پس از حدود یک سال صبر و انتظار برای آغاز شدن فصل ۵ سریال فوق العاده شبکه HBO دیروز بود که قسمت اول آن با نام “جنگ های آینده” به صورت رسمی منتشر شد و به این انتظار طولانی پایان داد. قسمتی که بسیار خاص و جذاب بود و دقیقا همان شکل و شمایل همیشگی این سریال را در خود داشت و به علاوه نمودهای تازه ای از هنر سازندگان اثر را نیز به ارمغان آورد. قسمت دقیقا حول و حوالی نامی که داشت می چرخید و به زیبایی هر چه تمامتر آن چیزی که میخواست را به مخاطبش ارائه می داد. شاید بتوان گفت که به مانند همیشه در قسمت اول اتفاق ویژه و عجیبی روی نداد( آن تک اتفاق خاص پایانى را فاکتور بگیرید چرا که از قبلتر برایش زمینه چینی هایى شده بود و خیلی هم دور از انتظار نبود) که بیننده را بر سر جایگاه خود میخکوب کند اما دقیقا به مانند همیشه یک زمینه چینی بسیار عالی را برای آینده و به قول سازندگان “جنگ های آینده” به انجام رساند.
سریال در قسمت افتتاحیه خود دقیقا مسیرى را پى گرفت که قسمت آغازین فصل های قبل طى کرده بودند. شاید یکی از مهمترین دلایل این امر آن بود که قسمت اول از سخت ترین قسمت ها براى ساخت به شمار مى رود و باید به تشنگى بیننده پایان دهد و صد البته باید جایگاه اصلى هر کاراکتر اصلى را در این فصل نمایان کند. اما اینگونه که مشخص است سازندگان از پس ساخت این قسمت نیز به بهترین شکل ممکن برآمده اند.
“این متن شامل بخش هایى است که داستان قسمت ١ فصل ۵ را اسپویل می کند.”
این قسمت از بخش های مختلفی تشکیل شده بود و به جای جای وستروس و حتی ایسوس سر زد تا جایگاه شخصیت هایمان را در این دنیا و در این زمان به نمایش گذارد.برین و خدمتکارش که داستان خودشان را دارند و سانسا و بیلیش که کم کم دارند فاز جدی داستان خود را آغاز می کنند و تیریون که به خوبی خط داستانی این فصلش نمایان شد و مارجری و سرسی که مشخص نیست ادامه داستانشان به کجا می رود و صد البته دنریس تارگرین که هم اکنون با آمدن تیریون و مشکلاتی که برای حکومتش پیدا شده احتمالا داستانی بسیار جذاب را در فصل ۵ خواهد داشت و استنیس که بالاخره حرکتش به سوی یک داستان خاص و عظیم را آغاز کرد و با جدیتی که از خود نشان داد به همه فهماند که دیگر حقیقتا قصد حرکت به سوی تخت آهنین را دارد.
تمام سلسله اتفاقات این قسمت به خوبی هر چه تمامتر نشان می داد که در این فصل جنگ های بزرگی را خواهیم دید. استنیس که در اولین مرحله به دنبال بازپس گیری وینترفل از خاندان پست بولتون است. بدون شک با وضعیت پیش آمده درون دربار و مرگ تایوین لنیستر بدون شک جدال های بسیار بزرگی را درون “قدمگاه پادشاه” خواهیم دید و به احتمال بسیار نیز دو سر این دعوا مارجری و سرسی خواهند بود. از طرفی دیگر با رفتن تیریون به سمت “میرین” جدا از این که بدون شک یکی از جذابترین رویارویی های سریال را خواهیم دید به احتمال بسیار کم کم فضای داستانی دنریس رو به آغاز حمله برای تصاحب پادشاهی خواهد رفت.
جدا از این سخنان این قسمت پر از جلوه های تازه و خاص از سازندگان بود. یکی از اصلیترین این جذابیت ها نماهای تازه و جذاب و بی نظیری بود که تا به امروز نیز بسیار از آن ها در سریال دیده بودیم اما این که همواره فضاهای فیلمبرداری سریال بیشتر می شوند باعث می شود که مکان هایی که کاراکترها در آن ها قدم می گذارند هرگز بیش از حد برای بیننده تکراری نشوند و همواره مکان های تازه ای در این سریال برای دیدن وجود دارد. یکی دیگر از جلوه های هنر سازندگان در این قسمت که بر خلاف گزینه قبلی مانندش را در هیچ یک از قسمت های دیگر ندیده بودیم چیزی نبود جز آن فلش بک ابتدایی قسمت که کاری بود تازه و متفاوت از سازندگان سریال که وقتی به سرسی حالای داستان ما متصل شد به خوبی جلوه های تازه ای را از این زن خاص و عجیب برایمان به نمایش گذاشت. زنی که هم اکنون و پس از مرگ تایوین دیگر نمی توان وی را به مانند همیشه فهمید و درک کرد و هم اکنون در حالتی قرار دارد که به جرئت تا به امروز مثل آن را ندیده بودیم.سرسی با آن ذهن پریشان را چه کسی می تواند آرام کند؟ حال باید دید که زین پس نیز بازهم به مانند این فلش بک هارا خواهیم دید یا خیر. اما هنر اصلی سازندگان در این فصل را ربط می دهم به این ریتم تند و جذاب که این همه شخصیت را با هم رو به جلو پیش می ببرد بی آن که از تکه ای سرسری بگذرد اما این موضوع بود که باعث شد خبری از بعضی از شخصیت ها به گوشمان نرسد که مهمترین آن ها نیز بدون شک “اریا استارک” است که به عقیده بسیاری در این فصل به جذابترین بخش داستان خود می رسد و یکی از داستان های اصلی و خاص این فصل را پیش می برد.
سانسا استارک را نباید در این فصل فراموش کنیم. به شخصه همواره از داستان وی تا بدین جای داستان متنفر بودم و احساس می کردم که بود و نبودش اصلا برایم اهمیت خاصی ندارد اما حالا که استارک ها فقط در چهارجبهه می جنگند(که احتمالا در این فصل به دلیل نبود برن فقط ۳ تا از آن ها را خواهیم دید) قضیه فرق کرده است. جدا از این ها این شخصیت تازه سانسا را بسیار بیشتر از گذشته می پسندم و هم اکنون می توانم او را از شخصیت های اصلی داستان(که برایم اهمیت دارند) به شمار آورم. چند دقیقه نمایش او در کنار لرد بیلیش در این قسمت نیز رسما مهری بود برای این حرفم که داستان این شخصیت دارد رو به جذابیت بیشتر حرکت می کند.
تیریون را همواره به این دلیل دوست داریم که شخصیتی کاملا قابل باور است. یعنی رفتارهایش حقیقی است و هرگز از محیط پیرامون شخصیت خود خارج نمی شود. دریا و قتل هم وی را عوض نمی کند و هم اکنون که در پنتوس هست نیز هنوز همان شخصیت خاص را دارد و نباید فراموش کنیم که اگر واریس نبود وی هرگز به این خط داستانی جذاب نمی رسید. واریس با آن طرز تفکر های خودش هم اکنون خاص و دوست داشتنی تر از گذشته به نظر می رسد، شاید یکی از دلایل اصلی این امر این باشد که یکی از محبوبترین شخصیت ها را نجات داده است اما بدون شک ثبات شخصیتی وی نیز به خوبی به این امر کمک کرده است.
یکی از نکات دیگر خوب داستان نیز در این است که از هر دو طرف برای ورود تیریون زمینه چینی صورت گرفته است. جدا از این که تیریون و واریس تصمیم به حرکت به سوی “میرین” دارند، از آن طرف هم دنریس درگیر انواع دسیسه ها و دشمنی ها و مشکلات حکومتی است و پس از آن همه چیزی که این شخصیت با سلامت از آن گذشت سریال به خوبی هم اکنون مشکلات وی در اداره حکومت را نشان می دهد و او را نیازمند یک مشاور خوب نشان می دهد و شاید حالا وی کمی از راندن سرجورا(که مدتی است خبری از وی نداریم) پیشمان باشد. نشان دادن این ۲ اتفاق به صورت موازی به خوبی هر چه تمامتر خط داستان را معقول و درست نشان می دهد و آن را قابل درک می کند. وگرنه در صورتی که هیچ نیازی از سوی دنریس نباشد چرا باید به یک لنیستر اجازه ورود به قصرش را دهد؟!
جان اسنو نیز در کنار پادشاه استنیس ایستاده است. درست است که تمام کارهایش را درست نمی داند اما به راستی وی را دقیقا به همان شکلی که منس گفت، بهتر از تمام پادشاه هایی می داند که در این ۱۰۰ سال بر وستروس حکومت کرده اند. پر رنگتر شدن نام وینترفل نیز شاید برایمان خوشایند باشد، دلمان برای آن قلعه که روزی خانه بهترین شخصیت های داستان بود و هم اکنون جایگاه انسان هایی پست و خودخواه است بیش از پیش تنگ شده و دلمان یک بلای حسابی می خواهد که بر سر روس بولتون و خاندانش نازل شود و چه بلایی بهتر از استنیس و جان اسنو!
اما نمی خواهم از یک شخصیت بگذرم. کسی که در ابتدا آن را نمی شناختیم، بعد دشمن شد، بعد تبدیل به یک مرد جذاب و در آخر تبدیل به یکی از آن دوست داشتنی ها و بازهم بازی تاج و تخت…. وقتی که او را دوست داشتیم از ما گرفت…. اما خب حقیقتش همه این ها آنقدر زود گذشت که وقتی که باید به شخصیت منس برای درک بیشتر توسط بیننده داده نشد.
جیمی لنیستر با این که حضور پر رنگی در این فصل نداشت اما به خوبی هر چه تمامتر نشان داد که آشفته تر از تمام لحظاتی است که تا به امروز بوده و اصلا مشخص نیست که در آینده در کدام بخش داستان قدم برخواهد داشت.
اپیزود افتتاحیه فصل پنجم سریال GAME OF THRONES به عقیده من دقیقا همان چیزی بود که باید می بود. با ریتم همیشگی اش داستان این فصل را به شکلی جذاب برایمان نمایان کرد. جایگاه شخصیت ها را نشانمان داد. صحنه هایی جذاب را به نمایش گذاشت و یک اتفاق تلخ که در قسمت یک بعید بود را نیز به جلوه تصویر در آورد. حرکت تیریون به سمت دنریس، آشگفتی های ذهن سرسی و داستان نامعلوم سانسا و استنیس که در آن سو حرکت خود را آغاز می کند همه و همه نوید جنگی را می دهد بی پایان… و ۹ قسمت جذاب دیگر… همه این ها هیجانمان را برای این فصل چندبرابر کرده اند بماند که هنوز خبری از آریا هم نشنیده ایم….
نظر شما در رابطه با این قسمت چه بود؟ از آن راضی بودید یا خیر؟
داداش چهار قسمت پخش شد هااا
کلا اسپیول های خیلی خفنی هم داشت….
کتاب رو واسمون کوفت کرد
حیف کتاب رو نخوندیمه تا اخر وگرنه میدونستیم چقدر داستان رو تغییر دادنه
ولی معلوم شد سازنده ها کاری به کتاب خون ها ندارن
فقط یه سوال اسپیولی
میگم این باریستان(حالا هر چی) همون که پیش کالیسی ه اخر اپیزود چهار مرد دیگه؟؟
توی کتاب کی ریق رحمت رو سر میکشه؟
و اینکه چقدر داستان جیمی تا اپپزود چهار به حقیقت نزدیکه؟
Aceنقل قول
مثه اینکه قصد دارن به طور کلی خط داستان سزیالو از کتاب جدا کنن چند مورد تو این قسمت وجود داشت . قسمت اولو دیدم ولی شاید قسمتای بعدو نبینم تا وقی کتاب ۴ و ۵ تموم شه . به نظرم جذابیت کتاب خیلی بیشتره
محمدنقل قول
تا اخر کتاب پنجم که زندس. توی کتاب ششم هم فصل داره ولی هنوز وقت خوندنشو پیدا نکردم. سرانجام جیمی هم توی کتاب نامعلومه
Tyrionنقل قول
سلام دوست عزیز
من نوشته شما رو نخوندم کامل چون کتاب رو دنبال نمی کنم اما در رابطه با حرفتون که ۴ قسمت اومده باید بگم که این نقدهای کوتاه رو به صورت هفتگی هر سه شنبه برای همون قسمت می نویسم… قسمت ۲ تا ۴ هم کیفیت فعلیشون واقعا پایینتر از ریلیز های اصلی هست پس ارزش صبر کردن برای دیدن با ریلیز رسمی که هر دوشنبه میاد رو داره….
Lord MHJ Starkنقل قول
درسته که ارزش صبر کردن رو داره
باز هم درسته که از اول هم قرار نبود سریال عین کتاب بشه
بازهم درسته که تفاوت این دو جذابیت هایی هم داره باعث می شه آنچیزی رو که قبلا” خوانده ایم دوباره نبینیم .
و بازهم درسته که من اون سه قسمت دیگه رو ندیدم اما یه جوانمرد که ۴ قسمت رو دیده پیدا بشه و بگه قضیه رمسی بولتون چیه !
magentaنقل قول
من تا الان ۱۱ فصل از کتاب پنجم را خوندم و مشخص شد لنیسترها یک دختری را بجای اریا به رمزی بولتون قالب کردند. حالا توی سریال خود سانسا داره با رمزی ازدواج میکنه!!!!!. میخاستم از کسانیکه که کتاب را میخوانند این سوالو بپرسم که سانسا در نهایت چطوری وبه چه علت قدم به وینترفل میزاره؟ ایا بازهم لیتل فینگر نقش داره؟ حالا درسته که سریال خیلی سریع و بدون فوت وقت سانسا را به قلعه وینترقل رسونده ولی معلومه که در کتاب هم بلاخره سانسا به شمال میاد بخاطر همینه که مارتین با این شیوه امدن سانسا به شمال با سازندگان سریال مشکلی نداشته است.
maryamنقل قول
تا انتهای کتاب پنجم سانسا به وینترفل نمیرسه و کلا قراره با شخص دیگه ای ازدواج کنه.
Tyrionنقل قول
تیریون تا اخر کتاب پنج با دنریس روبرومیشه؟
پریسانقل قول
دوستان خواهشا در اینجا که درباره ی اپیزود اوله تا اپیزود ۴ رو اسپویل نکنید یا اگر نمیتونید تعریف نکنید تو تگ اسپویلر بزارید
من الان فقط قسمت اول رو دیدم اومدم اینجا تو نظرات میبینم بعضی دوستان مثل خانم مریم دارن اسپویل میکنن حالا من نمیدونم واقعا همچین اتفاقی افتاده یا حدس و گمان خودشونه ولی خواهشا از اسپویلر استفاده کنید.
valar morghulisنقل قول
واقعا از وینترفل دور بودن سخته….
سلامی دوباره به همه! :)
با دیدن این پست احساس کردم باید به یه سری از سوالات وپاسخ بدم و نکاتی رو بگم که خیلی مهمه:
اول از همه بگم که سیاست تهیهکننده های سریال طوریه که اصلا با کتاب کار ندارن و راه خودشون رو میرن اما در انتهابه حوادث اصلی برای شخصیتهای مهم وفادار میمونن….اطلاعاتی که میخوام بدم در مورد ۴ قسمت اوله و تلاش میکنم هیچ اسپویلی توش نباشه….باید بگم که کسایی که کتاب رو نخوندن اصلا نگران نباشن چون توی این ۴ قسمت شایدفقط ۲۰درصدش به کتاب شبیه هست و بقیهش ساخته ذهن نویسندههاس!!حتی فردی که در آخر قسمت یک فصل پنج به آتش کشیده میشه و میمیره در کتاب زندهس و داستان طولانی و حساسی داره و به دستور جان اسنو راهی معموریتی خاص میشهبریستان سلمی همونطور که دوستمون گفتن اون اتفاق براش توی قسمت ۴ نمیوفته و داستان طولانیای داره…داستان جیمی و برین اصلا با چیزی که نمایش داده شد شبیه نیست و ۱۸۰ درجه تفاوت داره…در مورد جیمی خیالتون تخت داستانش اون مدلی نیست ….جالبه بدونین که سریال قصد داشت دورن رو به کلی حذف کنه اما محبوبیت شدیدی که ابرین مارتل در سریال پیدا کرد باعث شد تا نظر نویسندهها عوض بشه پس دلیل ورود اون شخصیتخاص به دورن رو میتونید راحت حدس بزنید….مگنتای عزیز توی کتاب ۵ به درخواست روس بولتون و موافقت پادشاه تامن اسم رمزی اسنو به رمزی بولتون تغییر پیدا میکنه و توی قسمت آخر فصل چهار هم بود اما در مورد اتفاقات فصل ۵ نظری ندارم جز اینکه رمزی همینه دقیقا:)….مریم خانم سانسا اصلا اون طرفی نمیره و داستان بیلیش و سانسا توی سریال براساس کتاب نیست،نقشه اصلی بیلیش خیلی بزرگتره و اصلا کاری با شمال نداره و تمام تمرکزش روی ایری و ویل هست و کلی اونجا کار داره…پس داستان سانساو بیلیش هم ساخته ذهن نویسندههاس و راحت از این قسمت که در کتاب نیست لذت ببرید….و در آخر برای پریسا خانم باید بگم خیر
اما اونایی که داستانشون تقریبا عین کتابه….خب جان اسنو توی این چهار قسمت نزدیکترین داستان به کتاب رو داشت اما باز هم تفاوتهای خاصی وجود داشت(مثل اسپویلی که بالا گفتم)آریا شاید۷۰درصد شبیه کتابه و مثلااون سوپرایزی که در سریال دیدم در کتاب برای آریااتفاق نمیوفته اما بازم به کتاب خیلی نزدیکه…دنریس و تیریون هم داستانهاشون به کتاب هنوز وفاداره و شباهتهای زیادی با کتاب دارن و تفاوتهاشون قابلچشمپوشیه…در کل باید بگم که نگرش نویسندهها اینه:داسنان ۵شخصیت اصلی و محبوب(برن،تیریون،دنریس،آریا و جان)کاملا وفادارانه جلو میره وداستان شخصیتهای فرعی دیگه بنابر نوع حساسیتها،پیشبرد راحتتر داستان یا ایجاد تعادل در بودجه مالی،حذف یاتغییر داده میشن……..امیدوارم بهتون کمک کرده باشم….فعلا….
Raegar Targeryanنقل قول
عاشق لرد بیلیشم
بازی فوق العاده یان گلن و صدای خاصش…
من فعلا تا اپیزود سه دیدم این فصل سریالش از همیشه جذاب تره چون بالاخره داستان ها دارن به هم میرسن
فقط یه سوال از دوستان کتابخون
تو کتاب چه اتفاقی واسه تئون افتاده؟راستی از گندری(همون حروم زاده شاه که با آریا رفیق شده بود) نمیشه؟
تئون تو سریال دیوونه شده ولی اینجوری که دوربین نشونش میده هی معلومه یه کرمی میریزه…
اسپویل کنین :D:
siavashنقل قول
واو چه جالب شما هم بعد از مدت ها امدی به وینترفل یه کامنت گذاشتی خیلی جالب بود ریگار جان نمیتونی برگردی مثل قبل به استارک کمک کنی اگه مشغله هات زیاده و نمی تونی تو ترجمه کتاب کمک کنی حداقل تو بخش اخبار و مقاله و این جور چیز ها قدیم ها پست های جالبی می زاشتی
ssنقل قول
حق با شماست من از حضور شما عذرخواهی میکنم چون دفعه اول بود که اینجا نظر میدادم فراموش کردم متن را اسپویل کنم.
maryamنقل قول
ممنون از پاسختون
maryamنقل قول
میشه یکی بگه چرا برن استارک و هودور توی این فصل نیستن ؟
Hosseinنقل قول
برن توی این فصل نیست چون داستانش از بقیه ی شخصیت ها خیلی خیلی جلوتره .
ArI@Nنقل قول
کلا” لعنت به کسانی که انتشار پیش از موعد و قبل از تاریخ رسمی پخش سریال چهار قسمت فصل پنجم رو منتشر کردن و خوندن کتاب رو زهرمارمون کردن
رخدادنقل قول
دوست عزیز اون ۴ قسمت برای چند تا منتقد ارسال شده بودن که چندتا هکر تونستن ازشون بدزدن و این ۴ قسمت با کیفیت بسیار پایین تر از ریلیز های اصلی که هر دوشنبه صبح میاد منتشر شد. حالا اگر یک نفر دوست داره میره می بینه و یه نفر اگر نمیخواد خب سمتش نمیره و صبر می کنه به صورت هفتگی سریال منتشر شه(مثل خودم)… شما هم اگر نمیخوای برات اسپویل شه خب نبین اینارو… واگر توی جایی اسپویل کردن ازشون نخون…
موفق باشی
Lord MHJ Starkنقل قول
یه انتقاد داشتم یه فکری به حال کتاب دنیای نغمه بکنین سرعت انتشارش خییییییییلی پایینه اگه کمبود نیرو دارین براش با یه سایت دیگه مذاکره کنین دوران اژدها گود لایف و .. که به صورت مشترک ترجمه بشه من دوست دارم وقتی تموم شد همه شو یه جا بخرم اما با این سرعت نوه ها ونتیجه هام باید بخرن کتابو
ggsdنقل قول
با نظرت موافقم.
من کتاب و سریال رو با هم دنبال میکنم ولی از اواسط فصل اول سریال به بعد کتاب رو به یه دیدگاه میخوندم و سریال رو با یه دیدگاه دیگه تماشا میکردم و هزگونه ارتباط کامل رو بین این دوتا واسه خودم منتفی کردم و سریال رو فقط یه نوع برداشت آزاد از کتاب با اجازه نویسنده قلمداد کردم ولی باز هم اقدام هکرها عملی غیر فرهنگی است .
رخدادنقل قول
سلام . حق با شماست. سرعت انتشارش واقعا پایینه. قبول دارم و مقصر منم. چند تا دلیل داشته اینکه اینقدر سرعت پایین بوده. یک اینکه مترجمش که یه ذره کمک میکرد کنار رفت و یه بدقولی هم کرد و یه مدت کار عقب افتاد. دو اینکه من وسط امتحانات میانترمم هستم و یه ذره سرم شلوغه. سه اینکه در کتاب اصلی هم اینقدر اسامی مکان ها شخصیت ها زیاده که آدم گیج میشه. دنیا حتی از کتاب اصلی بدتره. پره از مکان هایی که تا قبل از انتشار کتابش یک بار هم اسمشون نیومده بود. پره از مکان های تازه و شخصیت های جدید. یه عالمه چیزای عجیب غریب توشه. توی ترجمش من مجبورم بار ها و بارها به ویکی انگلیسیش مراجعه کنم. ببینم نسب کی به کی میرسه. ببینم چرا به فلانی چنین لقبی دادن. ببینم فلان مکان چرا چنین اسمی داره. خیلی ریزه کاری های خاصی داره. انصافا من هم نمیخوام همینجوری چرت پرت ترجمه کنم فشارش به استارک وارد بشه. البته اینها به کنار البته اینا توجیهی واسه دیرکردش نیست. فصل جدید حتما تا چند روز دیگه من تحویل استارک میدمشو چون ویراستارشم خودمم احتمالا همون روز هم منتشر بشه.
ولی برای بخش های بعدی یه بارم گفتم میتونید حد اکثر هر دوهفته و اگه بشه در حد ۸-۹ روز منتظر باشید. ما تا قبل از این هیچوقت نگفته بودیم که چجوری ارائه میدیمش ولی از این به بعد سعی میکنم روی روال ارائه بدم. از شما و استارک هم عذر میخوام بابت تاخیر. امیدوارم جبران کنم.
کسرانقل قول
خب اخه حرف من اینه که یه کتاب پونصد صفحه ای رو نباید یک نفر ترجمه کنه کم کمش باید چهار تا پنج نفر روش کار کنن چون اگه فقط یک نفر باشه اگه مشغله داشته باشه کلا کار تعطیل میشه اگه چند نفر باشن بهتره اگه حالا سایت وینترفل به جز شما نیروی دیگه ای برای این کتاب نداره حداقل یه صحبتی با سایت های دیگه بکنه شاید فرجی شد به هر حال اقای مافی ها ادم شناخته شده ای هستن و قطعا سایت های دیگه روشو زمین نمیندازن
ggsdنقل قول
آقای مرادی که مترجم اصلی این کتاب هستند به من ایمیلی زدند و اظهار دلخوری کردند و توضیح دادند که در ایمیلی قبلا زده گفته بودند که یه مدت به دلیل مشغله نمیتونن به کار برسن. ( که البته این ایمیل به من نرسید. )
من همینجا از ایشون بابت اینکه ایشون رو «بدقول» خطاب کردم عذر میخوام.
امیدوارم با زحمات ایشون بتونیم باقی این کتاب رو سریعتر ارائه بدیم.
کسرانقل قول
دوست عزیز نفست از جای گرم بلند میشه. این وسط چتا مشکل وجود داره:
**ما برای کتاب اصلی هم اینقدر نیروی همزمان نداریم که روش کار کنن، چه برسه به ۵-۶ نفر!
**ما بارها برای نیروی جدید درخواست کمک دادیم. خیلی ها اعلام آمادگی کردن. اما یا وقتی فایل تست رو دریافت کردن بیخیال شدن، یا وقتی ترجمه فایل تست رو فرستادن ما اونا رو مناسب تشخیص ندادیم. اون معدودی هم که ما پسندیدیم، یک فصل و یا کمتر از یک فصل بیشتر دووم نیاوردن. در ۶ ماه گذشته فقط ۲-۳ نفر به گروه اضافه شدن و در عوض همون ها هم ۲-۳ نفر دیگه جا زدن.
**ایده خوبیه که از سایتهای دیگه کمک بگیریم، اما در عمل شدنی نیست. مهم نیست چقدر سواد و تجربه داشته باشی، اگه اهل دنیای نغمه نباشی از پس این کار برنمیایی. من از کسانی تست گرفتم که مدرک تافل و آیلتس داشتن و تدریس میکردن، اما از پس این کار برنیومدن، چون با دنیای نغمه آشنایی نداشتن. ما نمیتونیم از مترجمهای حتی خوب سایتهای دیگه استفاده کنیم. چون نغمهای نیستن و کتابهای قبلی رو نخوندن.
**باور بفرمایید که ترجمه این کتاب کار آسونی نیست، طبق زمانبندی کار کردن از اون هم آسونتر نیست!! (یعنی سختتره) البته کمهمتی برخی دوستان باسواد هم مزید بر علت شده.
___________
در هر حال تا وقتی کسرا بالاسر این کتابه و حالا که قراره کیوان مرادی هم کمکش کنه، خیالتون از بابت انتشار (به امید خدا) منظم کتاب دنیای نغمه یخ و آتش راحت باشه.
م.م.استارکنقل قول
همینجا خودم به شخصه اعلام و اعتراف میکنم که یکی از اون نفراتی که جا زد,من بودم! :D:
م من این تریبون رو مناسب دونستم که ازت یه معذرت خواهی بزرگ داشته باشم استارک جان.
درگیر بعضی مسائل شدم که بازگو کردنش سودی نداره و توجیه حساب میشه
خلاصه حلال کن دیگه,دوست نداشتم اینطوری بشه…
تایویننقل قول
من کاری به داستان سریال ندارم به نظرم جالبترین اتفاق لو رفتن یه جای ۴ قسمت اولش بود.البته من جلوی وسوسه رو گرفتم فقط همون قسمت اول رو دانلود کردم.دزدیدن این سریال نشون میده که چقدربرای مخاطبانش مهمه که دست به همچین کاری زدن امیدوارم شبکه hbo به این خاطر تصمیم به کنسل کردن این سریال نگیره
هنگامه مدیرینقل قول
حالا که یکی از دوستان یه انتقاد کرد و یکی دیگه اعتراف من هم یه انتقاد داشتم این کلمه ی نبرد ناین پنی کینگز که خیلی قشنگ تر و با مسما تر از جنگ پادشاهان پنی هستش البته قبول دارم این جور مسائل بستگی به سلیقه مترجم داره اما از نظر من زیبایی معادل سازی نبرد ناین پنی کینگز خیلی بیشتره چون همه می دونن کینگ به معنی پادشاه هستش و لازم نیست ترجمه بشه اگر صلاح دونستید اصلاح کنید
great tom hanksنقل قول
@هنگامه مدیری
بعید می دونم چنین تصمیمی بگیره…. به خاطر این که قسمت ۱ با این که ۴ قسمت اول لو رفته با داشتن ۸ میلیون بیننده همزمان همه رکورد های قبلی رو شکست….
Lord MHJ Starkنقل قول
ترجمه کجا رو خوندی؟!
ما نگفتیم پادشاهان پنی. گفتیم نبرد پادشاهان ناین پنی. اینا خیلی باهم فرق دارن. ما یه روالی رو در ترجمه اینها پیش گرفتیم که الان دیگه برای تغییرش خیلی دیره.
م.م.استارکنقل قول
منظورم همون پادشاهان ناین پنی بود اون ناین رو فراموش کردم بنویسم اما خب از نظر من نبرد ناین پنی کینگز قشنگ تره حرف نون حالت شبیه به ارایه ادبی نغمه حروف داره البته همون طور که گفتم این بستگی به سلیقه مترجم داره
great tom hanksنقل قول
سلام استارک جان
شرمنده کتاب ۴ رو درست نداشتم.چند فصلش رو که خوندم به دلم ننشست .الآنم ترجمه خود شما رو دارم میخونم نه زبون اصلیشو.این نظر شخصی خودمه به نظرم ارزش وقت گذاشتن برای ترجمه اصطلاحاتشو نداره.حالا فردا فایل تست ترجمه شده رو برات میفرستم برای کتاب ۵٫شرمنده چیزی که به دلم نباشه نمیتونم انجام بدم.
بازم شرمنده.
S-BAR
S_BARنقل قول
خب بله قسمت عمده به سلیقه مربوط میشه. اما من یه عقیدهای در ترجمه دارم. معتقدم حتی اگه خواننده معنای کلمه انگلیسی رو هم بدونه، موقع خوندن عادی مفهوم اون کلمه در ذهنش تداعی نمیشه. یه مثال خیلی روشن کلمه Other هستش.
همه ما میدونیم آدر یعنی دیگر یا دیگری. اما موقع خوندن متن برای هیچ کدوم از ما اون مفهوم نهفته در کلمه آدر تداعی نمیشه. چون انگلیسی زبان مادری ما نیست. این حتی برای من مترجم هم صدق میکنه. خیلی وقتا یادمون میره آدر یعنی دیگری. آدر برای ما با آدل یا آفر یا آمر (به عنوان یه اسم) فرق چندانی نداره. اما برای خواننده انگلیسی زبان اینطور نیست. اون هر بار حس غریب و تلخ کلمه دیگری رو حس میکنه. بنا به این استدلاله که من سعی میکنم القاب و اسامی مفهوم دار رو ترجمه کنم. تا اون حسی که معنای اسم در ذهن خواننده انگلیسی ایجاد میشه در ذهن خوانندههای ترجمه هم ایجاد بشه.
در این مورد به خصوص به متن توجه کنید:
«هیل هانت پرسید: «جنگ پادشاهان ناینپنی؟»
«اونا این طور صداش میزنن، هرچند که من پادشاهی ندیدم و هیچ پنیای هم به دست نیاوردم. اما جنگ بود،»
سپتون مریبالد از تمام اجزای این اسم تو جمله خودش استفاده کرده. پادشاه، پنی، جنگ.
حالا فکر کن میگفتیم: «نبرد ناینپنی کینگز؟ اونا اینطور صداش میزنن، هرچند من پادشاهی ندیدم»
به نظر من این ترکیب واقعاً زشته و نامانوسه. امیدوارم تونسته باشم منظور رو برسونم.
اینم بگم که آرزومه از این دست انتقادها و بحثها در مورد کیفیت و شیوه ترجمه ما بیشتر و بیشتر تو سایت مطرح بشه.
م.م.استارکنقل قول
استارک عزیز که واقعا کارش درسته من خودم مترجم ام وکتابای زبان اصلی زیادمیخونم ولی واقغا وقتی خواستم کتاب نغمه روبخونم هنگ کردم!دستور زبان و لغاتش خیلی عجیب غریب بود!واقعا دم بروبچه های این سایت گرم کارشون خیلی درسته:)
پریسانقل قول
تا حدود خیلی زیادی با توضیحت قانع شدم حالا یه چیز دیگه برای چی در فصل بیست وسوم خدایان رو خدا ترجمه کردین اون توضیحی که در پاورقی دادین رو من درک نکردم اگه بیشتر توضیح بدین ممنون میشم و از همه مهم تر این فصل جدید کو
great tom hanksنقل قول