین تاجبخش این رو هم همون می ذاشتین. خواننده خودش می دونه طرف ملکه می شه یا شاه. مثل خیلی جاهای دیگه که تو برگردان از انگلیسی به فارسی این تشخیص به عهده خواننده گذاشته می شه.

    راستش قبول دارم که تاجبخش ملکه خیلی هم زیبا نیست، اما باید یه تفاوتی قائل می‌شدیم. این تمایز باید خودش رو نشون میداد. اینکه در قدیم فرمانده ارشد گاردشاه یک بار این لقب رو برای شاه کردن کسی به دست آورده بود،‌ و حالا قراره یکی این کار رو برای یه ملکه انجام بده. به نظرم این کنایه مهم بود. به خصوص در مورد سرنوشت این کار.
    ما تو فصل ناخدای آهنین هم داشتیم که آشا به عمد به جای kingsmoot از واژه‌ی queensmoot استفاده کرد. اگه اونجا هم برای هردو شورای شاهان میاوردیم دیگه این کنایه از بین می‌رفت

      نقل قول

  • Sina: این چند روز خیلی سرم شلوغ بود، شرمنده ی همه شدم، ولی نگران نباشید برای فصل آریا حتما نقاشی می کشم دوست من :good:

    اشکال نداره سینا جان. میدونم که چقدر کار وقت‌گیریه. ایشالا برای فایل نهایی این نقاشی جامونده رو میکشی. ;-)

      نقل قول

  • اگه سرباریستان بود به جای آریس هیچکدوم از این اتفاقات احمقانه نمی افتاد اما همه گارد های شاه مثل آریس بی عرضه و
    پیمان شکنند جانوس اسلینت و کتل بلک ها تقریباً همشون همینطوری اند ، تنها کسی که عرضه گارد شاه
    بودن رو داشت سرباریستان بود که سرسی به خاطر پیری عزلش کرد حالا هم چوبش رو می خوره
    مطمئن بودم بقیه هم به جای آریس می رفتن همین اتفاقات می افتاد چون همشون فاسدن ، خود جیمی تو یکی از فصل ها
    گارد شاهی رو می فرسته که برن تو روسپی خونه ها دنبال تیریون بگردن
    بعد پشیمون میشه با خودش میگه امشب با این دستوری که دادم چند نفر رو حامله کردم

      نقل قول

  • میگم قدیما فروشنده ها عادت داشتند اول صبح از یک نفر که دستش سبکه پول کمی بگیرند تا در طول روز کسبشون برکت داشته باشه
    این پست کامنتای زیادی دشت کرده ها به گمونم دست “zareb ” سبک باشه !
    نظرت چیه استارک عزیز؟ چطوره بعد ازین دشت اول کامنتا با ایشون باشه ؟؟

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: