خلاصه داستان
کاپیتان ابنر مارش که به تازگی بیشتر کشتیهایش را از دست داده و شرکت کشتیرانیش در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، پیشنهاد وسوسه کنندهای از شخصی به نام جاشوا یورک دریافت میکند؛ پیشنهادی که زندگی کاپیتان را برای همیشه دستخوش تغییر خواهد کرد.
او با این که در کارهای عجیب جاشوا یورک واکنشی نشان ندهد موافقت میکند. اما با گذشت زمان و زیاد شدن کارهای عجیب جاشوا یورک، طاقت کاپیتان مارش تاق شده و زمانی که یورک در کابینش حضور ندارد بدون اجازه او به کابین خصوصی او وارد میشود، اما به دردسر میافتد، زیرا که یکی از دوستان جاشوا یورک او را میبیند. از اینجاست که ابنر مارش از داستان باخبر و پای خونآشامها به زندگیاش باز میشود. یورک، پادشاه سفید است، اما به زودی کشتی زیر سلطه تبی خونین قرار میگیرد، تبی که دیمون جولیان منشا آن است.
ویژگیهای رویای تب آلود
مارتین بیشتر به خاطر حماسه نغمهای از یخ و آتش شناخته شده است، و تصور اینکه به ژانر خون آشامی وارد شده باشد، بسیار شگفتیآور است. فکر نمیکردم رویای تبآلود کتاب خوبی از کار در آید، اما زمانی که کتاب را شروع کردم و کمی پیشرفتم، دیگر نتوانستم آن را زمین بگذارم. پانصد و نوزده صفحه کتاب را ظرف مدت یک هفته به اتمام رساندم. داستان جذاییت خاصی دارد. خبر از خونآشامهای لوس امروزی نیست؛ کلیشههایی که به ویژه در فیلمها و سریالهای خونآشامی این روزها دیده میشود. عشق و عاشقی زیاد در فانتزی که حاصلش میشود برخی کتبها و فیلمهای اقتباسی ساخته شده از آنها، که اتفاقاً زیاد هم طرفدار دارند.
این کتاب پر از خونآشامهای واقعی و ترسناک است؛ خون آشامهایی شبیه به دراکولا ی برام استوکر! خونآشامهایی که خون قربانیانشان را تا آخرین قطره میمکند. قرار نیست هر کسی بتواند در این کتاب خونآشام شود، و این نژاد را کلیشه کند! نژاد خونآشامان در این کتاب نژاد برتر تلقی میشوند که حتی به ما انسانها تنها یک دید دارند؛ دام! آنها به انسانها “دام” میگویند و معتقدند دامها تنها برای برطرف ساختن “عطش سرخ” خونآشامها پدید آمدهاند؛ نژاد پست در مقابل خدایگانشان: نژاد برتر خونآشامها.
اشارات و لحن اختصاصی مارتین در این کتاب کاملاً مشهود است. تکهکلامهای خاص هر شخصیت، رفتارهای متناسب و ویژگیهای ظاهری و باطنی هر کدام از شخصیتها مختص خودشان است، و به گونهای عنوان شده که خواننده بتواند آن شخص را با گوشت و پوست خودش احساس و درک کند. از “ابنر مارش” گرفته تا کاراکترهایی فرعی، همچین “والری” و یا “آقای جفرز” مارتین در شخصیتپردازی استاد است و هیچگاه حتی از شخصیتهای فرعیاش نیز غافل نمیشود.
“تب” و “تب آلود” به طرز ماهرانهای در این اثر به کار گرفته شدهاند. انگار این دو واژه بخشی از چهرهی کتابند که نمیتوان آن را از کتاب جدا کرد. آنها با تک تک اتفاقات داستان آمیخته شدهاند، و عنوان و ماجرا در هم آمیخته شده است. مارتین در تک تک رخدادها با کلمه “تب” بازی میکند و اثر آن را به گونهای جلوهساز مینماید، طوری که خواننده احساسش کند.
کتاب شروع خیلی خوب، شخصیت پردازیهای عالی و ضرب آهنگ متناسب و در نهایت پایانی درخور دارد.
داستان فقط در مورد خونآشامها نیست، بلکه مبارزه برای پذیرش دوستی میان جاشوا یورک و ابنر مارش نیز هست. همینطور این رمان منحصر به فرد، مارک تواین را با دراکولا ادغام کرده است. این رمان همه را مسحور خویش میسازد.
شباهتهای این کتاب با سرزمین اشباح دارن شان
۱- خون آشامهای مرید جاشوا یورک، در مقابل خونآشامهای حریص و مطیع دیمون جولیان:
مانند اشباح که خون قربانیانشان را فقط تا زمانی که عطششان فرو بنشیند میخورند، و شبحوارهها که خون قربانیانشان را تا آخر میمکند.
۲- پادشاه سفید در مقابل ارباب خون:
استیو لئوپارد، ارباب شبحوارهها، در مقابل شاهزاده اشباح دارن شان.
۳- مسئله زایش و باروری در خونآشامها:
اشباح دارن شان برای باردار شدن باید نظر بانو ایوانا را جلب کنند، و برای خونآشام ساختن، باید همخون شوند.
نویسنده سطح پایینی مثل دارن شان با تقلید از مارتین کتاب خود را محبوب کرد.
افتخارات این مجموعه
۱- بردن جایزه لوکاس در زمان خودش.
۲- بهترین کتاب خونآشامی در میان کتابهای بزرگی چون دراکولای برام استوکر و مجموعه عظیم و کامل ۱۱ جلدی مصاحبهای با خونآَشام آن رایس از دید وبسایت http://bestfantasybooks. com/best-vampire-books. html
در این مقاله به طور گستردهای از دوره نخست ماهنامه افسانهها-شماره ۴ استفاده شده است.
این کتاب توسط انتشارات بهنام در ایران ترجمه و منتشر شده است.
گردآوری و ترجمه: سروش چراغزاده
کتاب قشنگیه ولی بیشتر واسه من خون آشاما شخصیت سامیل دانچ تو کتاب شوایلیه های بدنام دیوید گمل رو تداعی کردن پلیدی در عین شرافت …
امیدوارم خونده باشی این کتاب رو تا درک کنی منظورم چیه.
ایماننقل قول
آیا تبلیغات پاپ آپ هم قبول میکنید؟
علینقل قول
من کتابهای دارن شان رو خوندم و تا جلد هفتش رو تموم کردم .واقعا داستانش کلیشه ای و کشداره. لطفا اگه کسی از دوستان این کتابارو خونده بگه که ایا داستان تا اخر اینطوری پیش میره یا جذاب میشه
sir navidنقل قول
کدوم سری شو اگه سری خون آشامشو میگی تنها چیز قشنگش پایانشه ولی سری دمونتا تنها جلد قشنگش فقط جلد اول لرد لاس و کتاب بک بهترینشه پایانشم خیلی کشکیه.. البته این نظر منه د
ایماننقل قول
من هم اینو خوندم هم دوتای دارن شان به نظرم دموناتا جلد ۴ش یعنی بک واقعا فوق العاده بود، آخرش هم خوب تموم شد به نظرم.خون آشامش اخرش خوب جمعش کرد ولی خیلی خسته کنند بود.اینم بد نیس نسبت به رمان های خون آشامی دیگه مث دارن یا گرگ و میش بهتره ولی مث نغمه عالی نیس.
Mr.FRنقل قول
پاپ آب نه، اما بنر قبول میکنیم
م.م.استارکنقل قول
وقتت رو پاش تلف نکن ارزشش رو نداره
شاید برای یه نوجوون ۱۴ ساله مناسب باشه ولی برای سنین بالاتر جذابیت نداره اصلا
Das Reichنقل قول
شاید چون نغمه رو خوندیم و توقعمون بالا رفته اینطوری شده
سن من هم اونقدرها بالا نیست
sir navidنقل قول
این رو هم حساب کنیم اون موقع که کتاب هاش اومده بود جز تنها کتاب های فانتزی بود که بعد از هری پاتر چاپ شد بعد از اون فکر کنم سری اراگون و دیوید گمل و چند تای دیگه هم اومدن و در زمان خودش کتاب خوب نمیشه گفت ولی بد هم نبود
ایماننقل قول
من هر دو سری کتابای دارن شان رو خوندم…البته وقتی نوجوون بودم
در کل برا سن زیر ۱۸ خوبه ولی مشکله بزرگش به نظر من پایاناشه که خیلی گند میزنه و یه جورایی به بی سر و ته ترین حالت ممکن تمومش میکنه
البته این نظر شخصیمه
ho3ynنقل قول
آقا من ۱۴ سالمه، جذابیت نداره برام. :D:
دوستان این کتاب رو همون اولی که چاپ شد خریدم و خوندم. داستان به غایت تمیزی داره. یعنی من بیست بار تا آخر داستان از خودم پرسیدم که چجوری می خواد داستان رو ادامه بده. اما به صورت خیلی شیکی ادامه داده می شد. تنها مشکل این کتاب ترجمه این کتابه. :D: مارتین هیچ وقت اینطوری نمی نویسه، این کتابی که نشر بهنام چاپ کرده نثرش مال آقای مترجمشه(میلاد فشتمی). وگر نه کتابش تا جایی که می دونم نثر سنگینی داره و کار هر کسی نیست بخونه، ولی این کتاب نثرش خیلی ساده بود. پس تنها مشکل(که توی ایران این مشکل رو داره :D: ) مترجمیه که نثر رو حفظ نکرده.
با تشکر
حسیننقل قول
والا دقیقا ۱۸ سالمه ….
داستان بنظرم خیلی بچه گانه و لوسه
sir navidنقل قول
آقا این کتاب واقعا یه شاهکاری واسه خودش هست تو ژانر خون آشام
خیلی از منتقدا میگن بعد از ملاقات با خون آشام این بهترینه
من بعد از نغمه اینو خوندم و واقعا آخرش خیلی فاز سنگین گرفتم
از دوستان عزیز یه سوال دارم:
تو ژانر وحشت کدوم کتاب رو پیشنهاد میدید که ترجمه هم شده باشه و بتونم راحت گیر بیارم
ممنون میشم
HosseinBZRنقل قول
من این کتاب و حدودا یک سال پیش خوندم خیلی عالی و قشنگ بود
great tom hanksنقل قول
من هم با شما هم نظرم هیچ کدوم از طرفدارای مارتین یا ژانر خون آشامی نباید از دستش بدن. توی ژانر وحشت کتاب های استیون کینگ خوبه به ویژه کتاب stand که متاسفانه توی ایران ابلیس ترجمه شده. البته دیابلو کتاب کین هم اگر بتونید انگلیسیش رو گیر بیارید خیلی خوبه یک رمان گرافیکیه شاهکاره.
s1378نقل قول
من ۱۵ سالگی خوندمش و اصلا از سرزمین اشباحش خوشم نیومد بخاطر همون کشداریش!! ولی دموناتا خوب بود به جز پایانش!!
الان زامبیش بد نیست! پیشنهاد میکنم بخونیش!! کمی بزرگتر شده اینجا، واسه همین مردن داخل داستانش بیشتره!!
Masoodنقل قول
زامبی قشنگه.دموناتا پایانش خییییلی چرت بود.ولی کتاب بک اش واقعا جذابه.سرزمین اشباح بی سر و ته تموم شد ولی بازم پایان منحصر به فردی داشت.هر چند چرت!
پرتونقل قول
سلام اولا بنده خیلی کتاب سرزمین اشباح دارن شان رو پسندیدم و البته اون رو در سن ۱۰ سالگی خوندم و به نظرم خیلی عالی بود و در ضمن اولین کتاب درست تخیلی ای بود که خوندم. من حتی اون رو به هری پاتر ترجیح می دم. هر چند هری پاتر به موقعش پیچیده میشه و طرح کلی خوبی داره ولی به نظرم گاهی منطقی نیست مثلا اینکه بعضی چیز هایی که در اوایل یاد می گیرن می تونن خیلی مفید واقع شن ولی چیز های جدید جاشون رو می گیرن. یا مثلا کتاب اراگون با اینکه دنیای بسیار کاملی داره خیلی کشدار پیش می ره و مثلا در ۲۰۰ صفحه ی آخر داستان عملا تموم شدست. دیوید گمل هم اثر سنگین تریه و در سن های کمتر ارتباط گرفتن با سرزمین اشباح کار راحت تریه. (هر چند کتاب هاش بسیار عالی پیش میره) در مورد کتاب ابلیس که به اون اشاره شد، داستان خوبی بود ولی به هر صورت ترسناک نبود، یعنی با وجود اینکه به نام برترین اثر استاد ژانر وحشت شناخته میشه هیچ قسمت واقعا ترسناکی نداره همینطور مسیر سبز، به نظر من آثاری مثل کتاب هایی از خون راحت تر ترسناک حساب میشن ولی داستان کوتاه هستن و چیز چندانی پشتشون نیست؛ علاوه بر این برای رده سنی بالاتر خوبن.
در مورد کتاب دموناتا هم به نظرم کتاب خیلی خوبی بود، پایان سرزمین اشباح برای من جالب تر بود هرچند مجموعه دموناتا رو بهتر می دونم. در کل جلد چهارمش هم به نظرم اونقدر که اشاره میشه خوب نبود من جلد ۱ و ۳ رو بیشتر پسندیدم ولی زمان جلد ۴ زمان قدیم بود و قطعا طرفدار های خاص خودش رو داره. زامبی به خوبی دموناتا نیست یا شاید علت اینه که من بزرگتر شدم چون به اندازه ی دموناتا کشش نداره. کتاب ها کوتاه ترن و در انتهای هر کتاب به جز کتاب اول با تغییرات کمی به اول داستان بر می گردیم.
