دانلود فصل‌ها

دانلود فصل ۷۵ سمول

این روزا استفاده از عبارت «گروه ترجمه» یه خورده اغراق به حساب میاد! در حالی که مدتیه میشه گفت من و محسن عزیز دونفری داریم کار می‌کنیم!!

نمیدونم چه بلایی سر گروه اومده، توقع من این بود که بعد از مطرح شدن بحث عواید مالی شاهد شور و انگیزه‌ی بیشتری در دوستان باشم، اما قضیه کاملاً برعکس شده و از برخی دوستان فعال دیروز،‌ این روزها اطلاعی در دست نیست. طوری که دیگه یواش یواش نگران سلامتیشون شدم! از زنده بودن باقی دوستان هم گاه به گاه از طریق کامنت‌هایی که تو سایت میذارن خبردار میشم. حداقل دیگه نگران سلامتی این دوستان نیستم! شکر خدا!

شرایط طوری شده که دیگه دارم بابت سرنوشت کتاب چهارم نگران میشم، گفتیم آغاز جدی ترجمه کتاب چهارم، اما بذارید روراست باشم باهاتون، هیچ چیزی که شبیه به جدی بودن باشه در این گروه نمی‌بینم. ترجمه کتاب سوم جز یه فصل و نیم به طور کامل تموم شده، در ترجمه کتاب چهارم هم مدت‌هاست که هیچ پیشرفتی نداشتیم. تنها نشانه‌های حیات در اطراف ویرایش فصل‌ها کتاب سوم و توسط من و محسن و گاهی ریگار عزیز مشاهده میشه. جالب اینه که دوستان جدیدی هم که با زحمت از فیلتر تست‌های اولیه رد میشن، انگار همون دم در بنزین تموم می‌کنن!!

اینا گله نیست، مثل همیشه درد دله. من قبلاً هم تنهایی کار کردم، امروز هم تنهایی میتونم کار کنم،‌ فردا هم تنهایی کار خواهم کرد. چقدر و با چه سرعتی و تا کی دیگه نمیدونم.

با فصل کوتاهی از سم در خدمت شما هستیم. خیلی وقت بود که از سم اطلاعی نداشتیم. آخرین بار سم رو پشت دروازه‌ی پای دیوار دیدیم. دروازه‌ای جادویی که فقط برادران شب اجازه‌ی عبور از اون رو داشتن. اون و گیلی و کلدهند درست وقتی به این دروازه رسیدن که برن و همراهانش در آنسوی دیوار به اون رسیده بودند. حالا که برن و گروهش به شمال دیوار و سم و گیلی به جنوب اون قدم گذاشتند، ادامه داستان رو پی میگیریم.

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=4073

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۲۷ دیدگاه

  • منم دارم نگران این گروه میشم.جدی جدی اینقد اوضاع خرابه؟!
    اون ۱ و نیم هم زودتر ترجمه کنین با هم بفرستین دیگه :D:
    بازم با تشکر از سرعت عمل بالا.
    با قیمت پوشک در چه حالی؟! :winksmile:

      نقل قول

  • واقعا ممنون برای تلاشی که انجام میدید و فصلارو زود به زود منتشر میکنید. :good:

      نقل قول

  • استارک عزیز…در مورد خودم باید بگم که دست روزگار بازی عجیبی در مقابلم گذاشته.شرایط زیاد خوبی ندارم و به همین خاطر چراغم خاموشه.من موندم و یک دنیا سوال….ادامه نمیدم دیگه، ولی بهرحال باید عرض کنم که ترجمه اولین شخصیتی که بهم سپرده شده بود تا پایان کتاب تموم شده و رفتم برای دومی. باشد در آرامش به رستگاری برسیم….

      نقل قول

  • واقعا من انتظار نداشتم این فصل رو اینقدر زود آماده کنید به هر صورت ممنمون

      نقل قول

  • علی:
    اون wet and wisdom tlچی شد؟

    دوست عزیز اون هنوز مرحله ویرایشش مونده و بعد از تموم شدن این کتاب برای دانلود گذاشته میشه

      نقل قول

  • Raegar Targeryan: دوست عزیز اون هنوز مرحله ویرایشش مونده و بعد از تموم شدن این کتاب برای دانلود گذاشته میشه

    نه عزیز ویرایشش هم کردم. کاملا آماده انتشار تو سایته. ولی همون طور که قبلا هم گفتم فصل ۷۷ آخرین فصل تیریون تو کتاب سوم (و البته کتاب چهارم) هست و بعد از اون ما مدت مدیدی تیریون رو نمیبینیم. تا شروع کتاب پنجم. پس باشه همون درست بعد انتشار فصل ۷۷ که میشه حدودا یه هفته دیگه.

      نقل قول

  • سلام
    سلام
    سلام
    من منتظر فایل پی دی اف خوشگل و تمیز کل ۸۰ فصل هستم….

      نقل قول

  • محمد عزیز.

    هر کمکی که از من بر میاددر خدمتم چه تو ترجمه و یا تو کاره ویراستاری تا اونجایی که بتونم بهتون کمک میکنم.
    یه کتاب تو دستمه که تا آخره این هفته تمومه. بعدش تا گرفتن کاره جدید در خدمت شما هستم. برای شروع می خواید فصلهای باقی مانده کتاب سوم رو برام میل کنید تا کاره ویراستش رو انجام بدم. اگه مقبول افتاد که در خدمتتون هستم.

    با تشکر
    سید محسن صالحی

      نقل قول

  • سلام
    خسته نباشید ویژه برای دوستان مترجم و ویراستار دمتون گرم که فصل سموئل رو اینقدر زود دادین بیرون :gol: :gol: :gol: :gol:

      نقل قول

  • خب واقعا شما دارید برای ترجمه وقت می زارید و تلاش می کنید
    ولی وقتی پای پول در میون باد یه چیزای خوبی از بین می ره
    من تجربه دارم
    می خواستیم یه چیزی بسازیم تا وقتی پولی در میون نبود همه تمام تلاششون رو بی منت می کردند
    اما وقتی پول اومد وسط هر کی همون قدر کار میکرد که پول میگرفت
    بد دعوا می شد که تو کمتر کار کردی تو کارت راحت تره و از این چیزا
    صمیمیت تو گروه از بین رفت
    البته کار ما خیلی بزرگتر وپولش خیلی بیشتر بود
    لذت کارمون کم شد
    ولی باز کارو انجام دادیم
    امیدوارم شما بتوانید کارتون رو تا آخر ادامه بدید
    چون من ترجمه هاتون رو می خونم. و دوست دارم.

      نقل قول

  • م.م.استارک: خیلی خیلی بدتر از اون نشر توصیف صحنه‌های به شدت س.کس.یه

    شما برو به جناب مارتین گیر بده که چرا تو کتابش از صحنه های به شدت …. ی استفاده کرده
    وظیفه ی مترجم خوبی یا بدی متن نیست بلکه امانت داریه.
    بدی یا خوبی برمیگرده به وظایف نویسنده
    که ربطی به شما نداره

      نقل قول

  • لن: شما برو به جناب مارتین گیر بده که چرا تو کتابش از صحنه های به شدت …. ی استفاده کرده
    وظیفه ی مترجم خوبی یا بدی متن نیست بلکه امانت داریه.
    بدی یا خوبی برمیگرده به وظایف نویسنده
    که ربطی به شما نداره

    من قبل از اینکه تعهد حرفه‌ای به نویسنده کتاب داشته باشم، تعهد اخلاقی نسبت به مخاطب خودم دارم. ضمناً داستان شاه میبخشه است. خود مارتین میگه من درک میکنم در هر کشوری بسته به شرایط فرهنگی اون ممکنه لازم باشه تغییراتی تو کتاب ایجاد بشه. مارتین با سانسور کتابش مشکلی نداره نمیدونم چرا بعضی دوستان با حذف برهی جملات یا حتی کلمات سکسی اینهمه مشکل دارن :unsure:

      نقل قول

  • سوده:
    کلی ممنون
    ولی سانسور کلا کار بدیه

    م.م.استارک: خیلی خیلی بدتر از اون نشر توصیف صحنه‌های به شدت س.کس.یه

    با هر دو عقیده موافقم. هم سانسور بده و هم نشر صحنه های . . . یه جوریه. خواننده وقتی میخونه به راحتی ازشون رد میشه ولی نویسنده تو نوشتنشون یه جورایی مؤذبه. خواننده هم وقتی میبینه سانسور خورده حس کامل نبودن چیزی که داره میخونه بهش دست میده و نسبت به بقیه نوشته بی علاقه میشه. حالا باید چی کار کرد که نه سیخ بسوزه نه کباب؟
    ۱ . نوشتن انگلیسی اون قسمت سانسور شده در پاورقی. (من خودم به شخصه اینو ترجیح میدم.)
    ۲ . تغییر اون کلمه و نوشتن یه کلمه فرهنگی تر (!) به جای اون. مثلا نوشتن آلت به جای … . البته این جوری هم کم و بیش سانسور به حساب میاد و بعضی جا هم نمیشه این کار رو کرد چون یا جمله مسخره میشه یا تغییر باید تو کل جمله اعمال شه که سخته.

      نقل قول

  • م.م.استارک: من قبل از اینکه تعهد حرفه‌ای به نویسنده کتاب داشته باشم، تعهد اخلاقی نسبت به مخاطب خودم دارم. ضمناً داستان شاه میبخشه است. خود مارتین میگه من درک میکنم در هر کشوری بسته به شرایط فرهنگی اون ممکنه لازم باشه تغییراتی تو کتاب ایجاد بشه. مارتین با سانسور کتابش مشکلی نداره نمیدونم چرا بعضی دوستان با حذف برهی جملات یا حتی کلمات سکسی اینهمه مشکل دارن

    مارتین با سانسور کتاب مشکل نداره شما کتاب چاپ میکنید؟ انتشارات وینترفل؟ تو نمایشگاه کتاب هم رو نمایی شده؟
    نه خیر شما ترجمه میکنید در ضمن مارتین اصلا براش مهم نیست اینهمه خواننده در خارج داره چرا
    باید دلش به حال منه ایرانی که اصلا نمیشناسه و براش مهم نیست بسوزه؟

      نقل قول

  • لن: مارتین با سانسور

    لن عزیز باید شرایط جامعه هم در نظر بگیری ، خیلی ها هم هستن که با نظر شما در مورد ترجمه کلمات سکسی مخالفن. این بحثی نیست که بخوایید یک طرفه بهش نگاه کنید.
    بنظرم سایت وینترفل هم تا جایی که ممکن بوده از سانسور کردن پرهیز کرده .(البته این نظر شخصی منه)

      نقل قول

  • barristan selmy: . تغییر اون کلمه و نوشتن یه کلمه فرهنگی تر (!) به جای اون. مثلا نوشتن آلت به جای … . البته این جوری هم کم و بیش سانسور به حساب میاد و بعضی جا هم نمیشه این کار رو کرد چون یا جمله مسخره میشه یا تغییر باید تو کل جمله اعمال شه که سخته.

    مگه ایناهم سانسور میشه اصن!!!؟ فقط اون قسمتا که دیگه +۲۵میشه سه نقطه میخوره نه اینا!! متن اصلی ببینی متوجه میشی!!

      نقل قول

  • Coldhands: لن عزیز باید شرایط جامعه هم در نظر بگیری ، خیلی ها هم هستن که با نظر شما در مورد ترجمه کلمات سکسی مخالفن. این بحثی نیست که بخوایید یک طرفه بهش نگاه کنید.

    تا اونجا که من خبر دارم کلمات نیستن که سانسور میشن بلکه صحنه هاست!!

      نقل قول

  • لن: مارتین با سانسور کتاب مشکل نداره شما کتاب چاپ میکنید؟ انتشارات وینترفل؟ تو نمایشگاه کتاب هم رو نمایی شده؟
    نه خیر شما ترجمه میکنید در ضمن مارتین اصلا براش مهم نیست اینهمه خواننده در خارج داره چرا
    باید دلش به حال منه ایرانی که اصلا نمیشناسه و براش مهم نیست بسوزه؟

    لن: مارتین با سانسور کتاب مشکل نداره شما کتاب چاپ میکنید؟ انتشارات وینترفل؟ تو نمایشگاه کتاب هم رو نمایی شده؟
    نه خیر شما ترجمه میکنید در ضمن مارتین اصلا براش مهم نیست اینهمه خواننده در خارج داره چرا
    باید دلش به حال منه ایرانی که اصلا نمیشناسه و براش مهم نیست بسوزه؟

    لن: مارتین با سانسور کتاب مشکل نداره شما کتاب چاپ میکنید؟ انتشارات وینترفل؟ تو نمایشگاه کتاب هم رو نمایی شده؟
    نه خیر شما ترجمه میکنید در ضمن مارتین اصلا براش مهم نیست اینهمه خواننده در خارج داره چرا
    باید دلش به حال منه ایرانی که اصلا نمیشناسه و براش مهم نیست بسوزه؟

    لن عزیز انقدر گیر نده خود منم از سانسور خوشم نمیاد ولی مترجم های عزیزی که کتاب هارو سانسور میکنن تنها منبعی هستن که ما میتونیم کتاب رو با سانسور های کمتر بخونیم :notme: پس زیاد بهشون گیر نده با ساز شون برقص :yahoo:

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: