با یک روز تاخیر و فصلی جدید در خدمت شما عزیزان هستیم.
مشغلههای فراوون و متنوع امونم رو بریده، اما به امید خدا دیگه از امروز یه مقدار سرم خلوتتر میشه و دیگه ایشالا تاخیری نخواهیم داشت. بعد امتحانهای ترم دانشگاه هم به امید خدا یکی دو نفر به گروه اضافه میشن، باشد که سرعتمون بیشتر از این بشه.
اما با اولین فصل از نگاه آشا گریجوی در خدمتتون هستیم. دختر بیلون گریجوی، کسی که خودش رو جانشین برحق پدرش میدونه. بی هیچ حرف اضافهای میریم سراغ فصل جدید:
تالار پر بود از همهمه هارلوهای مست. همهشان اقوام دور او بودند. هر لرد پرچمش را پشت نیمکتهای محل نشستن مردانش آویخته بود. آشا گریجوی که از پایین راهرو نگاه میکرد اندیشید؛ خیلی کمه، تا الان خیلی کم اومدن. سهچهارم نیمکتها خالی بودند.
کارلِ دوشیزه هم زمانی که بلکویند از سمت دریا نزدیک میشد همین را گفت. او کشتیهای درازی را که زیر قلعه داییَش لنگر انداخته بودند شمرد و دهانش بههم فشرده شد. گفته بود: «اونا نیومدن، یا همشون نیومدن.» اشتباه نمیکرد، اما آشا نمیتوانست وقتی که ممکن است خدمهاش بشنوند حرف او را تایید کند. آشا به وفاداری آنها شک نداشت، اما حتی آهنزادهها هم برای فدای جانشان در راه هدفی از دست رفته مردد میشدند.
یعنی اینقدر دوستانم کم هستن؟در میان پرچمها آشا ماهی نقرهای باتلی، درخت سنگی استونتریها، نهنگ سیاه وولمارک و کمندهای میریس را دیده بود. بقیه پرچمها دَهرههای هارلو بود. نقش پرچم بورِموند در زمینه آبی کمرنگ رسم شده بود. پرچم هوتو با یک حاشیه دندانهدار احاطه میشد. و شوالیه پرچمش را با طاووس مُلَوَن خاندان مادرش چهار قسمت کرده بود. حتی سیگفرید مونقرهای پرچمش را با دو دهره روبروی یکدیگر روی زمینهای دو رنگ به نمایش گذاشته بود. فقط دهره نقرهای لرد هارلو بود که به مانند عص طلوع همچنان روی زمینهای ساده به سیاهی شب نقش بسته بود: رُدریک، ملقب به کتابخوان، فرمانروای دَه برج، لرد هارلو، یک هارلو اهل هارلو. . . دایی مورد علاقهاش.
مرسی
خسته نباشین
فروغنقل قول
استارک جان خریدم ولی نمیشه دانلود کرد.
Oo0oOنقل قول
والا تا الان بیش از ۲۰ نفر خردید کردن و ظاهراً کس دیگهای مشکل نداشته.
از حسابت خارج بشو، کش رو پاک کن و دوباره وارد شو و امتحان کن
م.م.استارکنقل قول
اگر مارتین فکر می کنه می تونه باعث بشه با یک کراکن احساس همدردی بکنیم کور خوانده است :D: !
اما این جناب کتابخوان جالب بود ، فکر نمی کردم اینها هم کتاب داشته باشند ، حتی اگر او تنها کتابخوان تمام جزایر باشه .
دختر کراکن ،مارهای سمی ، آریای بی چهره ، دنریس طوفان زاد .
مثل اینکه مارتین زیاد از زنها خوشش نمی یاد :D:
magentaنقل قول
هر وقت فصل ها رو می خریدم می اومد تو inbox ، الان رفته تو spam.
این ایمیل هم مثل قبلی هاست ، ولی دانلود براش تعریف نشده. یعنی فقط نوشته “فصل ۱۱ دختر کراکن” لینکی نداره.
Oo0oOنقل قول
ایمیلت رو چک کن
م.م.استارکنقل قول
خریداری و دانلود شد
Lord MHJ Starkنقل قول
ظاهرا خرید با استفاده از کوپن کمی به مشکل برخورده
بهروزنقل قول
چطور دوست من؟ تو چند ساعت گذشته بارها خرید با کوپن انجام شده. البته میدونم که گاهی یه اختلالی تو کار پیش میاد. میشه بگی مشکل چیه؟
م.م.استارکنقل قول
مرسی. مشکل حل شد. قبلا روی کوپن کلیک میکردم اعمال میشد. امروز هم چندبار اینکار رو کردم ولی فایده ای نداشت. آخرش چیزی که به عقلم رسید این بود که حروف کوپن رو کپی و پیست کردم و انجام شد.
ضمنا ظاهرا سه جا بجای دایی عمو ذکر شده. پاراگراف آخر صفحه ۵ و پاراگراف اول صفحه ۶
بهروزنقل قول
سلام با تشکر از استارک
میگم شما همکارای زیادی داشتی….نریمان لیدی اریان…ریگار تارگارین….پس چرا تنهایی الان
دنریسنقل قول
غیر از نریمان که اونم بنده خدا سرش حسابی شلوغه (و هیچ وقت عمراً منو تنها نمیذاره) بقیه که اسم بردید به همراه علی.آ و لرد مندرلی و بابک و شهریار و … همه رفتن.
البته نه همه با هم و نه همه به یک دلیل. بیشتر بی دلیل غیبشون زد. برخی مشغله زندگی اجازه نداد بمونن و دو نفر هم به خاطر اختلافی ما رو ترک کردن.
الان گروه ترجمه پای کار شامل من و نریمان و ویکتاریون و ترانه میشه. ویکتاریون بیشتر فصلهایی که دستش بوده رو خیلی جلوتر ترجمه و تحویل داده. نریمان هم که اونقدر مشغله داره که فقط میتونم از مشورتهاش استفاده کنم. محسن هم مثل نریمان. میمونه یکی دو مترجم تازه وارد که دارم باهاشون کار میکنم و معلوم نیست در آخر بتونن به ما کمک کنند یا نه. ترانه هم این روزها اونقدر وقت کم داشتم که فرصت نشد ازش کمک بگیرم.
دوستان دیگه ای هستن که در حاشیه کار کمک کنن. مثل فونیکس که مطلب ترجمه میکنه و جدیداً بنر برامون زده. یا مثل انیس که از هنر فوتوشاپیش استفاده میکنیم. اما از لحاظ فنی الان گروه ترجمهای به اون شکل وجود نداره.
م.م.استارکنقل قول
سلام.
خیلی وقته کامنت نذاشتم. خدمت همه دوستان عرض خسته نباشید دارم.مخصوصا استارک عزیز.
دوستان واقعیتش رو بخواین این کار خیلی سنگینه. سر کتاب سوم هم فشار خیلی زیادی روی بچه ها بود و بعد از پایان ترجمه و رهایی از این فشار، پیدا کردن انگیزه برای بازگشت یکم سخته.برای اینکه یه مثال زده باشم، فقط به خودتون بگین که باید هزار صفحه تایپ کنین. همین جمله رو توی ذهنتون مرور کنین. تایپ فارسی. حالا بحث ترجمه و ویرایش بماند.(کتاب سوم بیش از ۱۴۰۰ صفحه بود و کتاب پنجم بازم بزرگتر.)
اینا رو نگفتم که بخوام از زیر مسئولیت فرار کنم.خواستم فقط شما همراهان عزیز هم در جریان پشت صحنه باشید.به امید خدا در کنار هم این کتاب رو تمام میکنیم، نگران نباشید. از حمایت همه شما عزیزان هم تشکر میکنم.ما رو از انرژی مثبت خودتون بی نسیب نذارید.
استارک عزیز منم هستم، تنهات نمیذارم.
victarionنقل قول
سپاس فراوان
دانلود شد
مرسی بابت همه زحمت هایی که میکشید
ROBB STARKنقل قول
من نمی تونم خریدمو انجام بدم چرا درگاه پرداخت واسه من باز نمیشه!!؟؟؟؟
پارمیسنقل قول
تشکر بسیار برای کار خوبتون
و یه خدا قوت هم برای ادامش
موفق باشید
Coldhandsنقل قول
اگر درگاه باز نمیشه مشکل از سیستم پارس پاله. امروز حدود ۵۰ خرید انجام شده. یه مقداری صبر کنید و دوباره تلاش کنید.
در هر حال ببخشید اگه اذیت شدید.
م.م.استارکنقل قول
من امروز هم حساب رو شارژ کردم و هم با کوپن خرید انجام دادم مشکلی نداشت
ehsanنقل قول
در بیشتر مواقع مشکلی نیست اما قبول دارم که گاهی سیستم درست کار نمیکنه. خیلی عوامل میتونه دخیل باشه. ناپایداری نت کاربرا یا عدم پاسخگویی درست سرور سایت و خیلی چیزای دیگه. امیدوارم این مشکلات کمتر بشه
م.م.استارکنقل قول
خریدم ولی لینک دانلود باز نمیشه
سعیدنقل قول
ایمیلت رو چک کن دوست من
م.م.استارکنقل قول
آقا، من فرضا بعد ۴ هفته اومدم تو سایت، می خوام فصل ها رو بخرم… راه حلی نیست که فصل ها رو select کردبعد یهو با هم خرید؟ آخه دونه دونه خریدن فصل ها با این اینترنت کم سرعت خیلی مایه عذابه
سینانقل قول
دست من دقیقاً این امکان وجود داره. فقط کافیه روی اون گزینه سمت چپ عکس هر فصل یعنی «افزودن به سبد خرید» کلیک کنید. همه محصولاتی رو که میخواید با این گزینه به سبد اضافه کنید و بعد با رفتن به سبد خرید همه رو یکجا پرداخت کنید.
م.م.استارکنقل قول
سلام
ممنون از ترجمه خسته نباشید و خدا قوت
بازم شخصیت جدید مونده که هنوز معرفی نشده؟ با این تعداد فصلهای کمی که کتاب ۴ داره فکر کنم به بعضی از شخصیتها ۳-۴ فصل بیشتر نرسه.
saraنقل قول
عجب فصل خوبی :D:
میگما حالا که اینقد دست تنها هستید دلیلی نداره خودتون رو عذاب بدید ، هفته ایی یبار فصلارو تحویل بدید ، بالاخره بچه ها اینقد میدونن که شما باید به زندگیتون هم برسید، میتونن یه مدت تحمل کنن .
ممنون بابته فصلا و خسته نباشید
opalنقل قول
سلام
خدا قوت خریداری شد اما خوانده نشد!
تصمیم گرفتم کتاب که تموم شد یکجا بشینم بخونم ایشالا شما هم با
قدرت ادامه بدید تا منم زودتر بتونم کل کتاب رو بخونم.
فقط سوال اینکه کتاب چهارم در کل چند فصله؟
mostafaنقل قول
سلام
هرچند که به خاطر قوانین شخصی کتاب ۴ را دانلود نکردم
ولی خوشحالم که به فصل ۱۱ رسیدید .
moonyنقل قول
صفحه ی اول ، شماره ی دوم پاورقی ، “باد سیاه” نه “بال سیاه”
یه جا “عصر” رو نوشتید “عص” . یه جا دیگه هم همچین اشتباهی هست.
صفحه ی ۶ ، خط ۲ و ۳ ، دوبار به جای “دایی” نوشتید “عمو”
یه کلمه هم یه “ش” (ضمیر متصل) اضافه داشت.
“داییَش” هم به نظرم “دایی اش” نوشته بشه بهتره.
Oo0oOنقل قول
Qarl the Maid رو خیلی بد ترجمه کردید maiden دوشیزه ترجمه میشه بهترین لغت برای maid
باکرست
یا حداقل کارل مید ترجمه میکردید
کارله دوشیزه خیلی بی معنیه دوشیزه به زن اطلاق میشه
لننقل قول
بله درست میگی. باکره خیلی بهتر بود برای این عبارت. اصلاح میشه. ممنون که تذکر به جایی دادی.
م.م.استارکنقل قول