مقالات

مردان بی چهره چه کسانی هستند؟نگاهی به تاریخچه خانه سیاه و سفید

مترجم: علی دهقان

حاوی اسپویل هایی از فصل ششم سریال و کتاب چهارم

نگریستن به مردان بی چهره و خدای چند چهره شان آسان نخواهد بود. تا جایی که اکنون می دانیم، مردان بی چهره نه یک متن مذهبی دارند نه سنتی نقلی. مذهب آنها مانند خودشان در ردایی از سکوت و ابهام است.

آنچه به طور قطع می دانیم این است: تاریخ مذهب خدای چند چهره به زمان امپراتوری والریا باز می گردد. بعد از جنگ های گیسکاری اما قبل از شورش برده ها شروع می شود. این قیام یک زاده مذهبی از بردگی بوده است. ابتدا در معادن آتش فشانی که در طول اوج امپراتوری والریا با کارگران برده اداره می شد شروع می شود. آنچه افسانه می گوید این است که اولین مرد بی چهره دعای هزاران برده را از هزاران پس زمینه شنید و نتیجه گرفت که همه آنها به یک خدا دعا می کنند، خدایی که صرفا هزار چهره دارد، و همه انها برای یک چیز دعا می کنند، آزادی از عذابشان. این ادراک او را بر آن داشت که تصمیم بگیرد ابزار خدا شود و به دعاهای آن بردگان واقعیت ببخشد. او با کشتن ناامیدترین برده شروع کرد، و سرانجام به سراغ اربابشان رفت. از این رو زبان دین مستقیما از والریای مهین بیرون می آید. به عبارت های والار مورگولیس (همه انسان ها باید بمیرند) و والار دوهائریس (همه انسان ها باید خدمت کنند) دقت کنید.

game-of-thrones-season-5-arya-jaqen-house-of-black-and-white-hbo-630x354

وقتی برده ها شورش کردند در استعمار سوثوریوس توسط والریا اختلال پیش آمد، برده ها مسیر را برگشتند و در مردابی دور مخفی شده در مه جا گرفتند، و در آنجا شهر مخفی که اکنون به نام براووس مشهور است را یافتند. مردان بی چهره و مذهبشان با آنها رفتند. براووس وقتی که تاسیس شد جامعه ای بسیار روشنفکر بود. حاکمانش نه فقط برداری را ممنوع کردند، بلکه شهر را بر مبنای چیزی نسبتا ناشناخته برای آن زمان بنا نهادند، آزادی مذهب. بخشی از این به خاطر این بود که بسیاری از شهروندان براووس بردگان سابق بودند، و از فرهنگ های متفاوتی با مذاهب متفاوت می آمدند.

براووس برای صد و یازده سال خودش را از دنیا مخفی کرد، تا اینکه در رویدادی که به نام نقاب برداشتن آثرو مشهور است خودش را آشکار کرد. این رویداد بیشتر به خاطر معلوم شدن آشکار آهنین به خاطر سپرده شده است که به طرزی قابل قبول با باز پرداخت دینی که به نوادگان کسانی که دزدان دریایی براووسی در قرن قبل از آنها سرقت کرده بودند بدهکار بود تاسیس شد. اما با این حال امتناع کرد که برای ارزش برده های گم شده چیزی بپردازد. با تاسیس براووس و خزانه اهنی در آگاهی عمومی، سومین موسسه عجیب برای شهر نیز مشوهر شد، صنفی مخفی که کمتر برای مذهبشان شناخته شده بودند تا برای کاری که می توانستند برای کسانی که نیاز دارند انجام دهند: مردان بی چهره، که در خانه سیاه و سفید زندگی می کردند.

House-of-Black-and-White1-630x363

نمی دانیم چه کسی خانه سیاه و سفید را ساخت، اینکه مذهب ذهن آزاد خدای چند چهره خودش را در فلسفی محکمی که توسط مردان بی چهره دنبال می شد جای داد. وقتی که براووس خودش را به دنیا آشکار کرد این مذهب کاملا شکل گرفته در آنجه بود. اتفاقاتی زیادی باید در آن صد و یازده سال افتاده باشد.

مردان بی چهره بر خلاف مذاهب دیگر در وستروس یا اسوس، فقط یک محفل مذهبی نبودند، بلکه یک صنف بودند. آنها یک دورنمایی بلند و تجارتی پر سود را تشکیل داده بودند. استفاده از دین به عنوان یک تجارت چیز جدیدی نبود. برای قرن ها کلیسای کاتولیک یکی از تجارت های پرسود در اروپای قرون وسطا بود. در دوره های جدید، تلونگلیسم یک برنامه معتبر برای سریع ثروتمند شدن بود. چیزی که در مورد تجارت خانه سیاه و سفید جالب است این است که برپایه یک سیستم اعتقادی پوچ گرایانه است.

House_of_black_and_white-630x341

خدای چند چهره بر این ایده بنیان دارد که همه خدایان یکی هستند، و اینکه معبودهای هر مذهب صرفا نقاب هایی هستند که یک خدا، مرگ، به صورت می زند. این علاوه بر رد کردن مذاهب دیگر دنیا همچنین توهین به آنها نیز است. و هنوز، به دلیل اینکه خانه سیاه و سفید به قدر کافی هوشمند است که نمادهای این مذاهب را با تاثیرگذارترین حالت روشنایی دور یک تپه بزرگ آویزان کند، بیشتر بازدیدکنندگان آنها هرگز این نکات را کنار هم نمی گذارند. اما بعد دوباره، کسی که از خانه سیاه و سفید بازدید می کند، در اصطلاحات پزشکی امروز ذهن سالم محسوب نمی شود.

کسانی که از خدای چند چهره پیروی می کنند هرگز محل عبادشان را در یک گوشه خیابان، یا وسط میدانی بزرگ، قرار نمی دهند. محل عبادت آنها از بقیه براووس جدا شده است، اگر کسانی قصد بازدید داشته باشند، باید واقعا به این کار مایل باشند. این به این خاطر است که در داخل فقط مرگ برای یافت شدن است، یا برای خودشان یا برای یک فرد محبوبشان، یا برای یک دشمن.

تالار ورودی خانه سیاه و سفید طراحی شده تا به اهمیت سفری که بازدیدکنندگان به آن می روند تاکید کند. به جز سی یا بیشتر تندیس خدایان از مذاهب دیگر، فقط استخری بزرگ در وسط است، آب هایی که برای همه کسانی که می نوشند مسموم هستند. استحر آخرین توقفگاه برای کسانی است که به دنبال پایان خودشان یا درد معشوقی که تصادفی همراه آورده اند هستند. کسانی که در خانه خدمت می کنند فقط دستیار نیستند، بلکه به عنوان تدهین گران و ماموران دفن تمام وقت کار می کنند. آنها خدمات تدفینی برای کسانی که فقیرتر از آنی هستند که برای خودشان تدارک ببینند را نیز آماده می کنند. آنها در این مسیر، همچنین به دولت نیز خدمت می کنند.

Jaqen-Hghar-Official-HBO

اما دستیاران خدای چند چهره فقط کشیش های حرفه ای نیستند. آنها صنفی داخلی از آدمکش های تعلیم دیده دارند که به مردان بی چهره شناخته شده اند. بله، اگرچه  سریال باعث شده به نظر برسد هر کس که در خانه سیاه و سفید کار می کند یک مرد بی چهره نیز است، اینگونه نیست. آنها گروهی منتخب درون محفل هستند. این گروه درونی با یک نوع خون جادویی کهن خیس می شود که به آنها اجازه می دهد هویت های خود را بیندازند و چهره کسانی که کشته اند را بگیرند. اگرچه سریال روی این تاکید دارد، کتاب وارد جزییات بیشتری در مورد اینکه آدمکش ها چگونه این چهره ها را اعمال می کنند می شود، آنها از خون خود استفاده می کنند.

اگر فردی بخواهد یک مرد بی چهره را استخدام کند، قیمت ها به شدت بالا هستند، و بیشتر بر پایه این هستند که برای آن فرد چه چیزی باارزش تر است. از ثروتمندان بخش بزرگی از درآمدشان خواسته می شود، در حالی که از آنهایی که به خانواده ارزش بیشتری می دهند خواسته می شود با یک بچه پرداخت کنند.

بهای تبدیل شدن به یک مرد بی چهره شاید حتی بالاتر باشد، هویت یک نفر. کسانی که تعلیم می بینند تا به صنف ملحق شوند برای سال ها تحت آموزشند، و به طور پایه از آنها خواسته می شود تا خودشان را در خدمت اخته کنند. همانطور که آریا را در انتهای فصل پنجم سریال دیدیم، بها برای ناکامی سخت است. مردان بی چهره برای این قدر سخت گیر بود چند دلیل دارند. اول، به شهرتشان نیاز دارند تا کامل بمانند، مرگ هایی که آنها طراحی می کنند مانند تصادف بهنظر می رسد، و قتل مرین ترانت توسط آریا هر چیزی جز تصادفی به نظر می رسید. آنها همچنین نیاز دارند اعضایی که ترور را به عهده می گیرند این کار را به موقع انجام دهند، مبادا شکار نقشه آگاه شود یا دور شود. همان طور که دیدیم، اریا در این بخش از ماموریت هم شکست خورد، وقتی که فرصتی برای کشتن بیمه فروش در اسکله ها را رها کرد.

GOT506_111014_HS__DSC498811-630x419

پس در ادامه مردان بی چهره چه نقشی بازی می کنند؟ آنچه چند کتاب افشا کرده اند این است که ما باید سرنخ هایی داشته باشیم. در سریال مرگ بیلون توسط یورون انجام گردید اما در کتاب این احتمال را دارد که توسط یک مرد بی چهره اتفاق اتفاق افتاده، اما یک حادثه تصور شده است. عده ای فکر می کنند این قاتل توسط یورون گریجوی که صبر برای میراث بردن از او خسته شده بود اجیر شده است.

جای دیگری که مردان بی چهره را می بینیم در سیتادل است. در مقدمه کتاب ضیافتی برای کلاغ ها، می بینم که یک نوآموز که در سیتادل خدمت می کند توسط یک مرد بی چهره که آخرین بار با جیکن هگار مطابقت داشت کشته شد. بعد از آن هگار هویت او را می گیرد و بعدا در این کتاب وقتی سم تارلی می رسد در سیتادل کار می کند. اکنون می دانیم که سریال دوبار جیکن هگار را مناسب دیده تا بتواند آریا را در خانه سیاه و سفید تعلیم دهد. اما آخرین لحظه آریا در فصل پنجم واضح کرد که جیکن هگار صرفا یک چهره است، و مردی که آریا را تعلیم می دهد جیکن هگار نیست. بنابراین با داشتن جیکن هگار که به سیتادل بازگشته است، ناشناخته توسط سم، در واقع به رفتن به خانه کمک می کند، با این ایده که این فقط یک چهره نیست، و مردان بی چهره هم هیچ کس و هم همه کس هستند.

در کل به طور حتم در آینده داستان، مردان بی چهره نقش بزرگتری را خواهند داشت، با آن چیزی که در سریال دیدیم این نقش بزرگ تا حدود زیادی کنسل شد اما حداقل آریا را مانند شخصی از خودشان راهی وستروس کردند و به هر حال مسائل افشا می شوند، و ما می توانیم مطمئن باشیم که مردان بی چهره هنوز نقشی بزرگ برای ایفا در آینده دارند.

ASoIaF-Arya-donato-1200

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=9254

درباره نویسنده

نوید لنیستر

نویسنده و مترجم مطالب سایت

۸ دیدگاه

  • خیلی سخت ترجمه شده بود! من خیلی جاهاش رو متوجه نشدم! اما بازم از زحمتتون ممنون!

      نقل قول

  • متن خوبی بود
    و البته احساس میکنم برای کسانی که کتاب ضیافت و دنیای آتش و یخ رو خونده بودند چیز جدید نباید داشته باشه :) و ۱ انقلت
    من هنوز قبول نکردم پیت توسط مردان بی چهره ترور شده باشه
    مرگش عجیب بود احساس میکنه پاهاش آب میشن :/
    بی چهره ها چه انگیزه ای برای نفوذ به سیتادل دارند ؟
    _______________________________________________________
    یک موضوعی بود چند وقته بود میخواستم بگم نشد :)
    نوشتن این دست مقالات کار سختی نیست … کتابا منبع به شدت پر و پیمونی هستن و یکم ذوق میخواد تا با تحلیلهای شخصیمون مخلوط بشن
    به جای ترجمه خودمون بنویسیم :دی
    خیلی بهتره که

      نقل قول

  • ممنون جالب بود
    چنتا چیز:
    ۱جی کن وقتی داشت برای آریا)تو فیلم(از تاریخ اونجا میگفت از he استفاده کرد درمورد اولین نفر دوحالت داره یا سوتیه یا مردا و زنا بهم تبدیل نمشند
    ۲اون دختره که با جیکن بود به آریا گفت تو نمی تونی یکی از ما باشی و جیکن به آریا گفت کو اون دختر بیچهره به این خاطر این حرفو زده که همه معمولا اینجا قبلا برده بودند اما تو اشرافزاده ای. مگه کسی که بیچهره شده نباید گذشته رو فراموش کنه یا اصلا برای یه بیچهره چه فرقی میکنه قبلا کی بوده؟
    ۳آموزشه آریا که تموم نشد پس چجوری والدر فری رو کشت؟

      نقل قول

  • این مثلا ترجمه بود؟شک دارم کسی که اینو گذاشته تو سابت حتی خودشم خونده باشدش

      نقل قول

  • بسیار جالب بود.
    کسانی که از ترجمه ایراد گرفتن یه سر به خانه سیاه و سفید بزنن کارشون دارم :cun:

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: