تاپیک‌های تعاملی

بررسی فصل ۴۵ کتلین

با بررسی  فصل ۴۵ کتلین در خدمت شما عزیزان هستیم. 

برعکس خیلی از دوستان من این فصل‌های کتلین رو دوست دارم. بهتره بگم غم‌های مادرانه کتلین رو دوست دارم. اون با مصیبت‌های بزرگی دست به گریبانه و هر روز هم احساس میشه که این مصیبت‌ها رو به افزایش است. کتلین اشتباهات فاحش اطرافیانش از جمله راب رو دیده و می‌بینه و تلاش میکنه که از اونها جلوگیری کنه. اما همونطور که در متن داستان میبینیم، انگار این دلسوزی‌ها بیشتر نتیجه عکس داره. با تو جه همه این حرفا، شما چقدر کتلین رو مقصر در به وجود آمدن این وضع میدونید؟ فقط خواهش میکنم از دستگیری تیریون شروع نکنید که بحث من اون نیست. من نگاهم بیشتر به وقایع بعد ایریه.

مورد مهم دیگه‌ای که در این فصل بهش برمی‌خوریم، بحث جانشینی جان اسنو و شرعی کردن اونه. واقعاً که میتونه اتفاق مهمی باشه. اینکه جان  از خدمت برادران شب خلاص بشه و وینترفل رو به ارث ببره. 

مطلب نهایی جین وسترلینگه. خوبی این شخصیت اینه که در سریال اشاره‌ای بهش نشده و برای ما کاملاً دست نخورده است. واقعیتش من به این شخصیت و خانواده‌اش مشکوکم. خوبه کمی هم در مورد اون و نقشش در سرنوشت راب صحبت کنیم. (البته با رعایت اسپویل)

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=1395

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۲۷ دیدگاه

  • غیراز بحث اسیر کردن تیریون و شروع مصیبتها بخاطرش بر سر استارکی ها فک کنم کتلین با آزاد کردن جیمی باعث ازهم پاشیدن ارتش راب شد و راب اعتماد باقی سربازاشو ازدست داد. وبخاطر حسادت زنانش با برگشتن جان مخالفت میکنه با اینکه این اتفاق واسه خیلی از ماها خوشاینده وبا وجود احتمال اینکه جان پسر ریگار و لیانا باشه اگه جان از خدمت برادران شب در بیاد اتفاقات جالبتری پیشروی جانه و داستان جذاب تر میشه.

      نقل قول

  • کتلین مشاوره های خوبی به راب میده ولی وقتی پای عمل میرسه افتضاح عمل میکنه، مثلا در مورد تیون به راب اخطار می ده بعد از طرف دیگه سر ماجرای جیمی با آزاد کردن اون بزرگترین برگ برنده راب در برابر تایوین رو ازش می گیره.

    در مورد جانشینی و شرعی شدن جان هم با وجود این که تصمیم خردمندانه ایه ولی به نظرم از جذابیت جان کم می کنه کل جذابیت جان به اینه که یه اسنوِ و اگر هم قراره به جایی برسه من ترجیح میدم به عنوان یک اسنو برسه.

    راجع به جین چیزی نمیگم خطر اسپویل زیاده ولی رفتار های گری ویند عجیبه

      نقل قول

  • samiano: راجع به جین چیزی نمیگم خطر اسپویل زیاده ولی رفتار های گری ویند عجیبه

    میشه کمی در مورد جین توضیح بدی و بگی چه اتفاقی براش میفته می تونی تو اسپویلر بزاری تا بقیه نخونن و براشون اسپویل نشه ;)

      نقل قول

  • کتلین نماد یه مادره که فقط یه مادره ( چی گفتم ! )
    منظورم اینه که تصمیماتش و اعمالش رو فقط براساس احساسات مادرانش انجام میده و معمولا فقط وقتی موقع عمل نیست میتونه خوب ببینه و فکرکنه وگرنه موقع عمل معمولا گند میزنه !
    مطمئنا بدترین اقدامش آزاد کردن جیمی بود که باید دید در ادامه چی به سرش میاد
    البته اینم بگم بجز آزاد کردن جیمی و قبل از اون عملکردش در مجموع خوب بود مثلا به عنوان سفیر راب پیش رنلی رفت و یا اینکه در اون جنگ که جیمی توش اسیر شد در کنارش بود فکر کنم
    با اینکه باعث خیلی از مشکلات شده ولی بخاطر شخصیتش و دلسوزیهای مادرانش واقعا دوستش دارم این شخصیت رو

      نقل قول

  • به نظر من کتلین زن روشنیه خوب و بد رو حتی در مسایل حکومتی با درایت تمام تشخیص میده ی مادر دلسوز و فداکاره و همینطور قوی و سرسخت در برابر مصیبت های روزگار درست مث ی لیدی اما اشتباهاتی هم داره و علتش احساساتی عمل کردنشه مخصوصا تو رفتارش با جیمی کاملا تسلیم احساسات شده بود و همین طور تومخالفتش با جانشینی جان ک از سر حسادتشه. ب عبارت دیگه کتلین با تسلیم شدنش در برابر احساساتش مقصر اتفاقاتیه ک ب دنبال ازاد کردن جیمی میوفته
    این جینم تو حاشیه بوده والا این شخصیتای حاشیه ترسناکن من ک چیری نمیدونم فقط خدا کنه اونجا ک میگین جیمی ری رران رو میگیره از للنیسترا نترسن و ب بلکفیش خیانت نکنن ولی مگه راب رو فری ها نمیکشن دیگه چ نقشی میتونه تو سرنوشت راب داشته باشه جز این ک باردار باشه و بخاطر جون بچش دروع بگه و ی عمد ب لنیسترا ااعمال وفاداری کنه

      نقل قول

  • در مورد کتلین کاملا واضحه که اشتباهات بدی داشته مثل همون ازادی جیمی اما باید درک کنیم که واقعا برخی مادرا حاضرن بخاطر سالم برگشتن بچه هاشون هر کاری بکنن! ازاد کردن جیمی که سهله :دی این که چرا حرفای کتلین رو راب و… داره نتیجه معکوس میذاره بیشتر فکر کنم مربوط به اینه که راب و متحداش الان تو وضعیت روحی بدی هستن و نصیحت شنیدن از کسی مثل کتلین که خودش خرابکاریهای بزرگی داشته از همون اول جبهه گیری ایجاد میکنه. نصیحت ها هم ماشاا.. همه منفی نگریه :دی

    در مورد جان که ما یه اسپویلی خوردیم نصف مزه کتاب پرید! دیگه نیازی نیست در مورد جانشینیش فکر کنم! :|

      نقل قول

  • sasan:
    در مورد کتلین کاملا واضحه که اشتباهات بدی داشته مثل همون ازادی جیمی اما باید درک کنیم که واقعا برخی مادرا حاضرن بخاطر سالم برگشتن بچه هاشون هر کاری بکنن! ازاد کردن جیمی که سهله :دی این که چرا حرفای کتلین رو راب و… داره نتیجه معکوس میذاره بیشتر فکر کنم مربوط به اینه که راب و متحداش الان تو وضعیت روحی بدی هستن و نصیحت شنیدن از کسی مثل کتلین که خودش خرابکاریهای بزرگی داشته از همون اول جبهه گیری ایجاد میکنه. نصیحت ها هم ماشاا.. همه منفی نگریه :دی

    در مورد جان که ما یه اسپویلی خوردیم نصف مزه کتاب پرید! دیگه نیازی نیست در مورد جانشینیش فکر کنم!

    اسپویلر آخر کتاب ۵

    حالا که اسپویل زده شدی ولی خیلی ناراحت نباش، جان به احتمال خیلی زیاد یجوری بر می گرده با داستان.

      نقل قول

  • در مورد قبل وقایع ویل، اشتباه کتلین دستگیری تیریون نبود. اشتباه اصلیش اعتماد به پیتر بود و اینکه باعث شد ادارد هم به بیلیش اعتماد کنه.

    بعد اون، با اینکه شخصیتش رو اعصاب من پاتیناژ می کنه ولی راهنمایی هاش درسته.
    تو صدر همشون اینکه برگردن شمال و اینکه هیچ چیزی ادارد رو زنده نمی کنه.
    ثئون رو هم اخطار داد به راب.
    همون اول امکان عبور از دوقلو ها رو کتلین فراهم کرد.
    راجع به روس بولتون به راب اخطار داد.
    باز راجع به والدر فری از همه بیشتر نگران بود و بهتر می شناختش.

    و اما جان، اونجا که راب تصمیمش رو به کتلین می گه و کتلین داره می ترکه جزو قسمت های محبوب منه اصلاً. :lol:
    با توجه به اینکه برن و ریکان زنده اند و کلاً شخصیت جان بعید چنین چیزی عملی بشه.

      نقل قول

  • فکر میکنم دلیل تنفر من از کتلین مربوط به جان باشه( بچه های گروه ترجمه آگاهن)
    اما منم با اکثریت موافقم اینکه با وجود مشاوره های خوب کتلین به راب دخالت دادن احساساتش همه چیو خراب می کنه
    البته اگه از دید مادرانه بگیم چاره ای هم نداره مادر دیگه
    و اینکه موافقم اعتمادش به بیلیش حماقت محض بود
    فقط وایسین ببینجن چه می کنه با دختر کتلین

      نقل قول

  • واقعا که به این میگن بحث قشنگ.همه شیک و ترتمیز حرفای همدیگه رو نقد میکنن. ;)
    چیزی که من الان روش حرف دارم وسترلینگ هاست. چیزایی هم که میگح اصلا اسپویل نیست و برداشت های شخصیمه. من از اون روز اولی که جین وارد داستان شد حسم این بود که اینا مامور لنیسترها بودن. از خود جین بگیر برو تا جد و آبادش. وگرنه کدوم لرد اهل راکی جرات میکنه پا جای پای تاربک ها بذاره؟ ا نم خاندان ضعیفی مثل وسترلینگ های کرگ. بازم حرف دارم که با ادامه حرفای دوستان میزنم

      نقل قول

  • م.م.استارک:
    واقعا که به این میگن بحث قشنگ.همه شیک و ترتمیز حرفای همدیگه رو نقد میکنن.
    چیزی که من الان روش حرف دارم وسترلینگ هاست. چیزایی هم که میگح اصلا اسپویل نیست و برداشت های شخصیمه. من از اون روز اولی که جین وارد داستان شد حسم این بود که اینا مامور لنیسترها بودن. از خود جین بگیر برو تا جد و آبادش. وگرنه کدوم لرد اهل راکی جرات میکنه پا جای پای تاربک ها بذاره؟ ا نم خاندان ضعیفی مثل وسترلینگ های کرگ. بازم حرف دارم که با ادامه حرفای دوستان میزنم

    مامور لنیستر ها دیگه خیلی تئوری توطئه است.
    کسی روحشم خبر نداشت که راب یهو می ره وسط وسترن لندز، به نظرم اصلاً وقتی واسه هماهنگی و اجرای چنین چیزی نداشتن.
    تو بدترین حالت اینا با توجه به شرایطی که پیش اومده تصمیماتشون رو گرفتن. اینکه از اول به قصد خیانت نزدیک بشن رو من محتمل نمی دونم.

    خود جین با کارای مادرش مخالف بود و رابطه اش با راب واقعی بود.

      نقل قول

  • چیزی که برام جالبه اینه این جین دختر بدی به نظر نمیرسه ولی مادرش مرموزه. در ضمن چرا بچه دار نمیشن هم جای سوال داره. نکنه مادره چیز خورش کرده.

    لیدی آریان: فکر میکنم دلیل تنفر من از کتلین مربوط به جان باشه( بچه های گروه ترجمه آگاهن)

    من که اگاه نیستم :lol:

      نقل قول

  • درمورد جین توسریال اومده بود و اونجا هست که جین میمیره ولی حالا تو رمان نمیدونم که چه نقشی بازی میکنه اصلا اینجا هم میمیره یا این که زنده میمونه و بچه راب رو به دنیا میاره.

      نقل قول

  • سلام
    مگه بعد از خرس پیر جان فرمانده نگهبانان شب نمی شه؟ پس فکر نکنم جان برگرده و وارث وینترفیل بشود.چون اون وارث چیزهای بزرگتریه.. :P

      نقل قول

  • علی الان میدونم تخلیه شدی حرف زدی راحت باش :P
    این جین و دار دسته ی مامانش توهم توطئه نیستن خدا ازش نگذره
    حیف که اسپویل دست و پامونو بسته
    هی وای من :lol:

      نقل قول

  • نصف مزه داستان ترکید
    دوستانی که جلو تر خواندن میشه چیزی نذارن؟؟
    دیگه دhستانو نمیخونم میام اینجا نظرات شما رو که می خونم تا ۲-۳ تا کتاب جلوتر میفهمم
    مسئولش کیه؟؟
    یه کاری بکنه دیگه

      نقل قول

  • همیشه طلبکار:
    نصف مزه داستان ترکید
    دوستانی که جلو تر خواندن میشه چیزی نذارن؟؟
    دیگه دhستانو نمیخونم میام اینجا نظرات شما رو که می خونم تا ۲-۳ تا کتاب جلوتر میفهمم
    مسئولش کیه؟؟
    یه کاری بکنه دیگه

    دوست عزیز من که ندیدم کسی اسپویل بکنه و اگه هم کسی بخواد مطلب اسپویل بزاره باید توی قسمت سیاه رنگ اسپویل بزاره که دوستان این کارو انجام دادن. اگر کسی غیر از اینکار رو انجام بده نظر تایید نمیشه یا اصلاح میشه….شما دقیقا کجا رو میگی؟

      نقل قول

  • لیدی آریان:
    علی الان میدونم تخلیه شدی حرف زدی راحت باش
    این جین و دار دسته ی مامانش توهم توطئه نیستن خدا ازش نگذره
    حیف که اسپویل دست و پامونو بسته
    هی وای من

    منم می دونم اینا چه کردن ولی اینکه از اول کار به قصد خیانت به راب نزدیک شده باشن به خاطر حمله ناگهانی راب و عنصر زمان بعید به نظر می رسه. واسه همین تئوری محمد که از اول نیتشون این بوده رو گفتم خیلی پارانویا ای ه.
    من خودم به شدت به اسپویل حساس بودم و هستم، اینکه شما می یای می گی اینا توهم توطئه نیستن یعنی خب یه ریگی به کفش شون ه دیگه، من اگه نخونده بودم کتاب رو این رو اسپویل حساب می کردم.
    یا اینکه ریگار عزیز می یاد میگه اینا (مرگ جان ارن و … ) تقصیر یکی دیگه است (نه جیمی) حالا آخر کتاب می فهمین.

      نقل قول

  • منم با این جناب طلبکار موافقم. از دوستان خودی تعجب میکنم! اینکه حالا میبینی و نمیدونم داستان یه طور دیگه است و حیف که نمیتونم بگم و… هم خودش اسپویله. خواهش میکنم رعایت کنید. اینطوری به شدت خواننده ها رو از بخش نظرات فراری میدیم. هرگونه اشاره غیر مسقیم هم یه طوری اسپویله. درخواست عاجزانه دارم رعایت کنید

      نقل قول

  • اگه قرار باشه فقط به فیلم و ترجمه تا اینجا اتکا کنیم به یک نتیجه منطقی می رسیم و اون هم اینکه جین و فرزند راب (اگه داشته باشه) در ادامه داستان نقش مهمی ندارن چون از فیلم حدف شدن و چون سازندگان فیلم آخر داستان رو میدونن اگه نقش کلیدی در تعین سرنوشت داستان داشتن اون ها رو اینجور راحت حذف نمی کردن :mrgreen: :twisted:

      نقل قول

  • م.م.استارک:
    منم با این جناب طلبکار موافقم. از دوستان خودی تعجب میکنم! اینکه حالا میبینی و نمیدونم داستان یه طور دیگه است و حیف که نمیتونم بگم و… هم خودش اسپویله. خواهش میکنم رعایت کنید. اینطوری به شدت خواننده ها رو از بخش نظرات فراری میدیم. هرگونه اشاره غیر مسقیم هم یه طوری اسپویله. درخواست عاجزانه دارم رعایت کنید

    ……………………………………. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

      نقل قول

  • الان بحث سر اینه که جان مهم تره یا راب ؟!
    من از اولین فصل های کتاب اول چیزهای زیادی رو فهمیدم :
    ۱:‌ ادارد استارک شاه محبوبی نخواهد بود (جون همیشه افراد عادل منفور سیاستمداران دیگه هستند)
    ۲: جان یک غریبه است ، به شدت ار طرف کتلین منفور ، گذشته مخوفی دارد ، فقط ند از او حمایت می کنه .
    ۳:‌ پیدا شدن توله دایروفها مثل پیدا شدن تخم اژدها بود (اتفاقی که خبر از پیامدهای بزرگ آینده می دهد )
    ۴: راب استارک همه چیزه ند رو به ارث برده که مهمترین آنها شجاعت بود و حماقت(عدم سیاستمدار بودن)
    ۵: شخصیتها در این داستان به سه دسته تقسیم می شوند ، دسته اول گوشت قربانی هستند برای پیش بردن داستان و ایجاد حس رئال بودن (من اسمش رو می گذارم خباثت مارتین) ، دسته دوم شخصیتهای معمولی (نه نیروی خاصی دارند و نه سرنوشت خاص ! ، دنیا رو آب ببره باز هم چشمشون دنبال یک مشت زمین و قلعه است و نه بیشتر)
    دسته سوم هم خاص هستند (یا خودشون یا وسیله نقلیه شون :D خلاصه یه چیزیشون می شه ، اشاا… همه اینها هم تا صفحه آخر کتاب هفت زنده مانده و به خوبی و خوشی زندگی خواهند کرد !).

    ۶:‌(با عرض معذرت از دوستان) من به پایان کتاب ها خوش بین نیستم ، چون دوتا مثال جلوی چشمامه ، یکی سریال لاست و دیگری کتاب هری پاتر ، لاست تا موقعی که محدود بود خوب پیش می رفت ، اما وقتی پیازداغ افسانه ای اش را زیاد کردند ،نتوانستند از پسش برمی آیند و آخر داستان را به زور جمع کردند .
    هری پاتر هم ، همه می دانند که آخر داستان باید حداقل یکی از شخصیتهای اصلی می مرد ، اما فشار کمپانی های تولید کتاب و فیلم باعث شد نفری سه تا بچه به دنیا بیارند !
    قدرت HBO را دست کم نگیرید ، کاری می کنه که آخر داستان کتلین از خواب بیدار بشه و ببینه همه اینها خواب بوده :D

      نقل قول

  • از شخصیت کتلین خوشم میاد.شخصیت محکمی داره با وجود این همه مصیبتهایی که سرش اومده و مشاوره های خوبی هم به پسرش میده البته قبول دارم که اشتباهاتی هم داره.به دوستانی که میگن از کتلین بخاطر رفتارش با جان خوشمون نمیاد:با اینکه منم این رفتار رو دوست ندارم ولی کتلین هم تقصیری نداره اینکه ثمره ی خیانت همسرش رو هر دقیقه جلوی چشماش ببینه براش سخته.(البته اگر جان اسنو فرزند ند باشه).توی فیلم یه جایی میخوان نشون بدن که کتلین یه ذره جان رو هم دوست داره وقتی داستان مریض شدن جان رو برای تالیسا تعریف میکنه ولی توی کتاب تا اینجا که هیچ علاقه ای به جان نشون نداده :( درباره شرعی کردن جان هم نظر مثبتی ندارم جذابیت شخصیتش همین غیرشرعی بودنشه و اینکه با این مشکل بتونه به موفقیت برسه.در ضمن برن هنوز زنده اس و اگر جان شرعی بشه ممکنه سر وینترفل با برن مشکلاتی براشون پیش بیا بالاخره وینترفل چیزی نیست که به راحتی بشه ازش گذشت البته این از شخصیت جان به دوره که بخواد همچین کاری بکنه.از وسترلینگها هم خوشم نمیاد به نظرم تالیسا خیلی بهتر از جینه.تالیسا شخصیت محکم و میشه گفت شجاعی داره در حالیکه جین خجالتی و ترسوئه.اینکه راب قولشو بخاطر تالیسا زیرپا گذاشت درکش برام راحتتره تا اینکه بخاطر جین!در کل خانواده ی مشکوکین مخصوصا که گری ویند ازشون خوشش نمیاد.نقشی تو سرنوشت راب ندارن.ولی تو سرنوشت افراد دیگه شاید داشته باشن.راستی دوستانی که کتاب ۴ و۵ رو خوندن میتونن بگن اگر من این دو تا کتاب رو با هم بخونم مشکلی پیش نمیاد یعنی توی کتاب ۵ اتفاقی میفته که به کتاب ۴ مربوط باشه و اگر من ۴ رو نخونده باشم نفهمم که قضیه چیه؟ چون کتاب ۴ برام خسته کننده اس .

      نقل قول

  • valar morghulis valar dohaeris:
    راستی دوستانی که کتاب ۴ و۵ رو خوندن میتونن بگن اگر من این دو تا کتاب رو با هم بخونم مشکلی پیش نمیاد یعنی توی کتاب ۵ اتفاقی میفته که به کتاب ۴ مربوط باشه و اگر من ۴ رو نخونده باشم نفهمم که قضیه چیه؟ چون کتاب ۴ برام خسته کننده اس .

    به نظر من هر طوری می‌تونی کتاب ۴ رو بخون. حدود یک چهارم آخر کتاب ۵، داستان ۴ و ۵ با هم ترکیب می‌شن و شخصیت‌های اون طرف هم اضافه می‌شه، این یک مشکل.

    ولی مهمترین بخش ماجرا، سر اینه که تو داری خبرهای کاراکترهای مختلفی رو تو کتاب ۴ می‌شنوی که غایبن. بعد که به کتاب ۵ می‌رسی، همون ماجرا رو از دید اون فرد غایب می‌خوبی و بازم برات جالبه.

    در کل فکر می‌کنم تعداد فصل ‌های جالب توی کتاب ۴ کم هم نیست. ولی خیلی‌هاش رونده کندی داره. این روند کند رو هم در مقایسه با کتاب ۳ این طوریه. فکر کنم بد عادت شدیم ;)

      نقل قول

  • یکی به من بگه مگه جین همراهه راب نرفت عروسی و کشته شد پس چرا تو رمان نوشته که مونده ریورران؟جین زنده میمونه؟

      نقل قول

  • دنریس:
    یکی به من بگه مگه جین همراهه راب نرفت عروسی و کشته شد پس چرا تو رمان نوشته که مونده ریورران؟جین زنده میمونه؟

    دوست من سریال از روی کتاب ساخته شده و توی سریال تغییرات زیادی نسبت به کتاب وجود داره…پیشنهاد میکنم مقاله همین سایت رو در مورد چرا سریال به کتاب وفادار نیست رو بخونید

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: