چند شخصیتی که مارتین نمی‌تواند آنها را بکشد!(قسمت دوم)

سلام و درودی دیگر

قبل از هرچیز بگم که ما هرگز نمیگیم نخواهند مرد…بلکه منظور مردن در زمان نزدیک است.

راب استارک یکی از شخصیت‌های کورد علاقه من بود. نوجوانی که برای انتقام از شررافت پدرش قیام میکنه و در ادامه توسط افرادش به پادشاه تبدیل میشه و در تمامی نبردهاش به خاطر شجاعت خود و مردانش پیروز شد. برای من خیلی حماسی بود این داستان اما زمانی که از عروسی سرخ آگاه شدم، به مانند میلون‌ها نفر دیگه، از عصبانیت میخواستم مارتین رو بکشم ولی بعدا با سبک سنگین کردن متوجه شدم که اگه راب نمیمرد تمام زیبایی داستان از بین میرفت چون داستان نغمه با وجود فانتزی بودن به شدت واقع گراست و اصلا از شبیه رمان‌های happy ending نیست که یه شخص با وجود هزار بلا و گرفتاری، یک تنه از پس مشکلات بر بیاد. دلیل اون هم نبود شخصیت اصلی در داستان هست. خود من به شخصه بعد از مرگ راب، از آریا، تیریون و تایوین خوشم میاد که به طور جالبی هر کدوم از اون یکی متنفره!پس نمیشه طرف فقط یک نفر رو گرفت. یکی از تفاوت عمده نغمه با باقی رمان‌ها هم همینه. هرکسی به دلایل منطقی میمره یا زنده میمونه….در این قسمت قراره دلایل منطقی رو برای زنده موندن این چند نفر رو بررسی کنیم:

اولین شخصیت جان اسنو هستش. حرام‌زاده‌ای با گذشته‌ای نامعلوم و تار، که در هر لحظه از زندگیش مورد تحقیر و تمسخر واقع شده. جان نماد کاملی از یک قهرمان بیرون آمده از مردم عامه هست. کسی که با وجود زندگی در یک خانواده مهم، اصلا فرد مهمی به حساب نمیومده. زخم‌ها خورده و نیش و کنایه ها زیاد شنیده. با این حال علاقه و احساس عجیب ند استارک به جان و وقایع غیرقابل توضیح داستان مانند هویت مادرش و گرگش گوست(برای درک قضیه گوست بهتره به اولین فصلای کتاب ۱ مراجعه کنید) به این شخصیت جذبه‌ای خاص داده به طوری که بیشتر خواننده‌ها بر این باور هستن که جان فرزند لیانا استارک و ریگار تارگرین هستش(که زیاد دربارش حرف زدیم). چنین شخصیتی به دو دلیل به این زودی‌ها کشته نخواهد شد. اول هویت اوست. مارتین هرگز جمله یا پیشگویی‌ای بی معنی در کتاب قرار نمیدهد. ما شاهد این بودیم که ند در افکارش از جان به عنوان پسر و هم‌خون خود یاد میکند و از طرفی شانس تارگرین بودن جان هم بالاست (بنا به دلایلی که قبلا گفته شده). بنابراین تا زمان مشخص نشدن هویت اصلی او نباید انتظار مرگ  او باشیم. دلیل دوم وقایع دیوار است. جان در دیوار با سختی‌های زیادی مواجه میشود تا آبدیده شود و برای رهبری آماده شود. آماده کردن یک شخصیت برای فرمانده شدن و سپس کشتن آن بی‌منطق‌ترین عمل ممکن است.یادمان نرود که مارتین احمق نیست.

دومین نفر سانسا استارک است. دختری مهربان، پاک و رویاپرداز که از بد روزگار در بدترین جا و زمان ممکن قرار میگیرد. به شخصه از سانسا بسیار متنفر بوده و هر روز آرزوی مرگی دردناک برای او میکنم چون اگر آن شهادت‌های دروغ را(چه علیه آریا و چه علیه پدرش) به خاطر عشق(اونم چه عشقی! جافری!) نمیداد الان خیلی اوضاع فرق میکرد. با این حال زجرهایی که سانسا میکشد فراتر از آن است که به مرگ ختم شود. این همه یک شخصیت رو زجر بدید بعد بکشید کمال بیکاریست. از نظر من مارتین سانسا را از یک دختر رویا پرداز به یک فرد با تجربه تبدیل خواهد کرد. کسی که از نزدیک حقیقت افراد نزدیکش را دیده و روزی از آن حقیقت علیه‌شان استفاده خواهد کرد. سانسا زنده خواهد ماند..حتی تا آخر کتاب  مگر اینکه به دست خواهر کوچکش به دلیل دروغ‌هایی که گفته بود کشته شود. غیر از آن من دلیلی برای مرگ سانسا نمیبینم.

سومین شخصیتی که زنده می‌ماند آریا استارک است. دختر بچه‌ای جدا افتاده که قصد انتقام از تمام کسایی رو داره که به او و خانواده‌اش ظلم کرده‌اند. کسی که بیش از آنچه که باید با مرگ و خونریزی دیدار کرده و هربار نکته‌ای را از کسانی که با آنها همراه بوده یادگرفته است. لیست سیاه آریا پر از افرادی است که باید بمیرند. اتفاق چنین چیزی توسط یک دختر بچه بعید است بنابراین اریای ما باید یادبگیرد و آموزش ببیند تا طریقه‌ی کشتن را بیآموزد و این به معنی خطرات و مشکلات زیاد در داستان آریاست اما مرگ…آریا نماد انتقام است. داستان انتقام معمولا دو حالت دارد: یا فرد به هدف خود میرسد و کارش را بعد از آن همچنان ادامه میدهد و یا در هدفش شکست میخورد و در این بین ممکن است هویتش فاش شود. کشته شدن آریا بدون اینکه ملت بفهمن او کی بوده خیلی مسخره است! شاید بگید نه مارتین اون رو میکشه تا به ما ضد حال بزنه و بگه که داستان اون طور که شما دوست دارید پیش نمیره…ولی نکته مهم زیبا و حقیقی بودن مرگ است. این همه آماده سازی برای یک مرگ مسخره توسط یه شخصیت نامعلوم…زیادی ناجور نیست!؟

خب دوستان اینم از بخش دوم. نظرتون راجب به استدلال‌های من چیه؟ آیا دلایل به اندازه کافی محکم هستن یا هنوز شما رو قانع نکردن؟

این بخش ادامه دارد پس از نام بردن باقی شخصیت ها پرهیز کنید. طبق معمول هم اگر نظری دارید که حاوی اسپویل هست از اسپویل بار استفاده کنید.