توجه: ممکن است بعد از خرید فصل‌ها لینک دانلود آنها در صفحه «حساب من» نمایش داده نشود. تا رفع مشکل می‌توانید برای دانلود فصل‌های خریداری شده به ایمیل دریافتی از طرف فروشگاه مراجعه کنید.
تغییر رویه انجام کارها در گروه ترجمه زمان زیادی طلبید. نیاز شد تا وقت بیشتری رو برای هماهنگی با اعضای جدید صرف کنیم. قطعاً در روزهای آینده اثرات مثبت این روش جدید رو در سرعت و کیفیت کارها خواهید دید به امید خدا.
داریم به انتهای کتاب چهارم نزدیک میشیم و دیگه فصل‌ها به جاهای بسیار حساسی رسیدند و تقریباً در هر فصل یک اتفاق مهم داریم. حتی در فصل بریین که برخی تصور می‌کنند اهمیت زیادی ندارند. پس این فصل رو از دست ندید.
آنها یک مایل بعد از تقاطع به اولین جنازه برخوردند.
او زیر شاخه‌ی درخت مردهای تاب می‌خورد، درختی که تنه سیاه شده‌ی آن هنوز زخم صاعقه‌ای که کشته بودش را بر خود داشت. کلاغ‌های مردارخوار از صورتش تغذیه کرده بودند و گرگ‌ها هم با پایین پاهایش که نزدیک زمین آویزان بود، به ضیافت نشسته بودند. پایین‌تر از زانوانش تنها استخوان و ریش‌ریش لباس باقی‌مانده بود… همین‌طور کفشی حسابی جویده شده که نیمی از آن را گل و کپک پوشانده بود.
پادریک پرسید: «چی تو دهنشه؟»
بریین باید برای نگاه کردن عزمش را جزم می‌کرد. صورت او خاکستری و سبز و هولناک، و دهانش باز و متورم بود. کسی سنگ سفید دندانه‌داری را در میان دندان‌هایش فرو کرده بود. یک سنگ، یا…
سپتون مریبالد گفت: «نمک.»
پنجاه یارد جلوتر متوجه دومین جنازه شدند. لاش‌خوران او را تکه پاره کرده بودند، هر آن چه از جسد باقی‌مانده بود زیر یک طناب پوسیده‌ی گره خورده به شاخه‌ی درخت نارونی، روی زمین پخش بود. اگر سگ بویش را حس نکرده و داخل علف‌ها نپریده بود تا از نزدیک بو بکشد، بریین ممکن بود بی‌توجه از کنارش رد شود.
«اونجا چی پیدا کردی سگ؟» سِر هیل پیاده شده، به دنبال سگ رفت و با یک نیم‌خود بازگشت. هنوز جمجمه مرد مرده همراه تعدادی کرم و سوسک داخلش بود. اعلام کرد: «فولاد خوبیه. و تو رفتگیش خیلی هم بد نیست، اما شیره سرش رو از دست داده. پاد، کلاهخود می‌خوای؟»
سلام ممنون از شما و همه دوستان گروه ترجمه عزیز
saraنقل قول
مرسی بابت زحمتی که میکشید.
سمانهنقل قول
سلام ببخشید سه تا سوال داشتم.۱)کتاب ۴و کی تموم میکنید؟۲)بعد از این که تموم کردین اونو به صورت یک فایل قرار میدید یا نه؟۳)قیمت کتاب ۴رو وقتی که تمون شد چنده؟
رضانقل قول
یعنی مردیم تا فصل جدید بیاد
محمدنقل قول
تشکر فراوان
Coldhandsنقل قول
۱) زمان دقیق نمی‌دم که دوباره بدقول نشیم، اما الان اولویت اول ماست و داریم با تمام توان روش کار میکنیم. هیچ کس به اندازه‌ی من عجله تموم کردنش رو نداره.
۲) برای برای ۲۰۰۰م عرض می‌کنم؛ بله!
۳) کمتر از ۲۶هزار تومن. هزینه چاپ و ارسال کتاب (در صورت درخواست) به این رقم اضافه میشه.
م.م.استارکنقل قول
تشکر از گروه ترجمه
s.a.sنقل قول
وای چرا اینقدر تهش بد بود؟
الان مشتاق فصل بعدی داستان برین شدم…
Winterfell Princessنقل قول
این بیتر کی بود که با برین دعوا کرد؟؟
دنریسنقل قول
اصن ادم بود؟؟
دنریسنقل قول
بیتر یکی از اون سه نفری بود که از سیاهچال قدمگاه پادشاه داشت برده می‌شد به دیوار. آریا هم باهاشون بود. دو نفر دیگه رورگ و جیکن هیگار بودن.
سوال خوبیه. میتونه موضوع یه بررسی باشه
م.م.استارکنقل قول
پس از فصل بعدی ضدحال بدتری میخورید :D:
Das Reichنقل قول
طبق معمول ، این فصل بریین هم یکی از شاهکارهای کتاب بود ،
محیط جنگلی ، ابری و گل آلود اروپای قرون وسطی به علاوه مهمان خانه های کثیف ،آدم های کثیف تر و در آخر یک مبارزه واقعی .
مبارزه ای بدون افتخار ، بدون زیبایی و بدون جوانمردی .
ابن را مقایسه کنید با تورمنت شوالیه ها و دستمال عشق شاهزاده خانم ها !
به همین خاطر بود که تازی از شوالیه ها خوشش نمی آمد .
گندری سورپرایز خوبی بود و من مشتاقم بدانم عاقبت این وارث برحق رابرت چه می شود .
اما بیتر ؟!
آن سه نفر از اول کتاب تا به امروز در حال تعقیب کردن ما هستند ، واقعا” دلیل زندانی شدنشان چه بود ؟
“یارن مردهای بالغ نیز از سیاهچال انتخاب کرده بود ، دزد ، قاچاقچی و متجاوز و از این قماش .
بدترین ، سه نفری بودند که در سلول های تاریک یافته بود ، کسانی که لابد خود او را هم ترسانده بودند ، چون آن ها را دست و پا بسته در عقب ارابه نگه می داشت و قسم خورده بود که تمام راه تا دیوار در زنجیر خواهند ماند . یکی شان دماغ نداشت ، به جای چیزی که بریده بودند تنها یک سوراخ روی صورتش داشت ، و آن یکی تاس و چاق و بدریخت بود و دندان های تیز و زخم هایی مرطوب روی گونه هایش داشت ، نگاهش به انسان شباهت نداشت .”
فصل اول کتاب دوم
magentaنقل قول
یعنی واقعا میتونین کتابو برامون چاپ بکنید آقای استارک؟! :D:
رضانقل قول
جالب بود.ابهام زدایی شد…
دنریسنقل قول
ربطی به موضوع نداره اما چون جایی واسه پرسیدن نبود اینجا میگم…
تو قوانین وستروس یه لرد, پرنس و کلا شخص والامقام و نجیب زاده میتونه چند همسر داشته باشه؟
یعنی قانونیه این کار؟
Winterfell Princessنقل قول
نه.تک همسرن
نرگسنقل قول
نه در وستروس قانون تک همسری برقراره و در حال حاضر هچ لردی ۲ همسر نداره. هرچند سابقا پادشاهان تارگرین از این قانون مستثنی بودن و بعضی هاشون چندین همسر داشتن
alireaderنقل قول
خوب من دقیقا بحثم یه تارگرینه… ریگار…!
این فرضیه که اصلا ریگار لیانا رو ندزدیده باشه و اگه بچه ای داشتن اون بچه حرومزاده حساب نمیشه
Winterfell Princessنقل قول
خسته نباشید . یه نکته ای که هست اینه که انقد فاصله ی انتشار فصل ها زیاده ادم از جو کتاب خارج میشه . اگه سرعتو ببرین بالا به رفع این قضیه کمک میکنه . مرسی
محمدنقل قول
لطفا اگر امکانش هست اول ترجمه کتاب ۴ را تمام کنید بعد با خیال راحت کتاب۵ را ادامه بدهید! اینطوری یه فصل از این کتاب یه فصل از اون یکی خیلی بده! با تشکر از زحمات شما
Aryaنقل قول
م.م استارک عزیز هزینه ی کل کتاب چقدر میشه ؟تا آخر تابستون کتاب ۴ تموم شده؟{آخه کلشو باهم خوندن بیشتر حال میده
}
layDنقل قول
البته بجز والدر فری که هفت هشتا داره
arlنقل قول
دوست عزیز یکم اسکرول کن بالا و جواب سوالت رو ببین!
victarionنقل قول
کاشکی یبررسی فصل میگذاشتین
arlنقل قول
میگما اونی که کلاه خود تازی رو داشت وبرین کشتش کی بود؟ من متوجه نشدم . یعنی اون نفر سوم از زندانیا بود که به دیوار میرفتن؟
opalنقل قول
نباید بایتر باشه ؟ به معنی کسی که گاز می گیره ؟!!
محمدنقل قول
سلام
اخرش رو نفهمیدم؟ بریین مرد و روحش داشت از بالا اتفاق رو میدید؟ 
من نفر اولی بودم که نظر دادم ولی الان خوندمش
saraنقل قول
زناش میمیرن یه زن جدید میگیره.
نرگسنقل قول