کلیپ‌ها

اجرای تک نفره و زیبای باران های کاستامیر

همانگونه که تیتراژ سریال منبع الهام موسیقیدانان بوده، باران های کاستامیر هم توسط هنرمندان و گروه های زیادی بازسازی و اجرا شده.آهنگی که اکثر مارو به یاد عروسی سرخ میندازه.مدتی پیش تیتراژ سریال رو با اجرای یک هنرمند خارجی که متاسفانه اسمشو بلد نیستیم در سایت قرار دادیم.حال او باران های کاستامیر رو نیز با گیتار اجرا کرده که می تونین اونو مشاهده کنین:

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=8327

درباره نویسنده

نوید لنیستر

نویسنده و مترجم مطالب سایت

۲۵ دیدگاه

  • اسمش Ernesto Schnack هست
    یه موزیسین اهل پاناما
    ۳۹ سالشم هست ماشالا O_O

      نقل قول

  • Mina:
    اسمش Ernesto Schnack هست
    یه موزیسین اهل پاناما
    ۳۹ سالشم هست ماشالا O_O

    :good:
    خوب جوون مونده :D:

      نقل قول

  • یه سوال دارم که به این موضوع ربط نداره ولی به بزرگی خودتون ببخشید
    دیروز که داشتم از بیکاری کتاب اول رو نگاه می کردم یه سوال واسم پیش اومد. تو یکی از فصل های برن، قبل از بهوش اومدنش، یه خواب می بینه که تو آسمون در حال سقوطه و در همون حال بعضی جاهای دور رو میبینه و همه شون همه با واقعیت تطابق داشتن . مثلا می بینه که جان کنار دیوار که واقعا هم همینطور بود. اما وقتی به شرق دور و سرزمین های سایه نگاه می کنه اژدها ها رو در حال پرواز می بینه. این می تونه به این معنی باشه که اژدها ها هنوز در شرق وجود دارن؟(اون موقع هنوز اژدها های دنریس نبودن)

      نقل قول

  • فردین:
    یه سوال دارم که به این موضوع ربط نداره ولی به بزرگی خودتون ببخشید
    دیروز که داشتم از بیکاری کتاب اول رو نگاه می کردم یه سوال واسم پیش اومد. تو یکی از فصل های برن، قبل از بهوش اومدنش، یه خواب می بینه که تو آسمون در حال سقوطه و در همون حال بعضی جاهای دور رو میبینه و همه شون همه با واقعیت تطابق داشتن . مثلا می بینه که جان کنار دیوار که واقعا هم همینطور بود. اما وقتی به شرق دور و سرزمین های سایه نگاه می کنه اژدها ها رو در حال پرواز می بینه. این می تونه به این معنی باشه که اژدها ها هنوز در شرق وجود دارن؟(اون موقع هنوز اژدها های دنریس نبودن)

    نمیشه با قاطعیت گفت چون تا الان تو کتاب اشاره زیادی به اشایی نشده
    چند نفرهم مثل ملیساندارا که ازاشایی امدن حرفی از وجود اژدها در اشایی نزدن
    یورون گریجوری هم که به اشایی سفر کرده میگه تنها اژدهایان زنده دنیا همونایی هستن که به دنریس تعلق داره

      نقل قول

  • چرا پس کتاب چهارمو تموم نمی کنین؟
    اگه در نظر ندارین کتاب چهارو تموم کنین خبر بدین اقلا

      نقل قول

  • فردین:
    یه سوال دارم که به این موضوع ربط نداره ولی به بزرگی خودتون ببخشید
    دیروز که داشتم از بیکاری کتاب اول رو نگاه می کردم یه سوال واسم پیش اومد. تو یکی از فصل های برن، قبل از بهوش اومدنش، یه خواب می بینه که تو آسمون در حال سقوطه و در همون حال بعضی جاهای دور رو میبینه و همه شون همه با واقعیت تطابق داشتن . مثلا می بینه که جان کنار دیوار که واقعا هم همینطور بود. اما وقتی به شرق دور و سرزمین های سایه نگاه می کنه اژدها ها رو در حال پرواز می بینه. این می تونه به این معنی باشه که اژدها ها هنوز در شرق وجود دارن؟(اون موقع هنوز اژدها های دنریس نبودن)

    دوست عزیز این که میگی اژدها ها رو دیده ولی اون زمان اژدهایی نبوده به خاطر اینه که فصل های کتاب هم زمان با هم اتفاق نمیوفتند.
    جرج مارتین توی مقدمه کتاب گفته که فصلهای کتاب گاها” سالها با هم اختلاف زمانی دارند. ولی در رویای برن اختلاف زمانی وجود نداره.

      نقل قول

  • PerCyrus: دوست عزیز این که میگی اژدها ها رو دیده ولی اون زمان اژدهایی نبوده به خاطر اینه که فصل های کتاب هم زمان با هم اتفاق نمیوفتند.
    جرج مارتین توی مقدمه کتاب گفته که فصلهای کتاب گاها” سالها با هم اختلاف زمانی دارند. ولی در رویای برن اختلاف زمانی وجود نداره.

    جالب بود.یعنی فصلی از وستروس چند سال با فصل های دنریس فاصله داره؟
    میشه کاملتر توضیح بدین :bye:

      نقل قول

  • آقا چرا اینقدر این فصل آخر طول کشید؟؟؟؟؟

    قبول دارم کلی مسائل مشکل ساز هست ولی آخه فصل آخره
    منتشرش کنین تا کل کتاب ۴ هم منتشر کنید.
    ایشالا کتاب ۵ رو دوباره شروع کنید
    ممنون

      نقل قول

  • PerCyrus: دوست عزیز این که میگی اژدها ها رو دیده ولی اون زمان اژدهایی نبوده به خاطر اینه که فصل های کتاب هم زمان با هم اتفاق نمیوفتند.
    جرج مارتین توی مقدمه کتاب گفته که فصلهای کتاب گاها” سالها با هم اختلاف زمانی دارند. ولی در رویای برن اختلاف زمانی وجود نداره.

    شما اشتباه متوجه شدید فکر کنم،منظورش این بود که مثلا فصل بعد از یک فصل ممکنه، همزمان باشه یا مثلا مربوط به ٢ ماه بعد بوده نه اینکه ترتیبشون بهم ریخته باشه
    اونجایی که مد نظر منه برن جان رو روی دیوار می بینه، پدرش رو در حال حرف زدن باذرابرت می بینه و بعدش در سرزمین سایه اژدها می بینه یعنی مال همون زمانه

      نقل قول


  • یه لنیستر در شمال!
    نویسنده، لرد محافظ و قلعه بان وینترفل
    یه لنیستر همیشه دینشو ادا می کنه…

    از کی تا حالا یه لنیستر شده قلغه بان وینترفل ؟ :head: :head: :head:
    استارک کجایی که قلعت افتاده دست این مو بلوندا !

      نقل قول

  • خیلی عالی واقعا لذت بردم . آقا اگه شما ارتباط داری بگو این فصل آخرو زودتر بدن دیگه :))

      نقل قول

  • محمد:
    خیلی عالی واقعا لذت بردم . آقا اگه شما ارتباط داری بگو این فصل آخرو زودتر بدن دیگه :))

    دارن روش کار می کنن.حتما بزودی منتشر میشه :bye:

      نقل قول

  • fardin: شما اشتباه متوجه شدید فکر کنم،منظورش این بود که مثلا فصل بعد از یک فصل ممکنه، همزمان باشه یا مثلا مربوط به ٢ ماه بعد بوده نه اینکه ترتیبشون بهم ریخته باشه
    اونجایی که مد نظر منه برن جان رو روی دیوار می بینه، پدرش رو در حال حرف زدن باذرابرت می بینه و بعدش در سرزمین سایه اژدها می بینه یعنی مال همون زمانه

    دقیقا حرفش درسته…هیچ وقت مارتین این اشتباه رو نمیکنه که بیاد به هم بریزه.داستان خراب میشه و کلا گیج میشیم…راستی اون فصل کتاب که برن خواب میبینه فوق العادست و یکی از بهترین فصل کتاب یکه…کاش تو فیلم میذاشتن چون خیلی اهمیت داره.اصلا توش میگه تو پرواز میکنی و قراره دیگه در هوا زندگی کنی که بعد ها همون مرد تو اخر فیلم فصل چهار میگه تو راه نمیری ولی پرواز میکنی که اگه خواب برن رو میذاشتن خیلی بهتر میشد و آدم یک آشنایی از پرواز برن داشت :bye:

      نقل قول

  • بسیار زیبا و باشکوه هست این ملودی. و بله بشدت یادآور عروسی خونین بود. ومن تحت تاثیر قرار گرفتم. دست شما درد نکنه برای گذاشتن این سولو درین جا.

      نقل قول

  • عرفان:

    یه لنیستر در شمال!
    نویسنده، لرد محافظ و قلعه بان وینترفل
    یه لنیستر همیشه دینشو ادا می کنه…

    از کی تا حالا یه لنیستر شده قلغه بان وینترفل ؟
    استارک کجایی که قلعت افتاده دست این مو بلوندا !

    اب و هوای شمال به این نازک بلوندیا نمیخوره به زودی دمشونو میزارن رو کولشونو فرار میکنن :D:
    خارج از شوخی خود استارک گفتش که به علت مشغله زیاد(فک کنم شده دست شاه :cun: نمیتونه به قلعه سر بزنه و همرو سپرد دست نوید لنیسترِ گل ;-)

    واقعا اگه دو تا ادم درستی تو تاریخ لنیسترا باشه. یکیش تیریونه یکیش نوید :rose:

      نقل قول

  • Mc71: اب و هوای شمال به این نازک بلوندیا نمیخوره به زودی دمشونو میزارن رو کولشونو فرار میکنن
    خارج از شوخی خود استارک گفتش که به علت مشغله زیاد(فک کنم شده دست شاه نمیتونه به قلعه سر بزنه و همرو سپرد دست نوید لنیسترِ گل

    واقعا اگه دو تا ادم درستی تو تاریخ لنیسترا باشه. یکیش تیریونه یکیش نوید

    :gol: :rose:

      نقل قول

  • Mc71: اب و هوای شمال به این نازک بلوندیا نمیخوره به زودی دمشونو میزارن رو کولشونو فرار میکنن
    خارج از شوخی خود استارک گفتش که به علت مشغله زیاد(فک کنم شده دست شاه نمیتونه به قلعه سر بزنه و همرو سپرد دست نوید لنیسترِ گل

    واقعا اگه دو تا ادم درستی تو تاریخ لنیسترا باشه. یکیش تیریونه یکیش نوید

    اره تقاص گناه برادر رو از برادر میگیره!

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: