مترجم: اسعد رحمانی
بیاید با واقعیت رو برو بشویم: در سریال بازی تاج و تخت اژدهاها بسیار محبوب هستند . با این وجود دیدن مرگ حداقل یکی از آن ها در ادامه سریال بسیار محتمل است. در سریال در حق دایرولف اجحاف زیادی شد و اکثر آن ها کشته شدند. به همین دلیل موجودات جادویی دیگری مثل دروگون و ویسرون و ریگال باید بیشتر مواظب باشند.
آنها قطعا به آسانی پایین نمی افتند. کشتن اژدها ذاتا کار سختی است همچنین اژدهاکش به ندرت می تواند بیشتر از یک شلیک قبل از کباب شدن و خورده شدن، داشته باشد. در این مقاله ما نگاهی به روش های کشتن اژدها، که برای کارکترهای سریال در دسترس است می اندازیم. سپس درمورد تاکتیک های استفاده شده برعلیه اژدهایان و هم نوعانشان در دنیای افسانه ها مثل اژدهاهای بالدار، مارهای هیولاهایی دریایی و.. بحث خواهیم کرد. سوال این است چگونه یک اژدها را می توان کشت؟
بازی تاج و تخت
کمان غول آسا و عجیب
دنریس تارگریان و متحدانش لینسترها را زیرنظر دارند، اما ملکه سرسی آماده است. در قسمت دوم فصل هفتم (طوفان زاد)، کایبرین به او یک کمان عظیم و پرهیبت را نشان داد که احتمالا یک بالیستا با جزییات بیشتر است. اما این نیزه ی بیش از حد بزرگ که با نیروی زیاد رها می شود چه می¬تواند بکند؟ هدیه کردن زخم های مرگبار به یک اژدها؟
زمانی که دراگون خیلی کوچکتر از حال حاضر بود در چاله های مبازره توسط پسران هارپی زخمی شد(“رقص اژدهایان”،قسمت ۹ فصل ۵). وقتی که سرسی و کایبرین بالیستا را روی جمجمه ی عظیم بالریون امتحان کردند، با نیروی ویرانگری به جمجمه برخورد کرد.
در کتاب های مارتین و در داستان سروین سپر آیینه ای، کسی که اراکس اژدها را کشت وجود دارد. او هیولا را با انعکاس سپرش سردرگم کرد تا توانست به اندازه کافی به او نزدیک شود و نیزه را در چشمش فرو کند(این تاکتیک در داستانی از داستان ها قهرمانی کهن یونان آمده است ). اژدهای رینیس تارگریان، خواهر اگان فاتح به اسم مراکسس در دورن توسط اصابت توپی آهنی آتشین پرتاب شده از اسکروپیون به چشمش کشته شد. اسکروپیون دستگاهی کمی کوچکتر از بالبیستا است.
با توجه به تاریخچه ها، کشتن اژدها امکان پذیر است. اما باید به اندازه کافی نزدیک شد و نیزه را در چشمش فرو کرد.ولی داستان به این سادگی نخواهد بود وقتی در میدان نبرد هدف در آسمان پرواز و با نفس آتشینش حمله میکند. در هر حال استعداد بالا و شانس بالاتری لازم است.
اژدهایایی در دو جبهه ی نبرد و افسانه ی رام کردن اژدها
اژدهایان در جنگ داخلی تارگرین ها که به نام رقص اژدهاهان مشهور است با همدیگر جنگیده¬اند. این جنگ حدود ۱۷۰ سال پیش از اتفاقات بازی تاج و تخت رخ داده است.
از آنجا که دنریس تنها فرد شناخته شده است که اژدها دارد، تنها راه قرار گرفتن یک اژدها در مقابل دیگری استفاده از افسانه ی رام کردن اژدها است.
رام گر اژدها اغلب به نام هلهورن نیز شناخته می شود شیپوری بزرگ که با گلیم والریانی نشان شده است. گفته شده که هر کس در این شیپور بدمد، می میرد اما هر اژدهایی که فراخوان این شیپور را بشنود از صاحب شیپور پیروی می کند. در رمان های نغمه ی یخ و آتش، یورون گریجوی ادعا می کند که او صاحب شیپور است و آن را در خرابه های والریا پیدا کرده است. اگر او یک قربانی مشتاق بیابد که در شیپور بدمد می تواند، یکی یا دو تا از اژدهاهای دنریس را برعیله دیگری بکند.
با این حال هنوز در بازی تاج و تخت این شیپور نشان داده نشده و امکان دارد اصلا نشان داده نشود. پس احتمالا این گزینه مردود است.
زندانی کردن آن ها و تحلیل رفتنشان
یکی از راه¬های دیگر برای کشتن اژدها زندانی کردن آن¬ها است. بعد از آنکه اگان سوم در نبرد رقص اژدهاهان پیروز شد تمام اژدهاهای باقی مانده را در زنجیر کرد. ظاهرا آن¬ها در اسارت مردند. با این وجود دو اژدهای دنریس، ریگال و ویسریون در اسارت طولانی در مرین زنده ماندند اما به اندازه برادرشان دروگون رشد نکردند، همانطور که تیریون گفت: محدود کردن اژدها به فضایی کوچک مانع رشدش می¬شود. همچنین شایعه ای وجود دارد که اژدهاهایی که توسط اگان سوم زندانی شده بودند توسط استادانی که از هر نوع جادویی متنفر بودند مسموم شدند.
پس چه شانس¬هایی برای اژدهاکش¬های وستروسی وجود دارد؟
در حال حاضر بنظر می¬رسد، تیروکمان عظیم الجثه¬ای که کایبرین به سرسی پیشنهاد داد بهترین شانس برای کشن اژدها باشد. اما آیا او انتخاب¬های بهتری دارد؟ از انجا که اژدهاکشی موضوع مهمی در علم اسطوره¬شناسی باستان بوده است، بهتر است نگاهی به داستان¬های قدیمی انداخته شود و چگونه کشته شدن اژدهاهان توسط قهرمانان در همه¬ی عصرها بررسی شود.
اسطوره شناسی
هیولاهای افعی بزرگ در داستان های تاریخی قدیمی سومر, یونان, بابل و خیلی جاهای دیگر موجود هستند. تقریبا در همه این داستان های باستانی خدایان یا شبه خدایانی به تصویر کشیده می شوند که با استفاده از قدرت های فرابشری خود مثل گرز کوبیدن در داستان هرکول یونانی یا خفه کردن در داستان واهاگن ارمنی, هیولا را از بین می برند. در ادمه اژدهاکش های خداگونه بیشتری بررسی می شوند.ما بیشتر از قدرت فرابشری به روش های آنها علاقه مند هستیم.
پیکان(تیر)¬های خدایی: آپولو و پایتون(یونان باستان)
آپلو برای انتقام توهینی که به مادرش لتو، توسط یکی از خدایان یونان باستان شده بود، مار هیولایی پایتون را از کوه پارناسوس تا اوراکل گایا در دلفی تعیقیب کرد. سپس پایتون را با تیرهایش کشت. این شاید نزدیک ترین سلاح به بالیستا باشد. اما آیا این کمان غول پیکر را می توان با قدرت و دقت یکی از بزرگترین خدایان یونان باستان کشید؟احتمالا نه.
تبدیل هیولا به سنگ: پرسوس و ستوس(یونان باستان)
در دوران قبل از هراکلس، پرسوس بزرگترین قاتل هیولاها بود. او همچنین از پیشینیانش بسیار خلاق تر بود. برای کشتن مدوسا(گرگونی با سر مار که توانایی تبدیل کردن انسان یا هیولا را به سنگ در یک چشم بهم زدن داشت)، پرسوس به پوششی جادویی، شمشیری سخت و درخشان، کلاه خود برزخی، کفش های بالدار و سپر جلا داده شده ، مجهز شد.
پس از آنکه پرسوس به غار گرگونی ها رسید، با نگاه کردن عکس العمل های مدوسای خوابیده در سپرش به او نزدیک شد. او سر مدوسا را قطع کرد، پس از آن هر دوی پگاسوس (اسب بالدار) و شمشیر کریسور از گردن او بیرون آمدند. پرسوس سر مدوسا را در کیسه ای انداخت. بعدا در سفرش، آندرومدای لختی را دید که به صخره ای زنجیر شده و توسط مارهیولای دریایی(ستوس) نگهبانی می شود. در بعضی از داستان های پرسوس، او ستوس را با شمشیر کریستور کشت و آندرومدا را نجات داد. در بعضی دیگر از داستان ها او بسیار خلاق تر بوده است. این داستان ها توضیح میدهندکه او چگونه سر مدوسا را از کیسه در می آورد و برای ستوس در دریا می اندازد. هیولای دریایی به سنگ تبدیل می شود و در کف اقیانوس غرق می-گردد.
شمشیر قدیمی خوب، سیاکس: بویولف و اژدها( بریتانیای قدیم)
پانزده سال بعد از آنکه بیولف هیولایی به نام گرندل(و مادر گرندل ) را کشت، توسط اژدهایی به پادشاهیش حمله شده بود. او تنها با یک همراه به نام ویگالف، برنامه ای چید که اژدها به لانه اش برگردد. بیولف خواست که اژدها را با سیاکس(چاقویی آلمانی یا شمشیری از دوران میانی اولیه) بکشد. متاسفانه اژدها توانست او را با شاخ سمی اش زخمی کند و قهرمان بزرگ مرد.
شمشیر و گودال: سیرور در مقابل فافنیر(اسکاندیناوی قدیم)
سیرور قهرمان اسطوره ای اسکاندیناوی است. فانفیر قاتلی بود که توسط حلقه ای بدشگون به اژدها تبدیل شده بود. سیرور شمشیری(گرام) که می توانست وارد استخوان شود را ساخت. سپس گودالی حفر کرد. با طعمه فانفیر را به داخل گودال کشاند و او را بست تا بکشد. سیرور در خون اژدها حمام کرد که او را بی رحم ساخت. او حتی خون اژدها را نوشید که قدرت های جادویی آن باعث شد که زبان پرندگان را متوجه بشود.
مستی به عنوان پرودگار: سوسانو در مقابل اوروچی(ژاپن باستان)
سوسانو نو میکوتو،خدای شینتوی طوفان، بعد از بیرون انداخته شدنش از بهشت بخاطر حقه بازی اش، برای یافتن دو خدای محلی در زمین فرود آمد. او پی برد که آنها به مدت هشت مجبور شده اند که هر سال یک دختر را برای یاماتا نو اوریچی هشت سر عظیم الجثه قربانی کنند. سوسانو دستور داد که هشت سطح صاف ساخته شود. و روی هر کدام یک تانک بزرگ پر از شراب گذاشته شود. اوریچی آمد و از تانک ها نوشید و بی حس شد و افتاد. سپس سوسانو او را قطعه قطعه کرد.
مرگ توسط فوم دریا: وریترا و ایندرا(هند باستان)
در افسانه¬های قدیمی مذهب وودییک ، وریترا اژدها غول پیکر شروری بود. او به اندازه کوهها بزرگ و تا آسمان بلند بود. تشنگی او باعث خشکسالی فراگیر شده بود. قهرمان در قامت ایندرا، پادشاه آینده ی خدایان، ظاهر شد. او برای نجات دادن و محافظت از دنیا قسم خورد. در نسخه های اولیه ی وودیک ذکر شده که ایندرا به وسیله ی رعد و برقی بزرگ، وریترا را کشت. اما نسخه های پورانی بعدی بسیار جذابتر هستند. در این نسخه ذکر شده که در طی این نبرد معامله ای انجام می گیرد که ایندرا قسم می خورد که در روز و شب به اژدها حمله نکند. همچنین او حق ندارد از سلاحی که از آهن، چوب، سنگ، یا هر چیز تر و خشکی درست شده، استفاده کند.
ایندرا روزنه ای در قرار داد پیدا کرد، او در گرگ و میش بین شب و روز به اژدها حمله کرد و از فوم دریا بعنوان سلاح استفاده کرد. همچنین خدای ویشنو وارد جزر و مد دریا شد تا اثربخشی آن تضمین شود. در نهایت وریترا نابود شد.
نارنجک گوسفندی: شاگرد پینه دوز اسکوبا در مقابل ووئل اژدها(لهستانی)
این مورد عالی است. در داستانی از لهستان باستان به نام ووئل اژدها، گفته شده که اژدها آشیانه اش را در کوهپایه ی تپه ی ووئل درست کرده بود. غذای مورد علاقه ی اژدها دختران جوان بود. شاه، که به آتش کشیده شدن بهترین شوالیه هایش توسط اژدها را دیده بود، به کسی که بتواند هیولا را نابود کند قول ازدواج با دختر جوانش واندا را داد. اسکوبای جوان که شاگرد تهی دست پینه دوزی بود نقشه ی جالبی ریخت. او بدن بره گوسفندی را پر از مواد منفجره گوگردی کرد و آن را در دامنه ی کوه ووئل بست. اژدها بره را خورد و برای رفع تشنگی سوزاننده و ناگهانیش به رودخانه ویستلا آمد. هیولا نصف آب رودخانه را خورد ولی سیراب نشد و آنقدر به آب خوردن ادامه داد تا منفجر شد. در نهایت واندا با اسکوبا ازدواج کرد. البته اشاره ای به سرو کردن ایستک اژدها در مهمانی عروسی وجود ندارد!!
کمربند جادویی: سنت جورج در مقابل اژدها(گرجستانی)
بر اساس افسانه طلایی قرن دهم ، شهر سکوت توسط اژدهای دم آتشین تهدید شد. مردم شهر مجبور شدند که روزی دو گوسفند را برای تطمیع و آرام کردن اژدها قربانی کنند. وقتی که گوسفندهایشان تمام شد مجبور به قربانی کردن فرزندان شان شدند.
کودکان با قرعه کشی انتخاب می شدند. یک روز قرعه به نام دختر پادشاه درآمد. سنت جورج برای نجات او آمد. او اژدها را با دشنه اش زخمی کرده بود. وقتی که اژدها حملاتش را ادامه می داد، سنت جورج از پرنسس خواست که کمبرندش را برای او پرتاب کند. او کمربند را دور اژدها بست، اژدها مثل یک بره مطیع شد. مردم این شهربعد از آنکه جورج سنت اژدها را کشت به مسیحیت گرویدند.
کور کردن توسط نور: گرودل اژدهاکش(بریتانیا)
اگرچه گرودل به اندازه ی سنت جورج مشهور نیست اما او بعنوان موفق¬ترین اژدهاکش در عصر تاریک شناخته می شود. حقه ی کشنده ی گرودل بسیار خلاقانه بود. او زره خود را با مواد پر ذرق و برق، درخشان می کرد و در وسط روز که خورشید بیشترین تابش را داشت حمله می کرد. انعکاس تابش خورشید از زره عملا اژدهاها را کور می کرد و باعث می شد او بتواند آن ها را با دشنه ی بلندش از پا در بیاورد.
با وجود اینکه گرودل باهوش ترین شوالیه نبود، روبان و تاج گل های زیادی از لردها و دهقانانی که می خواستند از او قدردانی کنند دریافت کرد. او تصمیم گرفت که از این هدایا لباس باشکوهی بسازد. او لباس را برای نبرد با اژدهای دیگری پوشید. پالتوی او مانع انعکاس نور خورشید می شد البته آسمان ابری نیز مزید بر علت شده بود. در نهایت او با نفش آتشین به خاکستر تبدیل شد. او توسط “لاتین اپیتا” دفن شد. “وقتی برای کشتن اژدها می روید خود را در پارچه نپیچید”.
دسر سمی: دانیال و اژدها
وقتی دانیال در حال بازدید از بارگاه پادشاه پارس، کوروش بود.با حیوانی مواجه شد که بعنوان خدا درمان می شد، اژدهای غول پیکری که بابلی ها به آن احترام می گذاشتند. دانیال ترکیبی از قیر، چربی و مو را در شکل کیک جو پخت. اژدها کیک مرگبار را خورد. و سپس انفجار شکمش او را کشت.
بابلی های خشمگین از کوروش خواستند که دانیال را به آن ها بسپارد. کوروش تسلیم خواسته ی آن ها شد و بابلی ها دانیال را به مرگ محکوم کردند، مرگ با انداختن در لانه ی شیرها. دانیال به مدت هفت روز سالم ماند حتی توسط شیرها لمس نشد. بنابراین کوروش تصمیم گرفت او را آزاد کند
نتیجه گیری
اگر سرسی روش های وستروسی برای اژدهاکشی را انتخاب کند بنظر می رسد که بهترین راه برای کشتن اژدهاهای دنریس، کمان کایبرین است. اگر او مقاله ی ما را می خواند به احتمال زیاد گزینه هایی مثل سرها، فوم دریایی، چاله، شراب و کمربند را رد می کرد. اما به نظر شمشیرها انتخاب خوبی برای او هستند البته تنها شمشیرهای جادویی.
اما بعضی گزینه ها هنوز برای او روی میز هستند. به زودی مقدار سرسام آور غذایی که اژدها می خورد لینسترها را سورپرایز خواهد کرد. اگر دوباره اژدهاهای دنریس برای شکار گوسفند بروند، چه چیزی می تواند ذهن شوم سرسی را از تهیه ی گله های بزرگ گوسفند آغشته به اشک لیس یا پر شده با مواد منفجره مثل وایلدفایر، منع کند؟
اگر شیپور رام گر اژدها پیدا شود میتواند معادلات بازی را تغییر دهد. در پایان بنظر من بهترین راه برای کشتن اژدها در بازی تاج و تخت، نارنجک گوسفندی است.
بهترین راه همون نشانه رفتن چشماشه مثل اسفندیار که رستم تیری در چشمانش زد نار نجک گوسفندی هم جالبه :D:
شرویننقل قول
وایلد فایر اژدها رو میکشه!اشک لیس اژدها رو میکشه!!!!! ما در مورد مرگ اژدهایان به جز از چشم اژدها که دورنی ها با یه اسکورپیون زدن توش و توی رقص اژدهایان که اژدهایان خودشون همدیگه رو کشتن و همچنین اژدهایانی که مردم توی دراگون پیت ریختن سرشون( که اونا هم اژدها سوار نداشتن )و کشتنشون چیز زیادی نممیدونیم. اژدها تا جایی که ما میدونیم ذاتا به آتش مقاومه آتش وایلد فایر به گفته خود پایرومانسرها به اندازه اتش اژدها داغ نیست.در مورد سم هم بعید میدونم اثر کوتاه مدت داشته باشه چون به قول سپتون بارث مرگ از دهان اژدها بیرون میاد ولی داخلش نمیره.اینکه کمان سمی و اینا هم بازم بعید میدونم چون خون اژدها اینقدر داغه که دود میکنه بعید میدونم سم تو همچین محیطی ساختار شیمیاییش پایدار بمونه. در ضمن اژدهایان غذاشون رو کباب میکنن که بازم به احتمال زیاد سم رو نابود میکنه.در مورد مرگ اژدهایان یه کتاب توی سیتادل هست که دسترسی بهش غدغن هست. در ضمن زیاد دل به کایبورن خوش نکنید چون طبق اطلاعات کتاب حداقل یه زمانی با آرچمیستر ماروین کار کرده که اونم طبق کتاب چهارم طرفدار دنیریسه.در ضمن اون اسکورپیون دورنی ها هم تا جایی که من یادمه آتشین نبود و کاملا تصادفی به چشم اژدها خورد.هرن سیاه هم میخواست ایگان فاتح رو از رو اژدها بندازه البته اون اژدها ار اژدهایان دنیریس خیلی بزرگتر بود ولی ایگان تا جایی که یادمه تو تاریکی شب یا دم صبح بود دقیق یادم نیست با اژدها اوج گرفت بعد یهو اومد پایین اصلا ندیدنش یهو همه چیز رو کباب کرد….. اژدهایان زخمی هم به راحتی نمیمیدن مثل سانفایر که بالش شکست ولی بعدا خودشو به دراگون استون رسوند در ضمن اژدها میتونه از ماهی و موجووات دریایی هم تغذیه کنه. در مورد نحوه مرگ اژدهایان احتمالا جاکن هگار که الان توی سیتادله یه چیزایی بدونه یا ارچمیستر ماروین.البته مردم روین هم توی یکی از جنگهاشون با استفاده از water magic سه تا اژدها رو کشتن ولی بعدا با سیصد تا اژدهای والریایی ها کباب شدن. با تشکر از زحماتتون
مورس کلاغ خورنقل قول
در مورد شیپور اژدها هم بعید میدونم یورون راست گفته باشه. احتمالا ویکتاریون رو سرکار گذاشته در ضمن کشیش سرخ موکورو هم اونجاست و تا جایی که میدونیم بنرو فرستادش که از طرفداران دنیریسه. راستی فکر کنم توی شهرهای ازاد هم دانش کشتن اژدها باشه. الان دقیق یادم نیست ولی توی رقص اژدهایان یکی از اژدهایان سیاه ها رو فکر کنم کشتی داران لیسی یا تایروشی کشتن( که تا جایی که یادمه اژدهای زیاد بزرگی نبود).یه چیز دیگه هم که الان یادم اومد برندون اسنو برادر حرامزاده تورهن استارک هم یه نقشه برای کشتن هر سه تا اژدهای ایگان داشت وای تورهن استارک باهاش مخالفت کرد توی ویژن هایی که برن میبینه یه مرد رنگ پریده با صورت خشمگین رو میبینه که داره از چوب وییروود تیر برای کمانش درست میکنه که طبق یه سری از تئوری ها برندون اسنوه. معلوم نیست دقیقا نقشش چی بوده ولی حتما یه چیزی توی کلش بوده. در مجموع تا جایی که ما میدونیم بهترین تاکتیک برای کشتن اژدها جنگ و گریز سبک دورنی هاست که اونم اب و هوا و جغرافیای خودش رو میطلبه که البته دورنی ها هم با لنیسترها مشکل دارن.
مورس کلاغ خورنقل قول
یه چیز دیگه در مورد کمان هم باید گفت اگه اژدها سوار مثل ایگان فاتح اوج بگیره بعد یهو تو تاریکی فرود بیاد و همه چیز رو کباب کنه چی؟!اصلا کجا باید نصبشون کنی؟ رو دیوارهای کینگز لندینگ؟!خوب یارو میره از بالا دور از دسترس بعد میاد پایین بی اثرش میکنه این کار رو…
مورس کلاغ خورنقل قول
من یک سوال داشتم که زیاد به موضوع بحث ربطی نداره.. دراگون گلس بر چه مبنایی به این اسم نام گذاری شده است؟.. چون دراگونگلس طلسم آدرها رو نابود می کنه گفتم شاید به مرگ و زندگی اژدها هم ربط داشته باشه.. حداقل اسم اژدها که روشه
Lostنقل قول
این احتمال وجود داره ولی نمیشه با قطعیت نظر داد
مورس کلاغ خورنقل قول
درود بی پایان عالی بود Liiiiiiiiiiiiiike
SiamakStarkنقل قول
در شاهنامه هم امده اژدها ورستم با گرز میکشه فکر کنم
ماهاننقل قول
طبق عقیده ی بعضی ها(فکر کنم اساتید) درگون گلس(یا همون ابسیدین که در دنیای واقعی هم موجوده) اتش یخزده ی اژدهاس.فکر کنم دلیل نامگذاریش این باشه.
برننقل قول
بسیار زیبا و جامع … خسته نباشید
rezaنقل قول
گرگ جان اسنو کجاست چرا نیستش?
تو فصل هفت اثری ازش نیس
اگه مرده چطور مرده؟
امیرنقل قول
حالا نجوش که هیچی یه ایده هست که می گه یکی از اژدهای دنریس کشته می شه و شاه شب اونو نایت واکر می کنه یعنی تبدیل به اژدهای یخی می شه
وییینقل قول
به دلیل کمبودبودجه کنار گذاشته شده
و گرنه قرار بود قبل رفتن جان به دراگون استون ی سکانس باهم داشته باشن
Astarkنقل قول
این پادشاه شب که مثل اب خوردن ویسیریون کشت؟؟
سندور کلگیننقل قول
یک نیزه یخی از سمت پادشاه شب پرت شدو ویسیریون تکه پاره شد تازه بعدشم تبدیلش کرد سوارش شد.
من اینارو تو رویاهام دیدم.خودمم بودم دوشادوش جان جنگیدم
سندور کلگیننقل قول
چه ایده ای گفتم یه قسمت بعد واقعی شد
وییینقل قول
سروشنقل قول