مینی مطلب

افسانه ای از جنس شب

یکی از روایت های تاریخی مجموعه نغمه ای از یخ و آتش، که جذابیت خودرا حتی بعداز این همه سال همانند روز اول حفظ کرده، روایت پیوندی عجیب در اواخر عصر قهرمانان است. پیوندی که باعث شد تاریکی شب، بر دیوار چیره شود و افسانه هایی جذاب اما ترسناک در یاد و خاطره مردمان آن بخش از قاره برای هزاران سال برجای بگذارد؛

پیوند سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب با فرشته ای از جنس سرما.

sardag13lordcommander

 

بنابر افسانه ها، در اواخر عصر قهرمانان جنگجوی شجاعی که به عنوان سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب برگزیده شده بود، در دام عشق زنی مرموز گرفتار میشود. زنی با پوستی به سفیدی ماه و چشمانی همانند ستارگان آبی. جنگجو، مسحور از زیبایی خیره کننده زن، نمیتواند از او دل بکند و سرانجام با آوردن او به نایت فورت، عشقش را با پیوند ازدواج همیشگی کرده و خودرا، پادشاه شب مینامد. پادشاهی که با ارتش سیاه پوش نگهبانان شب، سیزده سال بر دیوار و مناطق اطرافش حکمرانی میکند. سرانجام پادشاه وقت شمال به همراهی پادشاه وقت پشت دیوار جورامون، علیه او وارد عمل شده و به فرمانروایی تاریکش خاتمه میدهند.

افسانه موقعی جالب تر میشود که میفهمیم، تمامی اسناد و مدارک مربوط به حکمروایی سیزده ساله شاه شب، به دنبال افشا شدن اینکه وی، قربانیانی را به آدرها تقدیم میکرده است، نابود شده و حتی ذکر اسمش نیز ممنوع میشود.

مطمئنا بسیاری از شماها تا اینجا با افسانه آشنایی داشته و یا چیزهایی در موردش شنیده بودید. ولی نکته مهم سوالات بی پاسخی است که در مورد این افسانه به ذهن میرسد.

دربین سوالات بسیاری که هر کدام مطمئنا پاسخی خاص دارند، چندین مورد بیشتر به چشم میخورند.

سوال اول ماهیت زنی است که فرمانده نگهبانان شب گرفتار عشقش میشود. نظریه های گوناگونی که پیرامون این سوال شکل گرفته اند بیشتر روی این پاسخ تمرکز یافته اند : یک آدر  ؛ چرا که با توجه به توصیفات ظاهری وی، شباهت های بسیار زیادی بین او و آدرها دیده میشود. ولی اگر این نظریه درست باشد به نتیجه بسیار جالب دیگری میتوان دست یافت که تابحال در طول تمام تاریخ، تنها آدر جنس مونثی که دیده شده،  این زن بوده است.

جدا چرا تابحال با هیچ آدری که زن باشد روبرو نشده ایم ؟ «  البته تا جایی که من میدونم :)  »

سوال بعدی که به ذهن میرسد، ماهیت حس هایی است که بین این دو فرد ایجاد شده است. اینکه فرمانده نگهبانان شب، به راستی وارد رابطه عاطفی با زن مرموزمان میشود یا مورد طلسم او قرار میگیرد ؟ البته به نظر من، پاسخ این سوال ترکیبی از هردو مورد است. یعنی طلسمی که بعدها به عشقی سیزده ساله تبدیل میشود. اگرچه دراینصورت نیز دقیقا نمیتوان به هدف ازین طلسم و این پیوند زناشویی بین یک انسان و یک آدر پی برد.

در نهایت به جرئت میتوان ادعا کرد که این زن باعث آفرینش شخصیت شاه شب بوده و به نوعی مشوق فرمانده نگهبانان شب، برای این کار بوده است.

queen_of_north

پ.ن.     اگرچه بنظر میرسه، احتمالا برای دستیابی به گوشه هایی از این حقیقت نیز باید منتظر کتاب بعدی مجموعه باشیم، ولی مطمئنا تا آن زمان بیکار نمیشینیم و سعی میکنیم با کنارهم چیدن تکه هایی از این پازل عظیم، به جواب هایی هرچند ناقص دست پیدا کنیم. خب دوستان نظر شما در مورد این افسانه تاریخی و سوالاتی که گفتیم چیه ؟

 

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=9563

درباره نویسنده

بابک هدایت

« بدون تاریکی؛ روشنایی مفهومی نخواهد داشت »

مسئول بخش تحلیل و نوشتار مقالات اختصاصی سایت

۱۱ دیدگاه

  • ممنون از مقالتون خواهش میکنم همینجور ادامه بدین اخه سایت وینترفل یکم داشت آف میشد :rose:

    فقط یه سوال..به نظرتون این عدد سیزده توی یه همچین قضیه ی شومی آشنا نیست؟:)))

      نقل قول

  • رضا تارگریان:
    ممنون از مقالتون خواهش میکنم همینجور ادامه بدین اخه سایت وینترفل یکم داشت آف میشد

    فقط یه سوال..به نظرتون این عدد سیزده توی یه همچین قضیه ی شومی آشنا نیست؟:)))

    با وجود دوستایی مثل شما مطمئنا نمیذاریم چراغ وینترفلمون خاموش بمونه …
    حق با شماس و بنظرم حتی کمی کلیشه ای رفتار کرده مارتین با دوبار استفاده از عدد سیزده در این مورد.
    ( سیزدهمین فرمانده نگهبانان شب و فرمانروایی سیزده سالش )

      نقل قول

  • به نظر من با این حس وحشیگری و کشاری که آدرها نسبت به موجودات زنده دارن بنظر نمیاد که عشق و عشق بازیی این وسط وجود داشته باشه بنظر من اون آدر فرمانده نایت واچ رو مثل همونکاری که آدر بزرگ با بچه قنداقی کرستر کرد تبدیل به آدر کرده و اونوقت براحتی حکومت میکرده غذاشونم که آماده بوده چون مدارکی بدست امده که پادشاه شب برای آدرها قربانی میکرده…
    حالا با این اوصاف یک سوال بزرگ پیش میاد که مردم اون زمان فکر میکردن که آدرها برای همیشه از بین رفتن و چرا وقتی این اتفاق افتاد دوباره به فکر چاره نیافتادن و به راحتی این مسئله مهم را فراموش کردن،…

      نقل قول

  • اتفاقا اولین بار که ماجرای این فرمانده رو خوندم از خودم پرسیدم مگه آدرها هم جنس مذکر مونث دارن :sh:
    آدرها نوزادهای پسر رو میبردن. و کرستر هم نوزادان پسرش رو تقدیم میکرد. پس چطوره که یه زن با خصوصیات ظاهری آدرها تونسته فرمانده رو از راه بدر کنه؟ بعدش خودمو قانع کردم که این احتمالا فقط یه افسانه قدیمی هست که پیرزنها تو زمستون برا بچه ها تعریف میکردن

      نقل قول

  • تینا تینا:
    اتفاقا اولین بار که ماجرای این فرمانده رو خوندم از خودم پرسیدم مگه آدرها هم جنس مذکر مونث دارن
    آدرها نوزادهای پسر رو میبردن. و کرستر هم نوزادان پسرش رو تقدیم میکرد. پس چطوره که یه زن با خصوصیات ظاهری آدرها تونسته فرمانده رو از راه بدر کنه؟ بعدش خودمو قانع کردم که این احتمالا فقط یه افسانه قدیمی هست که پیرزنها تو زمستون برا بچه ها تعریف میکردن

    حق با شماس. اتفاقا یه مقاله تخصصی قراره درست سر همین مسئله دلیل وجود این افسانه ها تو دنیای نغمه و تاثیرشون در روند روایی داستان هارو، این روزا نوشتنشو تموم کنم.
    اونجا به تفصیل به این موضوع پرداخته میشه.

      نقل قول

  • در سریال ادر ها به وسیله یک شیشه اژدها که توسط یک فرزند جنگل وارد سینه یک انسان شد به وجود امد. یعنی خط سیری سریال با کتاب متفاوت خواهد بود؟؟؟منشا ادر ها کجاست و چیست؟؟؟

      نقل قول

  • مهرزاد:
    در سریال ادر ها به وسیله یک شیشه اژدها که توسط یک فرزند جنگل وارد سینه یک انسان شد به وجود امد. یعنی خط سیری سریال با کتاب متفاوت خواهد بود؟؟؟منشا ادر ها کجاست و چیست؟؟؟

    تا همین الانشم نشون داده شده که قراره خط سیری سریال کاملا متفاوت از داستان اصلی باشه.
    در مورد آدرها هم میتونم بگم باید صبر کنیم تا کتاب بادهای زمستان بدستمون برسه.

      نقل قول

  • تو کتاب اژدهای یخی یه دختر هس که نقش اصلی قصه اس شاید این زن که فرمانده عاشقش شده اونه!
    بنظرم این ممکن ترین حالته…

      نقل قول

  • چطور آدر ها حاضر شدن کسی رو که براشون قربانی میاورده و بهشون باج میداده و فرمانده نگهبانان شب بوده رو به پادشاهی قبول کردن

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: