کلیپ‌ها

سرنخ هایی از تئوری R+L=J در سریال

بدون شک تئوری R+l=j محبوب ترین و رایج ترین تئوری داستان می باشد.تئوری ای که بر این باور است که جان اسنو فرزند ریگار تارگرین و لیانا استارک است.این مقاله را مطالعه کنید.با توجه به سرنخ هایی که در کتاب آمده این تئوری بسیار محتمل به نظر میرسد اما همه ما مارتین رو می شناسیم و ممکنه بازم مارو غافلگیر کنه و والدین جان اسنو، کسان دیگری باشند.در سریال هم سرنخ های زیادی برای تایید این تئوری وجود دارند که میتونین اونا رو در ویدیوی زیر مشاهده کنین:

ویدیو حاوی اسپویل هایی از فصل پنجم و کتاب پنجم می باشد

نظر شما چیه؟آیا بازم مخالف تئوری R+l=j هستین؟

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=8542

درباره نویسنده

نوید لنیستر

نویسنده و مترجم مطالب سایت

۴۰ دیدگاه

  • در یکی از مصاحبه های مارتین ازش پرسیده بودن چقدر از تئوری های موجود در اینترنت درست هست؟ جواب مارتین جالب بود او گفته بود که خیلی کم وقت میکنه به اینترنت سر بزنه ولی از طریق همسرش و دوستانش از مطالب و تئوری ها آگاه میشه. مارتین میگه بیشتر تئوری ها خنده آوره ولی بعضی از اونها به طرز شگفت آوری واقعیت دارن … مصاحبه کننده پرسیده بود تا حالا شده به دلیل واقعی بودن یکی از این تئوری ها و حدس صحیح خواننده ها شما داستان رو عوض کنید. مارتین جواب داده بود به هیچ وجه …

    من به شخصه امیدوارم که این تئوری واقعیت داشته باشه و نقش جان خیلی پررنگ تر از اینها باشه… شاید نغمه یخ و آتش ، ، شاید آزرو آهای دوباره متولد شد و یا پرنس وعده داده شده …

    پی نوشت:
    اون فردی که آخره ویدئو حرف میزنه فکر کنم تئوری پرداز معروف کتابهای نغمه “بلک فیش ” باشه. ایشون یکی از طرفداران کتاب هست که شدیدا طرفدار این تئوری هست ..,

      نقل قول

  • نظر شما چیه؟آیا بازم مخالف تئوری R+l=j هستین؟
    مخالف ؟
    من فقط منتظرم جان اسنو(تارگرین) برگرده و پوست اون پیرمرد فری حاکم دوقلوها رو قلفتی بکنه برای یه بار هم شده همه یه کیف حسابی بکنیم

      نقل قول

  • بیایید تصور کنیم این تئوری درسته ، یعنی فردی که فرمانده نگهبانان شب شده ، خطر واقعی آدرها را بیش از هرکسی درک کرده و در اقدامی انقلابی دشمن دیرینه نگهبانان را برای مبارزه با آدرها به این سوی دیوار آورده ، همزمان استارک و تارگرین هم هست .
    نکته همینجاست ، اگر این درست باشه یعنی او می تواند در هر سه زمینه مدعی باشه ، فرمانده، استارک ، تارگرین .
    سوال جالب اینجاست که دیگران مخصوصا”‌واریس ، از این موضوع مطلع هستند یا نه ، چون درسته که اوبازی بزرگی برای بازگشت تارگرین ها ترتیب داده ، اما این مسلما”‌به خاطر خیرخواهی او نیست ،
    چیزی که این تئوری رو قوی تر می کنه همین تضاد احتمالیه ، حتی دنریس هم کنترل ناپذیره ، و تا اونجایی که من می بینم قرار بود یک دختر زیبا و مدعی تاج و تخت پرورش داده بشه نه یک یاغی خودسر .
    ما باید شاهد شکست واریس باشیم (در واقعیت آدم بدها پیروز می شوند اما اینجا هنوز هم یک رمانه . قاعدتا” باید خیر پیروز بشه نه شر ).
    فکر نمی کنم که دنریس وقتی موضوع ادرها رو بفهمه خودش رو سرگرم تخت آهنین بکنه ، اگر او هم به سمت دیوار بره نقشه های واریس به هم نمی خوره ؟
    اگر هم جان و هم دنریس در شمال باشند خیال لیتل فینگر راحت خواهد بود ؟

    جان اسنو هرکسی که باشه یک سنگ سیاهه که در دریای کتاب می افته و موجش همه چیز رو تحت تاثیر قرار می ده .
    او بدون شک مهمترین شخصیت داستانه ، حتی به عنوان یک حرام زاده

      نقل قول

  • ویدعوی زیبایی بود اما به نظر من مشخصا با طرز تفکر یک کتابخون ادیت شده بود….
    وگرنه سازنده های سریال برخلاف مارتین اصلا روی جزییات این فرضیه مانور ندادن….

      نقل قول

  • تو کتاب نوشته بود ریگار و استاد ایمن با هم درباره پرنسس وعده داده شده نامه نگاری داشتن…موقع مرگ استاد ایمن تو سریال چنبار میگه اگ،اگ…که منظورش همون اگانه…تو سریال یا با هاولند رید یا با برن بالاخره این راز کشف میشه

      نقل قول

  • meiisam:
    تو کتاب نوشته بود ریگار و استاد ایمن با هم درباره پرنسس وعده داده شده نامه نگاری داشتن…موقع مرگ استاد ایمن تو سریال چنبار میگه اگ،اگ…که منظورش همون اگانه…تو سریال یا با هاولند رید یا با برن بالاخره این راز کشف میشه

    اون حرفی که استاد ایمون می زنه ربطی به پیشگویی نداره منظورش برادر خودش پادشاه اگان پنجم هست که استاد ایمون همیشه بهش علاقه مند بوده و اگان پنجم برای این که در سفر هاش شناخته نشه ازاسم مستعار اگ استفاده می کرده ربطی به اگان پسر ریگار نداره

      نقل قول

  • magenta:
    ما باید شاهد شکست واریس باشیم (در واقعیت آدم بدها پیروز می شوند اما اینجا هنوز هم یک رمانه . قاعدتا” باید خیر پیروز بشه نه شر ).

    :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head: :head:

      نقل قول

  • اصلا این طتئوری غلطه کسی که خون واقعی اژدها توی خونشه نمی سوزه جان توی کتاب اول وقتی با اون ادر روبهرو میشه دستش میسوزه و تا چند وقت دستش مصدومه از این ساده تر؟؟؟؟؟ :head: :head: :head: :head: :head:

      نقل قول

  • مسیح:
    اصلا این طتئوری غلطه کسی که خون واقعی اژدها توی خونشه نمی سوزه جان توی کتاب اول وقتی با اون ادر روبهرو میشه دستش میسوزه و تا چند وقت دستش مصدومه از این ساده تر؟؟؟؟؟

    خبو ویسریس هم یه تارگرین بود و دیدیم که چطور سوخت.
    مه تارگرین ها که نسوز نیستن.

      نقل قول

  • pooriamania:
    جان خیلی شبیه عموشه…اینم یه نوع فرضیس دیگه

    اگه این تئوری هم درست باشه در هر صورت عموش میشه داییش ! بچه هم اگه به داییش نره پس به کی بره ! :winksmile:

      نقل قول

  • عزیزم اون حلال زاده است که به دایییش میره
    از شوخی گذشته فکر کنم این نظریه درسته تو کتاب اول یه جایی کتلین راب رو با برادرش ادمور مقایسه می کنه و اونا رو کاملا شبیه به هم می دونه یعنی از نظر مارتین می شه یکی شبیه داییش بشه اخلاق تند جان اصلا شبیه استارک ها نیست بیشتر رفتار دینریس رو تداعی می کنه در حالی که راب کاملا از نظر خلق و خو شبیه پدرشه

      نقل قول

  • ایمپ:
    در یکی از مصاحبه های مارتین ازش پرسیده بودن چقدر از تئوری های موجود در اینترنت درست هست؟ جواب مارتین جالب بود او گفته بود که خیلی کم وقت میکنه به اینترنت سر بزنه ولی از طریق همسرش و دوستانش از مطالب و تئوری ها آگاه میشه. مارتین میگه بیشتر تئوری ها خنده آوره ولی بعضی از اونها به طرز شگفت آوری واقعیت دارن … مصاحبه کننده پرسیده بود تا حالا شده به دلیل واقعی بودن یکی از این تئوری ها و حدس صحیح خواننده ها شما داستان رو عوض کنید. مارتین جواب داده بود به هیچ وجه …

    من به شخصه امیدوارم که این تئوری واقعیت داشته باشه و نقش جان خیلی پررنگ تر از اینها باشه… شاید نغمه یخ و آتش ، ، شاید آزرو آهای دوباره متولد شد و یا پرنس وعده داده شده …

    پی نوشت:
    اون فردی که آخره ویدئو حرف میزنه فکر کنم تئوری پرداز معروف کتابهای نغمه “بلک فیش ” باشه. ایشون یکی از طرفداران کتاب هست که شدیدا طرفدار این تئوری هست ..,

    اون کسی که آخر ویدیو حرف میزنه David Benioff یکی از سازنده های سریاله که داره تعریف میکنه رفته بودیم پیش جرج مارتین که اجازه ی ساخت سریال و بگیریم بعد ۳ ساعت بحث کردن ، جرج بهشون گفته اگر این سوال و جواب بدین میتونین سریال و بسازین ! سوال اینه : مادر جان اسنو کیه ؟
    در این حد جان اسنو کیلیدیه !! :yahoo: :yahoo: :yahoo:

      نقل قول

  • به هرحال در اپیزود دهم فصل شش به صراحت گفته میشه که جان اسنو در واقع جان باراثیون هست که وارث اصلی تاج و تخت وستروسه.
    پیش بینی : ازدواج دنریس تاگرین با جان اسنو (باراثیون) و مقابله با ارتش مردگان

      نقل قول

  • عباس:
    به هرحال در اپیزود دهم فصل شش به صراحت گفته میشه که جان اسنو در واقع جان باراثیون هست که وارث اصلی تاج و تخت وستروسه.
    پیش بینی : ازدواج دنریس تاگرین با جان اسنو (باراثیون) و مقابله با ارتش مردگان

    جان براتیون نه، جان تارگرین.پسر ریگاره نه رابرت.
    خود شبکه هم تاییدش کرده :noo:

      نقل قول

  • ببخشید می خواستم بپرسم این پر زیر مجسمه لیانا بود و سانسا برش داشت نشو نه چیه؟ کسی میدونه؟

      نقل قول

  • سلام یه احتماله اما جورج مارتین قابل پیش بینی نیست امکان داره که بخواد مافکرکنیم جان پسر ریگاره اما اینصور نباشه وپسرهمون نداستارک باشه یاکس دیگه

      نقل قول

  • من که به شخصه به تارگریان بودن جان اسنو اعتقاد دارم و یه جورایی دیگه میشه گفت مطمعنم!

    ولی از سویی با این نظریه کاملا مخالفم..

    و به اون کسانی که نظر رو بر باراتیون بودن جان دونستن حق میدم!

    اخه وقتی نظریهR+L=Jممکن میشه که ما مقدار مشخصی برای R داشته باشیم:||

    ولی ازونجایی رابرت و ریگار حرف اولشون یکیه R بازم یه عدد مجهول باقی میمونه:|||

    ولی چون تو قسمت اخر فصل شیش موقع وارگ کردن برن دیدیم که لیانا به ند گفت به رابرت نگو وگرنه اونو میکشه جواب معما حل شدست!

      نقل قول

  • نگار:
    عزیزم اون حلال زاده است که به دایییش میره
    از شوخی گذشته فکر کنم این نظریه درسته تو کتاب اول یه جایی کتلین راب رو با برادرش ادمور مقایسه می کنه و اونا رو کاملا شبیه به هم می دونه یعنی از نظر مارتین می شه یکی شبیه داییش بشه اخلاق تند جان اصلا شبیه استارک ها نیست بیشتر رفتار دینریس رو تداعی می کنه در حالی که راب کاملا از نظر خلق و خو شبیه پدرشه
    بر طبق این نظریه جان اسنو فرزند لیانا هم هست.پس یه استارکه بنابراین اینقدر تارگارین تارگارین نکنین! ☺ ثانیا سرم رو به در بکوبم یا دیوار؟ ???? راب اون پسره خنگ…

    شکل پدرشه؟؟؟لرد ادارد استارک؟؟؟ ????????

      نقل قول

  • شیبا:

    دوست عزیزم حالا نمی خواد شما انقدر سخت بگیری :D:
    من این نظر رو یک سال پیش دادم زمانی که هنوز مادر جان مشخص نبود و من فکر می کردم ممکنه مادرش لیانا باشه
    هیچ کس منکر استارک بودن جان نشده اگه استارک نبود که وارگ نمی شد اما فکر کنم شما زیادی روی ند استارک حساب کرده باشی ند مرد خوب و شرافتمندی بود اما نتونست از پس سیاست بازی سرسی که ضعیف ترین لنیستر بود بر بیاد با پای خودش پیش سرسی رفت و بهش گفت که از رازش خبر داره کدوم آدم عاقلی همچین کاری می کنه؟ مرگ ۳ تا بچه بی گناه از جنگ وحشتناکی که هنوز در جریانه بدتر بود؟ از نابود شدن خانواده خودش چطور؟ اگه نتونست عواقب کارش رو پیش بینی کنه پس زیاد هم کاردان نبوده مثل راب که اول ریکارد کار استارک رو کشت بعد فهمید توی چه موقعیتی گیر کرده
    مسئله دیگه سن و سال راب و ند هست ما راب رو در ۱۵ سالگی و ند رو در ۳۵ سالگی دیدیم کم تجربگی راب و غروری که به عنوان یک نوجوان داشت تا حد زیادی باعث تصمیمات اشتباهش شد شاید تجربه ند جلوی بعضی از اشتباهاتش رو گرفته باشه

      نقل قول

  • نگار: دوست عزیزم حالا نمی خواد شما انقدر سخت بگیری
    من این نظر رو یک سال پیش دادم زمانی که هنوز مادر جان مشخص نبود و من فکر می کردم ممکنه مادرش لیانا باشه
    هیچ کس منکر استارک بودن جان نشده اگه استارک نبود که وارگ نمی شد اما فکر کنم شما زیادی روی ند استارک حساب کرده باشی ند مرد خوب و شرافتمندی بود اما نتونست از پس سیاست بازی سرسی که ضعیف ترین لنیستر بود بر بیاد با پای خودش پیش سرسی رفت و بهش گفت که از رازش خبر داره کدوم آدم عاقلی همچین کاری می کنه؟ مرگ ۳ تا بچه بی گناه از جنگ وحشتناکی که هنوز در جریانه بدتر بود؟ از نابود شدن خانواده خودش چطور؟ اگه نتونست عواقب کارش رو پیش بینی کنه پس زیاد هم کاردان نبوده مثل راب که اول ریکارد کار استارک رو کشت بعد فهمید توی چه موقعیتی گیر کرده
    مسئله دیگه سن و سال راب و ند هست ما راب رو در ۱۵ سالگی و ند رو در ۳۵ سالگی دیدیم کم تجربگی راب و غروری که به عنوان یک نوجوان داشت تا حد زیادی باعث تصمیمات اشتباهش شد شاید تجربه ند جلوی بعضی از اشتباهاتش رو گرفته باشه

    من فعلا درباره مادرو پدر جان اسنو توکتاب مطمئن نیستم خود مارتینم هیچ حرفی راجعش نزده اما چیزی که مطمئنم اینه که مارتین از اولاش نمیخواسته جان پسر ریگارولیانا باشه وبعدا تغییر ش داده اما راجع شرافت بنظرمن تواین داستان هرکی دنبال شرافته آدم احمقیه استارکها من ازشون خوشم میاد اما آدمای چابلوسین حقیقته بخاطر یه شرافت الکی خودشونو سرزمینشونو به باد دادن وراجع عروسی سرخ واینا خوب توجنگ تمام هدف لردها نابودی دشمنشونه وکاری که با استارک هاکردنم تقصیر خودشونه حالا خاندان فری بی شرفن قبول دارم اما لنیسترا فقط به فکر خاندان ومردمشونن وشرافت اینجا معنایی نداره چه راجع کارشون با تارگرینا چه بااستارک ها یا توی سریال این النا تایرل بود با همکاری پیتر بیلش جافریو کشت وسرسیم نوه ها وپسر اونو کشت پس اینم یه جور تلافیه بااین که ازمرگشون ناراحت شدم وهرچنوهرچندم جافری حیوونه

      نقل قول

  • امیدرضا: من فعلا درباره مادرو پدر جان اسنو توکتاب مطمئن نیستم خود مارتینم هیچ حرفی راجعش نزده اما چیزی که مطمئنم اینه که مارتین از اولاش نمیخواسته جان پسر ریگارولیانا باشه وبعدا تغییر ش داده اما راجع شرافت بنظرمن تواین داستان هرکی دنبال شرافته آدم احمقیه استارکها من ازشون خوشم میاد اما آدمای چابلوسین حقیقته بخاطر یه شرافت الکی خودشونو سرزمینشونو به باد دادن وراجع عروسی سرخ واینا خوبتوجنگ تمام هدف لردها نابودی دشمنشونه وکاری که با استارک هاکردنم تقصیر خودشونه حالا خاندان فری بی شرفن قبول دارم اما لنیسترا فقط به فکر خاندان ومردمشونن وشرافت اینجا معنایی نداره چه راجع کارشون با تارگرینا چه بااستارک ها یا توی سریال این النا تایرل بود با همکاری پیتر بیلش جافریو کشت وسرسیم نوه ها وپسر اونو کشت پس اینم یه جور تلافیه بااین که ازمرگشون ناراحت شدم وهرچنوهرچندم جافری حیوونه

    ویه چیز دیگه راب جنگجوی خوبی بودولی جوان وبی تجربه بود واحمقم بود وخودشو به کشتن داد ولی ند احمق وبی سیاست نبود فقط به دلیل شرافت الکیش همه چیزو نادیده میگرفت مثلا میدونست دنریس یه زمانی برای حکومت رابرت یاحتی خودشون تهدید بزرگی میشد اما بااین حال باقتلش مخالفت میکرد اتفاقا اونم مثل لنیسترا به خرافات باور نداشت وفرق اونا اینجا بود که لنیسترا خطرات رو جدی میگرفتن و کارای لازمو برای جلوگیری از عواقبش انجام میدادن اما استارک ها ترجیح میدادن نادیده بگیرن ویه صفت خوب دیگه لنیسترا هم نسبت به استارک ها این بود که برای کسانی که بهشون خدمت میکردن ارزش قائل بودن اما استارک ها فقط برای لردهای بالا دستشون ارزش قائل بودن وبرای پرچم دارانشون هیچ ارزشی قائل نبودن وبه نظرشون احترام نمیزاشتن وکارای خودشونوبدون مشورت وتوجه دیگران انجام میدادن ودلیل اصلی اینکه برای همه ترجیح به لنیسترا خدمت کنن همین بود مثلا راب سر لرد کاراستارکو براچندتا بچه لنیستری قطع کرد

      نقل قول

  • امیدرضا: ویه چیز دیگه راب جنگجوی خوبی بودولی جوان وبی تجربه بود واحمقم بود وخودشو به کشتن داد ولی ند احمق وبی سیاست نبود فقط به دلیل شرافت الکیش همه چیزو نادیده میگرفت مثلا میدونست دنریس یه زمانی برای حکومت رابرت یاحتی خودشون تهدید بزرگی میشد اما بااین حال باقتلش مخالفت میکرد اتفاقا اونم مثل لنیسترا به خرافات باور نداشت وفرق اونا اینجا بود که لنیسترا خطرات رو جدی میگرفتن و کارایلازمو برای جلوگیری از عواقبش انجام میدادن اما استارک ها ترجیح میدادن نادیده بگیرن ویه صفت خوب دیگه لنیسترا هم نسبت به استارک ها اینبود که برای کسانی که بهشون خدمت میکردن ارزش قائل بودن اما استارک ها فقط برای لردهای بالا دستشون ارزش قائل بودن وبرای پرچم دارانشون هیچ ارزشی قائل نبودن وبه نظرشون احترام نمیزاشتن وکارای خودشونوبدون مشورت وتوجه دیگران انجام میدادنودلیل اصلی اینکه برای همه ترجیحبه لنیسترا خدمت کنن همین بود مثلا راب سر لرد کاراستارکو براچندتا بچه لنیستری قطع کرد

    خب لینستر ها هم ( باشه فقط سرسی و چند تا گمنام دیگه مثل استفورد لینستر و …. ) هم احمق بودن که الان به این وضع مواجه شدند در ضمن استنیس بیشتر از لینستر ها به افراد چه بالا دست چه پایین دست اهمیت داره ب و براشون پاداشی در نظر میگیره میگید نه از داووس و لرد هاش بپرسید البته باید کتاب پنج رو خونده باشید

      نقل قول

  • شروین: خب لینستر ها هم ( باشه فقط سرسی و چند تا گمنام دیگه مثل استفورد لینستر و …. ) هم احمق بودن که الان به این وضع مواجه شدنددر ضمن استنیس بیشتر از لینستر ها به افراد چه بالا دست چه پایین دست اهمیت داره ب و براشون پاداشی در نظر میگیره میگید نه از داووس و لرد هاش بپرسید البته باید کتاب پنج رو خونده باشید

    اون آره قبول دارم تازه استنس بیش از حد بخشنده است

      نقل قول

  • امیدرضا: اون آره قبول دارم تازه استنس بیش از حد بخشنده است

    آره بعد استنیسو ول کردن رفتن به لینستر ها چسبیدن هیچ کدامشان هم راضی نیستند نمیدونم فاز اون بشر ها چی بوده در حالی که ما مورد نداریم کسی از خدمت به استنیس ناراحت باشه غیر از دزد دریایی لیزی که اونم به خاطر پوله که استنیس نداره اگه داشت که همون اول میداد

      نقل قول

  • شروین: آره بعد استنیسو ول کردن رفتن به لینستر ها چسبیدن هیچ کدامشان هم راضی نیستند نمیدونم فاز اون بشر ها چی بودهدر حالی که ما مورد نداریم کسی از خدمت به استنیس ناراحت باشهغیر ازدزد دریایی لیزی که اونم به خاطرپوله که استنیس نداره اگه داشت که همون اول میداد

    استنس نظر من اینه شاید توجنگ با آدرها یا رلور بمیره اما لااقل هرکسی تاجو بدست بیاره فقط دنریس نیاره همینطور تارگرینا

      نقل قول

  • بنظرمن جیمی اگر باخواهرش نبود بهترین آدم میشد یا تیریون اگر کوتوله نمیشد بی نقص ترینا بودن اگر چه من با وجود همینا بیشتر از همه خوشم ازشون میاد وهمینطور جان اسنو اما کم کم دارن محبوبیت جانو با تارگرین کردنش ازبین میبرن

      نقل قول

  • امیدرضا:
    بنظرمن جیمی اگر باخواهرش نبود بهترین آدم میشد یا تیریون اگر کوتوله نمیشد بی نقص ترینا بودن اگر چه من با وجود همینا بیشتر از همه خوشم ازشون میاد وهمینطور جان اسنو اما کم کم دارن محبوبیت جانو با تارگرین کردنش ازبین میبرن

    البته پدرشو اما خودش دورگه است

      نقل قول

  • میون کلامتون بیاید بگم یادمون باشه که تارگرین ها ظالم و استارک ها وحشی و ستمگر بوده اند ،
    لیست بلندبالایی از استارک های خونریز وجود دارد .
    نباید احساس همزاد پنداری با شخصیت های داستان ما را درباره ماهیت پلید لردهای ارشد به اشتباه بیاندازد ،
    اگر ند استارک انسان شریفی بود یا ریگار تاگرین شحصیت خوبی بوده باشد اما در وحشی بودن استارگ ها و ظالم بودن تارگرین ها هیچ تردیدی نیست.
    من معتقدم نوع نگاه نویسنده به حق حاکمیت ، جهت کلی داستان را تعریف می کند ،
    وقتی می بینم جان حرامزاده ، ترییون کوتوله و دنریس یتیم شده اند شخصیت مثبت خاندان خود در میانه حماقت ستمگری و دیوانگی ،
    لاید نویسنده هم همین احساس را داشته که به ما منتثل کرده است ،
    جیمی وقتی دچار یک تغییر روحی شد که از زندگی مغرورانه اشرافی فاصله گرفت ، دست افتخارش را از دست داد و همسفر زی شد که در زشتی نقطه مقابل سرسی است .

    با این تفاسیر بی چهره ها موجه ترین گروه این داستان هستند ، دشمن اول اژدها

      نقل قول

  • magenta:
    میون کلامتون بیاید بگم یادمون باشه که تارگرین ها ظالم و استارک ها وحشی و ستمگر بوده اند ،
    لیست بلندبالایی از استارک های خونریز وجود دارد .
    نباید احساس همزاد پنداری با شخصیت های داستان ما را درباره ماهیت پلید لردهای ارشد به اشتباه بیاندازد ،
    اگر ند استارک انسان شریفی بود یا ریگار تاگرین شحصیت خوبی بوده باشد اما در وحشی بودن استارگ ها و ظالم بودن تارگرین ها هیچ تردیدی نیست.
    من معتقدم نوع نگاه نویسنده به حق حاکمیت ، جهت کلی داستان را تعریف می کند ،
    وقتی می بینم جان حرامزاده ، ترییون کوتوله و دنریس یتیم شده اند شخصیت مثبت خاندان خود در میانه حماقت ستمگری ودیوانگی ،
    لاید نویسنده هم همین احساس را داشته که به ما منتثل کرده است ،
    جیمی وقتی دچار یک تغییر روحی شد که از زندگی مغرورانه اشرافی فاصله گرفت ، دست افتخارش را از دست داد و همسفر زی شد که در زشتی نقطه مقابل سرسی است .

    با این تفاسیر بی چهره ها موجه ترین گروه این داستان هستند ، دشمن اول اژدها

    خب این هیچ شخصیتی خوب وبد نیست درست وشخصیت هایی مثل دنریس وجان وتریون یا همه خوبی وبدی هاشونو دارن وهمه چیز بستگی به دید ما داره و هرکسیم با دید وطرز فکر خودش به یک شخصیت علاقه مند میشه وجیمی جیمی درابتدا شخصیتی مغرور بود اما آدم بدی نبود کارهای بدی رو که کرده هرشخص دیگری درموقعیت اون بود میکرد ونقطه مقابل سرسی نشون داد که اون میتونه کسی دیگری جزسرسی را دوست داشته باشه

      نقل قول

  • نگار: راب کاملا از نظر خلق و خو شبیه پدرشه

    :head: :head: :head: :head: :head: :head:
    جون خودش !چشماتو باز کن ،ادارد استارک و راب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

      نقل قول

  • آقاا الان نسبت کالیسی با جان اسنو چی میشه؟؟؟
    کالیسی عمه ی جان اسنو میشه؟؟؟

      نقل قول

  • من که یکی از فانتزیام اینه که جان اسنو با کالیسی مزدوج شن :D: :D: :D:
    بعدم این که برادر فلجشم بشه لرد شمال
    اها یکی ددیگه از فانتزیام اینه که همون برادر فلجه و کالیسی و کوتوله هر سه تا زمان حمله ی مردگان سوار اژدهاها بشن و همه ی واکرا رو بترکونن
    :D: :D: :D: :D:

      نقل قول

  • magenta:
    میون کلامتون بیاید بگم یادمون باشه که تارگرین ها ظالم و استارک ها وحشی و ستمگر بوده اند ،
    لیست بلندبالایی از استارک های خونریز وجود دارد .
    نباید احساس همزاد پنداری با شخصیت های داستان ما را درباره ماهیت پلید لردهای ارشد به اشتباه بیاندازد ،
    اگر ند استارک انسان شریفی بود یا ریگار تاگرین شحصیت خوبی بوده باشد اما در وحشی بودن استارگ ها و ظالم بودن تارگرین ها هیچ تردیدی نیست.
    من معتقدم نوع نگاه نویسنده به حق حاکمیت ، جهت کلی داستان را تعریف می کند ،
    وقتی می بینم جان حرامزاده ، ترییون کوتوله و دنریس یتیم شده اند شخصیت مثبت خاندان خود در میانه حماقت ستمگری ودیوانگی ،
    لاید نویسنده هم همین احساس را داشته که به ما منتثل کرده است ،
    جیمی وقتی دچار یک تغییر روحی شد که از زندگی مغرورانه اشرافی فاصله گرفت ، دست افتخارش را از دست داد و همسفر زی شد که در زشتی نقطه مقابل سرسی است .

    با این تفاسیر بی چهره ها موجه ترین گروه این داستان هستند ، دشمن اول اژدها

    اگه استارکها وحشی هستند پس سرسی هم پاکدامنترین و مهربونترین زن وستروسه. :D: :D: :D: :D: :D:
    آدم بعضی کامنتها رو میبینه فقط باید سرش رو بکوبه به دیوار :head: :head: :head: :head: :head:
    خوبه که همه وستروس وامداره استارکها هستند. اگه استارکها تو شمال نبودند که حتی قبل از وایت واکرها و آدرها، اقوام آزاد اونور دیوار تا حالا اومده بودن و کل وستروس رو گرفته بودند. اونوقت دیگه هیچ جایی برای فتحشه بازی های سرسی نبود.

      نقل قول

  • نوید لنیستر: خبو ویسریس هم یه تارگرین بود و دیدیم که چطور سوخت.
    مه تارگرین ها که نسوز نیستن.

    ویسیروسو ترکیبی سوزوندن از اون راهم مجرای های تنفسیش به فنا رفت نابغه

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: