مقالات اختصاصی

اختصاصی: از مارتین تا فردوسی؛ جایگاه ایران در ادبیات فانتزی جهان

نویسنده: هنگامه مدیری

موج علاقه به داستانهای فانتزی با ترجمه و چاپ داستان‌های هری پاتر در ایران آغاز شد. البته سال‌های قبل از ورود هری پاتر به بازار کتاب ایران، ترجمه اثار ایزاک آسیموف و ری بردری تعدادی اندکی از جامعه جوان کتاب خوان را با این قبیل آثار آشنا کرده بود، اما موجی که هری پاتر به راه انداخت چیز دیگری بود. رولینگ و بچه‌های جادوگرش باعث کتابخوان شدن تعداد بسیاری در ایران شدند و نام ادبیات فانتزی را بر سر زبان‌ها انداختند.

تقریباً همزمان با چاپ هری پاتر، ارباب حلقه‌های تالکین هم وارد بازار کتاب شد که البته به اندازه هری پاتر سروصدا راه نینداخت، اما باز هم مخاطبان خودش را داشت. حال این روزها نه هری پاتر حاکم بر دنیای فانتزی ایران است و نه یاران حلقه، با پخش سریال بازی تاج وتخت و ترجمه کتاب‌های نویسنده نوظهور آمریکایی یعنی جرج مارتین، او را به چهره جدید دنیای فانتزی ایران تبدیل کرد و مسلماً تا زمان چاپ  آخرین جلد از این مجموعه عظیم و همچنین پخش آخرین فصل سریال بازی تاج وتخت، مارتین حاکم بلامنازع دنیای فانتزی و تخیلی ایران خواهد بود. اما ادبیات ایران کجای دنیای پرهیاهوی ادبیات فانتزی ایستاده است؟

سوالی که مسلما جواب دادن به آن بسیار سخت خواهد بود، یا اینکه اصلاً ما در ادبیات ایران چیزی به نام ادبیات فانتزی داریم؟

مظلومیتی به اندازه ۱۵۰۰ سال

مسلماً اگر از هرکدام از شیفتگان آثار رولینگ، تالکین و مارتین بخواهید نمونه‌ایی از آثار فانتزی و تخیلی قدیمی ایران را نام ببرد، در بهترین حالت خواهد گفت شاهنامه فردوسی، و اگر خیلی اهل مطالعه باشد از آثار آرمان آرین نام می‌برد. اما واقعاً بضاعت ادبیات فانتزی ایران همین است؟

متاسفانه باید پذیرفت که قشر عظیمی از مردم ایران علاقه چندانی به مطالعه وکتاب خوانی ندارند و مسلماً از کشوری که سرانه مطالعه در آن با اغماض تنها ۱۰ دقیقه در روز است، نمی‌توان انتظار داشت که همه با آثار قدیمی و حتی جدید داخلی آشنا باشند.

خوشبختانه ادبیات کهن ایران گنجینه عظیمی از آثار تخیلی و حتی فانتزی دارد که قدمت برخی تا دوران قبل از اسلام هم می‌رسد، ولی متاسفانه این آثار به دلایل مختلفی مانند نثر قدیمی و تیراژ و چاپ محدود چندان شناخته شده نیستند.

رستم نبرد با دیو رخش شاهنامه فردوسی

مهمترین نمونه از ادبیات فانتزی ایرانی شاهنامه فردوسی است. البته همه ما در دوران تحصیل با بخش اندکی از شاهنامه که البته به نظم است آشنا می‌شویم. اما شاهکار جاودان حکیم توس بسیار گسترده‌تر از تصورات ماست. در واقع فردوسی هزار سال زودتر از جرج مارتین با در آمیختن تاریخ کهن و داستانهای اساطیری ایران، آنهم به شعر یک تنه ادبیات فارسی را از ورطه نابودی نجات داد و از این نظر همه ما مدیون فردوسی هستیم که زبان مادری ما را از ورطه فنا نجات داد و نگذاشت ادبیات ایران به مانند مصر و سوریه در ادبیات عرب هضم شود.

سوای این مسائل، شاهنامه فردوسی می‌تواند منبع استخراج داستان‌های فانتزی و تخیلی فراوانی برای نویسندگان فعلی ما باشد. اتفاقی که تاکنون در بازار ادبیات ایران رخ نداده است.

اَرداویراف‌نامه یا کمدی الهی

۷۰۰ سال پیش و در اوج قرون وسطی یک نویسنده ایتالیایی یکی از آثارشگفت انگیز ادبیات فارسی را منبع الهام قرار داد و حماسه‌ایی جاودان خلق کرد. کمدی الهی دانته مسلماً خیلی بیشتر از منبع الهام خود، یعنی اَرداویراف‌نامه در ایران مشهور است و حتی چاپ شده، اما کمتر کسی می‌داند که شاعر معروف ایتالیایی ماجرای سفر قهرمان کتابش را به بهشت و دوزخ، از این اثر بی‌نظیر اما ناشناخته ادبیات فارسی الهام گرفته است.

به غیر از اَرداویراف‌نامه  آثار فانتزی و تخیلی دیگری هم  وجود دارند، مانند: زَند وَهمَن یَسن که از زبان زرتشت، تاریخ از ابتدا تا انتها پیشگویی شده، منظومهی بهرام ورجاوند که درمورد ظهور این قهرمان در آخر زمان و انتقام گیری او از اعراب است. و یادگار جاماسبی و جاماسب‌نامه، که این دو اثر آخر هنوز از زبان پهلوی به فارسی ترجمه نشده، انداز جمله این آثارند.

کمدی الهی جهنمکمدی الهی دانته جهنم

البته مسلماً ترجمه و چاپ، برخی از این آثار را گرفتار سانسور بی‌رحمانه وزارت ارشاد می‌کند، اما باز هم میتوان این آثار کهن را بازآفرینی کرد و از دل آنها داستان‌هایی تازه بیرون کشید.

مارتین نابغه یا زیرک

در حال حاضر جرج مارتین پادشاه بلامنازع ادبیات فانتزی دنیاست و مسلماً در داخل کشورمان هم سینه‌چاکان فراوانی دارد، اما این پیرمرد نسبتاً بداخلاق آمریکایی چگونه به غول دنیای فانتزی دنیا تبدیل شد؟

مارتین برای خلق اثرش از فاکتور های مختلفی کمک گرفته، تاریخ انگلیس، خصوصاً جنگ سی‌ساله رزها، هجوم مداوم اقوام وحشی به اروپا در طی هزاران سال که در دوران امپراتوری رم منجر به ساخت دیوار هادریان شد، و داستان‌های افسانه‌ایی و جادویی کهن اروپا تنها نمونه‌هایی از ابزارهای مارتین برای خلق حماسه‌اش هستند.

جورج آر آر مارتین خالق بازی تاج و تخت

البته او تنها به تاریخ و افسانه‌های اروپایی اکتفا نکرده و مردمان شهرهای آزاد را شبیه اقوام کارتاژی و فینیقی و حتی بندرهای مسلمانان در دریای مدیترانه خلق کرده است. اقوام دوتراکی هم که قصد حمله به وستروس را دارند، شباهت فراوانی به سرخپوستان و حتی اقوام نابود شده مایا و آزتک دارند. حتی آیین‌های خدای روشنایی که استنیس براتیون از آن  پیروی می‌کند شباهت فراوانی به آیین مهرپرستی قدیم ایران دارد، مذهبی که شاید به دلیل نفوذش به اروپا در قرون اولیه، به آثار مارتین هم راه یافته است.

حضور همه‌ی این عناصر در حماسه نیمه‌تمام مارتین نشان دهنده تسلط فوق‌العاده او بر تاریخ ادیان و افسانه‌های قدیمی دنیاست. او نشان داده که می‌توان با تلفیق هوشمندانه این عناصر-که البته استعداد خارق‌العاده نویسنده هم در آن بی‌تاثیر نیست-می‌توان کتابی خلق کرد که علی‌رغم طولانی بودن (هر جلد بیش از ۱۰۰۰ صفحه) و تعدد فراوان شخصیت‌ها، میلیون‌ها نفر را جذب خود کند.

سریال game of thrones

مسلماً به دلیل همین موفقیت عظیم و اقبال مخاطبان بود که شبکه اچ‌بی‌‌او را مجاب کرد تا با صرف بودجه سنگین، حقوق ساخت این مجموعه را بپردازد. البته مسلماً سریال بازی تاج‌و‌تخت  از نظر ریزه‌کاری‌ها و پرداختن به جزییات، حضور شخصیت‌های متعدد و حتی حضور عناصر متعدد جادویی، هرگز به پای کتاب آن نخواهد رسید و همین مسئله برگ برنده مارتین خواهد بود. چراکه مسلماً خواننده‌ایی که فقط یک جلد از این کتاب را بخواند، به قدری مجذوب آن خواهد شد که هرگز منتظر ساخت قسمت‌های بعدی سریال نمی‌شود و همگام با قلم مارتین تا آخر داستان پیش می‌رود.

چرا ما نتوانیم

تمامی این حرفها و مطالب گفته شد تا به اینجا برسیم که چرا ادبیات ما توان خلق چنین آثاری را ندارد؟

البته شاید این سوال به نظر خیلی از خوانندگان احمقانه و حتی مسخره باشد، اما مسلماً ادبیات کهن و غنی فارسی توان و کشش چنین داستان‌هایی را دارد. وقتی هزار سال پیش فردوسی بزرگ با تلفیق حماسه و تاریخ چنین اثر جاودانی را خلق می‌کند، وقتی حافظ با یک دیوان در ادبیات جهان ماندگار می‌شود. و یا حتی وقتی مولانا جلال‌الدین بلخی شاهکاری به نام مثنوی معنوی را خلق می‌کند، چرا نباید توقع خلق حماسه‌هایی جدید را داشته باشیم؟

آرمان آرین

البته اوضاع ادبیات فانتزی در ایران چندان هم بد و تاسف‌آور نیست. خلق آثار جدید تخیلی و فانتزی از دهه ۵۰ شروع شد که البته نمود چندانی در ادبیات ایران نداشت، اما ده سال پیش و چاپ رمان سه گانه «پارسان و من» آرمان آرین فصل جدیدی در ادبیات فانتزی ایران شروع شد. آرین با چاپ سه گانه بعدیش یعنی «اشوزدنگهه اسطوره هم اکنون» نشان داد بالاخره نویسنده بااستعداد و کاربلدی در زمینه ادبیات فانتزی ایران ظهور کرده. آرین علی‌رغم جوایزی که بابت آثارش گرفت و حتی چاپ چندباره آثارش، هیچگاه نتوانست مانند رولینگ، تالکین و مارتین سرآغاز ایجاد یک موج در بازار کتاب ایران شود.

خوشبختانه آثار آرین به این کتاب‌ها محدود نماند. امروزه آثار فراوانی در کارنامه او وجود داردکه همگی تمی تاریخی و باستانی دارند و همین مسئله باعث امیدواری نسبت به آینده ادبیات فانتزی ایران می‌شود.

کتاب اشوزندگه اسطوره هم اکنون

مسلما آرمان آرین به تنهایی نمی‌تواند بار ادبیات فانتزی ایران را به دوش بکشد و ادبیات ایران به نویسندگانی از این دست نیاز فراوانی دارد. البته با افزایش حمایت خوانندگان داخلی و همین طور افزایش تیراژ چاپ (که درحال حاضر روی عدد تاسف انگیز ۱۵۰۰) نسخه است، می‌توان به شهرت چنین کتاب‌هایی را افزایش داد و حتی به ترجمه آن در سایر کشورهای جهان فکرکرد.

متاسفانه در سال‌های اخیر ادبیات ایران از لحاظ ترجمه آثارش وضعیت خوبی نداشته، این در حالیست که در همسایگی‌مان نویسندگان ترک و عربی زندگی می‌کنند که از لحاظ شهرت و اعتبار در سطح جهان وضعیت بسیار خوبی دارند، اما ادبیات داخلی ما نه تنها از این بازار جهانی سهمی ندارد، که حتی در میان خوانندگان وطنی هم اقبال چندانی نصیبش نشده است.

راه حل چیست؟

به نظر می‌رسد ادبیات فانتزی و حتی داستانی ایران راه درازی تا رسیدن به سطح جهانی دارد، اما رعایت برخی نکات از سوی خوانندگان وطنی می‌تواند باعث بهبود وضعیت این ادبیات شود.

متاسفانه در سال‌های اخیر سایت‌های زیادی با اسکن و فراهم کردن دانلود رایگان کتاب‌های چاپ شده نویسندگان داخلی، ضربه بزرگی بر پیکر نیمه‌جان ادبیات داستانی و فانتزی ایران وارد کرده‌اند. شاید مخاطبان فراوانی این آثار را به رایگان دانلود کنند و مشتاق آثار نویسنده آن شوند، اما کمتر کسی حاضر است برای خرید کتاب این نویسندگان دست به جیب شود، تا هم کمکی به نویسنده کرده باشد و هم باعث افزایش تیراژ و چاپ مجدد این آثار شوند. مسلماً حمایت مالی و معنوی از ادبیات و نویسندگان جوان و موفق فعلی می‌تواند آینده خوبی را برای ادبیات فانتزی ایران رقم زند.

و حتی شاید روزی برسد که مخاطبانی در سراسر دنیا برای خرید جدیدترین کتاب حماسی-فانتزی ایرانی دست به جیب شوند. کسی چه می داند، شاید این روز نزدیک باشد. . .

نظر شما چیه؟ شما علت ناکام موندن ژانر ادبیات فانتزی در ایران چیه؟ چرا همین معدود نوشته‌های موفق هم غریب موندن؟ راه چاره چیه؟

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=4429

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۴۱ دیدگاه

  • باید از نویسنده ها به طور رسمی حمایت بشه و کتابهاشون معرفی بشه. من حدود ۴یا۵ سال پیش بود (قبل از چاپ جلدهای ۲و۳ اشوزدنگهه) که با آقای آرین تو نمایشگاه کتاب صحبت کردم تقریباً از چاپ کتاب نا امید شده بود از بس تو ارشاد اذیت شده بود. متاسفانه دولت ما فقط به فکر گسترش کتابهای مذهبی و یا کتاب های درباره زمان جنگ هستش. (نمی گم این کار بده ولی نه به قیمت نادیده گرفته شدن بقیه کتاب ها.) در نتیجه ما باید تو فضای مجازی بیشتر نویسنده های ایرانی رو معرفی کنیم. من نمی دونم چند نفر از دوستان کتاب های آرمان آرین رو خوندن ولی به نظر من نثر خوبی داره

      نقل قول

  • دلیل اصلی شهرت مارتین اینه که تو آمریکاست!!! مثلن اگه تو ایران بود موفق میشد!!؟

      نقل قول

  • سلام
    کسی اشوزدنگهه (اخه اینم اسمه؟!) رو خونده؟ داستانش قشنگ و جذابه؟

      نقل قول

  • نداشتن جایگاه برای ادبیات چند تا دلیل داره
    ۱- طولانی بودن فاصله زمانی بین کتابهای چند جلدی که به دلیل مجوزندادن ارشاده درحالی که میبینیم به آثار ترجمه شده راحت تر مجوز میدن
    ۲- میبینیم دوستانی که در سطح نت اقدام به نویسندگی میکنن ترجیح میدن از فضای غربی برای خلق داستاناشون استفاده کنن و یسری شخصیت ایرانیم داخلشون قرار بدن درحالی که میشه اگه نمیخوایم از فضای ایرانی استفاده کنیم میشه دنیای دیدی ساخت (بهترین فانتزیای غربی هم اونهایی هستند که توی دنیای جدیدی میگذرن)
    ۳- سست بودن بعضی نویسندها در نشر آثارشون که میشه گفت یکی از اصلی ترین مسائل هم هست چون مستقیما به مسائل مالی مربوطه که باعث میشه ما نویسندگان تمام وقت نداشته باشیم و اکثرا قسمتی از وقت آزادشونو به این کار اختصاص میدن که با زیاد شدن مشکلات این مقدار زمان هم کمتر میشه
    ۴- عدم اشنا کردن کودکان و نوجوانان با فن نویسندگی بسیاری از افرادی که از مدرسه فارق التحصیل میشن یه متن ساده هم نمیتونن بنویسن و بیشتر کسانی که تو نت مینویسن یه نویسنده خودساختن که با ازمون و خطا تا اینجا رسیدن که اگه در دوران تحصیل اصولی با این فن اشنا میشدن مطمعنن نوشته های بهتری داشتن
    ۵- نداشتن آشنایی کافی با ادبیات کهن خودمون بیشتر آشنایی ها در حد سطحی و مربوط به کتوب درسی میشه
    ۶- گران بودن قیمت کتاب که باعث شده تبدیل به یه کالای لوکس بشه همین قضیه باعث میشه تا فرد از یه کتاب مطمعن نشده اقدام به تهیش نکنه در حالی که اگر کتاب ارزان تر بود میتونست کتابهای بیشتری بخره و اینجوری درامد بیشتریم برای نویسندها بدست بیاد

      نقل قول

  • مطلب جالبی بود.
    من خودم اگه سریال بازی تاج و تخت رو نمیدیدم فکر نکنم با کتاب های مارتین و تالکین آشنا میشدم.
    یکی از عواملی که باعث شد من با کتاب های تالکین و مارتین آشنا بشم سریال و فیلم هایی بود ساخته شد .
    اگر واسه کتاب های ایرانی هم این اتفاق میافتاد فکر کنم خیلی تاثیرگذار بود .
    البته موضوع گسترده ای و یه سری دلایل هم دوستان نام بردن که درسته.

      نقل قول

  • ما به غیر از آقای آرین نویسنده های فعال دیگه ای هم در زمینه ی ادبیات فانتزی ایرانی داریم. مثل آقای کهندانی یا آقای خواسته که اتفاقا امسال از هردو هم کتاب تازه چاپ شده(توی صفحه ی اول این سایت، معرفی هردو کتاب موجوده http://www.pioneer-life.ir/)

    ولی مساله ای که هست-جدای میزان کم اهمیت به کتاب- یه جور جو کم توجهی و بی اعتمادی به نویسنده های ایرانیه. یعنی مخاطب خیلی راحت تر میره سراغ کتاب یه نویسنده ی ناشناس خارجی تا ایرانی. قبول دارم که بعضی از کارای نویسنده های ایرانی خیلی ضعیف هستن، اما واقعا بین شون کارای بهتر از آثار ترجمه هم پیدا میشه. ولی انگار نقد و بررسی اون ها برای مشخص شدن و معرفی آثار خوب، چندان طالب نداره.
    شاید یه دلیلش هم حمایت و موجی باشه که اغلب همراه آثار خارجی هست. شما وضعیت همین نغمه ی آتش و یخ رو قبل و بعد ساخت سریال مقایسه کنید.
    به نظر من این عدم اعتماد و توجه به نمونه های داخلی، خیلی مهم تر و کلیدی تر از مواردی مثل ارشاد و…است. مثلا از بچه های همین جا، چند نفر کتابای فانتزی ایرانی رو تعقیب می کنن و یا کلا از اخبارش خبر دارن؟

      نقل قول

  • بله دوستان قبول دارم که اقای ارین تنها نویسنده ایرانی داستانهای فانتزی نیستن اما ایشون معروفترین نویسنده فانتزی ایرانی هستن اثارشون جوایزخوبی گرفته وبارها تجدید چاپ شده به همین خاطر از اسم وآثار ایشون توی مطلب استفاده شده ضمن اینکه من خودم سه گانه پارسیان ومن وجلد اول اشوزدنگهه رو خوندم واقعا آثار جالبین که به نظرم میشه ازشون فیلم یا حتی سریال هم تهیه کرد اما خب متاسفانه اینجا خیلی به همچین آثاری بها داده نمیشه

      نقل قول

  • Mahdi24w:
    سلام
    کسی اشوزدنگهه (اخه اینم اسمه؟!) رو خونده؟ داستانش قشنگ و جذابه؟

    من خوندم بله میشه گفت داستانش کشش داره و نسبت به کتاب های ایرانی اونم فانتزی(که تعدادش تقریبا صفره! )نثر قشنگی داره
    البته قبل از این کتاب به نظرم سه گانه پارسیان و من رو بخونین از همین نویسنده من که لذت بردم :good: :yes:

      نقل قول

  • دلم میخواست این مقاله خیلی جاها توی خیلی سایتا به اشتراک گذاشته بشه….من خیلی خیلی با گفته های دوستان و این مقاله موافقم به نظر من داستان هایی که ما ایرانی ها میتونیم بسازیم اگر فقط شرایط فراهم بشه و همین طور نویسنده ای با قلمی به قوت مارتین یا بیشتر داشته باشیم مثل یک حماسه میمونه

      نقل قول

  • ای بابا ی دور دیگه مقاله رو خوندم…دل ادم میسوزه اصن اشکش در میاد ای بابا ای بابا :-( :cry: :head: :cry:

      نقل قول

  • man khodam az tarafdaraye ketabaye martinam ali ketabaye martin dar majmoo 24 mililon noskhe forookhte ke darmoghayese ba forooshe 450 million a 300 millioniye harry pottet a lord of the rings kheili nist a kolan joze porforooshtrainaye in sabk nist…

      نقل قول

  • ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻆﺮ ﻣﻦ اﻳﻦ ﻫﺴﺘﺶ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻓﺎﻧﺘﺰﻱ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺸﻪ ﻛﻪ ﻭﻗﺎﻳﻌﺶ ﺩﺭﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺭﺥ ﺩاﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭاﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﺭاﺭﻭﭘﺎ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﺑﺮﺳﻪ ﺟﻮاﺏ ﻣﻴﺪﻩ. ﻫﻢ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ اﻳﺮاﻥ ﺭﻭ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻦ ﻫﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻓﺎﻧﺘﺰﻱ ﺧﻮاﻧﺪﻥ اﻳﺮاﻥ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﺸﻪ و ﺗﻨﻬﺎ راﻫﺶ ﻫﻤﻴﻨﻪ. ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ و ﻭﺯاﺭﺕ اﺭﺷﺎﺩ ﺭﻭﻫﻢ میﺑﺸﻪ ﺩﻭﺭ ﺯﺩ ﺑﺎﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﻭﻳﻨﺘﺮﻓﻠﻲ ﻫﺎﻱ ﻋﺰﻳﺰ

      نقل قول

  • mehrdad:
    ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻆﺮ ﻣﻦ اﻳﻦ ﻫﺴﺘﺶ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻓﺎﻧﺘﺰﻱ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺸﻪ ﻛﻪ ﻭﻗﺎﻳﻌﺶ ﺩﺭﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺭﺥ ﺩاﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭاﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﺭاﺭﻭﭘﺎ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﺑﺮﺳﻪ ﺟﻮاﺏ ﻣﻴﺪﻩ. ﻫﻢ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ اﻳﺮاﻥ ﺭﻭ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻦ ﻫﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻓﺎﻧﺘﺰﻱ ﺧﻮاﻧﺪﻥ اﻳﺮاﻥ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﺸﻪ و ﺗﻨﻬﺎ راﻫﺶ ﻫﻤﻴﻨﻪ. ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ و ﻭﺯاﺭﺕ اﺭﺷﺎﺩ ﺭﻭﻫﻢ میﺑﺸﻪ ﺩﻭﺭ ﺯﺩ ﺑﺎﺗﺸﻜﺮ اﺯ ﻭﻳﻨﺘﺮﻓﻠﻲ ﻫﺎﻱ ﻋﺰﻳﺰ

    مسئله اینجاست که اولاً در حال حاضر اثری درخور بازار جهانی داریم یا نه؟ ثانیاً چقدر سیستم بازاریابی ما در سطح جهانی کارآمده که بتونه این اثر رو به جهان معرفی کنه؟

      نقل قول

  • پدیده نکبتی بنام ارشاد! و تعصبی بیمارگونه که اجازه هر گونه رشد و حرکت از جامعه ایرانی رو گرفته و هر گز هم تا زمانی که در بر این پاشنه میچرخه اتفاقی نمی افته

      نقل قول

  • با سلام کتاب پارسیان من بسیار کتاب عالی و تاثیرگذار ی هست که جزو بهترین کتاب های من هست و می خواستم بپرسم که موضوع اشوزدنگهه را بپرسم چون خیلی به کتاب های تاریخ ایرانباستان مخصوصا به شکل داستانی علاقه دارم به طور کل بهترین کتاب هایی که خواندم کتاب پارسیان و من از آقای آرمان ارین و کتاب مردی که سبز بود از خانم نوررشته ن محمدی که البته دو قسمت هست و قسمت دوم آن کتاب که مردان پارسه نام دارد هنوز به دستم نرسیده اما امیدوارم کتاب های تاریخی داستانی بیشتر بشوند چون واقعاخخی هستند این طور با کتاب هایی مثل پارسیان و من آدم خودش رو می تونه بزاره جای شخصیت اصلی داستان واقعا از این اثر تشکرممیکنم و منتظر کتاب های تاریخی و ادبی دیگر هستم البته خیلیججالب میششه که با موضوع این کتاب ها فیلم ساخت

      نقل قول

  • شاهنامه “فانتزی” محسوب نمی‌شه و یه “حماسه”‌ست. حماسه بین همه‌ی اقوام وجود داشته.

      نقل قول

  • بله خوشبختانه آثاراقای آرین واقعا بی نظیرن اما متاسفانه تمامی آثارما برای جهانی شدن با یک مشکل بزرگ مواجه هستن واونم عدم پیوستن ایران به کپی رایته.که باعث میشه کمتر مترجمی برای ترجمه آثارما رغبتی داشته باشه.ضمن اینکه از طرف نهادهایی مثل وزارت ارشادکوچکترین تبلیغی دربین نشریات معتبر جهانی نمیشه.درحالی که توی کشورهای عربی همسایه وحتی ترکیه نویسندگانی داریم که شاید آثارشون به پای خیلی از داستانهای ما نرسه اما درسطح جهانی بسیار معروف شدن وحتی جایزه نوبل ادبی رو بردن اما نویسندگان ما چه جدید چه قدیمی مهجور باقی موندن.ازبین تمامی نویسندگان وشاعران ما فقط حافظ وخیام معروفن که اولی مدیون گوته هست ودومی هم مدیون فیتزجرالد انگلیسی.به هرحال کاش یه روزی برسه که آثارما هم به زبانهای معروف دنیا ترجمه بشه وهمه ادبیات غنی مارو بشناسن

      نقل قول

  • کامیاب:
    شاهنامه “فانتزی” محسوب نمی‌شه و یه “حماسه”‌ست. حماسه بین همه‌ی اقوام وجود داشته.

    دوست عزیز شاهنامه از سه بخش تاریخی اساطیری وپهلوانی تشکیل شده و شامل همه جنبه های تاریخی وفانتزی میشه

      نقل قول

  • lima:
    دلم میخواست این مقاله خیلی جاها توی خیلی سایتابه اشتراک گذاشته بشه….من خیلی خیلی با گفته های دوستان و این مقاله موافقم به نظر من داستان هایی که ما ایرانی ها میتونیم بسازیم اگر فقط شرایط فراهم بشه و همین طور نویسنده ایبا قلمیبه قوت مارتین یا بیشترداشته باشیم مثل یک حماسه میمونه

    مرسی بابت لطفتون به نظرم با ذکرمنبع به اشتراک گذاشتن این مطلب هیچ اشکالی نداره

      نقل قول

  • من اشوزدنگهه رو خوندم عالیه
    وقتی یه صفحه اش رو میخونی دیگه نمیتونی کتاب رو ببندی تا موقعه ای که تموم بشه!

      نقل قول

  • کامیاب:
    شاهنامه “فانتزی” محسوب نمی‌شه و یه “حماسه”‌ست. حماسه بین همه‌ی اقوام وجود داشته.

    شاهنامه حماسه نیست. بخش هایی از شاهنامه حماسی هست بین همه اقوام هم نبوده

      نقل قول

  • از مارتین تا فردوسی؛ جایگاه ایران در ادبیات فانتزی جهان
    اینقدر با این تیتر ات حال کردم دلم میخواست جیغ بکشم که این بشر حرف دلمو زد.
    مقاله ات حرف نداشت.فقط تعجب میکنم که چرا اینقدر نظرات کمه. :cry:

      نقل قول

  • از نظر بنده،که خودم آرزوی نویسنده شدن رو در سر دارم و دوست دارم نویسنده بشم.قراره تو نمایشگاه امسال از اقای آرین درباره همین چیز های نویسندگی تو ایران بپرسم.میدونم شاید براتون اهمیتی نداشته باشه ولی من به ایده ام باور دارم و سعی ام رو میکنم. :rose:
    تمام نظرات دوستان درسته و فکر کنم بشه تو اروپا یا خارج چاپ کرد.(البته این خودش جای بحث داره)
    به نظر من انگیزه برای یه نویسنده شرط اوله.مثلا من با دوستم درباره نویسنده شدن حرف میزنم بهم میخنده و مسخره ام میکنه.
    اگه دقت کنین تو زندگی نامه تموم نویسنده های اروپایی و آمریکایی کسی نگران ناامید شدن نیست.چون میدونه میتونه مثل نویسنده های بزرگی که شبیه خودش بودن بشه.اما تو ایران آدم به خودش میگه:کدوم نویسنده ایرانی اینقدر بزرگ شد که من دومیش باشم؟
    کدوم نویسنده تونست تو ایران پیشرفت کنه که من دومیش باشم؟؟؟ :cry: :cry: :cry:
    و در اخر اینو بگم که امیدوارم واقعا امیدوارم راه برای نویسنده های ایرانی بازتر بشه و نویسنده ها بتونن به ارزوشون برسن. :aa: :aa: :aa:
    واقعا مقاله خوبی بود.ازش خیلی استفاده کردم و امیدوارم باز هم ادامه داشته باشه.
    از دوستانی که وبلاگ دارن هم خواهش میکنم این مقاله رو به اشتراک بذارن(با ذکر منبع :D: )

      نقل قول

  • من قبلا فقط فانتزی میخوندم اونم از نوع اروپایی
    حتی نه آمریکایی
    بعد پیشرفت کردم نغمه رو خوندم با یه نویسنده آمریکایی
    جدیدا در حد مرگ پیشرفت کردم فانتزی ایرانی می خونم!
    نیما کهندانی و آرمان آرین فوق العادن… واقعا چیزی از نویسنده های اروپایی کم ندارن…

      نقل قول

  • متاسفانه توی ایران برای نویسنده ارزش زیادی قائل نمیشن و همچنین آثاری که از نویسنده ها به چاپ میرسه فروش زیادی ندارن با این حال نویسنده های ایرانی مجبورن بیشتر وقت خودشون رو صرف کارهای زندگی و مشکلاتشون کنند شاید به همین خاطر هست که ادبیات فانتزی در ایران ضعیف هست
    یک اثر هست به اسم امیر ارسلان نامدار که برای رسیدن به عشقش از این دنیا به دنیای دیگه ای میره و با موجودات و غولهای زیادی رو به رو میشه
    و این رو هم باید دونست که در بین اقوام ایرانی داستانهای زیادی وجود داره که نوشته نشده و میشه قدرت تخیل بالایی دارن و نویسنده خوش ذوق و جوانی رو میخواد که اونها رو بنویسه امیدوارم که جامعه کتاب خوان ایران بیشتر بشه و نویسنده های جوان هم با تمام مکلات پا به دنیای داستان نویسی فاتی بذارن

      نقل قول

  • roham: یک اثر هست به اسم امیر ارسلان نامدار که برای رسیدن به عشقش از این دنیا به دنیای دیگه ای میره و با موجودات و غولهای زیادی رو به رو میشه

    امیر ارسلان مال عهد قاجاره! مال این دوره نیست که! البته فکر کنم. بر طبق شنیده های من نقال راوی قصه گو یا حالا هرچی ناصرالدین شاه این قصه رو می سازه و در همون حینی که داشته تعریف ش می کرده، از قضا یکی از دخترای ناصرالدین میشنوه و یادداشتش میکنه.

      نقل قول

  • Mahdi24w:
    سلام
    کسی اشوزدنگهه (اخه اینم اسمه؟!) رو خونده؟ داستانش قشنگ و جذابه؟

    سلام مونده به سلیقه مثلا اگه نغمه یخ و آتش رو خونده باشین تا بیای انس بگیری یکم طول میکشه من خودم سه چهار فصل از اولای کتاب رو نخوندم بعدا خوندم در مورد کتاب اشوزدنگهه یا درستکار کتابیه که با جلد اول نمیتونی انس بگیری اما جلد دوم به بعد داستان شیرینتر میشه آرمان آرین خلاقیتی که داشته در بازه زمانی مختلف از داستان رو تعریف میکنه که مجبورت میکنه تمام فصل ها را بخونی من که دریای زمین آخرین جلدش زیاد متوجه نشدم ،شمشیر حقیقت،شمشیر سرنوشت،سرزمین اشباح یا دارن شان،کار آموز رنجر و … رو خوندم خوشم امد خوب علاوه بر اون اگه از تاریخ ایران هیچ نمیدونی خیلی برات مفیده .
    پارسیان و من هم می خوام شروع کنم بخونم نمیدونم چطوریه.

      نقل قول

  • مقاله ی خیلی جالبی بود واقعا خسته نباشید
    من یه جوونی هستم که به نویسندگی خیلی علاقه دارم و بدون انتشار داستانای مختلفی برای خودم نوشتم. معمولا ژانرهای اجتماعی دارن و در زمان فعلی اتفاق می افتن نهایت ده سال عقب تر. با خوندن مقاله ی شما ایده ی جالبی به ذهنم رسید منتهی احساس میکنم اگه یه ایرانی کارهای این چنینی رو شروع کنه همه بهش میگه چون این بازارش توی غرب خیلی داغه دارن تقلید میکنه و کپی ه و ازین حرفها. کما اینکه به خیلی کارها حتی اثر نویسنده های ماهر و کارپشته هم این جور برچسب ها زده میشه. من تازه کارم ولی از تقلید و کپی بدم میاد دلم میخواد هرکسی خلاقیتشو خودش بروز بده، درهر سطحیکه باشه. یکی از داستانهایی که دارم و خیلی دوسش دارم درمورد یک جوون حروم زاده هست منتهی این فقط باعث یک سری اذیتهاس تاثیر خاصی توی اصل داستان نداره، وقتی مقاله ی شما رو خوندم به فکرم رسید این داستانو توی یه فضای فانتزی و قدیمی روایت کنم، یعنی بنظرم پتانسیلشو داره. اما الان فکر میکنه یکی بخونتش اولین چیزی که میگه اینه که تقلید کردی :(((

      نقل قول

  • سلام من خودم در حال نوشتن یه کتاب تو همین سبک هستم . تا حالا تقریبا به میانه های کتاب رسیدم البته پیشبینی میکنم بیشتر بشه صفحاتش.
    امیدوارم من هم بتونم کتابم رو جزو بهترینها کنم.
    به جز هزینه های چاپ و صحافی و طراحی جلد بزرگترین نگرانی من ایرادات بیخود و بی جهت وزارت ارشاد خواهد بود. پیشرفت در ایران در هر زمینه ای بویژه در این دوره ی زمانی واقعا سخت هست ، با این حال من تلاشم رو میکنم . در مورد کتاب های جناب ارمان ارین هم من واقعا از خوندنشون لذت بردم ای کاش به جای توجه مطلق به مسائل پیش پا افتاده و خرافات در جامعه به چنین انسانهایی بها داده میشد .

      نقل قول

  • ایلماه:
    مقاله ی خیلی جالبی بود واقعا خسته نباشید
    من یه جوونی هستم که به نویسندگی خیلی علاقه دارم و بدون انتشار داستانای مختلفی برای خودم نوشتم. معمولا ژانرهای اجتماعی دارن و در زمان فعلی اتفاق می افتن نهایت ده سال عقب تر. با خوندن مقاله ی شما ایده ی جالبی به ذهنم رسید منتهی احساس میکنم اگه یه ایرانی کارهای این چنینی رو شروع کنه همه بهش میگه چون این بازارش توی غرب خیلی داغه دارن تقلید میکنه و کپی ه و ازین حرفها. کما اینکه به خیلی کارها حتی اثر نویسنده های ماهر و کارپشته هم این جور برچسب ها زده میشه. من تازه کارم ولی از تقلید و کپی بدم میاد دلم میخواد هرکسی خلاقیتشو خودش بروز بده، درهر سطحیکه باشه. یکی از داستانهایی که دارم و خیلی دوسش دارم درمورد یک جوون حروم زاده هست منتهی این فقط باعث یک سری اذیتهاس تاثیر خاصی توی اصل داستان نداره، وقتی مقاله ی شما رو خوندم به فکرم رسید این داستانو توی یه فضای فانتزی و قدیمی روایت کنم، یعنی بنظرم پتانسیلشو داره. اما الان فکر میکنه یکی بخونتش اولین چیزی که میگه اینه که تقلید کردی :(((

    دقیقا من هم همین حسو نسبت به کتاب خودم دارم که هنوز تمام نشده .

      نقل قول

  • اولا خیلی ممنون از مقاله ی خوبتون
    و دوم بنده ۱۴ ساله هستم و از ۱۰، ۱۱ سالگی مینویسم ولی همش ناقص و تنها دلیلشم اینه که هر وقت میخوام بنویسم یا درسم نمیزاره و هر وقت درس ندارم میگن آخه به چه دردت میخوره والا دارم یه داستان فانتزی مینویسم ۵ بار خواستم بخونم هیچکس گوش نداده :angry:
    (مشکل ما تو ایران همیناست دیگه)
    ۱.اهمیت ندادن به این استعداد و قوه ی تخیل مخصوصا در نوجوانان عزیز که خانواده ها موفقیت اونا رو تو دکتر مهندس شدن میدونن
    ۲.چاپ نشدن کتاب ها توسط ارشاد مخصوصا داستان هایی با ژانر فانتزی و ماجراجویی
    ۳.و اهمیت ندادن ایران به افسانه و تاریخ ایرانی یعنی شما ببینید ایران به جایی رسیده که میتونه انیمیشن سه بعدی بسازه و دو تا هم ساخته ولی یکیش در مورد یه شاهزاده ی رومی و اون یکی در مورد اصحاب فیل که یه پدیده یمنی هست یعنی تو مکه اتفاق میفته (در حالی ما نه رومی و نه یمنی هستیم بلکه همگی از ایرانیم ،ایران نه روم نه یمنی و نه جای دیگه ای

    امیدوارم این نظر براتون مفید واقع شده باشه
    ۷ :gol:

      نقل قول

  • نویسندگی کاریه که همه دوستش دارن اما سلیقه ها متفاوته و ممکنه پدر و مادرتون از داستان های شما خوششون نیاد. شما برای کاری که بهش علاقه دارید مطمئا وقت آزاد پیدا میکنید. به درستون هم لطمه ای نرسه. اگه تونستید به کلاس یا گروه های نویسندگی برید خیلی خوبه ولی لازم نیست پدرومادر شما در جریان نوشته هاتون باشن. البته مطمئنم که همه ی چیز هایی که گفتمو میدونید ولی بازهم خواستم بگم که دلسرد نشید و از علاقه هاتون دست نکشید:rose: :yes: :bye:

      نقل قول

  • مشکل ریشه ای تر از داستان و کتاب و ارشاد و تقلید و سرانه مطالعست مشکل بیشتر از چهار دهه هست بر این مملکت سایه انداخته و به همه در هرکار صدمه زده و یکی از نمونه های ادبیش بحثیه که شما مطرح کردید….
    حکومتی که ارزوی مرگ فرهنگ و تاریخ غنی خودش رو بنا بر نفع طلبی و جاه طلبی داره و تمام زورش رو در هرمدیومی میزنه تا اینکارو بکنه و همه چیز این مملکتو به سمت عرب ها بکشونه…
    دقت کنید که اینجا چند نکته ریزه… من خودم همه جوره موافق دین و تمامی مشتقات واجبش هستم ولی از حرفم دفاع میکنم و مخالف فراموش شدن فرهنگ هستم…اینو گفتم که خیلی ها از اب گلالود ماهی نگیرن..
    در ضمن دغدغه های تمامی ما هم اونقدر زیاد شده که اصلا نمیتونیم خیلی از مشکلات کشورمون رو ریشه یابی کنیم…
    گاهی اوقات فکر میکنم از قصد اینجوری میکنن که تا ملت نون شب رو به زور در میارن سریع خدا رو شکر کنن که اوضاع ازینی که هست بدتر نشد و همینشم دارن و خدایی نکرده افکار خاصی مغزشون رو قلقلک نده(خدایی نکرده)
    شما حتی میتونید هزینه های میلیاردی سریال های یوسف و مختار رو مدنظر بگیرید…بازم میگم وجود این سریالا خوب و مفیده ولی باید در کنار فرهنگ خودمون باشه..
    فعلا که منجی واقعی نیومده..به نظر من مملکت ما در دو حالت کامروا میشه..
    ۱٫ در کشور ما شخصی باشه که فوق العاده شجاع باشه و بیشتر از یک جون داشته باشه تا با کمک بقیه مردم همه مشکلات رو راست و ریست کنه..
    ۲٫این بخش فقط مربوط به فرهنگ ما نیست ولی به نظر من بهتره فرهنگی رو راه بندازیم که بچه ها از وقتی که یادگیری رو شروع میکنن از مرگ ترس نداشته باشن و مرگ رو پایان ندونن بلکه شروع ادامه بدونن در اون صورت شاید مردم بیشتر و بهتر عمل کنن..
    بله دوستان مشکل ریشه ای تر از این حرفاست…با تشکر از سایت وینترفل

      نقل قول

  • کامیاب: شاهنامه “فانتزی” محسوب نمی‌شه و یه “حماسه”‌ست. حماسه بین همه‌ی اقوام وجود داشته.

    قربون شکلت حماسه خودش از چند بخش تشکیل میشه
    ( تاریخی.جنگ. عشق. خیانت. فانتزی.قهرمانی و گهگاهی چاشنی خنده) معمولا داستان ها وقتی اسم حماسه روشون میخوره اکثر ژانر ها نشون داده میشه
    برای همینه که داستان های حماسی سنگین تر و قطور تر نسبت به داستان های دیگه هست

      نقل قول

  • علی:
    از نظر بنده،که خودم آرزوی نویسنده شدن رو در سر دارم و دوست دارم نویسنده بشم.قراره تو نمایشگاه امسال از اقای آرین درباره همین چیز های نویسندگی تو ایران بپرسم.میدونم شاید براتون اهمیتی نداشته باشه ولی من به ایده ام باور دارم و سعی ام رو میکنم.
    تمام نظرات دوستان درسته و فکر کنم بشه تو اروپا یا خارج چاپ کرد.(البته این خودش جای بحث داره)
    به نظر من انگیزه برای یه نویسنده شرط اوله.مثلا من با دوستم درباره نویسنده شدن حرف میزنم بهم میخنده و مسخره ام میکنه.
    اگه دقت کنین تو زندگی نامه تموم نویسنده های اروپایی و آمریکایی کسی نگران ناامید شدن نیست.چون میدونه میتونه مثل نویسنده های بزرگی که شبیه خودش بودن بشه.اما تو ایران آدم به خودش میگه:کدوم نویسنده ایرانی اینقدر بزرگ شد که من دومیش باشم؟
    کدوم نویسنده تونست تو ایران پیشرفت کنه که من دومیش باشم؟؟؟
    و در اخر اینو بگم که امیدوارم واقعا امیدوارم راه برای نویسنده های ایرانی بازتر بشه و نویسنده ها بتونن به ارزوشون برسن.
    واقعا مقاله خوبی بود.ازش خیلی استفاده کردم و امیدوارم باز هم ادامه داشته باشه.
    از دوستانی که وبلاگ دارن هم خواهش میکنم این مقاله رو به اشتراک بذارن(با ذکر منبع :D: )

    من هم همین نظر رو دارم در ایران وقت تلف کردنه
    نهایتا تهش میشی آرمان آرین که اونم داستان هایی که مینویسی اغلب به درد نو جوون ها میخوره و نه بزرگسال
    در سینمای ایران هر فیلمی که روش برچسب فانتزی بخوره برای رده سنی کودک و نوجوان مناسب میشه
    ایران انقدر وضعش خرابه توی مطالعه که همین هری پاتری که میگین نسخه اصلیش ۷جلده ولی مترجم ۱۳جلدش کرده (البته به صود خودش وناشرهم شده)
    بهترین راه اینه که یک ناشر در اروپا پیدا کنی ویک پل بزنی و اثرت رو اونجا به فروش بزاری امروزه سایت آمازون هم بی تاثیر نیست
    در آخر آرزو میکنم سرزمینی که در دنیای ادبیات زبان زد بود و قبل از مارتین و تالکین و رولینگ حماسه خلق میکرد دوباره به اوج خودش برگرده هر چند فکر میکنم این یکی از چیز هایی که باید ارزو کنیم

      نقل قول

  • و یک چیز دیگه
    اثری که نویسنده توقع داره ماندگار بشه باید ببینه چقدر روش وقت گذاشته که خیلی مهمه شما نگاه کنین

    ((تالکین)) ۱۲ سال برای ارباب حلقه ها

    ((رولینگ)) برای اولین قسمت هری ۶ سال وتا پایان هری نزدیک به ۱۲ سال وقت گذاش.

    ((مارتین)) برای نغمه اتش و یخ اولین جلدش ۵سال و تا کتاب پنجمش نزدیک ۲۰ سال وقت صرف کرد .

    پس همچین کتاب هایی وقتی اسطوره میشن الکی نیست عمرشون رو در داستان میزارن

      نقل قول

  • M.J.BAHAR: مشکل ریشه ای تر از داستان و کتاب و ارشاد و تقلید و سرانه مطالعست مشکل بیشتر از چهار دهه هست بر این مملکت سایه انداخته و به همه در هرکار صدمه زده و یکی از نمونه های ادبیش بحثیه که شما مطرح کردید…. حکومتی که ارزوی مرگ فرهنگ و تاریخ غنی خودش رو بنا بر نفع طلبی و جاه طلبی داره و تمام زورش رو در هرمدیومی میزنه تا اینکارو بکنه و همه چیز این مملکتو به سمت عرب ها بکشونه… دقت کنید که اینجا چند نکته ریزه… من خودم همه جوره موافق دین و تمامی مشتقات واجبش هستم ولی از حرفم دفاع میکنم و مخالف فراموش شدن فرهنگ هستم…اینو گفتم که خیلی ها از اب گلالود ماهی نگیرن.. در ضمن دغدغه های تمامی ما هم اونقدر زیاد شده که اصلا نمیتونیم خیلی از مشکلات کشورمون رو ریشه یابی کنیم… گاهی اوقات فکر میکنم از قصد اینجوری میکنن که تا ملت نون شب رو به زور در میارن سریع خدا رو شکر کنن که اوضاع ازینی که هست بدتر نشد و همینشم دارن و خدایی نکرده افکار خاصی مغزشون رو قلقلک نده(خدایی نکرده) شما حتی میتونید هزینه های میلیاردی سریال های یوسف و مختار رو مدنظر بگیرید…بازم میگم وجود این سریالا خوب و مفیده ولی باید در کنار فرهنگ خودمون باشه.. فعلا که منجی واقعی نیومده..به نظر من مملکت ما در دو حالت کامروا میشه.. ۱٫ در کشور ما شخصی باشه که فوق العاده شجاع باشه و بیشتر از یک جون داشته باشه تا با کمک بقیه مردم همه مشکلات رو راست و ریست کنه.. ۲٫این بخش فقط مربوط به فرهنگ ما نیست ولی به نظر من بهتره فرهنگی رو راه بندازیم که بچه ها از وقتی که یادگیری رو شروع میکنن از مرگ ترس نداشته باشن و مرگ رو پایان ندونن بلکه شروع ادامه بدونن در اون صورت شاید مردم بیشتر و بهتر عمل کنن.. بله دوستان مشکل ریشه ای تر از این حرفاست…با تشکر از سایت وینترفل

    M.J.BAHAR: مشکل ریشه ای تر از داستان و کتاب و ارشاد و تقلید و سرانه مطالعست مشکل بیشتر از چهار دهه هست بر این مملکت سایه انداخته و به همه در هرکار صدمه زده و یکی از نمونه های ادبیش بحثیه که شما مطرح کردید…. حکومتی که ارزوی مرگ فرهنگ و تاریخ غنی خودش رو بنا بر نفع طلبی و جاه طلبی داره و تمام زورش رو در هرمدیومی میزنه تا اینکارو بکنه و همه چیز این مملکتو به سمت عرب ها بکشونه… دقت کنید که اینجا چند نکته ریزه… من خودم همه جوره موافق دین و تمامی مشتقات واجبش هستم ولی از حرفم دفاع میکنم و مخالف فراموش شدن فرهنگ هستم…اینو گفتم که خیلی ها از اب گلالود ماهی نگیرن.. در ضمن دغدغه های تمامی ما هم اونقدر زیاد شده که اصلا نمیتونیم خیلی از مشکلات کشورمون رو ریشه یابی کنیم… گاهی اوقات فکر میکنم از قصد اینجوری میکنن که تا ملت نون شب رو به زور در میارن سریع خدا رو شکر کنن که اوضاع ازینی که هست بدتر نشد و همینشم دارن و خدایی نکرده افکار خاصی مغزشون رو قلقلک نده(خدایی نکرده) شما حتی میتونید هزینه های میلیاردی سریال های یوسف و مختار رو مدنظر بگیرید…بازم میگم وجود این سریالا خوب و مفیده ولی باید در کنار فرهنگ خودمون باشه.. فعلا که منجی واقعی نیومده..به نظر من مملکت ما در دو حالت کامروا میشه.. ۱٫ در کشور ما شخصی باشه که فوق العاده شجاع باشه و بیشتر از یک جون داشته باشه تا با کمک بقیه مردم همه مشکلات رو راست و ریست کنه.. ۲٫این بخش فقط مربوط به فرهنگ ما نیست ولی به نظر من بهتره فرهنگی رو راه بندازیم که بچه ها از وقتی که یادگیری رو شروع میکنن از مرگ ترس نداشته باشن و مرگ رو پایان ندونن بلکه شروع ادامه بدونن در اون صورت شاید مردم بیشتر و بهتر عمل کنن.. بله دوستان مشکل ریشه ای تر از این حرفاست…با تشکر از سایت وینترفل

      نقل قول

  • اگه به فانتزی های خارجی دقت کرده باشید، ناهنجاری های اخلاقی (حتی توی هری پاتر) دیده می شه. اما شاهنامه با ترکیب دین یکتاپرستی و عناصر فانتزی مثل اژدها و سیمرغ، یک داستان فانتزی عالی (که مطمئنا مورد پسند ارشاد نیز هست!) می سازه! چه اشکالی داره در رمانمان پهلوانی ظاهر بشه که به خدا ایمان داره؟( البته نیازی نیست زیاد به دین بپردازیم). حتما نباید در مورد خون آشام ها یا ایزدان باستانی باشه!

      نقل قول

  • مهدی:
    باید از نویسنده ها به طور رسمی حمایت بشه و کتابهاشون معرفی بشه. من حدود ۴یا۵سال پیش بود (قبل از چاپ جلدهای ۲و۳ اشوزدنگهه) که با آقای آرین تو نمایشگاه کتاب صحبت کردم تقریباً از چاپ کتاب نا امید شده بود از بس تو ارشاد اذیت شده بود. متاسفانه دولت ما فقط به فکر گسترش کتابهای مذهبی و یا کتاب های درباره زمان جنگ هستش. (نمی گم این کار بده ولی نه به قیمت نادیده گرفته شدن بقیه کتاب ها.) در نتیجه ما باید تو فضای مجازی بیشتر نویسنده های ایرانی رو معرفی کنیم. من نمی دونم چند نفر از دوستان کتاب های آرمان آرین رو خوندن ولی به نظر من نثر خوبی داره

    مهدی:
    باید از نویسنده ها به طور رسمی حمایت بشه و کتابهاشون معرفی بشه. من حدود ۴یا۵سال پیش بود (قبل از چاپ جلدهای ۲و۳ اشوزدنگهه) که با آقای آرین تو نمایشگاه کتاب صحبت کردم تقریباً از چاپ کتاب نا امید شده بود از بس تو ارشاد اذیت شده بود. متاسفانه دولت ما فقط به فکر گسترش کتابهای مذهبی و یا کتاب های درباره زمان جنگ هستش. (نمی گم این کار بده ولی نه به قیمت نادیده گرفته شدن بقیه کتاب ها.) در نتیجه ما باید تو فضای مجازی بیشتر نویسنده های ایرانی رو معرفی کنیم. من نمی دونم چند نفر از دوستان کتاب های آرمان آرین رو خوندن ولی به نظر من نثر خوبی داره

    دقیقا افرررررین
    هر روز کتاب های مذهبی از طریق رسانه های رسمی پخش میشن من خودم موندم اینارو کسی میخره اصلا ؟

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: