مترجم :میستر امین
جورج آر آر مارتین ، اخیرا در حالی در نمایشگاه بین المللی کتاب گوادالاجارا شرکت کرد که در انجا مصاحبه های زیادی در رابطه با کارش ، روند پیشرفت ان و شخصیت ها و اینکه چه اتفاقی قرار است بیافتد انجام داده است .چیزی که در پایین مشاهده میکنید گزیده های مهمی از مصاحبه های اخیر این نویسنده بزرگ می باشد .
شاید داغ ترین موضوع این مصاحبه (( بادهای زمستان )) بود ، کتاب ششم و ناتمام مارتین از دنباله نغمه . به وضوح ، مارتین چیز زیادی از آن بروز نداد اما او چند اشاره زیرکانه داشت . برای مثال ، بعد از اینکه یک نفر از او درباره ” رها شده ” ، پیش نمایشی از یکی از قسمت های بادهای زمستان. پرسید او نکاتی را با لحن گفتار خودش بیان کرد:
بله ، این یک قسمت تاریکه ، اما قسمت های تاریک زیادی در کتابی که دارم مینویسم وجود داره . این کتاب اسمش بادهای زمستانه و من برای بیست سال است که به شما میگویم که زمستان در راه است . زمستان هنگامی است که چیزها میمیرند ، و سرما و یخ و تاریکی دنیا را پر میکند. بنابراین چیز شاد و امیدوار کننده ای که مردم انتظارش را دارند نخواهد بود . برخی از شخصیت ها در مکان های تاریکی قرار دارند … در هر داستانی ، ساختار کلاسیک این است که (( چیزها بدتر میشوند قبل از اینکه انها بهتر شوند )) ، بنابراین چیزها برای بسیاری از مردم در حال بدتر شدن می باشد .
این صحبت های وی بسیار جالبه چون همانطور که دیدیم فصل ششم سریال که ظاهرا وقایع کتاب ششم را نشان می داد، آنچنان تاریک نبود و تقریبا اتفاقات خوشایندی افتاد، آیا این به این معنیه که داستان سریال با کتاب فرق خواهد داشت؟ جدا از بادها ، مارتین همچنین درباره پایان مبهم این حماسه صحبت کرد . باز هم او به حضار چیزی درباره اینکه چه اتفاقی قرار است که بیافتد نگفت .
” من نمیدانم که من ، به عنوان یک نویسنده ، واقعا به یک پایان شاد اعتقاد دارم ، جایی که همه چیز حل خواهد شد و ادم خوب برنده میشود و ادم بد میبازد . ما به ندرت در تاریخ یا در زندگی واقعی این را میبینیم و این پایان بندی به هیچ عنوان خود من را از لحاظ عاطفی و روانی ارضا نمیکند به اندازه پایانی که من ان را یک پایان تلخ و شیرین مینامم “
همچنین او بسیار پایان ارباب حلقه ها را ستایش کرد ، جایی که فرودو ماجراجویی حماسی خود را تمام کرد ولی به شایر برگشت و آن را در هرج و مرج یافت . و سپس ، بعد از تمیز کردن آنجا ، او دریافت که چقدر سخت است که از زندگی ای که قبلا داشت لذت ببرد .
” این پایان بندی ، بهترین است ، تلخ و شیرین “
همچنین مارتین چند نکته درباره احساسش به پایان داستان به ما داد ، هنگامی که شخصی از او درباره ناتمام گذاشتن برخی از خطوط داستانی پرسید:
” با افزایش دشواری ها … گاهی اوقات من به عقب نگاه میکنم و میگم: ایا واقعا باید هفت پادشاهی باشد ؟ پنج پادشاهی وستروس که بهتر خواهد بود .
ما در انتهای کتاب خواهیم دید که آیا من چیزی را ناتمام گذاشته ام . امیدوارم اینطور نباشد . اینطور نمیشود گفت که همه چیز قرار است به هم گره خورده باشد . من فکر میکنم تفاوتی وجود دارد بین ناتمام گذاشتن چیزی و مبهم گذاشتن عمدی چیزی توسط نویسنده . یا مطلبی را برای خواننده گذاشتن تا به آن فکر کند ، نگرانش باشد و درباره اش بحث کند . برای من ، یک سرگرمی و جذابیت نویسندگی و خوانندگی اینست که داستان هایی داشته باشم که ممکن است برای آنها ابهام داشته باشد و همه چیز واضح و شفاف نباشد . شما باید راجب برخی چیزها فکر کنید و نشانه ها را کنار هم بگذارید و ببینید که همه انها کنار هم جفت میشوند . بنابراین تعدادی از آنها عمدا کنار گذاشته شده اند اما در ابتدا ، من باید این لعنتی ! را تمام کنم “
در انتها مارتین درباره چارچوب کلی دنباله ها صحبت کرد ، در پاسخ این سوال که چه کسی شایسته نشستن بر روی تخت آهنین است:
” من نمیدانم که که سزاوار بودن واقعا کلمه ای مناسب باشد . تخت اهنین لزوما نباید به کسی که سزاوار ان است برسد ، بلکه برای کسی است که قدرت تصاحب و نگه داشتن آن باشد . اما نکاتی در داستان وجود دارد که من مشخص کردم چه تفاوتی بین یک شاه خوب و یک شاه بد وجود دارد … وظیفه پادشاه در قبال سرزمین ، مردم آن سرزمین ، اینست که انها را کامیاب کند ، از آنها محافظت کند ، دفاع کند و برای آنها عدالت به ارمغان بیاورد . و اینست چیزی که یک پادشاه باید باشد . نکته غم انگیز اینجاست که تعداد بسیار کمی از اینگونه پادشاهان در تاریخ بشریت وجود داشته اند .
پروژه بعدی در دستور کار مارتین چیست ؟
من فکر نمیکنم الان وقت آن باشد که بفهمم بعد از بازی تاج و تخت چه کار کنم
همچنین او گفت:
دوست دارم هشت یا نه داستان دیگر از دانک و اگ بنویسم .و همچنین اینکه او صدها صفحه دیگز درباره داستان سلسله تارگرین ها دارد . ” من میخواهم دوباره ان را شروع کنم و حتما با مسوولین HBO درباره سریالهای تلویزیونی بیشتر صحبت میکنم .
نمایشگاه کتاب گوادالاجارا تمام شده است بنابراین مارتین احتمالا سر کار خود برگشته است . ما منتظر خواهیم بود .
چند پرسش و پاسخ عالی :
سوال : ارتباط بین لیتل فینگر و واریس
” من فکر میکنم لیتل فینگر ایده بهتری از آنچه واریس میخواهد دارد تا واریس از آنچه لیتل فینگر میخواهد . لیتل فینگر نماینده ی هرج و مرج است که دوست دارد غیرقابل پیش بینی باشد و در این امر موفق هم هست “
سوال: شهر آشایی؟
من برنامه ای برای نشان دادن چیزی از آشایی ندارم اما ملیساندر کاراکتر کلیدی است و شاید مقداری از گذشته او را بیان کنم
*سوال: مارتین چه کسی در هفت پادشاهی را به عنوان نماینده خود در قضاوت با نبرد انتخاب میکند ؟
انتخاب اول من سر ارتور داین … اگر او زنده بود … سپس جیمی لنیستر ، اگر او دو تا دست داشت . انتخاب اخر … برین از تارث
* سوال: کدام شخصیت در دنیای واقعی امروزه رهبر بهتری میشد ؟مارتین ، تیریون را انتخاب میکند . البته او فکر میکند دنریس میتونست جالب باشد اگر او اژدهاهایش را میاورد .
انتخابات اخیر آمریکا ممکن بود خیلی متفاوت تر باشد اگر هیلاری کلینتون چندتا اژدها داشت
* برخی از داستانهای مورد علاقه مارتین: گتسبی بزرگ ، داستان دو شهر . و بااینکه او ارباب حلقه ها را دوست دارد اما با کاملا از تمام تصمیمات تالکین راضی نیست
گندالف باید مرده باقی میموند
* سوال: ایا شاه رابرت براتیون هیچ وقت مشکوک شد که جافری ، تامن و میرسلا بچه های او نیستند ؟
نه ، رابرت یک غول روشنفکر نبود
* سوال: پادریک در فصل سوم چه کاری کرد که دختران عیاشخانه از او پولی دریافت نکردند:
” اون صحنه از کتاب نبود و من چیزی نمیدونم
* سوال: برای چه گونه مخاطبینی مینویسید ؟
من برای خودم مینویسم . این واقعیت که شما داستان را دوست دارید بسیار عالیه ، و من بسیار از این قضیه خوشحالم . اما من فکر میکنم نهایتا تو مجبوری برای خودت بنویسی . تو آن نوع داستانی را مینویسی که دوست داری بخونی
ممنون نوید جان بابت متن قشنگت همیشه عالی مینویسی میشه یه سری چیزاتوی سخنان مارتین برداشت کردمثلا پایان داستان مطلعا خوب نیست بلکه تلخ وشیرینه یا اینکه بهترین جنگجوی کل داستان کیه واین که هرپایانیو که خودش بخواد مینویسه وبراش مهم نیست که بپسندن یانه
امیدرضانقل قول
پادریک پین تو عیاشخانه !!!
محسننقل قول
پیتر وان بازیگر ۹۳ ساله سریال «بازی تاج و تخت» درگذشت.
این بازیگر در سریال پرطرفدار «بازی تاج و تخت» نقش استاد ایمون تارگرین را بازی میکرد.
خبر درگذشت این بازیگر کهنه‌کار را مدیربرنامه‌های او اعلام کرد.
او سه‌شنبه صبح در انگلستان چشم از جهان فروبست.
بازیگر سریال پرطرفدار
وان با سال ۱۹۲۳ با نام پیتر اولم در شراپشایر انگلستان به دنیا آمد. او از سربازان متفقین حاضر در جنگ‌جهانی دوم در نرماندی بود. این بازیگر سابقه‌ای طولانی در سریالهای تلویزیونی انگلستان داشت و علاوه بر آن در فیلم‌های سینمایی بسیاری از جمله «برزیل» به کارگردانی تری گیلیام، «سگ‌های پوشالی» به کارگردانی سم پکینپا و «زندگی و مرگ پیتر سلرز» به کارگردانی استیون هاپکینز نقش آفرید.
او که در فیلم «آزمون دشوار» کنار دنیل دی‌لوییس و ویونا رایدر بازی کرده ، جدای «بازی تاج و تخت» بیشتر برای بازی در نقش شخصیت هری گروت در سریال «Porridge» شناخته شده بود.
مهیننقل قول
یکی از بهترین مجموعه های تاریخ خواهد بود. کتابی که همه چیز دارد. کتابی که هر گونه سوالی در مخاطب ایجاد می کند. کاش سنش برسد و مجموعه را تمام کند.
ساری قوردنقل قول
حیف شد
آشایی حسابی جالب میتونه باشه
بوژننقل قول
به خدا ازش نمی گذرم اگه بمیره و داستان رو تموم نکنه! بابت پول هایی که برای کتاب هاش دادیم حق الناس گردنشه اگه تموم نشن!
امیننقل قول
منم دوست داشتم در موردش بدونم ولی همین که قراره چیزی ازش ندونیم باعث میشه تصویر ذهنی که نسبت بهش داریم تغییر نکنه و مرموز و جادویی بودن خودش رو حفظ کنه.
Tyrionنقل قول
چه بد خدارحمتش کنه ناراحت شدم ????
امیدرضانقل قول
امیدوارم بازم از دنیای جالبش برامون بنویسه و بعدش تبذیل به سریال بشه. انقدر مجموعه های عالی میشه از این دنیای فانتزی و بی رحمش بسازن که حد نداره
فرهادنقل قول
فقط میشه بگین چطوری کتاب ۴اینجا دانلود کنم چون هرچی میکنم ازشارژم نمیبره مثل کتاب های قبلی
امیدرضانقل قول
راس میگه سوال منم هست پادریک چیکار کرد؟
امیرنقل قول
akbar tarthنقل قول
سلام، دوست عزیز ایمیلی که با اون اینجا کامنت گذاشتید، در فروشگاه موجود نیست. لطفا به sales.winterfell در جی‌میل.کام ایمیلتون رو بفرستید.
نریماننقل قول
بی توجهی مارتین به جان اسنو مشکوکه?
امیرمحمدنقل قول
مشکل کتاب مارتین اینه که اصلا سریع پیش نمیره خود مارتین توی مصاحبش با استیفن کینگ گفته بود که سرعت کتاب من خیلی پایینه و خودم بعضی وقتا فکر میکنم که برای اینکار ساخته نشدم کینگ بهش دلداری داد ولی این فقط یک دلداری تشریفاتی بود خود مارتین اشاره کرده بود که حتی توی شش ماه تونسته بود ده فصل از کتاب رو بنویسه در اینکه کینگ تونسته بود سه تا کتاب توی شش ماه بنویسه که قطر کتاب هاش تقریبا ۳۶۰ صفحه بوده حالا یه حساب سر انگشتی میتونید بفهمید که چند صفحه میشه حالا خودتون قضاوت کنید که سرعت نوشتن کتاب مارتین چقدر پایینه
سر آرتور دیننقل قول
مشکل اینجاست که نوشتن رمان ، پروژه ساختمانی نیست که ما منتظر افتتاح اون باشیم ،
اگر سعدی سی سال سفر کرد و کتاب کوچک گلستان رو نوشت یا فردوسی سی سال عجم زنده گرد بدین پارسی ،
قول اتمام کارشان را به کسی نداده بودند که : هی … من سی سال دیگه این رو تحویلت می دم ،
اگر قراره یک کتاب رو تا آخر عمر فراموش نکنی ، ارزش این رو داره که یک عمر هم منتظرش بمونی ،
اکثرشاهکارهای تاریخ قبل از به دنیا امدن ما نوشته شده بودند ، و ما شانس این رو داشتیم که حاضر و آماده و ترجمه شده تحویل بگیریم .
قبلآ” هم گفته بودم که به نظر من ساخت سریال همزمان با انتشار کتاب ، اشتباه بزرگی بوده است ، چون ما نمی تونیم مطمئن باشیم که مسیر داستان به همونجایی ختم می شه که باید می شده یا فشار کمپانی فیلم ساز باعث می شه که مثلآ” امیلی کلارک در دنیا طرفدار بیشتری داره ، اما در عوض محبوبترین شخصیت سریال در امریکا سوفی ترنره پس ملکه باید طرفداری امریکایی رو راضی کنه یا اروپایی ؟
طرفداران کیت هرینگتون هم کشته مرده اون هستند ، وقتی که کشته شد هیچ کس کمترین تردیدی نداشت که او زنده خواهدشد.
همون ماجرای معروف هری پاتر که رولینگ مجبور شد به خاطر هشدارها و درخواست ها و تهدیدها ، پایان بندی کتاب رو عوض کنه ،
چون هری پاتر مرده نمی تونست برند پولساز باشه ،
و از اون بدتر اینکه اکثر طرفدارای داستان تین ایجر بودند ، نباید دچار ناراحتی می شدند !
خودتون تصور کنید ، اینکه رون و هرماینی ،کنار جنازه هری عشقشون رو به هم ابراز می کردند بهتر این نبود تا اینکه که هر کدوم سه تا بچه پس انداختند ؟
البته من از اون مواخره لذت بردم ، قشنگ مسخص بود که رولینگ از سر لجبازی ، اون بخش مضحک هپی اندینگ رو نوشته بود ، از بحث دور شدیم،
چیزی که می خوام بگم اینه که نوشتن ، شخصی ترین شاخه هنره و نباید ضرب العجل کارفرما بالا سر نویسنده باشه ،
magentaنقل قول
ببخشید دقیق بگید باید چیکار کنم
امیدرضانقل قول
سلام کسی رمان wild cards رو خونده؟؟
میارزه وقت بزارم بخونم؟
Mr.FRنقل قول
چیزی که منو حرس میده اینه که میگن حق کی برای رسیدن به تخت بیشتره امادرواقع پادشاهی حق هیچ کس نیست وهمه اونایی که یه پادشاهی بناکردن باسعی وتلاششون بوده یااین که حکومتشونو نتونستن نگه دارن دیگه تقصیر خودشون بوده من به یه حرف مارتین معتقدم اونم اینه که هرکسی تختوبدست بیاره ولیاقتشو داشته باشه به تخت مینشینهمثلاهرشخصیتی دنریس یاجان یالیتل فینکر من که میگم هرکی تونست اونو بدست بیاره بشینه روتخت بااین جان شخصیت موردعلاقه مه حتی اگر لیتل فینکرودنریس که ازشون متنفرم بتونن اونو بدست بیارن مشکلی نیست فقط زوره که آخرسر یه مفت خورمثل اگان پسرریگار که هیچ زحمتی براش نکشیده به تخت بشینه
امیدرضانقل قول
جز این به نظرمن کسی که تختو بازحمت بدست میاره بهتراز اونی ادارش میکنه که به ارث بهش رسیده یامیگن بخاطر حق خونی
امیدرضانقل قول
دیگه عقایدشون قرون وسطایی هستش و کسی که تختو به دست میاره دوست داره نفر بعدی از نسل خودش باشه چیز عجیبی نیست تو کل تاریخ هم تاج پادشاهی از پدر به پسر یا دختر یا برادر میرسیده امروزه هم کشوری که حکومت پادشاهی داره اگر پادشاهی بمیره حکومت به پسر یا دختر یا وارث دیگش میرسه حالا اونا یا لایق هستند یا نه کاریش نمیشه کرد همینه که هست
شرویننقل قول
مگه مرگ دست خودشه د آخه؟
لوگاننقل قول
خوب اما سلسله تارگرینها تموم شده واون کسی که میگم اصلا تو داستان فقط اسمشو شنیدیم بنظرتبنظرت حقشه برسه به تخت درحالی که حتی پیداش نیست واینکه پادشاهی توی عصرجدید فقط یه اسمه وتوامور واقتصاد مملکت هیچ نقشی ندارن البته جز پادشاهی بعضی کشورای عربی که اونم جمعیتشون خیلی کمه
امیدرضانقل قول
حداقل توی پادشاهی قدرت دست یک نفر بود و میتونست تنهایی حریف یک عده چاپلوس و قدرت طلب بشه ولی توی بقیه ی روش ها قدرت دست چند نفره و این چند نفر فقط برای رسیدن به مقاطع بالاتر یکدیگر رو قربانی میکنن و ضررش رو مردم میبینن.
سلسله تارگرین ها هم هنوز کامل تموم نشده و تا الان سه نفر ازشون پیدا شده که حق پادشاهی دارن شما چون از دنریس متفرین میگید لیاقت نداره ولی در یه نظر دیگه میگید قهرمان کسیه که به فکر مردم باشه و وقتی پای دنریس وسط بیاد میگید بی منطقیه تازه درمورد جنایات لنیستر ها وقتی عروسی سرخ رو گفتم گفتید واقعا کارشون جنایت بوده و درمورد الیا و بچه هاش گفتید سیاست همچین چیزی میگه بگید ببینم این عدالت شماست؟!!!
ایول به مارتین که حال امثال شماها رو تا الان صدبار گرفته و ثابت کرده که عدالت خودش یعنی نویسنده از هرکسی بالاتره. درمورد نظرتون راجع به وایت واکرها هم نظرم اینه
حتی اگه وایت واکرها هم برنده این داستان بشند و همه چی رو تصاحب کنن و دهن همه حیوون های انسان نمای وستروس رو سرویس کنن آخرین حرف من اینه:
خدا رو شکر لاقل سرسی برنده نشد.
حتی وایت واکرها هم لیاقتشون از این زن بیشتره
لوچیا آنانقل قول
شما حق ندارید توهین کنید!
لوچیا آنانقل قول
همین یک نفری که میگین هرکاری که دلش بخوادرومیتونه بکنه وهیچکی نمیتونه جلوشو بگیره حالا برای زمانی ایناهستن پادشاهی لازم تره اما سلسله تارگرین هازمانی که رابرت ریگار کشت تموم شد حالا این چند تنی که اومدن اگه تونستن حکومتو بدست بیارن امامن ازشخصیت دنریس متنفرم چون زورگوئه امامیگم اگه تونست حکومتوبدست بیاره ومهمتر اونو نگه داره اونوقت بشینه مشکلی ندارم من بحثم سراگان بود که حاضروآماده بدون هیچ زحمتی بیاد بشینه روتخت درحالی که این همه شخصیت که مورد علاقه مردمن مثل جان یاتریون لیتل فینکر یادنریس این همه زحمت کشیدن ودرظمن هنوزتند نرو شاید مارتین آخرسر حال امثال شماروبگیره ودنریسو مثل گوسفند چاق کنه که بعدا بخواد قربانیش کنه هنوز دوکتاب وفصل دیگه مونده وسرسیم که تختوبدست آورده حالاباهرروشی اگه تونست نگه داره یه چیز دیگه اگه دنریس باوجود سه اژدها وارتشی به این بزرگی نتونه کینزلندیزو تصرف کنه زایعه است دیگه حالا مااین همه مثل استقلال پرسپولیس بحث کنیم آخر همه چیز مشخص میشه ????
امیدرضانقل قول
درظمن اینا شخصیت داستانین ومن هیچ توهینی نکردم اما شما کلمات زشتی ببخشید مانند بی ناموس بکار میبرین کدومش زشته وشماخیلی جدی گرفتین این داستانو درظمن فکر کنم شما یه رگ تارگرینی دارین که اینقدر روشون حساسین
امیدرضانقل قول
حتی اگه تصرفم بکنه وایت واکرها که موندن پس نمیتونید بگید ضایع است! و ضمنا الان دنریس و جان و اگان هستن چطور میگید تموم شده؟
لوچیا آنانقل قول
و شماهم زیاد از حد ضدشون هستید و به خاطرش حتی هم پیمانانشون مثل مارتل ها،دین ها و دورنی ها رو هم پوچ میدونید. الان سرسی به نظرتون خیلی با سیاست و درایته؟ اون یک از خودراضی به تمام معنائه و حقشه که وایت واکرها تکه پارش کنن. الان تقریبا همه ی وستروس رو با خودش دشمن کرده! شمالی ها،استارک ها،مارتل ها، تالی ها و تایرل ها،ریچ ها و رودخانه ای ها و براتیون ها و… به جز فری ها و بولتون ها که آنها صاحب مملکت خودشون به حساب نمیان دقیقا همه ی وستروس الان به خونش تشنه ان!فکر میکنید همچین آدمی لیاقت داره؟
لوچیا آنانقل قول
درمورد سرعت مارتین هم باید بگم واقعا کنده! تصورش رو بکنید سریال در۲۰۱۱ شروع شد و در ۲۰۱۵ توانست کل کتاب را به تصویر بکشد ولی مارتین در طی این چند سال نه تنها نتونست کتابش رو تموم کنه بلکه قراره توی ۲۰۱۷هم طول بده!(خدا مرگم بده امروز سال تحویله!
) و این که من از اول که بازی تاج و تخت رو خوندم متوجه شدم که مارتین دقیقا سه صفحه رو صرف احساسات شخصیت و راوی میکنه و بعد میره سر صحبت کردن و…! ولی ببینیم چیکار میکنه
لوچیا آنانقل قول
منظورم از ضایع اینه که اگردنریس بااین همه نیرونگیره افتضاحه منظورم ازتموم شدن تموم شدن حکومته نه نسلشون که دنریس هستش جانم هنوز کاملا قطعی نشده که پدرش کیه اما بیشترحدس هاروی ریگاره
امیدرضانقل قول
واگان توسط کوه کشته شد اما بعضیا میگن واریس اونو مخفی کرده که بیشترحدس ها رواونه که واریس درواقع بلک فایره واون خواهر زاده شه گریفیت جوان که به خواهرش قول داده که اونو به تخت برسونه
امیدرضانقل قول
اینو که من الان میخواستم بگم و به نظرم نظریه جان لیانا و ریگار کاملا قطع یه چون کارگردانها بدون موافقت مارتین که نمیتونستن داستان رو به اینجا برسونن و بعدشم شما میگید لیانا بجز ریگار با مرد دیگری بوده؟ اصلا چنین چیزی ممکنه؟این طوری شرافت اون خدابیامرز رو خدشه دار نمی کنید؟ و بعدشم اگه پسر ریگار نباشه چرا لیانا باید به ند التماس کنه که ازش محافظت کنه؟ رابرت از ریگار کینه داشت و یک جورهایی بخاطر قتل بیرحمانه الیا و بچه ها از تایوین ممنون بود پس بگو لیانا چه دلیل دیگه ای داره تا این طور زندگی برادرش رو با قول گرفتن خراب کنه و اونو دچار عذاب وجدان ابدی کنه!؟
لوچیا آنانقل قول
واگه جوری که میگین ماارثی حساب کنیم در واقع اینا نباید وارث تارگرین هاباشن ووارث حقیقی تارگرین هادرواقع دیمون بلک فایر ه چون اون نوه اگان سوم فرزند دیانای جسور خواهر زاده دیریون اول وبیلور یکم مقدس وفرزند اگان چهارمه اگه اینطوریه پس اون باوجود حرامزاده بودنش از همه بحق تربوده این خاندانایی که میگین اونقدرا اهمیتی ندارن من زدهیچ کدوم نیستم مشکلی باهاشون ندارم تهمت نزنین سرسی آدم سیاست مداری نیست اونقدراهم باهوش نیست اماتلاشی که کرد جواب داد وسلطنتوبدست آورد حالا تونست نگه دارش که احتمالش کمه وبولتونا نابودشدن فری ها هم رئیسشو مرده ومعلوم نیست وضعشون چطوره درظمن هرشخصیتی بدلیل شرایطی بدو خوب شده شمافقط ازجنبه ظاهری نگاه میکنین دنیای تاج وتخت اینقدرگسترده است که بعضی رواشناسا دارن روی شخصیت های داستان تحقیق میکنن میگن سرسی درواقع آدم خوبیه وتحت چنین شرایطی اینطوری شدن حتی میگن هرکس دیگه ای جای سرسی بود اینطورمیشد میگن اگه لیانا جای سرسی بود حتی خیلی بدتر میشد خودتونم یکبار گفتید میگن اگر تریون کوتوله نبود خیلی مغرور میشد اگه جان حرامزاده نبود آدم بی مسئولیتی میشد اگه جافری تحت این شرایط قرار نمیگرفت مثل تامن برادرش بود ورابرت اگر لیاناهم اونودوست میداشت وباهاش ازدواج میکرد اینطور آدمی نمیشد
امیدرضانقل قول
از خود راضی و خودپسند بودن یک صفت شخصی ته و بیماری نیست که روان شناسا به خاطرش تحقیق بخوان بکنن من در همه ی جاهای دیگه اشخاصی که گذشته شان مثل سرسی بود دیدم ولی اونا لا قل هرچی رو از دست میدادن انسانیت رو دیگه از دست نمی دادن و افراد غیر از خودشون رو حیوون حساب نمی کردن! سرسی حتی از کودکی هم اشخاص غیر از خودش را پوچ میدانست و وقتی که دید از یک زن شمالی شکست خورده (قضیه ریگار ) عقده ی تمام نشدنی از همه ی استارک ها به دلگرفت و رابرت و لیانا اگه باهم ازدواج میکردن اوضاع حتی از سرسی هم بدتر میشد چون مطمئنا لیانا بعد اون همه اتفاق کوچکترین توجهی به رابرت نمی کرد و رابرت هم با دیدن این رفتار ات و البته وحشی بازی ای لیانا دوباره دست به شراب خوری و عیاشی میزد و لیانا هم به دنبال انتقام میرفت.و در کل رابرت نه برای سلطنت ساخته شده بود نه برای شوهر مناسب بودن برای لیانا چون از اولش هم به دل لیانا ننشست و بعد از ازدواج و وقتی میدید لیانا چه جور(فلفل نبین چه ریزه ایه ) مطمئنا خودش پشیمان میشد از زنی که انتخاب کرده
لوچیا آنانقل قول
کاری باسرعتش ندارم فقط خداکنه زنده بمونه چون سنش خیلی بلاست نکنه خدایی نکرده بمیره اونوقت آخر داستانو هیچوقت نمیفهمیم که چی میشه ویه نویسنده دیگه یه داستانی الکی مینویسه فقط موندم کتاب ششم این قدر طول داده پس کتاب هفتمو کی میاد بیرون حتمابیست سال دیگه مگه شماهم خارج زندگی میکنین؟
امیدرضانقل قول
ج
اینو دیگه از کجاتون در آوردین؟(خارج زندگی کردن ) دقیقا به خاطر همین چیز است که میگم به مارتین تکیه نکنیم بهتره
لوچیا آنانقل قول
آخه میگین سال نوه فکرکردم شماهم خارج زندگی میکنین
امیدرضانقل قول
من فقط به تمامی عیدها احترام میذارم و گذشت زمان رو میلادی حساب میکنم نه شمسی
لوچیا آنانقل قول
خب سریال خیلی چیز ها رو حذف کرده خیلی چیز ها رو آبکی کرده سریع تمومش کرده بعدشم اونا آمدن داستان آماده رو ساختن ولی مارتین باید بشینه کلی فکر کنه بینه داستانو چی بنویسه که عالی باشه پیچیدگی های کتابم با اون تاریخ و مکان ها خاندان ها رو شخصیت ها که جای خود دارد .
شرویننقل قول
مشکلی نداره طول بده فقط مسئله سنشه که خداکنه زنده بمونه که کتاب هفتمو بنویسنه
امیدرضانقل قول
مشکلی نداره طول بده فقط مسئله سنشه که خداکنه زنده بمونه که کتاب هفتمو بنویسنه وگرنه خدایی نکرده آخر داستانو نمیفهمیم
امیدرضانقل قول
سرسی بدی که جدای تمامی بدی هاوبدون هیچ شرایطی داشته تنفرش از تیریونه که شاید بخاطراینکه پیشگویی شده اون بدست وانکار یا برادرکوچکتر درزبان والریایی کشته میشه واون فکر میکرده که منظور تیریونه بخاطرهمین ازش متنفر بوده و همیشه تمام سعیشو کرده اونو بکشه وهرزنی درشرایط سرسی قراربگیره مثل اون وحتی بدترمیشه خوب دیگه وقتی اون میدیده که همسرش از کس دیگه خوشش میومده ازشون کینه گرفته شما فکر کنم زن باشید ایناروبهتر درک میکنید
امیدرضانقل قول
زن غرورش از همه چیز مهم تره ولی سرسی شما خیال میکنی و غرور داره درحالی که اگه غرورش درست و حسابی بود تنها کینه ی رقیبش رو به دل می گرفت و از زنی که سالهاست مرده احساس حقارت نمی کرد. خدایی احمقانه است به خاطر زنی که مرده اینقدر خودتو بدبخت و تحقیر کنی و از خانواده اون طرف هم متنفر باشی خب بگو الان سرسی بیشتر شبیه یک زنه یا چیزایی که من گفتم؟ و یک چیزی سرسی به خاطر جوانا از تیریون متنفر بود که علت بسیار مسخره آیه و خیلی از زنا موقع را میگیرن و دلیل نمیشه بچشون قاتلند باشه و سرسی وقتی وابتکار رو فهمید از تیریون متنفر تر شد ولی از قبلش هم متنفر بود
لوچیا آنانقل قول
دیگه آدم ضعیف ونفسی بوده وبرای تمامی مشکلات یکیومقصر میدونسته
امیدرضانقل قول
من خدا بیش میگم این سرسی نه تنها به همه ی ما درا خیانت کرد(با کشتن چنین رابرت )بلکه به همه ی زنا هم خیانت کرده با کاراش. یک چیز دیگه از حالا به بعد اسم من لیانائه
لیانانقل قول
مگه اسمت کی بوده اون همیشه ازمرگ جنینش که بچه رابرت بود ناراحت بود دیگه اینقدر حیوون نبوده هیچ جانه توکتاب نه سریال چنین چیزیو نگفتن ازخودت درمیاری
امیدرضانقل قول
از خودم در نیاوردم خود سرسی در کتاب رک و راست به ند گفت و دلیلش هم نفرت بیش از اندازه از رابرت بود . از یه مرد نفرت داری باید بچه ای که داره توی وجود خودت بزرگ میشه رو بکشی؟. اسم من قبلا لوچیا آنا بود دیه
لیانانقل قول
یه چیزی توی تمام داستانا وکتاب ها موجودات شیطانی ازچیزی که ساخته شدن نسبت بهش مقاومت ندارن و بهش نزدیک نمیشن مثلا برطبق بعضی اسناد وکتابها ادیان وداستانها شیطان از آتش ساخته اما به آتیش نزدیک نمیشه چون نسبت بهش مقاومت نداره وبیشتر سرما میره همین چیز درمورد وایت واکر ها اونها از یخ درست شدن ونسبت به محصولات یخ مانند شیشه اژدها آتیش یخ زده مقاومت ندارن امادربرابرسرما مقاومت دارن ویه دلیل دیگه اینه که اونا دارن ازسرما به سمت گرما میان وزمستان به دنبالشون واژدهاها از آتشن اما نسبت به آتش فشان مقاومت ندارن اما در برابر آتش مقاومن مثلا درنابودی والریا بسیاری از اژدهایان نابود شدن درکتاب
یه چیز دیگه که داستان تالکینو ازداستان مارتین متمایز میکنه اینه که موجودات شر دردنیای تالکین زشت بد ترکیب ونفرت انگیزن اما موجودات شر دردنیای مارتین خوشتیپ دومتری چشم آبی ودوست داشتنی ومحبوب
امیدرضانقل قول
ایول کارت درسته
شیبانقل قول
داداش یک چیزی ګندی که هست اینه که رابرت براتیونم خون تارګارین و داره
samaنقل قول
آقا بیا رمان تناسخ دو ایرانی در دنیای جادو رو بخون از سایت مانګالودر تجربه رمانای نورانی که خوندی یو عوض میکنه منتها در جلد دویه داستان
aliنقل قول