مارتین مدتی است که در توری مسافرتی بریتانیا حضور دارد و ضمن دیدار با طرفدارانش، تعدادی مصاحبه هم انجام داده است. در یکی از این مصاحبه ها که به تازگی با گاردین انجام داده وی صحبتهای جالبی تاثیر شهرت و محبوبیت روز افزونش بر زندگی شخصی وی و تاثیر مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت بر سرعت نوشتنش ارائه داده.
سالهایی بودند که اگه می تونستم کتاب ها رو تموم کنم، از سریال جلو می افتادم و دیگه اینهمه استرس بهم وارد نمیشد. فکر نکنم که این موضوع برای من خوب بوده باشه چون هر چیزی که باعث میشد سرعت نوشتنم بالا بره، در حقیقت کند ترم می کرد.هر روز می نشستم و شروع به نوشتن می کردم و اگه روز خوبی داشتم می تونستم حداکثر سه یا چهار صفحه بنویسم.بعد با خودم می گفتم این افتضاحه، باید این کتابو تموم کنم و به جای اینکه چهل صفحه نوشته باشم، چهار صفحه نوشتم. اما الان که سریال تمام شده دیگه کارم راحتتره و در اختیار خودم قرار دارم.روزهای خوب و روزهای بد داشتم و الانم استرسم کمتر شده اما هنوزم وجود داره.
دامه مارتین درباره مشکلات مشهور شدنش می گوید:
دیگه نمیتونم به یک کتابفروشی برم. رفتن به کتابفروشی بزرگترین سرگرمی من تو دنیا بود و اینکه به اونجا برم و یه کتاب بردارم و چند تا صفحه بخونم برام فوق العاده بود.اما الان وارد هر کتابفروشی که میشم بعد ده دقیقه مردم منو میشناسن و فورا دوروبرم پر از مردم میشه.
وی همچنین درباره مشکلات صمیمی شدن با طرفداران در فضای مجازی ادامه داد:
در ابتدا با خودم می گفتم این عالیه، چه باحاله و هیجان زده میشدم.بعد با خودم گفتم که این درست نیست که اونا بعضی چیزا رو بفهمن که درسته و بعضیاشون نیست. پس گذاشتم تئوری هاشون رو داشته باشن. بعضی از اون تئوریها کاملا درست و بعضی هم اشتباهه، داستان تموم بشه خودتون متوجه میشید.
وی هچنین به عروسی سرخ اشاره کرد و گفت که عاشق واکنش های مردم بوده:
من عاشق واکنش های مردمم، چه به کتاب ها و چه به سریال. چون فلسفه داستان همینه، واکنش و احساسات.وقتیکه یک مقاله یا داستان می نویسین باید کاملاغرق داستان بشین و خودتون رو جای کاراکتر بزارین. اگه کاراکترتون بمیره وشما احساسی نداشته باشین پس بعنوان نویسنده شکست خوردین.
مارتین اشاره مستقیمی به پایان سریال نداشتم اما حرف جالبی در اینباره زد:
همونطور که ریک نلسون توی یکی از اهنگای مورد علاقم گفته، نمیتونی همه رو راضی کنی و باید خودتو راضی نگه داری.
وی همچنین درباره سریال و کتاب گفت:
آنان یک چیز نیستند اما بطور نزدیکی با هم ارتباط دارند. برای بینندگان متوسط تیریون همیشه پیتر دینکلیج باقی میمونه.اما من اونو بیست سال پیش تو ذهنم ساختم.
احتمال اینکه نغمه یخ و آتش نیز دقیقا مانند بازی تاج و تخت به پایان برسد بعیده. به هر حال باید صبر کرد و دید بعد از انتشار کتاب ششم که در سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد به چه نتیجه ای در اینباره خواهیم رسید.
هعی مارتین،
تو که رسما همه رو دق مرگ کردی
٢٠٢٠!
بعدیش احتمالا میره ٢٠٣٠
شایدهم ٢٠۴٠
Persianنقل قول
تو نمیر، من کتابفروشیم میبرمت
نازینقل قول
اینکه کتاب ۶ تو ۲۰۲۰ منتشر میشه کجا گفته شده؟
رضانقل قول
فقط دعا میکنم خدا عمر طولانی بهش بده وگرنه تا ابد تو کف آخر داستان میمونیم
Alirezousنقل قول
در یکی از مصاحبه ها اعلام کرد به طرفدارانش اگر کتاب تا تابستان سال بعد منتشر نشده بود میتونید منو زندانی کنید.البته مارتین از این مدل اظهارنظرات زیاد انجام میده ولی بازم کورسوی امیدی برای طرفدارانه
آناهیدنقل قول
کتابو بنویس لعنتی این کارا چیه همون بهتر خودتو زندانی کنی ۲۴ ساعته بنویسیش بخدا بمیری حلالت نمیکنیم .
Behzadtargaryenنقل قول
من یه فوبیایی گرفتم از وقتی نغمه رو خوندم. می ترسم ماترین که سهله، خودم قبل از آخر کتاب بمیرم. اونوقت جواب خدا رو چی بدم تو قیامت وقتی میگه:چرا طرفدار نصفه راه بدی و زودتر از آن پیر(مارتین مردی)
به هرحال، فکر کنم عزراعیل مارتین رو یاد رفته. بذاریم همینجوربمونه؟
نازینقل قول
کتاب ششم رو میده بیرون اما برای کتاب هفتم چه پروسه ای رو قراره پیش بره و چند سال قراره طول بکشه رو نمیدونم …. اما اینو احتمال میدم با بیرون اومدن کتاب ششم بیشتر جزئیات و اتفاقات داستان مسیرش مشخص میشه و این مطمئن باشید بعضی اتفاقات پایان کتاب همانند سریاله تقریبا میشه گفت ۴۰% همون اتفاق ها قراره بیافته
کوروشنقل قول
نظرتون محترم اما به نظرم ۰% پایان سریال و کتاب مثل هم نیستن. [اسپویل]
جیمی میره پیش سرسی بعد نمیکشتش؟ اونم بعد این همه کارهایی که سرسی کرده و با آسمند کتل بلک و لنسل خوابید ( تازه میخواد شهر رو با وایلدفایر بسوزونه مثل شاه دیوانه) آریا شاه شب رو میکشه؟ ( اصن تو کتاب شاه شب نیست) برن پادشاه میشه؟ ( برن نه اژدهایان تارگرین ها رو داره نه ثروت لنیسترها رو پس نمیتونه هفت پادشاهی رو متحد نگه داره) جان برمیگرده اونطرف دیوار؟ ( تو سریال با آتش شاه شب دو سومش فرو ریخت تازه تو کتاب ها با وجود شیپور زمستان همش نابود میشه اصن دلیلی نداره نگهبانان شب وجود داشته باشه با توجه به این که با وحشی ها صلح میکنن و آدر ها نابود میشن) سانسا میشه بانوی وینترفل؟ ( ترو خدا لازمه بگم چقدر این بی منطقه تروخدا خندم میگیره) آریا میره غرب وستروس؟ (لازم به توضیحه که مارتین گفته دنیاش کرویه پس غرب وستروس میشه شرق اسوس پس آریا با این حرکت فقط خودش رو مسخره میکنه) جان دنریس رو میکشه؟ (اینکه جان دنریس رو میکشه فقط حرکتی برای اینکه سازندگان بگن ما مثلا به داستان آزور های که شمشیر میکنه تو قلبش همسرش فرو میکنه اهمیت میدیم در حالی واقعا نمیدن) دنریس قدمگاه پادشاه رو میسوزونه؟ ( آره ولی نه از عمد بلکه نیمه تصادفی در حالی که دنریس و اگون (پسر ریگان) سوار اژدها جنگی مثل رقص اژدهایان انجام میدن باعث فعال شدن وایلدفایرهای زیر شهر میشن و باعث نابودیش میشن) سرانجام بقیه شخصیت ها هم خب ضایع بود سازنده ها فقط می خواستن به هر کدوم یه مقام بدن سم میشه اتاق اعظم (در حالی که تو سریال زن و بچه داره لرد یه قلعست قبلا قسم نگهبانان شب رو خورده) برین شوالیه گارد شاهنشاهی(چون برین زنه احتمالا امکان نداره بذارن شوالیه بشه چه برسه گارد شاهنشاهی) برآن رو خو همینجوری چون خیلی محبوب بوده تو داستان نگه داشتن داستان تیریون تو کتاب پنجم رو هم اقتباس نکردن از فصل پنج تو سریال شده یه کاراکتر بی اهمیت و احمق که سازنده ها نمیدونستن باهاش چیکار کنن.
Sam_Starkنقل قول
به نظر من مارتین و سازندگان سریال بازی کثیفی از نوع لیتل فینگری روی بینندگان سریال پیاده کردن اونم وقتی تمام استفاده لازم رو از سریال برای درآمد و هایپ بیشتر طرفدارا انجام دادن و در آخر یه پایان فیک نیمه شبیه به پایان اصلی کتاب به مخاطبین سریال غالب کردن، دقیقا به همین علته که پایان سریال احساس بدی به آدم میده و کل پیشگوییها و نشانه ها ، آزور آهای ، لایت برینگر ، نیسا نیسا و افسانه ها، فانتزی و … همه رو نادیده گرفتن تا داستان اصلی لو نره تا مخاطبا رو همچنان برای کتابا هایپ نگه دارن و فروش رو زیادتر کنن، اینکه میبینیم تو فصل آخر جان اسنو کلا کنار گذاشته میشه برای همین اسپویل نشدن پایان کتابه، مثلا در نظر بگیرید دنریس و جان اول برای گرفتن کینگزلندینگ به سرسی حمله کنن و این وسط دنریس در اثر یه اشتباه نقطه اشتباهی از شهر رو آتش میزنه که باعث انفجار وایلد فایرا میشه و کلی از مردم کشته میشن، بعد از گرفتن شهر هم وقتی ارتش وایت واکرا در حال نزدیکی بهشونه و میدونن شانسی ندارن با روند داستان جان دنریس رو مثل افسانه آزورآهای و نیسا نیسا فدا میکنه برای داشتن شمشیر لایت برینگر یا شاید دنریس خودش جان رو مجبور میکنه تا اینکارو کنه (اینجوری رویای دنریس هم معنی درست تری پیدا میکنه وقتی به نزدیکی تخت آهنین رسید برای یه هدف مهمتر ازش میگذره نه اینکه مثل یه هیتلر دیوانه سخنرانی کنه و همه رو نابود کنه) و بعد زنده ها به نبرد آخر با مرده ها میرن و قطعا جان اسنوی لعنتی نقش اصلی رو تو این قضیه برای بازگرداندن نور داره و احتمالا خودش هم همزمان با انجام کاری که بخاطرش متولد شده و یکبار هم از مرگ برگشته کشته میشه ولی تو سریال عمدا این کاراکتر در فصل آخر بی اهمیت نشون داده میشه یا تخریب میشه، تو هر دو تا داستان کینگز لندینگ توسط دنریس آتش میگیره و دنریس به دست جان کشته میشه و تیریون در آخر میشه دست شاه برای فرزندی که احتمالا از دنریس و جان باقی مونده، سانسا هم میشه فرمانروای شمال (نه ملکه شمال) و …. ولی یکیش بی معنی و غیرمنطقیه و یکیش پر از معنی و فوق العاده، به نظر شخصی من خود مارتین هم در این خیانت به طرفداران سریال دست داشت چون بیشتر از همه نمیخواست پایان کتاباش قبل از بیرون اومدن توسط سریال اسپویل بشه و نابودی سریال براش اهمیتی نداشت و مارو از لذت دیدن داستان اصلی در قالب سریال و تصویر محروم کرد.
پیماننقل قول
بیشرف ۲۰۲۲ شد و هنوز تکمیل نکردی☹️
ممدجوادنقل قول