در مورد کتاب ژانر وحشت اگر واقعا دنبال کتاب های ترسناک تر هستید کتاب هایی از خون رو پیشنهاد می کنم هر چند همونطور که گفتم رده ی سنی داره و داستان کوتاهه. در ضمن شاید بعضی داستان هاش رو نپسندید ولی نزدیک ترین حس به ترس در آدم ایجاد میشه. در صورتی که بیشتر دنبال کتاب هایی هستید که پرمحتوا ترند و طولانی تر هستند به نظر من چیز هایی مثل مسیر سبز رو بخونید. اگر دنبال کتاب نوجوان هستید کتاب هایی مثل قدرت ۵ نگهبان آنتونی هرویتس رو امتحان کنید و داستان کوتاه های آنتونی هرویتس هم بسیار عالی هستند که به نام های ترسناک های هرویتس و خیلی ترسناک های هرویتس و چند جلد دیگر هم چاپ شده اند. قطعا بعضی داستان های متوسط هم بین آن ها هست ولی داستانی مثل داستان وان حمام رو که فکر کنم اسمش حمام شبانه بود به عنوان یک داستان کوتاه ترسناک خیلی پسندیدم. امیدوارم مفید واقع شده باشم.
یامبنقل قول
خب بیشتر منظوره من سن عقلی بود
ماشالا شما از منم جلوتری تو فهم کتابا
ho3ynنقل قول
یه سوال دارم تورو به بزرگیه خودتون جواب بدید خیلی ممنون میشم جوابمو بدید میخواستم بدونم کسایی که سریال بازی تاج و تختو تو ماهواره دیدن یا کسایی که میدونن کودوم کانال ها پخش میکنن سریال رو هر فصلیش باشه مشکل نداره فارسی باشه انگلیسی زیر نویس یا بدون زیر نویس فرق نداره یا اگر اون کانال بخواد فصل شش رو پخش کنه فقط بهم بگید من یه کانال میشناختم که تموم کرده ممنون میشم جواب بدید
alex targerinنقل قول
اصل جنس کتاب هشتمه ولی کل مجموعه خیلی با حال تموم نمیشه
moonyنقل قول
چیزی که منو مجذوب کتاب رویای تب آلود کرد، واقع گرایی بود که مثل کتاب نغمه داخل این کتاب هم میشد دید . استفاده از خوناشام ها به عنوان یک نژاد جانوری که به دور از کلیشه های موجود با انسان ها رابطه برقرار میکنن و دارای ویژگی های هستند که در عین خارق العاده بودن ، قابل باور هم هستن.
و نقطه ضعف کتاب برای من به شخصه پرداختن بیش از حد به مسئله کشتیرانی بود .
Coldhandsنقل قول
مارتین در مورد نقطه ضعفی که گفتید گفته یک بار که داشته به رودخانه می سی سی پی نگاه می کرده پی برده که چقدر ایدۀ خون آشام ها که با کشتی ها ترکیب شدن جالب و تازست. آره این واقع گراییش از دیدگاه من یک رنگ مایۀ تیره به داستان داده که خیلی جالبه برای من.
s1378نقل قول
کتاب جالبی بود
نارگلنقل قول
این کتاب به نظر من عالیه و اصلا اون سیر کلیشه ای که مد نظر شماست رو نداره و کتاب های دارن شان هم با این که با الگو گرفتن از این کتاب بود اما در نوع خودش بینظیر بود و کتاب های دیگه ای که در این زمینه شدن به خوبی اون نشدن .
adnaنقل قول
بخوون حتما … من کاری ندارم با اینکه میگن تقلیده اما معرکس تا نخونی ندانی
مصینقل قول
سلام من با این معرفی شما و تجربه عالی که از نغمه داشتم،قطعا در اولین فرصت رویای تب آلود رو میخونم،
اما درمورد دارن شان،من هم حماسه لارتن کرپسلی هم سرزمین اشباح(حماسه دارن شان)هم دموناتا و هم جلاد لاغر و کویاسان رو در ده سالگی خوندم،سرزمین اشباح اولین رمانی بود که میخوندم و خیلی برام جالب بود طوری که حدودا هرکدومش رو تویه یه روز میخوندم،اما به نظرم برای همون ده سالگی خوبه، من الان چهارده سالمه و وقتی اومدم یه نگاه دوباره بهش بندازم دیدم دیگه اون جذابیت رو برام نداره البته به نظرم دموناتا همچنان کتاب عالیه و به نظرم پایانش هم جذاب بود.چیز خوبی که دارن شان داره اینه که کتاباش کثیفه و خشن.
درمورد زام بی همپچون من انگلیسی م خوب نیست مجبورم ترجمه بخونم و نشر ویدا آخرین بار یه سال و نیم پیش از دوازده جلد جلد سه شو چاپ کرده😐
زامبی هم تا به الان خوب بوده ولی چون هنوز به نصف کتاب نرسیدیم و هیچی ازش معلوم نیست نمیشه نظری داد،البته یه کم زام بی داره با داستان های فرعی کتاب هاش رو کش میده و این عیبشه
سهیلنقل قول