دانلود فصل سی و دوم؛ سرسی

حرف زیادی برای گفتن نیست. این روزها ماه رمضان هم دلیل دیگری به دلایل یا بهانه‌های ما اضافه کرده. واقعاً سخته تو این روزها از ذهن کار کشیدن. با تشکر از ویراستار تازه‌وارد، فصل جدید رو تقدیم می‌کنیم.

«هزار کشتی!» موهای ملکه کوچک آشفته و نامرتب بود و نور مشعل باعث می‌شد که گونه‌هاش سرخ به نظر آید، گویی که هم اکنون از آغوش مردی بیرون آمده است. «علیاحضرت، باید با شدت! جواب داده بشه.» آخرین کلمه‌اش در میان تیرهای عرضی سقف تکرار شد و در تختگاه غار مانند پژواک یافت.

سرسی که بر روی صندلی بلندِ طلایی و سرخ خود در زیر تخت آهنین نشسته بود، می‌توانست افزایش گرفتگی گلویش را احساس کند. اندیشید، باید، اون جرات می‌کنه به من بگه “باید”. شدیداً دلش می‌خواست به صورت دخترک تایرل سیلی بزند. اون الان باید روی زانو باشه و برای کمکِ من التماس کنه. درعوض به خودش اجازه داده به ملکه حقیقیش بگه که باید چیکار کنه.

سر هریس سویفت خس‌خس کنان گفت: «هزارتا کشتی؟ مطمئناً این طور نیست. هیچ لردی صاحب هزارتا کشتی نیست.»

اورتون مری‌ودر تایید کرد: «یه احمق وحشت‌زده دوبرابر شمرده. یا این، یا این که پرچم‌دارای لرد تایرل دارن بهمون دروغ میگن، در مورد تعداد دشمنان اغراق کردن تا ما اونا رو سست و بی‌عرضه ندونیم.»

مشعل‌های دیوار پشتی، سایه بلند و دندانه‌دار تخت آهنین را تا نزدیکی درها می‌انداختند. انتهای تالار در تاریکی مانده بود و سرسی نمی‌توانست احساسی جز تنگ شدن سایه‌ها در اطرافش داشته باشد. دشمنانم همه جا هستن و دوستانم بی‌مصرفند. برای دانستنش تنها می‌بایست به شورایش نگاهی می‌انداخت؛ فقط آئورَن واترز و لرد کیبورن به نظر بیدار می‌رسیدند. بقیه با در زدن‌های فرستاده‌های مارجری از تخت بیرون جسته بودند و ژولیده و خموده اینجا ایستاده بودند. در بیرون، شب تاریک و خاموش بود. قلعه و شهر خوابیده بودند. بوروس بلانت و مرین ترَنت هم وَلو ایستاده، به نظر در خواب بودند. حتی آسمند کتل‌بلک هم خمیازه می‌کشید. اما لوراس نه، شوالیه گل‌های ما نه. او پشت سر خواهر کوچکش ایستاده بود، سایه‌ای رنگ‌پریده با شمشیر بلند بر روی کمرش.

واترز به اورتون مری‌ودر گفت: «نصف اون تعداد کشتی هم می‌شه پانصدتا عالیجناب. فقط آربر قدرت لازم برای مقابله با ناوگانی به اون اندازه رو داره.»

سر هریس پرسید: «کشتی‌های جنگی جدیدتون چی؟ مطمئنم کشتی‌های دراز مردان آهن نمیتونن حریف کشتی‌های جنگی ما بشن. پتک پادشاه رابرت قوی‌ترین کشتی جنگی کل وستروسه.»

واترز گفت: «همینطوره. سرسی دلربا هم وقتی کامل بشه همینطوره. و لرد تایوین دوبرابر بزرگ‌تر از هردوی اوناست. اما فقط نصفشون تجهیز شدن و هیچکدومشون خدمه‌ی کامل ندارن. حتی اگه آماده بشن هم دشمن از لحاظ تعداد برتری داره. کشتی‌های دراز عادی آهن‌زاده‌ها در مقایسه با کشتی‌های پارویی ما کوچیکن، درسته، ولی اونا کشتی‌های بزرگتری هم دارن. کراکن بزرگ لرد بیلون و رزم‌ناوهای ناوگان آهنین که برای نبرد ساخته شدن، نه غارت

---

دانلود فصل سی و دوم؛ سرسی

---