دانلود فصل‌ها

دانلود فصل یازدهم از رقصی با اژدهایان؛ دینریس

مهم: تمام دوستانی که در مسیر خرید فصل‌ها و یا شارژ حساب مشکلی دارن از طریق این لینک یا آیدی تلگرام MMStark@ به من خبر بدن تا مشکلشون رو حل کنم.

وقتی ایری شانه‌اش را به آرامی تکان ‌داد، نالید: «چه خبر شده؟» بیرون سیاهی شب حکم‌فرما بود. فوراً فهمید که، چیزی درست نیست. «در مورد داریوئه؟ چه اتفاقی افتاده؟» آنها در خوابش زن و شوهر بودند، مردمانی ساده که زندگی ساده‌ای در خانه سنگی رفیعی با دری قرمز داشتند. در خوابش داریو داشت بر همه جایش بوسه می‌زد – دهانش، گردنش، پستان‌هایش.
ایری زیر لب گفت: «نه کالیسی. خواجه‌تون کرم خاکستری و مردای کچل‌ هستن. میپذیرینشون؟»
«بله.» دنی متوجه شد که موهایش ژولیده و لباس‌خوابش نامناسب است. «کمکم کن لباس بپوشم. یه پیاله شراب هم میخوام تا حواسم سر جاش بیاد.» تا رویام رو از سر بیرون کنم. می‌توانست هق‌هق گریه‌ای آرام را بشنود. «کی داره گریه میکنه؟»
«بردۀ شما میساندی.» ژیکوی شمعی مومی در دست داشت. «خدمتکارم. من برده‌ ندارم.» دنی متوجه نمیشد. «چرا گریه میکنه؟»
ایری گفت: «برای کسی که برادرش بوده.»
باقی جریان را وقتی شهاز، رزناک و کرم خاکستری به حضورش راهنمایی شدند، از آنان شنید. هر چند که ناگفته می‌دانست اخبار بدی دارند. نگاهی به صورت زشت سرتراشیده برای پی‌ بردن به این موضوع کافی بود.
«پسران هارپی؟»
شهاز با لبانی به هم فشرده و عبوس، سری به تایید تکان داد.
«چند نفر مردن؟»
رزناک دستانش را در هم فشرد. «ن‍ُ . . . نه نفر علیامخدره. عملی شنیع و شرورانه بود.‌ چه شب وحشتناکی، وحشتناک.»


دانلود فصل یازدهم؛ دینریس


لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=8996

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۲۴ دیدگاه

  • هیچ وقت از فصل‌های دنی خوشم نمی‌اومد، موقع ویرایش این فصل هم کاملا یادم اومد چرا ازش خوشم نمی‌اومد :D:
    فکر خیالش دربارهٔ داریو :noo: ، تکرار بدگویی‌های برادرش به صورت کورکورانه دربارهٔ ند و حتی گوش نکردن استدلال باریستان…
    البته بخشی از اون رو باید به حساب وضعیت و سن کمش گذاشت، ولی اینکه کلا فقط در ذهنش میگذره که ملت به پدرش دیوانه میگفتن، بدون اینکه بخواد کارهاش رو مرور کنه، واقعا زور داره :head:

      نقل قول

  • نریمان:
    هیچ وقت از فصل‌های دنی خوشم نمی‌اومد، موقع ویرایش این فصل هم کاملا یادم اومد چرا ازش خوشم نمی‌اومد
    فکر خیالش دربارهٔ داریو، تکرار بدگویی‌های برادرش به صورت کورکورانه دربارهٔ ند و حتی گوش نکردن استدلال باریستان…
    البته بخشی از اون رو باید به حساب وضعیت و سن کمش گذاشت، ولی اینکه کلا فقط در ذهنش میگذره که ملت به پدرش دیوانه میگفتن، بدون اینکه بخواد کارهاش رو مرور کنه، واقعا زور داره

    خسته نباشین هم شما و هم تمام گروه ترجمه :gol:
    متاسفانه دنریس اعتاد به نفس زیادی داره که هم براش مزیته و هم عیب.برام سواله چرا بعضی از طرفداران منتظر بر تخت نشستن دنریس بر روی تخت آهنین هستن :unsure:

      نقل قول

  • نوید لنیستر: خسته نباشین هم شما و هم تمام گروه ترجمه
    متاسفانه دنریس اعتاد به نفس زیادی داره که هم براش مزیته و هم عیب.برام سواله چرا بعضی از طرفداران منتظر بر تخت نشستن دنریس بر روی تخت آهنین هستن

    به نظر من بهترین حالت برای دنریس اینه که مثل mad king خودشم کم کم دیوانه بشه
    اما نویسنده ها کلی روی این شخصبت (به شخصه که خودم ری اکشن ها و رفتار و شخصیت Ghost رو هزاران بار بیشتر از این زن دوست دارم ) مانور دادن … و فک کنم به زودی بعنوان حاکم کل شرق و غرب ب تخت میشینه

      نقل قول

  • سلام نوید لنیستر .تو تلگرام ریپورتم .کار واجب دارم باهات بهم ده تا استیکر بده :winksmile:

      نقل قول

  • سلام دوستان عزیزم..خسته نباشید..مرسی از زحمتی که میکشید..من تا اینجای کتابو خوندم..میخواستن بدونم “رقصی با اژدهایان” در کل چند فصله..و فکر میکنید چقدر طول میکشه تا ترجمه کامل بشه…ممنونم.

      نقل قول

  • ارش:
    سلام دوستان عزیزم..خسته نباشید..مرسی از زحمتی که میکشید..من تا اینجای کتابو خوندم..میخواستن بدونم “رقصی با اژدهایان” در کل چند فصله..و فکر میکنید چقدر طول میکشه تا ترجمه کامل بشه…ممنونم.

    دوست عزیز کتاب ۷۰ فصل هست. درباره زمان تمام شدن ترجمه و ویرایش و انتشار کامل کتاب هیچ قول قطعی یا دقیقی نمیشه داد. به خصوص با مشکلاتی که الان گروه باهاش مواجه هست. به شخصه دوست دارم تا آخر سال تموم بشه.

      نقل قول

  • به نظرتون تله ای که برده داران بله دنریس گذاشتن بهونه ای برای نابودی خودشون میشه یا دنریس مجبور میشه خواسته شونو قبول کنه؟ :unsure:

      نقل قول

  • حسام:
    به نظرتون تله ای که برده داران بله دنریس گذاشتن بهونه ای برای نابودی خودشون میشه یا دنریس مجبور میشه خواسته شونو قبول کنه؟

    تله کجا بود … شک ندارم میره مخ کال جدید رو هم میزنه … بعد میاد همه چی رو میگیره …
    هنوز اون دیالوگ رابرت یادمه که گفت …
    Soon enough that child will spread her legs and start breeding
    بعدش هم فک کنم دنریس حاصل ازدواج madKing با خواهرش هست..
    بعد از این سکانس هم وقتی رابرت به ادارد گفت یک جنگ تو راهه اما نمیدونم کی و کی با کی میجنگه
    سکانس بعدش رفت رو صحنه س.*.س بین دنریس و کال دروگو..

      نقل قول

  • فردا شب اولین قسمت از فصل ششم سریال در شبکه اچ بی او شروع میشه..فصلی که ظاهرا اغاز یک پایانه…!!پایان سریال…ظاهرا هم بسیار هیجان انگیزه و باز تعدادی از شخصیتهای مهم سریال می میرند…!!من خودم علی رغم اینکه شبکه اچ بی او رو دارم صبر می کنم تا پس فردا تا زیر نویسش هم بیاد..بعد نگاه کنم…تا همه جزییات رو بفهمم… :yes: :yes:

      نقل قول

  • سلام من دو بار برای این فصل پول ریختم و رسیدش هم برام اومده ولی لینک توی حسابم نیومده چیکار کنم؟؟؟؟لطفا بررسی کنید

      نقل قول

  • فکر کنم وقتی گفتین تا عید به فصل ۱۸ میرسین عید ۹۶ رو در نظر داشتین نه؟
    درک می کنم مشکلات زیاده. اشکال نداره پایدار و استوار باشید و با قدرت ادامه
    بدید. به امید پایان زمستان طولانی در وینترفل و حومه . . .

      نقل قول

  • با عرض سلام و خسته نباشید. یه سوال. میخواستم اگر ممکنه یه توضیحی بدین که اون دسته از افرادی که مثل خودم خارج از کشور هستیم، چطور میتونیم کتابها رو با پرداخت هزینه دانلود کنیم؟ در ضمن میشه بگین حدودا کتاب چهارم به طور کامل کی فایلش قرار میگیره؟ ممنون از زحماتتون. :respect:

      نقل قول

  • حمید: تله کجا بود … شک ندارم میره مخ کال جدید رو هم میزنه … بعد میاد همه چی رو میگیره …
    هنوز اون دیالوگ رابرت یادمه که گفت …
    Soon enough that child will spread her legs and start breeding
    بعدش هم فک کنم دنریس حاصل ازدواج madKing با خواهرش هست..
    بعد از این سکانس هم وقتی رابرت به ادارد گفت یک جنگ تو راهه اما نمیدونم کی و کی با کی میجنگه
    سکانس بعدش رفت رو صحنه س.*.س بین دنریس و کال دروگو..

    like :good:

      نقل قول

  • کیوان:
    با عرض سلام و خسته نباشید. یه سوال. میخواستم اگر ممکنه یه توضیحی بدین که اون دسته از افرادی که مثل خودم خارج از کشور هستیم، چطور میتونیم کتابها رو با پرداخت هزینه دانلود کنیم؟ در ضمن میشه بگین حدودا کتاب چهارم به طور کامل کی فایلش قرار میگیره؟ ممنون از زحماتتون.

    یه پیام برای مدیر بفرستید، ایشون باهاتون هماهنگ میکنه. اگه گیفت‌کارت آی‌تونز یا گوگل‌پلی براتون راحته، با اون میتونید حسابتون رو شارژ کنید.

      نقل قول

  • حمید: تله کجا بود … شک ندارم میره مخ کال جدید رو هم میزنه … بعد میاد همه چی رو میگیره …
    هنوز اون دیالوگ رابرت یادمه که گفت …
    Soon enough that child will spread her legs and start breeding
    بعدش هم فک کنم دنریس حاصل ازدواج madKing با خواهرش هست..
    بعد از این سکانس هم وقتی رابرت به ادارد گفت یک جنگ تو راهه اما نمیدونم کی و کی با کی میجنگه
    سکانس بعدش رفت رو صحنه س.*.س بین دنریس و کال دروگو..

    در این رابطه که دینریس روشهای خودشو تو این زمینه ها داره موافقم ولی این دفعه از این خبرا نیست. چون فکر نکنم بیوه یه کال بتونه با کال دیگه باشه. در هر صورت انقد خوش شانس و بااعتماد به نفسه :scratch: که دوباره اینارم یه جوری میکشه طرف خودش.

      نقل قول

  • روند ترجمه جلد پنجم خیلی کند نیست ؟!
    اگه قرار به ترجمه ماهانه یه فصل باشه ترجمه ۷۰ فصل پنج شیش سالی طول می کشه ها

      نقل قول

  • مارتین به دنریس شانس میده چون گناهکارهای واقعی در وستروس هستن کسایی که خانواده این دختر رو سلاخی کردن و خودشم آواره و حالا خودشون هم مثل گاو افتادن به جون هم و دارن کشور رو نابود میکنن
    همیشه همین طوریه وقتی یک غاصب پادشاهی رو به زور از یکی میگیره یا یک انقلاب مسخره راه میندازه،شاید بتونه مدتی دوم بیاره یک سال دو سال یا شایدم سالها ولی بالاخره اوضاعش از هم میپاشه(حکایت یک سری دزد کثیفی که از یک نفر دزدی میکنند و سر این که سهم کدوم یکی بیشتر باشه باهم دعواشون میشه و دست آخر همدیگه رو میکشن) ماجرای وستروس هم این طوریه و دنریس هم اون ور دنیاست که به لطف این دزد ها زندگی سختی داشته!
    اگر مارتین این نکته را دیده باشه و به خاطر همین طرفدارشه پس واقعا من به کارای مارتین افتخار میکنم

      نقل قول

  • نریمان:
    هیچ وقت از فصل‌های دنی خوشم نمی‌اومد، موقع ویرایش این فصل هم کاملا یادم اومد چرا ازش خوشم نمی‌اومد:D:
    فکر خیالش دربارهٔ داریو ، تکرار بدگویی‌های برادرش به صورت کورکورانه دربارهٔ ند و حتی گوش نکردن استدلال باریستان…
    البته بخشی از اون رو باید به حساب وضعیت و سن کمش گذاشت، ولی اینکه کلا فقط در ذهنش میگذره که ملت به پدرش دیوانه میگفتن، بدون اینکه بخواد کارهاش رو مرور کنه، واقعا زور داره

    طبیعیه واقعا داداش عجیبی که تفکرات یک دختر ۱۵ ساله باعث شده الکی پیام بدی البته من عجیب ترم

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: