این روزا استفاده از عبارت «گروه ترجمه» یه خورده اغراق به حساب میاد! در حالی که مدتیه میشه گفت من و محسن عزیز دونفری داریم کار میکنیم!!
نمیدونم چه بلایی سر گروه اومده، توقع من این بود که بعد از مطرح شدن بحث عواید مالی شاهد شور و انگیزهی بیشتری در دوستان باشم، اما قضیه کاملاً برعکس شده و از برخی دوستان فعال دیروز، این روزها اطلاعی در دست نیست. طوری که دیگه یواش یواش نگران سلامتیشون شدم! از زنده بودن باقی دوستان هم گاه به گاه از طریق کامنتهایی که تو سایت میذارن خبردار میشم. حداقل دیگه نگران سلامتی این دوستان نیستم! شکر خدا!
شرایط طوری شده که دیگه دارم بابت سرنوشت کتاب چهارم نگران میشم، گفتیم آغاز جدی ترجمه کتاب چهارم، اما بذارید روراست باشم باهاتون، هیچ چیزی که شبیه به جدی بودن باشه در این گروه نمیبینم. ترجمه کتاب سوم جز یه فصل و نیم به طور کامل تموم شده، در ترجمه کتاب چهارم هم مدتهاست که هیچ پیشرفتی نداشتیم. تنها نشانههای حیات در اطراف ویرایش فصلها کتاب سوم و توسط من و محسن و گاهی ریگار عزیز مشاهده میشه. جالب اینه که دوستان جدیدی هم که با زحمت از فیلتر تستهای اولیه رد میشن، انگار همون دم در بنزین تموم میکنن!!
اینا گله نیست، مثل همیشه درد دله. من قبلاً هم تنهایی کار کردم، امروز هم تنهایی میتونم کار کنم، فردا هم تنهایی کار خواهم کرد. چقدر و با چه سرعتی و تا کی دیگه نمیدونم.
با فصل کوتاهی از سم در خدمت شما هستیم. خیلی وقت بود که از سم اطلاعی نداشتیم. آخرین بار سم رو پشت دروازهی پای دیوار دیدیم. دروازهای جادویی که فقط برادران شب اجازهی عبور از اون رو داشتن. اون و گیلی و کلدهند درست وقتی به این دروازه رسیدن که برن و همراهانش در آنسوی دیوار به اون رسیده بودند. حالا که برن و گروهش به شمال دیوار و سم و گیلی به جنوب اون قدم گذاشتند، ادامه داستان رو پی میگیریم.
منم دارم نگران این گروه میشم.جدی جدی اینقد اوضاع خرابه؟!
اون ۱ و نیم هم زودتر ترجمه کنین با هم بفرستین دیگه :D:
بازم با تشکر از سرعت عمل بالا.
با قیمت پوشک در چه حالی؟!
علینقل قول
:D:
اونقدری سخت نیست. پوشک ۹هزار تومنی رو میخرم ۶۸۰۰
م.م.استارکنقل قول
واقعا ممنون برای تلاشی که انجام میدید و فصلارو زود به زود منتشر میکنید.
Coldhandsنقل قول
استارک عزیز…در مورد خودم باید بگم که دست روزگار بازی عجیبی در مقابلم گذاشته.شرایط زیاد خوبی ندارم و به همین خاطر چراغم خاموشه.من موندم و یک دنیا سوال….ادامه نمیدم دیگه، ولی بهرحال باید عرض کنم که ترجمه اولین شخصیتی که بهم سپرده شده بود تا پایان کتاب تموم شده و رفتم برای دومی. باشد در آرامش به رستگاری برسیم….
victarionنقل قول
واقعا من انتظار نداشتم این فصل رو اینقدر زود آماده کنید به هر صورت ممنمون
ehsanنقل قول
ی دنیا ممنونم
sara malfoyنقل قول
اون wet and wisdom tlچی شد؟
علینقل قول
دوست عزیز اون هنوز مرحله ویرایشش مونده و بعد از تموم شدن این کتاب برای دانلود گذاشته میشه
Raegar Targeryanنقل قول
خیلی ممنون …
mahnooshنقل قول
نه عزیز ویرایشش هم کردم. کاملا آماده انتشار تو سایته. ولی همون طور که قبلا هم گفتم فصل ۷۷ آخرین فصل تیریون تو کتاب سوم (و البته کتاب چهارم) هست و بعد از اون ما مدت مدیدی تیریون رو نمیبینیم. تا شروع کتاب پنجم. پس باشه همون درست بعد انتشار فصل ۷۷ که میشه حدودا یه هفته دیگه.
barristan selmyنقل قول
سلام
سلام
سلام
من منتظر فایل پی دی اف خوشگل و تمیز کل ۸۰ فصل هستم….
محمد حسین جعفریاننقل قول
یاران را چه شد …(من در راسشون )
L.Mنقل قول
سپاسگزار
ROBB STARKنقل قول
استارک جان سلام
من رو فصل ۸ دارم کار میکنم.
نگرانش نباش.
mehdiنقل قول
محمد عزیز.
هر کمکی که از من بر میاددر خدمتم چه تو ترجمه و یا تو کاره ویراستاری تا اونجایی که بتونم بهتون کمک میکنم.
یه کتاب تو دستمه که تا آخره این هفته تمومه. بعدش تا گرفتن کاره جدید در خدمت شما هستم. برای شروع می خواید فصلهای باقی مانده کتاب سوم رو برام میل کنید تا کاره ویراستش رو انجام بدم. اگه مقبول افتاد که در خدمتتون هستم.
با تشکر
سید محسن صالحی
جن (ایمپ)نقل قول
سلام
خسته نباشید ویژه برای دوستان مترجم و ویراستار دمتون گرم که فصل سموئل رو اینقدر زود دادین بیرون
saraنقل قول
خب واقعا شما دارید برای ترجمه وقت می زارید و تلاش می کنید
ولی وقتی پای پول در میون باد یه چیزای خوبی از بین می ره
من تجربه دارم
می خواستیم یه چیزی بسازیم تا وقتی پولی در میون نبود همه تمام تلاششون رو بی منت می کردند
اما وقتی پول اومد وسط هر کی همون قدر کار میکرد که پول میگرفت
بد دعوا می شد که تو کمتر کار کردی تو کارت راحت تره و از این چیزا
صمیمیت تو گروه از بین رفت
البته کار ما خیلی بزرگتر وپولش خیلی بیشتر بود
لذت کارمون کم شد
ولی باز کارو انجام دادیم
امیدوارم شما بتوانید کارتون رو تا آخر ادامه بدید
چون من ترجمه هاتون رو می خونم. و دوست دارم.
POOYAنقل قول
کلی ممنون
ولی سانسور کلا کار بدیه
سودهنقل قول
خیلی خیلی بدتر از اون نشر توصیف صحنههای به شدت س.کس.یه
م.م.استارکنقل قول
شما برو به جناب مارتین گیر بده که چرا تو کتابش از صحنه های به شدت …. ی استفاده کرده
وظیفه ی مترجم خوبی یا بدی متن نیست بلکه امانت داریه.
بدی یا خوبی برمیگرده به وظایف نویسنده
که ربطی به شما نداره
لننقل قول
من قبل از اینکه تعهد حرفهای به نویسنده کتاب داشته باشم، تعهد اخلاقی نسبت به مخاطب خودم دارم. ضمناً داستان شاه میبخشه است. خود مارتین میگه من درک میکنم در هر کشوری بسته به شرایط فرهنگی اون ممکنه لازم باشه تغییراتی تو کتاب ایجاد بشه. مارتین با سانسور کتابش مشکلی نداره نمیدونم چرا بعضی دوستان با حذف برهی جملات یا حتی کلمات سکسی اینهمه مشکل دارن
م.م.استارکنقل قول
با هر دو عقیده موافقم. هم سانسور بده و هم نشر صحنه های . . . یه جوریه. خواننده وقتی میخونه به راحتی ازشون رد میشه ولی نویسنده تو نوشتنشون یه جورایی مؤذبه. خواننده هم وقتی میبینه سانسور خورده حس کامل نبودن چیزی که داره میخونه بهش دست میده و نسبت به بقیه نوشته بی علاقه میشه. حالا باید چی کار کرد که نه سیخ بسوزه نه کباب؟
۱ . نوشتن انگلیسی اون قسمت سانسور شده در پاورقی. (من خودم به شخصه اینو ترجیح میدم.)
۲ . تغییر اون کلمه و نوشتن یه کلمه فرهنگی تر (!) به جای اون. مثلا نوشتن آلت به جای … . البته این جوری هم کم و بیش سانسور به حساب میاد و بعضی جا هم نمیشه این کار رو کرد چون یا جمله مسخره میشه یا تغییر باید تو کل جمله اعمال شه که سخته.
barristan selmyنقل قول
مارتین با سانسور کتاب مشکل نداره شما کتاب چاپ میکنید؟ انتشارات وینترفل؟ تو نمایشگاه کتاب هم رو نمایی شده؟
نه خیر شما ترجمه میکنید در ضمن مارتین اصلا براش مهم نیست اینهمه خواننده در خارج داره چرا
باید دلش به حال منه ایرانی که اصلا نمیشناسه و براش مهم نیست بسوزه؟
لننقل قول
لن عزیز باید شرایط جامعه هم در نظر بگیری ، خیلی ها هم هستن که با نظر شما در مورد ترجمه کلمات سکسی مخالفن. این بحثی نیست که بخوایید یک طرفه بهش نگاه کنید.
بنظرم سایت وینترفل هم تا جایی که ممکن بوده از سانسور کردن پرهیز کرده .(البته این نظر شخصی منه)
Coldhandsنقل قول
مگه ایناهم سانسور میشه اصن!!!؟ فقط اون قسمتا که دیگه +۲۵میشه سه نقطه میخوره نه اینا!! متن اصلی ببینی متوجه میشی!!
Masoodنقل قول
تا اونجا که من خبر دارم کلمات نیستن که سانسور میشن بلکه صحنه هاست!!
Masoodنقل قول
لن عزیز انقدر گیر نده خود منم از سانسور خوشم نمیاد ولی مترجم های عزیزی که کتاب هارو سانسور میکنن تنها منبعی هستن که ما میتونیم کتاب رو با سانسور های کمتر بخونیم پس زیاد بهشون گیر نده با ساز شون برقص
sara malfoyنقل قول