مقالات

ایده‌ها و مضامین داستان نغمه‌ای از یخ و آتش

مذهب

مذب در دنیای نغمه‌ای از یخ و آتش

برخلاف ارباب حلقه‌های تالکین، مجموعه نغمه به شکل مبسوطی به بحث مذهب می‌پردازد و ادیان متعددی را به تصویر می‌کشد. مارتین مذهب را از این جهت در این مجموعه گنجانده است که دنیای نغمه را دنیایی واقعی‌تر نماید. علاوه بر آن، مذهب مسئله‌ای بسیار اساسی برای مردم قرون وسطی بوده است. با توجه به اینکه مارتین خود یک کاتولیک ملحد است و اعتقادی مابین «لا دینی»۱ و «لا ادری»۲ دارد، اما علاقه خاصی به بحث مذهب و عوالم روحانی دارد. از آنجا که بنا نهادن مذهبی که اساساً ساختگی و خیالی باشد، سبب می‌شد که کمتر باورپذیر به نظر برسد، مارتین بر آن شد که مذاهب دنیای نغمه را از مذاهب واقعی الهام بگیرد و آنها را با برخی عناصر خیالی متمایز سازد، بدون آنکه معادل‌های هم کُف ایجاد نماید. تاریخ خیالی وستروس بطور کامل شرح می‌دهد که هرکدام از مذاهب چگونه در طی زمان تغییر کرده و تکامل یافته‌اند. هرکدام از مذاهب بطور آشکاری نشان دهنده حال و هوای فرهنگی قومی هستند که در آن رواج دارند. در هر حال مارتین به ادعای حق بودن تمام مذاهب (چه واقعی و چه خیالی) با دیده تردید می‌نگرد. او هرگز از پاسخ‌های استاندارد و معمول به این پرسش که «چرا خداوندی رئوف اجازه می‌دهد که دنیا پر از تجاوز و شکنجه و درد باشد؟» راضی نبوده است. مارتین معتقد است که هیچکدام از مذاهب موجود در داستان نسبت به دیگری برحق نیستند و هر کدام از این مکاتب نمایش‌هایی از قدرت‌های ماورایی دارند اما هیچ کدام بطور مطلق نسبت به دیگری تَفَضُلی ندارند. مارتین قصد دارد در مسیر داستان به تدریج این مطلب را آشکار کند که تا چه حد انواع مختلف و متفاوت جادو در دنیای نغمه می‌توانند تجلی‌های متنوعی از یک قدرت فراطبیعی و مرموز باشند و از این راه خوانندگان امکان درک روابط میان مذاهب و جادوهای این دنیا را پیدا کنند و البته همچنان می‌توانند در مورد صحت، آموزه‌ها و قدرت‌های ماوراء طبیعی مذاهب درگیر در داستان به بررسی بپردازند. مارتین این احتمال را خیلی بعید می‌داند که خدایان دنیای نغمه دخالت مستقیم و آشکاری در مسیر وقایع وستروس داشته باشند یا نقش منجی نهایی را ایفا کنند.

در ادامه به بررسی تک‌تک مذاهب در دنیای نغمه می‌پردازیم:

خدایان قدیم

درخت قلب

خدایان قدیمی خدایانی بی‌نام و نشان هستند که توسط نخستین انسان‌ها پرستش می‌شدند و امروزه تنها در شمال وستروس و قلمرو استارک‌ها این خدایان مانند سابق پرستش می‌شوند. مارتین مکتب «روح‌گرایی»۳، پیگانیسزم سنتی۴ (طبیعت پرستی) ، مکتب ویکایی۵ یا پگانیزم مدرن و برخی مکاتب سلتیک۶  را منبع الهام خود برای خلق این مذهب ذکر می‌کند و برخی عناصر چون نیایش در مقابل درخ قلب و سایر موارد را بصورت فانتزی به آن می‌افزاید.

باور هفت چهره خدا

مذهب هفت در نغمه‌ای از یخ و آتش

باور هفت چهره خدا که گاهی بصورت مختصر آن را «مذهب» می‌نامند، باوری است که توسط اندال‌ها به وستروس آورده شد و مردم در تمام این سرزمین جز در شمال به آن معتقد هستند. منبع الهام مارتین در خلق این باور، مذهب کاتولیک در مسیحیت و باور به تثلیث بوده است. باور هفت چهره خدا ناظر بر این اعتقاد است که هفت نام اصلی مورد پرستش در این دین، هفت وجه و یا هفت چهره از یک خدای واحد هستند. این هفت چهره شامل: پدر، مادر، دوشیزه، عجوزه، آهنگر، جنگجو و غریبه است. اینها معادل‌هایی برای پدر، پسر و روح القدس در باور تثلیث مسیحیت هستند. بر اساس گفته‌های مارتین، مادر و دوشیزه و عجوزه ناظر به باور‌های طبیعت پرستی از وجه زنانگی مادر طبیعیت هستند. پدر و آهنگر و جنگو نیز نمادهای ذکور از جلوه خدا هستند. غریبه نیز به عنوان وجهی که نه مذکر است و نه نمؤنث، نمادی از راز و رمز و مرگ است. 

سپت ستاره‌ای در اولدتاون

درجه‌بندی‌ها و مقامات «مذهب» نیز مشابهت زیادی با مسیحیت دارد. مشابهت‌هایی چون رهبری آن که با سپتون اعظم است و توسط یک شورای عالی از روحانیون با نام «شورای پارساترین‌ها» انتخاب می‌شود. روحانیون مبلغ این مذهب افرادی به نام سپتون و سپتا هستند. باور هفت چهره خدا دارای فرقه‌های خاصی از راهبان است. همچون «خواهران خاموش». بسیاری از نمادهای مذهبی در این اعتقاد، نمادی از عدد هفت هستند. همچون ستاره هفت پر که نماد اصلی این مذهب است و سپت بزرگ ستاره‌ای در اولتاون هم به همین شکل نامگذاری شده است. در این مذهب نوشته‌هایی بسیار مقدس همچون انجیل در مسیحیت یافت می‌شود.

خدای مغروق

مذهب خدای مغروق در داستان نغمه‌ای از یخ و آتش

پرستش خدای مغروق مختص به جزایر آهن و خاندان گریجوی است و نمادی از دشواری شرایط زندگی در جزایر آهن است. آهن‌زادگان[۷] تمدنی جزیره‌نشین و دریانورد هستند و پرستش خدای غرق شده نیز بازتابی از این سبک زندگی است. آب و غرق شدن، نقش‌های کلیدی را در این مذهب به عهده دارند. روحانیان این مذهب به اعمال مذهبی مشابه غسل تعمید دست می‌زدند. انسان‌ها در آب دریا فروبرده می‌شوند (در آب مقدس) و دوباره به زندگی بازگردانده می‌شوند. باور خدای مغروق بطور واضحی به تقدیس توان و نیروی جنگ‌آوری می‌پردازد و توصیه به فعالیت‌های سنتی آهن‌زادگان همچون دزدی دریایی، حمله از طریق دریا به منظور بدست آوردن غنائم و اسیر کردن زنان، قتل و غارت بی‌دلیل و … می‌کند. اینها تمام هنجارها و رفتارهای نیکو در مذهب خدای مغروق هستند. مهمترین مجازات در این مذهب غرق شدن به عنوان قربانی در محضر خدای مغروق است.

رلور – ارباب روشنایی

زلور ارباب روشنایی نغمه ای از آتش و یخ

رلور یا خدای سرخ یا ارباب روشنایی، مذهبی است که بطور عمده در قاره اسووس پرستش می‌شود و کاهنان این مذهب به ندرت در وستروس دیده می‌شوند. این مذهب تمرکز زیادی بر پیشگویی و بینش‌هایی خلسه‌وار که فرد در ارتباط با شعله‌های آتش دریافت می‌کند. نیروی شر مخالف رلور «آدر بزرگ» است. خدای مرگ و یخ. بر اساس گفته‌های مارتین، این مذهب بر گفته از مذهب زرتشتی و آتش‌پرستی ایرانی است. باور به دوگانگی‌های خیر و شر در این مذهب نیز برگفته از باورهای دو قطبی زرتشتیان و البته باورهای کاتاریستی[۸] قرون وسطی اروپا است. در داستان نغمه‌ای از یخ و آتش و در پیشگویی‌های باستانی «کتاب آشای» آمده است که نبرد بی‌پایان مابین خیر شر در هنگام ظهور موعودی با نام کلی آزو آهای که در دستش شمشیر لایت‌برینگر را دارد. پایان می‌پذیرد. از دیگر نشانه‌های ظهور او ساخته شدن شمشیر لایت‌برینگر، ظهور شمشیر سرخ قهرمانان و بیدار شدن اژدهای سنگی است.

 

مذاهب دیگر

در کتاب رقص با اژدهایان با مذاهب زیادی از قاره اسووس و حتی وستروس آشنا می‌شویم.

[toggle title=”اسپویل: کتاب پنجم” state=”close” ]فصل‌های براووسی آریا در کتاب پنجم، ۱۷ مذهب ناشناخته اسووسی را به خواننده می‌شناسانند. مذاهبی که به گفته مارتین احتمالاً هرگز جزئیات بیشتری از آنها نخواهیم فهمید.[/toggle]

خدای مرگ یکی از عناصر مشترک در میان مذاهب وستروس و اسووس بوده و حتی جان‌مایه اصلی مذهب مردان بی‌چهره محسوب می‌شود. مارتین معتقد است:

پرستش مرگ یکی از جذاب‌ترین بنیاد‌های مذهبی به حساب می‌آید، چرا که مرگ مقوله‌ای جهان‌شمول است و به نظر می‌رسد که تفاوتی از این جهت بین مذاهب وجود ندارد. ما چه در دنیای فانتزی و چه در دنیای واقعی می‌میریم. اگر مذهبی بود که در آن مرگی وجود نداشت، آن خدا به شدت محبوب می‌شد. آنها به ما زندگی ابدی را وعده می‌دهند، اما ما به هر حال می‌میریم.

او در ادامه می‌افزاید:

اگر انسانی باشید که در دنیای غرون وسطی زندگی می‌کنید، باور به اینکه دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم توسط خدای شرور ساخته شده، باوری قابل پذیرش است.

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=997

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۱۸ دیدگاه

  • ضمن تشکر از زحمتی که کشیدید عملا خوندن این مطلب از یه جایی به بعد برای مایی که کتاب رو نخوندیم کامل هنوز ضرر داره.خواهش می کنم هدف وبلاگ فراموش نشه.عمده علاقه مندان به دنبال ترحمه کتاب بودن و خودتون هم این هدف رو داشتید.سرعت بیرون اومدن فصل ها فوق العاده پایین اومده.من از طرف خودم و خوانندگان قدیمی وبلاگ تمرکز رو کتاب رو توصیه می کنم
    با تشکر دوباره

      نقل قول

  • فوق العاده بود. کلی سوال بی جواب منو در رابطه با مارتین و نوشته هاش جواب داد

      نقل قول

  • مطمئن باشید هدف اصلی ما و تمرکزمون رو همون کتابه. این مقاله قبلا در وبلاگ منتشر شده بود و فقط به اینجا نقل مکان پیدا کرده و با توجه به کادرهای اسپویلی که داره عملا برای همه خوانندگان میتونه مفید و بدون هیچ ضرر و اسپویلی باشه
    دوست عزیز منظور از سرعت فوق العاده پایین یعنی بازه۵ روز هست که شده ۶ روز؟ ای کاش دوستان از روند و جزئیات تهیه هر فصل، مقدار ساعتی که برای هر فصل صرف میشه و غیره اگاه بودند، اون‌وقت با این بضاعت ما کسی حرف از دیر یا زود نمی‌زد. جز چند نفر خاص عملا کسی قدمی برا کمک به بهبود سرعت ترجمه بر نمیداره.به شخصه تا وارد بطن کار نشدم به سختی این کار واقف نبودم. ویرایش این اثر با همین سرعت تبدیل به یه کار روزانه شده و جوری وقت آدم رو پر میکنه که عملا هیچ وقت ازادی نمیزاره. این حرفا رو فقط برا یه کم آگاهی دادن زدم و منتی سر کسی نیست این یه کار دلیه و هیچ چشم داشتی هم توش نبوده و نیست

      نقل قول

  • عالی بود خسته نباشید ;)
    البته یه اشتباه هم بود با اجازه اون دیوار هادریان بود اشتباه نوشتید اسم امپراتور روم رو :D

      نقل قول

  • خیلی خوبه
    بازم یه مورد دیگه اشاره کنم اینکه اگر به جای لادینی بزنید «بی خدا» درست تره چون اتئیست معنی بی خدا رو می ده نه بی دین انسان می تونه دین نداشته باشه و خدا داشته باشه اما اتئیست یعنی اعتقادی به هیچ خدا یا خدایانی ندارد که در مقابل تئیست یعنی کسی که حداقل به یک خدا اعتقاد داشته باشد قرار می گیره اما حرفی از دین نمی زنه.
    لاادری رو هم «ندانم گرا» بزنید که نه به عقل و درک که کلا می گوید شواهدی دال بر وجود هیچ خدایی تاکنون وجود نداشته شاید در اینده بوجود اید اما چون تا کنون هیچ مدرکی وجود ندارد پس نمی توان نتیجه گرفت خدایی هم وجود دارد و صرفا می تواند حدس باشد که شخص ندانمگرا می تواند اتئیست یا تئیست باشد.
    شرمنده جسارت کردم من خودم چون ندانمگرای اتئیست هستم حس کردم بهتره این کلمات درست تر توضیح داده بشن تا از بروز اشتباه کاسته بشه :)

      نقل قول

  • ممنون مقاله زیبایی بود
    (اون آدره چقدر خوش قیافه ی) :mrgreen:

      نقل قول

  • اون قسمت رو که نوشته بود وستروس سرزمین قمار های بزرگست رو باید با اب طلا نوشت :lol:

      نقل قول

  • خیلی ممنون ترجمش ک خیلی عالی بود ب جز چند مورد ک دوستان گفتن در مورد متن هم من ک با همش موافقم البته ب جز مقاله فلانته.

      نقل قول

  • سلام خیلی ممنون واقعا خوب بود…
    فقط اگه میشه آدرس این وبلاگ آشپزی رو کامل میزارید؟

      نقل قول

  • A m i N:
    سلام خیلی ممنون واقعا خوب بود…
    فقط اگه میشه آدرس این وبلاگ آشپزی رو کامل میزارید؟

    الان روی اسم اون وبلاگ آشپزی کلیک کنید به سایتش منتقل میشید

      نقل قول

  • عالی بود مثل همیشه

    فقط تا ترجمه کتاب پنجم
    مویی تو سرمون نمی مونه از انتظار :cry:

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: