اطلاع‌ رسانی

دلم …

چند صباحیست اخبار پیمان‎‌هایشان بر سر زبان‌هاست. اما دلم نه سرد از وجود وایت‌های زمانه! نه گرم از از شعار آزورآهای نماهای دوران، بلکه به عشق  قائم خاندان محبوبم می تپد.

خون بر شمشیر پیروز است! شعار خاندان من است. شعار نه، حقیقتی از یاد رفته!

در شب سرد زمستانی عصر ما، چشم انتظار ظهور آزورآهای حقیقی هستیم؛ دیروز هم بسر شد و نیامد؛ اما با هر جمعه امید در دل‌هامان جوانه میزند! و شب تاریک است و پر از وحشت!

پس از شب تاریک، نوبت صبح است!

پس از شب تاریک، نوبت صبح است!

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=1461

درباره نویسنده

Ali.A

آزادی نه دادنی است نه گرفتنی! بلکه آموختنی‌ست برای همین خیلی‌ها از آن گریزانند! با دوپینگ نمی‌شود جهان اولی شد! راه آزادی و مدنیت نه از خیابان با مشت‌های گره کرده بلکه از آرامش کتابخانه‌ها می‌گذرد برای همین است که کتابخانه‌ها در جهان سوم امن‌ترین جا برای عنکبوت‌هایند!
کتاب بخوانیم تا بمانیم.

ویراستار،نویسنده،آبدارچی و نیمچه مترجم

۱۷ دیدگاه

  • واقعاً زیبا بود. خیلی زیبا!
    جداً که تحت تأثیر قرارگرفتم. شاید لازمه گاهی اوقات اینطوری به مسائل دنیای واقعمون نگاه کنیم تا بهتر درکشون کنیم

      نقل قول

  • خیلی زیبا وتاثیرگذار بود واقعا اینقدر تو عالم غیر واقعی غرق شدیم که یادمون رفته ماهم گمگشته ای داریم که باید منتطرش باشیم . اون که نه ما خودمون گم شدیم واون منتظره ماست که برگردیم.
    واقعا لازمه یه همچین کارایی رو هم بذارین که تلنگری باشه تا از اعتقادات واقعیمون زیاد دور نشیم.

      نقل قول

  • سلام.با وجود زیبایی فوق العاده متن ولی زیاد موافق قاطی کردن این جور داستان ها با مفاهیم بلند پایه ی دینی باهم نیستم.دقیقا گاهی صدا و سیما و بعضی دوستان این چنین داستان هایی رو با مفاهیمی دیگه قاطی می کنن و در پایان برداشت می کنن که این کتاب یا کتب تالکین یا هری پاتر مثلا صهیونیستیه.
    حیفه که همچین کتاب قشنگی رو با این مسائل درگیر کنیم.یک کتابه.یه کتاب فوق العاده که صرفا باید خودش رو دید توش زندگی کرد و با سایر مسائل قاطیش نکرد و به زندگی عادی تعمیمش نداد.هنر برای هنر
    اون مفاهیم دیگه از جمله بحث مهدویت اونقدر جا برای کار و مطلب خودشون دارن نگران نباشیم بالقوه خیلی قوی هستن همون ها رو بالفعل دربیاریم

      نقل قول

  • منتظر: گاهی صدا و سیما و بعضی دوستان این چنین داستان هایی رو با مفاهیمی دیگه قاطی می کنن و در پایان برداشت می کنن که این کتاب یا کتب تالکین یا هری پاتر مثلا صهیونیستیه.
    حیفه که همچین کتاب قشنگی رو با این مسائل درگیر کنیم.یک کتابه.یه کتاب فوق العاده که صرفا باید خودش رو دید توش زندگی کرد و با سایر مسائل قاطیش نکرد و به زندگی عادی تعمیمش نداد.هنر برای هنر

    اول از همه متشکر از شما که نوشته رو مورد نقد قرار دادین
    ولی باید بگم این نوشته هیچ ربطی به اصل کتاب نداره، نداشته و اصلا نمیخواد اون رو نقد کنه. صرفا یه دلنوشته است که از ۴ تا تشبیه نغمه ای استفاده شده تا از فضای سایت و موضوع اصلی اون زیاد دور نشده باشه.
    البته نمیدونم اتهاماتی که به کتاب های تالکین یا هری پاتر زده شده برا نغمه هم هست(فکر نکنم حداقل در اون ابعاد)، ولی برای مثال(بدون در نظر گرفتن عقاید مذهبی خودمون)، هری پاتر را حتی کلیساهاشون بهش گیر داده بود چه برسه به ما. چون ترویج شدید جادوگری و هزاران کار بی سر و ته را در میان نوجوان ها کرد. یعنی باعث ازدیاد بیش از حد تخیلات و بعضا ایجاد وهم در ذهن افراد میشد و از زندگی واقعی و باورهاش دور میکرد. کار به اصطلاح هنری در دنیای خیالی ولی با عواقبی نا به هنجار در دنیای واقعی…
    و برای ایجاد یا از بین بردن یه فرهنگ چه راهی بهتر از خود فرهنگ و هنر هست؟ همین فضا که شما میگید آدم توش زندگی میکنه خواه ناخواه باعث ایجاد باورهای جدید در ذهن اشخاص میشه که در زندگی روزانه اونها بازتاب پیدا میکنه و کم کم و در دراز مدت شاهد تبعات اون هستیم واصلا در کوتاه مدت نمود ندارن.
    جریان همون مو و پیچش اون هست. ما فقط مو رو میبینیم نه پیچش اون رو. متونی که در دل خودشون اهداق صهونیستی دارن باعث از بین رفتن همون ظرفیت های بالقوه در افراد شده یا بازدارنده از بالفعل شدن باورهاشون میشه.راحت بگم آدم رو به خواب میبرن. ولی بازم میگم این یه جور درد دل با رنگ و بویی نغمه‌ای بوده که ربطی به نقد مجموعه نداشته. به قول دوستان یه تلنگره تا یه کم به خودمون بیایم، هدف من را آقا ارسلان در کامنت بالایی شما منتظر محترم به خوبی بیان کردن.

      نقل قول

  • نظر هرکس محترمه و هر کی یه اعتقادی داره

    ولی به نظر من الکی دل نبندین که قرار نیست اتفاقی بیافته…

    چه این جمعه چه اون جمعه، و چه هزاران جمعه دیگه

      نقل قول

  • M oor I:
    نظر هرکس محترمه و هر کی یه اعتقادی داره

    ولی به نظر من الکی دل نبندین که قرار نیست اتفاقی بیافته…

    چه این جمعه چه اون جمعه، و چه هزاران جمعه دیگه

    دوست خوب من
    من اصلا قصد ندارم نوشته شما رو مورد انتقاد قرار بدم اما همه ادیان و حتی ادیانی که برپایه افراد غیر پیامبر ایجاد شدن به ظهور منجی و یک فرد که دنیا رو نجات میده اعتقاد دارن…….مساله سر اومدن یا نیومدن نیست….سر امید داشتنه…..آدم با امید زنده اس….وگرنه زندگی دیگه معنی نداره اگه قرار نباشه اتفاق خوبی بیوفته….

      نقل قول

  • Raegar Targeryan: دوست خوب من
    من اصلا قصد ندارم نوشته شما رو مورد انتقاد قرار بدم اما همه ادیان و حتی ادیانی که برپایه افراد غیر پیامبر ایجاد شدن به ظهور منجی و یک فرد که دنیا رو نجات میده اعتقاد دارن…….مساله سر اومدن یا نیومدن نیست….سر امید داشتنه…..آدم با امید زنده اس….وگرنه زندگی دیگه معنی نداره اگه قرار نباشه اتفاق خوبی بیوفته….

    در طول تاریخ نسل های زیادی در انتظار گودو بودند(توصیه می کنم نمایش نامه در انتظار گودو رو بخونید) و به هیچ جا نرسیدند اما آیندگان اونها با فراموش کردن گودو و فقط با تکیه بر منطق(توجه داشته باشید که علم و منطق دو مقوله جدا هستند علم بر اساس منطق و داده هایی که داره ایجاد میشه که اگه داده اشتباه باشند به نتیجه اشتباه هم میرسه اما منطق درست هیچوقت اشتباه نمی کنه) تونستند خوشبختی رو بدست بیارند و امروزه بعضی از جوامع بر همین اساس تونستند نزدیکترین تجربه به آرمان شهر(همون جامعه ایی که خیلی ها منتظرند که توسط منجی ایجاد بشه) رو بسازند.
    در آخر یک جمله بسیار پر معنی رو از Ezra Pound نویسنده آمریکایی میارم:
    A slave is one who waits for someone to come and free him
    برده کسی است که منتظره تا کسی بیاید و او را نجات دهد

      نقل قول

  • a: برده کسی است که منتظره تا کسی بیاید و او را نجات دهد

    ای کاش به جای این همه مطالعه های متفرقه و توصیه به خوندن کتاب های مختلف یکم کتاب زندگی رو هم میخوندیم. در قرآن به وضوح در این باره صحبت شده و ما نمیدونیم(یا بخاطر نمیسپاریم) ولی حرف فلان عالم رو از بریم.
    انَّ اللّه‏ لا یُغَیِّرُ ما بقوم حتى یغیّروا ما بانفسهم — خداوند سرنوشت هیچ امتی را تغییر نمی‏دهد، مگر اینکه خودشان سرنوشت خود را تغییر دهند»(الرعد، ۱۱)
    در اسلام بحث انتظار این معنی رو نمیده که بشینی منتظر یه فرد خاص باشی. این برداشت شما که مثل خیلی افراد دیگه، از روی نا آشنا بودن با دینمونه باعث شد به قول جمال اسدآبادی شکل ظاهری اسلام در کشورهای اسلامی پدیدار بشه ولی غربی ها بیشتر از ما عمل به اسلام کنن. مثل هزار مفهوم اسلامی دیگه که داره به شکل بد یا معکوس در اجتماع پیاده میشه و باعث میشه امثال ما بدون آگاهی صرفاً از روی اعمال یه فرد نسبت به اسلام و آرمان هاش جبهه گیری‌های کورکورانه کنیم؛ اصطلاحا اسلام زده بشیم. خودمون رو عقل کُل میدونیم، آروغ روشن فکری میزنیم، ولی حاضر به هیچ تحقیق و مطالعه نستیم.
    در اسلام معنی منتظر ۱۸۰ درجه با تعریف لغوی این کلمه یا کاری که اون قوم کرده متفاوته و یه فرد منتظر دارای فاکتور های خاص خودش هست. به طور کلی انتظار در فرهنگ اسلامی یعنی آماده باش کامل. اول خودسازی فردی، در وهله بعد خودیاری اجتماعی.
    درست تر اینه بگیم منجی منتظر ۴۰۰ تا یارشه نه ما منتظر منجی. ما توی خواب خرگوشی هستیم و در حال چرت زدن.
    مهمترین مشکل ما اینه فقط دنباله عیب تراشی و ایراد گیری هستیم ، بزرگترین هنرمون سوالها پرسیدنه ولی هیچ وقت دنبال جواب نیستیم و ابداً اهل عمل نیستیم و غافل از اونیم که هر کسی رو توی قبر خودش میخوابونن و هر کسی پاسخگوی اعمال خودشه. به عنوان یه کوچکتر، از روی دوستی و بدون هیچ تعصبی از دوستان تقاضا دارم اگه ۱ به هزار فکر میکنین اون دنیایی هم هست و باید پاسخگوی اعمالتون باشین، سعی کنین در موردش تحقیق کنین، اگه دلتون خواست یکم معانی، مفاهیم و تفاسیر قرآنی رو بخونین وگرنه که هیچ.

      نقل قول

  • زیبا و تاثیر گذار بود
    خیلی لذت بردم
    واقعا آدم خوبه که همیشه حواسش باشه
    که یه روزی ( ایشاالله هر چه زودتر) ایشون ظهور میکنن و ما باید جلوشون وایسیم
    یه جوری زندگی کنیم که جلوشون سرمون رو بگیریم بالا

      نقل قول

  • جواب شما دقیقا جوابی هست که از یک شخص متعصب و متحجر انتظار میره. شما منظور من از اون کامنت رو نادیده گرفتید و فقط آخرین جمله رو گرفتید و روی اون با کنایه های تمسخر آمیز مانور می دید البته از کسی که هر کتابی غیر از کتابهای مذهبی رو متفرقه و وقت تلف کردن میدونه بیش از این انتظار نمی ره. راستی شما چطور وقت گرانبهاتون رو صرف خواندن صدها صفخه کتابی می کنید که توسط یک بی دین نوشته شده و اختمالا بزودی آقایان ارتباط اونرو با صهیونیسم جهانی کشف و نمادهای فراماسونی رو در اون پیدا می کنند؟
    من برای تک تک کلمات و جملات کامنت شما جوابهای کامل و منطقی دارم اما بدلیل اینکه در آزادترین کشور جهان زندگی می کنم ترجیح می دم بیشتر از این این بحث رو ادامه ندم و فقط شما رو دعوت می کنم که سرگذشت یک کافر بنام گالیله(که توسط افراد متعصبی چون شما تکفیر شد همونطور که امروز هم حجت الاسلام نبویان می گوید نظریه گالیله آغازگر انحراف بشر از یکتاپرستی است) رو بخونید که چطور کلیسا با تمام زر و زورش نتونست از نظریه زمین مرکزی در مقابل منطق راستین و دلایل درست پدر علم نوین دفاع کند و اگرچه بعد از چندین سال اما سرانجام گالیله و منطق پیروز شدند و این آغاز رنسانس و کنار گذاشتن دین و تکیه به منطق بود که امروز همه ما می تونیم نتایج این حرکت(رنسانس) رو در کشورهای غربی ببینیم.

      نقل قول

  • اول از همه بگم اون a اولی ایمیل متفاوتی از a دومی داشت. در هر صورت این جواب من ب a دومیه.

    a: جواب شما دقیقا جوابی هست که از یک شخص متعصب و متحجر انتظار میره. شما منظور من از اون کامنت رو نادیده گرفتید

    منظور شما کاملا واضح بودو کاملا فهمیدم لپ کلام شما اینه دوری از باورهای کاذب، علم گرایی+ کسی که دست رو دست میزاره و منتظر کسی دیگس که کاری براش بکنه به جایی نمیرسه.
    اومدم با یه مثال از آیات قرآن همون حرف شما رو تایید کردم و گفتم معنی انتظار در اسلام دست رو دست گذاشتن نیست. ولی شما با تعصبی عجیب اصلا رو حرف من تامل نکردین. من اگه متعصب ومتحجر بودم میومدم وقت خودمو رو این کتاب بذارم؟یا شما درک درستی از معنای متعصب و متحجر ندارین یا واقعا مطلب منو درست نخوندین. تعصب در حرفای شما دیده میشه نه من.

    a: کنایه های تمسخر آمیز مانور می دید

    کنایه :!: تمسخرآمیز :!: خیلی جالبه. کجاش من کسی رو مسخره کردم؟ اینم یه نمونه دیگه از تعصب شما.
    لپ کلامم این بود در کنار این همه تفکر رو حرفای علما یه کم به حرف خالق اون عالم هم توجه کنیم.
    شاید در مسلک شما این حرفا مسخره باشه، نمیدونم

    a: البته از کسی که هر کتابی غیر از کتابهای مذهبی رو متفرقه و وقت تلف کردن میدونه بیش از این انتظار نمی ره.

    این حرف شدیداً بیانگر تعصب کورکورانه شماست. من که دارم خودم رو این کتاب وقت میزارم(هفته ای بین ۱۵ تا ۲۰ ساعت)چطور میشه این طرز تفکر رو بهم نسبت داد.

    a: که توسط یک بی دین نوشته شده

    تا اونجا که من میدونستم مارتین مسیحی بود.

    a: این آغاز رنسانس و کنار گذاشتن دین و تکیه به منطق بود که امروز همه ما می تونیم نتایج این حرکت(رنسانس) رو در کشورهای غربی ببینیم.

    بله در قرون وسطی افراط دین گرایی بود و الان تفریط دیده میشه.نه اون موقع اعتدال بود نه حالا. نتایج این حرکت هم اثار مثبت و منفی زیادی در غرب داشته. اگه یکم تاریخ اون زمان رو در سمت شرق خونده باشین اسلام در ایران باعث ظهور ابوریحانها، بو علی سیناها، رازی‌ها و … شد و تا زمانی که جامعه در عمل اسلامی بود نه در شعار و ظاهر، این روند تولید علم ادامه داشت و با فاصله گرفتن از اسلام حقیقی شاهد این حال و روز هستیم.

      نقل قول

  • a: اما بدلیل اینکه در آزادترین کشور جهان زندگی می کنم ترجیح می دم بیشتر از این این بحث رو ادامه ندم

    در ضمن اگه دوست ندارید اینجا شفاف حرفتون رو بزنید منِ متعصب متحجر :D حاضرم با هم کمی در این مورد صحبت کنیم.
    کافیه یه نظر با آی دی یاهو بزارید اد میکنم و تبادل نظر میکنیم.

      نقل قول

  • سلام

    اول در همین ابتدا میخوام بگم(هرچند شاید کلیشه ای باشه)

    متحجران مذهبی نما و طرفداران آزادی بی بند و بار(نه لزوما فقط در بعد اخلاقی) دو لبه ی یک قیچی هستند

    بعد، از اونجا که صحبت از گالیله شد و احتمالا در ادامه پای جنگ های صلیبی و دادکاه های تفتیش عقاید هم به میان میاد، خواستم چند موردی هم از تاریخ اون طرف ماجرا بگم.

    خوب چه طوره از انقلاب کبیر فرانسه شروع کنیم، انقلابی که یکی از ارکان اصلیش ضدیت با کلیسایی بود که آلت دست اشراف برای چپاول مردم بود. اما در خود این انقلاب کار به جایی رسید که بعضی ها مثل دختران یتیم رو فقط به خاطر زندگی تحت حمایت کلیسا مجازات کردند و در ادامه و با شروع عصر ترور(وحشت) که یک بار جلاد ماهری به نام شارل-آنری سانسون ۳۰۰ نفر رو در یک روز اعدام کرد(یک بار هم زنی رو به خاطر فریاد و ناراحتی در زمان اعدام همسرش به گیوتین سپردند اون هم به این شکل که اول چند ساعت روی سکوی دستگاه دراز کردن و در طول این مدت هم خون شوهرش روی گردن اون چکه می کرد)
    بعد نوبت ناپلئون شد که هرچند یک نابغه ی نظامی بود و داداگاه های وحشتناک تفتیش عقاید رو در اسپانیا برچید، اما در یک جنگ هم دستور قتل عام ۳۰۰۰ سرباز اسیر رو داد.
    درباره ی جنگ تریاک چیزی شنیدید؟ جنگی که انگلستان به چین تحمیل کرد، چون چین نمی خواست مردمش معتاد بشن. جنگی که به قول یکی از کله گنده های انگلیسی نه به خاطر خدا بود و نه افتخار، بلکه به خاطر منفعت بود.
    در قرن بیستم هم از ماجرای جنگ جهانی اول که به خاطر رقابت در چپاول کشورهای مستعمره بود، اگر بگذریم، به جناب استالین می رسیم. کسی که “میلیون ها” نفر از مردم کشورش رو تصفیه کرد. آیا استالین مذهبی بود یا این کارها رو به اسم مذهب می کرد؟
    شاید عده ای بگن که این ها فقط مال کشورهای بدون آزادیه، خوب احتمالا اون ها نمی دونن که حذب نازی طی یک فرآیند کاملا دموکراتیک و با رای مردم به قدرت رسید. و بعد هم با حمایت همین مردم کشور آزاد آلمان، شد آنچه شد. ولی خوب در مورد آدم خوب های ماجرا چه طور؟ بزرگترین کشور حامی آزادی و پایان بخش جنگ جهانی…منتهی با بخار کردن ۱۲۰۰۰۰۰ نفر غیر نظامی در دو شهر(می دونین چرا توکیو نابود نشد؟ به خاطر آثار تاریخیش!)
    بله…اونا می گن که این طوری تلفات کمتر شد و بهترین راه بود و….اما اینا فقط به درد خودشون می خوره، ژاپن محاصره شده بود، بدون هیچ منبعی برای ادامه ی جنگ و در واقع آماده ی تسلیم بودن. اما آمریکایی ها تسلیم بدون قید و شرط می خواستن و لرزیدن تمام خاک ژاپن زیر چکمه ی سربازهای دلاورشون. ضمن اینکه شوروی هم داشت کم کم آماده می شد تا خودی در این جبه نشون بده و آمریکا دوست نداشت این لقمه رو با کسی تقسیم کنه.
    از اتفاقات دیگر هم می گذریم، فقط می گم که همین حالا هم کافی جامعه ی آزاد یکی از کشورهای آزاد به هر دلیلی، درست یا نادرست، احساس ترس بکنه. اون وقت می بینید که چه قدر راحت تمام قواعد و اصول خودشون رو هم نادیده می گیرن و از به نسبت احساس ترس از هیچ کاری هم فروگذار نمی کنن. مثالش ممنوعیت روبنده در خیابان های فرانسه(البته من خودم با این نوع حجاب موافق نیستم)مگه کسی باورش می شد که در مهد دموکراسی نوین، روزی پلیس در خیابان به خاطر نوع پوشش مردم به اونا گیر بده؟!

    پ.ن:شاید کل این بحث ها و سوئ تفاهم ها به خاطر این باشه که ما هنوز مذهب خودمون رو درست نمی شناسیم و درست هم معرفی نمی کنیم. شاید به همین خاطره که فرهنگ انتظار خودمون رو با هر منجی و موعود دیگه ای یکی می کنیم

      نقل قول

  • رهگذر:

    پ.ن:شاید کل این بحث ها و سوئ تفاهم ها به خاطر این باشه که ما هنوز مذهب خودمون رو درست نمی شناسیم و درست هم معرفی نمی کنیم. شاید به همین خاطره که فرهنگ انتظار خودمون رو با هر منجی و موعود دیگه ای یکی می کنیم

    اول ممنونم از این نظر بلند بالاتون.

    اما به نظر من این مواردی که گفتید ربطی به ماجرای اینجا نداره… بحث نیست که کدوم یکیشون ظلم بیشتری کرده، چرا بمب اتم رو انداختن و …
    بله، هیچ کسی منکر این نیست که آمریکا با این کارش جنابت علیه بشریت کرده. ولی چون پیروز جنگ بوده….! در این زمینه به تفکر خود ژاپنی‌ها در این باره نگاه کنین… ماهیت خودشون رو با ضدیت با غرب تعریف نکردن.
    *
    بحثی که اینجا رخ داده، اینه که یه نفر اعتراض کرده که چرا یه متن داستان فانتزی رو میخواین به هر ضرب و زوری که هست به موضوعات اسلامی ربط بدین، به حد کافی کا بمباران شدیم با اینا! شما دیگه جمعش کن.
    دوست ما هم جواب دادن بهشون و چند نفر دیگه هم نظرات تندتری دادن
    *
    دلیل این بحث‌ها بیشترش به دلیل اینکه که تبلیغات سیستم رسمی و تفکر وابسته‌هاش در این زمینه‌ها دچار جمود مطلق فکری شده و تمام ماهیت تفکر و وجود خودش رو در نفی کردن تفکر دیگران تعریف نکرده. از خودش حرف جدیدی نداره.
    به همین دلیل تا زمانی که گفتمان جدیدی از خودش ایجاد کنه، تا وقتی که فقط شعارزدگی خالی نباشه، وضع همینه که هست.
    *
    هیچ انقلابی به آزادی منجر نشده، از این نظر حق با شماس .همین طور درباره استالین و … اما حداقل ساختارهایی ظرف ۲ قرن اخیر در کشورهایی با جامعه مدنی قدرتمند به وجود اومده که اجازه تکرار شدن خیلی از این موارد رو گرفته.
    و این چیزیه که ما درباره کشور خودمون نمیتونیم بگیم.

      نقل قول

  • دوستان بحث داره به جاهای دیگه کشیده میشه و اگه وارد مسائل غیره بشه مجبور میشم دخالت کنم……بحث اصلا در مورد انتظاره……این کجا و اون موضوعات کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: