این مقاله حاوی اسپویل هایی از کتاب پنجم و فصل پنجم سریال می باشد
فصل پنجم سریال بازی تاج و تخت که از روی کتاب های نغمه یخ و آتش ساخته شد، تفاوت بسیار زیادی نسبت به کتاب در مقایسه باسایر فصل ها داشت.این تغییرات بسیار زیاد بودند:سفر سانسا به شمال و عروسی وی با رمزی بولتون، خلاصه شدن داستان تیریون در راه رسیدن به میرین، سفر ناباورانه جیمی به دورن که کاملا نسبت به کتاب متفاوت بود و موارد بسیاری دیگر.این فصل تغییرات کوچک و بزرگی نسبت به کتاب داشت و اکثر خوانندگان کتاب نتوانستند با آن کنار بیایند.طرفدارن زیادی نارضایتی خودرا نشان دادند و این تغییرات را بیهوده و بی دلیل می دانستند.اما تغییرات همیشه بد نیست.در این مقاله به بررسی پنج تغییر خوب سریال نسبت به کتاب های ضیافتی برای کلاغ ها و رقصی با اژدهایان بپردازیم:
خلاصه شدن سفر تیریون به میرین
یکی از این بهترین تغییرات، سفر تیریون لنیستر از پنتوس به میرین است.او در آغاز فصل به پنتوس رسید و سپس به ولانتیس رفت.در آنجا توسط جوراه مورمونت ربوده شد و در نهایت پس از کمی ماجراجویی به میرین رسید.در هر حال بسیاری از جزییات کتاب حذف شد.بعنوان مثال بسیاری از شخصیت هایی که تیریون با آنها در کتاب ملاقات کرد حذف شدند و حتی اسمی هم از آنها برده نشد.البته باید به آن ها حق داد و تا حدودی هم نویسندگان را تحسین کرد چون آن ها یک کتاب ضخیم در اختیار داشتند و باید در ده قسمت آن را نمایش می دادند .عبور جوراه و تیریون از والریا نشان داد که سریال می تواند در برخی موارد از کتاب بهتر عمل کند.در کتاب تیریون به نوع دیگری از والریا و با اشخاص دیگری عبور می کند و اتفاقات کتاب هم با سریال تفاوت دارد.ولی در کل نمایش والریا یکی از بهترین سکانس های فصل پنج بود که سازندگان توانستند در به نمایش در آوردن آن به خوبی عمل کنند.
در آخر هم سریال کمی جلوتر می رود و بالاخره تیریون را به دنریس می رساند.این دو در سکانسی، دیالوگ هایی جالب را رد و بدل می کنند که نشان می دهد نویسندگی این صحنه چقدر با احتیاط و جزییات نوشته شده است.جزییات کتاب ها عالی است و خواندن ها تازگی خواهد داشت اما دیدار تیریون با دنریس توانست بر این جزییات غلبه کند.
منس ریدر به دلیل خوبی کشته شد
سازندگان تصمیم گرفتند تا رهبر وحشی هارا بطور کامل از بین ببرند و داستان وی را نسبت به کتاب رقصی با اژدهایان تغییر دهند.سازندگان در این تغییر هم دلایل منطقی داشتند چون اگر نسبت به کتاب وفادار بودند، داستان منس ریدر کمی سنگین تر می شد و بعلاوه کشته شدن این شخصیت تا حدودی اورا نزد طرفداران محبوب تر کرد.
مارتین همیشه قصد داشته تا شخصیت هایش را بطور غیر منتظره ای بکشد و از بین ببرد تا نشان دهد که هیچکس در دنیای نغمه امنیت ندارد.این ویژگی برای یک داستان درام عالی است.در کتاب های قبلی تعدادی از شخصیت ها که بنظر مرده بودند، دوباره به داستان بازگشتند.بعنوان مثال بانو کتلین کشته شد و با عنوان بانوی سنگدل به زندگی بازگشت.اعدام منس ریدر در کتاب هم بصورت تقلبی بود و شخص دیگری بجای او اعدام شد.در نغمه یخ و آتش مرگ یک چیز همیشگی است اما اگر چندین شخصیت از مرگ بازگردند از اهمیت همیشگی بودن مرگ کاهش می یابد.مرگ منس ریدر در سریال که در قسمت اول فصل پنجم اتفاق افتاد، یک سکانس بسیار قدرتمند بود چرا که ما می دانستیم که مرگ او حتمی و همیشگی خواهد بود.
بازگشت دوستان قدیمی
برگرداندن برخی از شخصیت های محبوب داستان به سریال می تواند کمک زیادی به آن کند.یکی از این شخصیت ها، اولنا تایرل است که در کتاب ضیافتی برای کلاغ ها به هایگاردن بازمیگردد .اما در سریال وی دوباره به قدمگاه پادشاه سفر می کند.او در دو سکانس با سرسی و گنجشک اعظم صحبت هایی می کند که جایی در کتاب ها ندارند.
یکی دیگر از این شخصیت های محبوب که در فصل پنجم سریال بازگشت، جاکن هاگار بود.در کتاب چهارم جاکن هاکار حضور ندارد و شخصیت دیگری بجای او در کنار آریا حضور دارد.برگرداندن جاکن هاکار به سریال یک تغییر خوب بود چرا که وی یک شخصیت محبوب بود و از طرفی لازم نبود که یک شخصیت جدید دیگر وارد داستان شود.البته او همان جاکن هاکار قبلی نبود و یک مرد بی چهره بود اما در کل نمایش دوباره وی در سریال کار عاقلانه ای به نظر می رسید.
بران هم یکی دیگر از این شخصیت هاست.شخصیت وی در سریال محبوبیت زیادی را داراست و سازندگان سریال بخوبی توانسته اند به شخصیت وی بپردازند.حضور وی در کنار جیمی و سفرش به دورن از تغییرات خوب داستان بود چون هم بیشتر با شخصیت وی آشنا شدیم و هم صحنه های طنز جالبی را هم بوجود آورد.
تمرکز بیشتر بر روی شخصیت رمسی بولتون
در کتاب و سریال رمسی بولتون یک هیولاست.او یک فرد سادیسمی است.سرگرمی هایش شامل سلاخی کردن مردم، شکار انسان باسگ،آزار و اذیت زندانیان و سپس تبدیل آنان به حیوانات خانگی است.او یک شخصیت منفی به تمام معناست اما سریال او را در فصل پنجم کمی پیچیده تر نشان داد .اول از همه سازندگان ظاهر اورا نسبت به کتاب ها تغییر دادند تا لااقل کمی دوست داشتنی شود.وی در کتاب اینگونه توصیف شده است:پوستی صورتی و لک دار،مویی بلند و خشک و لب هایی پهن و کرم شکل است.این مشخصات بیشتر به شخصی سادیسمی و بیرحم شباهت دارد.
در فصل پنجم سریال رمزی کمی آسیب پذیر تر نشان داده شد.وی زمانیکه متوجه شد قرار است پدرش صاحب فرزندی دیگر شود، بسیار ناراحت شد زیرا مقام جانشینی خودرا در خطر می دید.همچنین زمانیکه پدرش به او دستور داد تا با سانسا ازدواج کند، او به حرف پدرش گوش داد تا با این ازدواج پیشرفت خاندانش کمک کند.گوش دادن به حرف های پدر و اطاعت از دستوراتش یک صفت کاملا انسانی است.
میرندا یک شخصیت ساختگی در سریال است که دارای یک رابطه نسبتا عاشقانه با رمزی است.رابطه این دو نفر نا سالم است و و وحشیانه است اما به ما نشان می دهد که رمسی گاهی وقت ها به یک همراه و همدم نیاز دارد تا پشتیبان او باشد.
این تغییرات باعث شد که از شخصیت هیولایی رمزی بکاهد و اورا کمی انسانی تر نشان دهد.با وجود رفتار و اعمالی که انجام داده، باز هم طرفداران زیادی وجود دارند که از شخصیت وی خوششان میاید و از او بعنوان شخصیت محبوب خود یاد می کنند.
” هاردهوم”
و اما بهترین تغییر.بسیاری از طرفدارن نبرد هاردهوم را بهترین واقعه فصل پنجم سریال می دانند.در این نبرد بالاخره زمستان فرار رسید و شاهد نبردی هیجان انگیز میان زنده ها و ارتش مردگان بودیم.قبلا نبردهای زیبایی در سریال نمایش داده شده بود مانند نیرد بلک واتر و یا حمله منس به دیوار اما بازهم به اندازه نبرد هاردهوم شور و اشتیاق را در طرفداران ایجاد نکردند.سوال این است چه چیزی باعث شد که هاردهوم تا این اندازه معروف شود؟اول از همه ناگهانی و غیر منتظره بودن آن و صحنه های اکشن زیبا بود.ثانیا طرفداران سریال بمدت چند سال شاهد شنیدن جمله “زمستان در راه است” بودند.از فصل اول تاکنون به ما هشدار داده شد که خطری بزرگ وستروس را تهدید می کند.خطری که هفت پادشاهی با ید از آن بترسند و بالاخره هاردهوم این خطررا جدی تر کرد.
داستان جان اسنو در کتاب پنجم کمی خسته کننده بود و سازندگان تصمیم گرفتند تا با تغییر خط داستانی وی و فرستادنش به هاردهوم، داستانش را کمی جذابتر و هیجان انگیز تر نشان دهند.آن ها در این کار بسیار موفق عمل کردند و محبوبیت جان پس از نبرد هاردهوم چندین برابر شد.نگاه های معنادار شاه شب به جان هم سوالات زیادی را در ذهن ما بوجود آورد.
پس از دیدن نبرد هاردهوم پی بردیم که جنگ هایی که در وستروس بر سر تخت آهنین صورت می گیرد تا حدود زیادی بیهوده است چون زمانیکه ارتشی از مردگان به سمت وستروس در حال حرکت هستند، مهم نیست چه کسی بر روی تخت آهنین نشسته و حکمرانی می کند.
نظر شما چیست؟آیا شما هم مثل من از این تغییرات راضی هستید؟
عالی بود، به نظرم یه مقاله هم راجع به تغییرات بیهوده ی فصل ۵ بزنید.
alibax25نقل قول
بله منم از این تغییرات راضی بودم
Mohammad_osنقل قول
والا در رابطه با تیریون من مطلقا مخالفم یکی از بحث بر انگیز ترین و جذاب ترین شخصیت های کتاب پنج همون شخصی بود که تیریون باهاش اشنا شد (و به نظر من شایسته ترین شخص برای رسیدن به پادشاهی)که متاسفانه حذف شد امیدوارم توی فصل شش حضور داشته باشه
great tom hanksنقل قول
انصافا غیر هاردهوم باقی تغییرات مسخره بی دلیل بود حذف گریف جوان رواصلا نمیشه بعنوان یه تغییر خوب ازش یاد کرد برخورد تریون ودنریس واقعا لوس بی مزه بود اصلا کلی از جذابیت شخصیت تریون تو این فصل سریال کم شد
رفتن سانسا به شما واقعا بی دلیل بود تو کتاب پتایر به سانسا علاقه داره اتفاقاتی که سر ازدواج رمسی وسانسا افتاد کلی ازبینندگان سریال رو که اصلا کتاب رو هم نمی خوندن ازدیدن سریال زده کرد
لرد وایمننقل قول
بله تغییرات واقعا افتضاح بودند
سریال واقعا داغون شد با این تغییرات! خط داستانی جیمی به فنا رفت، خط داستانی آریان حذف شد، اگان پنجم که دوستمون ذکر کردند اصلا نشون داده نشد، از اولش هم که دنریس رو عاقل و قدرتمند و مدیر و مدبر نشون دادند و یکی از مزخرف ترین شخصیت های کتاب رو تبدیل به یکی از محبوب ترین شخصیت های سریال کردند و با اون اتفاقاتی که برای سنسا افتاد، کل ابرنقشه های لرد بیلیش کبیر رو کردن زیر آب و یه فرد احمق نشونش دادند، داستان و کاراکتر تیریون رو ساده کردند، تهشم شد خدمتگزار ملکه محبوب قلوب
حالا درسته داستان جان همچین جذاب نبوده برای برخی، ولی نیازی نبود برای جذابتر شدنش اون کارها رو انجام بدند!
والا من که تغییر مثبتی نمیبینم
Das Reichنقل قول
دوستان دلیل مثبت بودن این تغییرات رو نوشتم.دیگه نظر خودتونه که چطوری فکر کنین
در مورد تیریون حق دارن، گنجاندن اون همه داستان و شخصیت تو ده قسمت امکان پذیر نیست.
در ضمن اسپویل رو هم رعایت کنین و قبلش اخطار بدین
نوید لنیسترنقل قول
والا مگه اونا چند تا شخصیت بودن؟ می تونستن در عرض یک قسمت بیان اگان و جان کانینگتون و فوقش رئیس گلدن کمپانی هری استرایکلند رو نشون می دادن بقیه شون مثل سپتا لیمور و نیمه استاد و … رو حذف می کردن چه طور وقت دارن روابط گری ورم و میساندی گیلی و سم رو نشون بدن اما وقت ندارن پسر ریگار (حتی اگه تقلبی باشه ) رو نشون بدن از اون گذشته اگان شخصیت خیلی مهمی هست و می تونه به طور کامل بازی تاج و تخت رو تغییر بده نباید به این راحتی حذف می شد
great tom hanksنقل قول
فقط تریون نبود کلی شخصیت تاثیر گذار رو حذف کردن تو سریال مثل لردهای شمالی ول وپسرمنس …خط داستانی جیمی رو به قول دوستان به طور کامل تخریب کردن شخصیت استنیس داغون شد اینهمه انتظار نبرد وینترفل رو داشتیم …دورن مارتل ومارهای شنزار هم خیلی بد به تصویر کشیدن قسمتهای رمسی وسانسا واقعا فاجعه بود
به نظر من بهترین فصلهای سریال فصول۱و۲ بودن هرچقدر سریال ازکتاب فاصله گرفت ضعیفتر شد تا به فاجعه فصل پنج رسیدیم
لرد وایمننقل قول
لردهای شمالی رو که به احتمال زیاد تو فصل ششم میارن تو داستان.خط داستانی جیمی هم تو فصل بعد مثل کتاب خواهد شد.با دورن موافقم چون خیلی ضعیف بنظر میرسیدن.استنیس هم که…
فصل چهار بنظرم بهتر بود ولی بازم فصل پنج رو بیشتر می پسندم
نوید لنیسترنقل قول
با سلام
اینکه تغییرات خوب بوده با بد رو من خیلی نظر نمیدم چون حقیقتش هنوز کتاب ۴ و ۵ رو نخوندم
ولی به نظر من تغییرات اساسی از زمانی شروع شدکه تهیه کنندگان ونویسندگان سریال متوجه شدن برای فصل ششم کتاب ششمی در دست نخواهند داشت ، پس اومدن و طبق نظری که برای ادامه داستان توی فصل ششم داشتن تغییراتی رو توی فصل پنج بوجود آوردن تا بتونن داستان مورد نظر خوشون رو بهتر پیش ببرن
aminthegunnerنقل قول
بنظر من هم میبایست خط سیر کتاب رو دنبال میکردن و هم اینکه تعداد قسمتهای هر فصل رو بیشتر میکردن. اصولا دنبال کردن خط سیر کتاب ولو با خلاصه کردنش بهتره تا تغییرات جدید
یک سال لفتش میدن تازه ۱۰ قسمت؟
high towerنقل قول
سخت نگیرین.همین ده قسمت هم جای شکر داره.
نوید لنیسترنقل قول
من با هیج کدوم این تغیرات موافق نیستم. علت اصلی این تغیرات هم اماده کردن داستان برای قالب سریال همراه با المان های همیشگی مظلوم و قهرمان هستش که مردم عادت کردند ببینند. و اینجور میشه که ریتینگ بالا حفظ میشه و سریال برای فصل بعدی تمدید میشه.
Tyrionنقل قول
تغییر خط داستانی سانسا و ازدواجش با رمزی بدترین بخش سریال بود.شاید میخواستند به بیننده ها نشون بدند سانسا به خاطر حماقت های پشت سر هم بالاخره تنبیه شد
تغییر خط داستانی جیمی هم باعث شد اون تحول شخصیتی بی نظیرش توی کتاب اونطور که شایسته بود تو سریال دیده نشه.
سمانهنقل قول
راستی یادم رفت بگم:
از این که سریال این دنریس نفرت انگیز رو اینقدر بی نقص و شایسته نشون میده حالم به هم میخوره :
سمانهنقل قول
کاملا، این حرف اکثر کتابخون هاست
البته ناگفته نماند دنریس تا الان باید تو کتاب سر به نیست میشد. ولی متاسفانه مارتین داره زنده نگهش میداره و وای به روزی که دنریس به یه عاقبت خوب برسه
Das Reichنقل قول
عبور تئریون از والریا ، خیلی دیگه ساده شده بود مثل اینکه یه کوچه ۱۰۰ متری را رد کنی بیشتر مضحکه بود تا یه سکانس باور پذیر حرام زادگان دورن رو دیگه نگو اصلا نسبتی با جنگجو ها نداشتن
amirنقل قول
به نظر من فصل ۱و۲ سریال خوب بود فقط
بدترین تغییر به نظر من سفر سانسا به شمال و وصلت با رمزیه چون به شخصه دوست داشتم ویل و به تصویر بکشن
عبور از والریا هم اگر چه خیلی کوتاه بود ولی خیلی قشنگ بود
علینقل قول
خلاصه کردن داستان تیریون برای این فصل خوب بود ولی به نظرم در فصل ۶ باید اون بخش های حذف شده کتاب رو به داستان تیریون برگردوند چون به نظرم در خط سیر اصلی داستان اون شخصیت ها قراره مهم تر هم بشن و ممکنه نبودشون تو سریال شکاف بزرگی ایجاد کنه…
بی مزه ترین و افتضاح ترین تغییر داستان جیمی بود که خدارو شکر فصل ۶ قراره دوباره درستش کنه…اما متاسفانه وجهه ای که باید دورن در داستان داشته باشه عملا در سریال از بین رفته…خیلی بد به تصویر کشیده شده. شخصیت های دورنی داستان رسما تو سریال نابود شدن
سفر سنسا از جهاتی خوب بود…اولش خوشم نیومد اما میتونه پیچش داستانی خوبی ایجاد کنه.
اریا هم تغییر داشت داستانش کمی…اشاره نشده در مقاله و به نظرم تغییر خیلی خوبی بود.
نقطه اوج کار هاردهومه…
واقعا نبود هاردهوم در کتاب ناراحت کننده است…خییییییلی شاهکار بود. بدجوری باهاش حال کردم
Winterfell Princessنقل قول
میشه گفت واسه نشون دادن دورن به یه همچین کاری نیاز داشتن اما کشتن میرسلا زیاد روی بود در رابطه با تغییرات دیگر باید گفت نمیشه تمام تحولات دو کتاب رو در یه فصل نشون داد . خوشبختانه اهن زاده ها بر میگردن اما با زهم بخش هایی باقی میمونن که به فصل هفتم کشیده میشه مثل اژدهای دروغین و اتفاقات اولد تاون اما میشه با اطمینان گفت سازنده ها بی خیال نمی شود نو اما به جاش شخصیت ها رو حذف خواهند کرد
MUMERS DRAGONنقل قول
این مقاله مال خودت نیست به اسم خودت زدیش این مال سایت وینتر ایز کامینگه .حداقل شهامت میداشتی ذکر منبع میکردی فقط کپی پیس کردی :D:
aliنقل قول
دقیقا کجا نوشتم مال خودمه؟
تو دسته بندی مطالب هم تو گروه مقالات گذاشتم یعنی ترجمه شدس یا مال خودمون نیس.مقالات اختصاصی مال خودمونه
نوید لنیسترنقل قول
داداش این خرمایی که تو میخوری من قبلا با چن جگش بازی کردم .تو بخش مقالات گذاشتیش . تو وظیفه ی که بهت دادن ترجمه مقالات سایت های دیگست وایجاد مهتوا واسه ی سایته نه به اسم خودت ذکرش کنی
aliنقل قول
اینطوری که سریال هشت فصل خواهد بود فکر کنم که قصد دارن تموم خط های داستانی رو پوشش بدن.مثلا تو فصل بعد جزایر اهن و ریورران رو میارن.ولی در قبال اینا باید چند خط داستانی رو هم خلاصه و حذف کنن.در کل باید صبر کنیم ببینیم فصل ششم چطوری از اب در میاد
نوید لنیسترنقل قول
احتمالش زیاده که دنریس برنده نهایی باشه چون تو یکی از مصاحبه هاش گفت:اون میبره، اون همه رو شکست میده(با چشمک)
نوید لنیسترنقل قول
احتمالاً این حرفو بشوخی گفت چون بعید میدونم بازیگران راجع به اتفاقات پایان سریال خبر داشته باشند…من دوست داشتم جان برنده ی نهایی باشه ولی با حرف مارتین راجع به پایان تلخ و شیرین و البته الهام گرفتنش از ارباب حلقه ها ناامید شدم، اگه جان زنده بشه شبیه شخصیت گاندولف (اونم مرد و دوباره زنده شد) میشه که آخرش عاقبت خوبی نداشت.
alibax25نقل قول
aliنقل قول
همه حرفات یه طرف این که بران و هارد هوم رو گفتی یه طرف…
بهترین جنگ سریال همین هاردهوم هستش…هی میگن زمستان در راهه وقتی دیدم به حرفت پی برده بودم که گفتی اصلا مهم نیس کی پادشاهه…
البته قضیه اینکه مشکل اصلی از همون سرزمین های یخی و ارتش مردگان رو من تو همون فصل اول فهمیدم
علینقل قول
گاندولف نه پایان خوبی داشت نه بد
علینقل قول
آقا یادمه ببار گفتین شاه شب(که خودش از نگهبانان شب بوده) با شاه وایت واکرها فرق داره
راستی نوید خان یادمه لرد بودی چرا اول اسمت ننوشتی لرد؟
احمدنقل قول
در مورد هویت اصلی شاه شب هم دقیقا اطلاعی ندارم.کاملا معلوم نیس که این شاه وایت واکرهای تو سریال همون شاه شب کتاب باشه .
وقتی کاربرا میدونن که من لردم چرا اول اسمم لرد رو بزارم.
نوید لنیسترنقل قول
گاندولف انسان نبود ، یکی از ۵ فرستاده بود که هزاران سال در سرزمین میانه زیست ، تنها کسی بود که ماموریتش را به پایان رساند و در آخر به وطن اصلی خود برگشت .
magentaنقل قول
نمایی زیبا از شهر تهران
magentaنقل قول
این سوتی بابت کپی پیس کردن بی موقع بود ، نادیده بگیریدش لطفا” !
magentaنقل قول
نادیده گرفته شد
نوید لنیسترنقل قول
این تغییرات زیاد واسم آزار دهنده نبودن به جز اون ازدواج سانسا با رمزی اصلا به گند کشیدن
در پاسخ به بعضی از دوستان :یه سری از این تغییرات باید انجام میشد بدون این زمینه سازیا هیچی واس فصل ۶ نمیموند چون در حال حاضر کتابیم نیس که از روش بسازن
فریدنقل قول
احمق حسود! کاشکی دنریسی در این دنیا وجود داشت که تو و همه ی مخالفانش را می سوزاند البته من دوست دارم لنیستر ها در آتش او بسوزند!
لوچیا آنانقل قول
خوشبختانه که وجود نداره اگرم داشت بایه ویلچستر خودش واژدهاها نابودمیکردن
امیدرضانقل قول
دوست عزیزم هرکسی یه نظری داره اگه یکی مثل من یا دوستای خوب دیگه از یه شخصیت خوشش نمی یاد که نباید تعصب نشون بدی
من که دینریس رو برای حکومت کردن مناسب نمی دونم این آدم حتی اگه درایت داشته باشه تا امروز ازش استفاده نکرده یه بار دیگه کارهاش رو مرور کن اکثر تصمیماتش از روی احساساتی مثل خشم یا دلسوزی هستند حاکمی که احساساتی عمل می کنه نمی تونه یه کشور رو درست اداره کنه تایوین لنیستر قدرتمند ترین لرد وستروس بود حتی پادشاه ازش می ترسید چون با منطق جلو می رفت و احساسات جایی در تصمیماتش نداشت فکر می کنی سرسی چرا توی حکومت ناموفق موند و به اینجا رسید چون به جای درایت از خشمش برای دور کردن همه متحدانش استفاده کرد و یه مشت چاپلوس به درد نخور دور خودش جمع کرد (از روی احساسات) اگه با سوزوندن همه یه حاکم موفق می شد که ایریس و سرسی بهترین حاکم های وستروس می شدن
نگارنقل قول
درسته نظرمنم همینه من ازدنریس خوشم نمیاد چون میتونست باسیاست پیش بره وپسران هارپی روعلیه خودش نشوره چون اون دستور قتل پدرانشونو داد درست مثل راب بنظرمن تیریون یا دست کم جان یاجیمی براپادشاهی مناسب ترباشن جانم سیاست مداریشودررابطه باقبایل آزادنشون داد ومطمئنا شخصیت هایی مثل سرسی ودنریسم دوام چندانی ندارن اگه دنریسم به تخت بنشینه که باارتشش بعییدنیست زیاددوام نداره
امیدرضانقل قول
واین فقط یه داستانه وهرکسی نظر خودشو داره ونباید به دیگران هم توهین کنه ماهمه هموطن هستیم ونباید سرچنین مسائلی بهم توهین کنیم
امیدرضانقل قول
ولی من گفته باشم اگر دنریس در نهایت موفق شد شماها نباید به مارتین لعنت بفرستید چون که دنریس حق داشت چون که دنریس کسی بود که سختی های واقعی را کشید
همیشه این طوریه وقتی یه غاصب مثل رابرت حکومت را بزور از یک نفر دیگه میگیره شاید یکم دووم بیاره ولی دیر یا زود اوضاعش از هم میپاچه و همه ی کسانی که مثلا یک زمان دست به دست یکدیگر داده بودند میفتند به جون هم و از اول داستان هم همین طوری شد و هر سه خاندان(براتیون،لنیستر،استارک)تاوان پس دادند و میدونین من این موضوع را دیدم و مطمئنا مارتین هم به این نکته دقت کرده بود که خودشم به احتمال از دنریس طرفداری میکنه
البته بدونید اگر دنریس بلایی سرش بیاد خودم در آینده قاتل مارتین خواهم بود.
درهرحال من که کتاب خون نیستم من بیشتر به فیلم نگاه میکنم ولی از کتاب هم چیزای زیادی میدونم که در فیلم نگفتن
لوچیا آنانقل قول
لوچیا آنانقل قول
درسته هم وطنیم!هم وطن! هم وطن هایی که یکدیگر را قربانی میکنند درست مثل مردم وستروس که برای به دست آوردن طلای بوگندوی لنیستری آدم میکشن!دنریس ملکه بشه!مردم به نظر تو یک حاکم مهربان را بیشتر دوست دارند یا حاکمی که مثل تایوین لنیستر به فکر منافع خودش باشه؟تایوین در تمام عمر از تیریون متنفر بود و وقتی که فرصت گیرآورد دستور اعدامش را صادر کرد!میبینی لنیستر ها حالا خویشاوندکش هم شدند!لنیستر ها هم نشون دادند که بدون تایوین و تیریون در حد خر هم سیاست ندارن سرسی که خودشو دختر باباش میدونه فقط ذات بدش رو به ارث برده نه درایتش رو و به علاوه همه ی سیاستمداران یادتان نرود که فاسدن مگر این که به فکر مردم باشند یا خوش قلب و دنریس این خصوصیات رو داره
لوچیا آنانقل قول
لطفا برای توجیح کلمه هم وطن را نگید هرگز!چون من نژاد پرست را ترجیح میدم چون بیشتر میخوره
لوچیا آنانقل قول
انصافا خط داستانی سانسا این فصل خیلی خوب بود!
به نظرم کتاب زیادی بعضی شخصیت ها رو عجیب نشون داده…
عروسی سانسا و رمزی تغییر خوبی بود :|
اینکه جین رو جای اریا زدن و این حرفا اصلا جالب بود…
Pippaنقل قول
قبول دارم دنریس انسان خوبیه اما خوب بودن به معنای توانمندی نیست به هر حال هنوز بچه ست و راه طولانی برا بدست آوردن اقتدار داره
و می تونه پادشاهی مث جهریس اول بشه
هلنانقل قول
کاملااااا موافقم با نظرتون
ندنقل قول
حاوی اسپویل تا کتاب ۴
تغیرات مثبت هم داشته مثلا فصل۳ خیلی بهتره که تا مرگ راب پایان پیدامیکنه و زیباتر حضور زن باردار راب تو عروسی خونین بود یخورده واقعی تر از کتاب بود
ولییی فاجعه دوران سانسا و رمزی بود اصلا یهو لیتل فینگر بیچاره با اون همه زیرکی نااابوووود شد
آخه کسی که خودش وارث شمال محسوب میشه(تا کتاب۴) چه نیازی به اثباتش با ازدواج با یه حرومزاده داره اونم بزارن نقشه لیتل فینگر آخ که چقدر دلم برای پتایر سوخت
بعد دورن مارتل رو چرا اونطور نشون دادن اون که درعین سکوتش اونهمه فکر و قدرت داشت
یه نفر به شخصیت مارتین با این بی رحمیش فکرکنه هیچوقت به این نتیجه نمیرسه۶-۷ تا شخصیت رو تو شمال باهم جمع کنه( کل رفت و آمدها توسرزمین اونقدر سریع شده انگار غیب و ظاهر میشن)
باورکنید مارتین برای همینه که کتابا رو تکمیل نکرده حتما نمیتونه با خودش کلنجاربره که بلاخره چندنفر رو باهم هم مسیر کنه وبه هم برسونه
یاد سرآغاز کتاب۴ افتادم که حذف شد و توی توضیحات چهره شخصی که به جای پیپ رفت، جیکن هگار(وقتی از پیش آریارفت و تغیرچهره داد) بود.
بعد طبق فصل خانه نامیراهای دنریس در کتاب۲، احتمال مرگ سرسی به وسیله کوتوله ها میره اینقدر نمیتونه زنده بمونه
میشه فقط نشست و سریالو بیخیال کتاب دید ولی افسوس ها برای اینه که دیگه کتابهای آینده به تصویرکشیده نمیشن(نه اونقدر زود)
ندنقل قول
آره به نظرم برنده خاصی نداره بیشتر یه خرابه میمونه و مردمی که کم کم سازه هایی رو بنا میکنن
ندنقل قول