مترجم: علی علیشاهی
(( مورگان لی فی )) یک ساحر بزرگ با ویژگی های اسطوره ای در افسانه آرتور است. و به آسانی می توان تشابهات بسیاری را میان مورگان و ملیساندر ( شخصیت بازی تاج و تخت نوشته جرج مارتین ) دید. ممکن است مارتین شخصیت ملیساندر را از روی مورگان الهام نگرفته باشد. ولی قطعا با او آشنایی داشته است و شکی در این نیست که که هردو شخصیت از مکانی یکسان در اسطوره سلتیک سرچشمه می گیرند.
مورگان اولین بار در کجا آمد؟ این شخصیت ابتدا در نقشی کوچک در قرون وسطی به عنوان یک عفریته وابسته به جزیره سیب ( آوالون ) در کتاب ( زندگی مرلین : نوشته شد در ۱۱۵۰ سال بعد از میلاد مسیح ) توسط نورمن ویلز ظاهر شد. مورگان ظاهر شد تا مخلوطی از چهره های اسطوره ای مانند الهه ولزی ( موردون ) باشد. او اولین بار با نام ( مورگن ) نشات گرفته از یک کلمه ولزی قدیمی به معنی (دریازاد) مورد استفاده قرار گرفت. بعدها احتمالا به کلمه ای ایرلندی/مسیحی قدیمی به نام ( موریگین ) به معنای زنی که از دریا بیرون آمده است تغییر یافت. لقب مورگان ( le fay ) از کلمه ای فرانسوی به نام ساحر سرچشمه گرفته است. پیدایش او در اسطوره شناسی مانند پیدایش الهه های ولزی از ارواح آب های ولز و بریتون به نام ( مورگین ) است. در اولین رمان های حماسی Christian de Troyes ( نوشته شده در اواخر قرن ۱۲ میلادی ) مورگان قدرت شفابخشی دارد. نقش او به طور پیوسته از طریق ادبیات پس از دوران لاتین ( نوعی دوران در ادبیات اروپا ) و در رمان های کلاسیک مرگ آرتور نوشته سر توماس مالوری افزایش می یابد. مورگان در آن ها بسیار بزرگتر و شیطانی تر ظاهر شده بود. بخشی از رمان افسانه آرتور : مورگان اکنون خواهرخوانده شاه آرتور و معشوقه سابق مرلین بود. و یک خطر پنهان برای هردوی آنها ، او همچنین از شوالیه های پادشاهی و ملکه شاه آرتور ( گوینور ) متنفر بود.
خوب ، حالا ما چه شباهتی رو بین ملیساندر و مورگان دیدیم؟
در کتاب مرگ آرتور مورگان یک شخصیت بسیار جذاب است. و با استفاده از همین (( مرلین )) را توسط خودش کنترل می کند. همچنین ، در بازی تاج و تخت دیدیم که ملیساندر با استفاده از جذابیت خود سعی در دخالت در امور کارهای مردان ( استنیس ، جان اسنو ) داشت. ملیساندر وابسته به قدرت های ماورا است یا حداقل از نوعی جادو استفاده می کند تا شکل ظاهری خود را تغییر دهد. در اوایل کتاب (( ویتا مرلینی )) (( جافری ماون مانت )) مورگان و خواهرانش را دارای قدرت های جادویی و توانایی پرواز توصیف کرد. اگرچه در اینجا ان ها فقط کارهای خوب انجام می دهند.
تاریکی و جنبه های شیطانی مورگان بزودی شکل خود را نمایان می کنند. در افسانه آرتور کتاب : (( گراینت پسر اربین )) افراد و نیروهای آرتور توسط فردی به نام (( مورگان تود )) سازماندهی می شود. محققان افسانه آتور بحث های زیادی را درباره پیدایش شخصیت (( مورگان تود )) انجام می دهند. کسی که به احتمال خیلی زیاد از مورگان لی فی نشات گرفته است. لقب (( تود )) می تواند یک وازه کهن ایرلندی به معنی شیطانی یا شرور باشد. در قرن ۱۲ میلادی نویسنده ای به نام (( هارتمن ون آو )) نسخه مخصوص (( اریک و اندی )) را نوشت. و در آن او را به عنوان یک عفریته به نام (( فامورگان به همان معنی مورگان فی )) معرفی کرد. او در (( نبرد خدایان )) حضور داشت و قادر به زنده کردن مردگان بود.
دیدیم که ملیساندر جان اسنو را توسط ارباب روشنایی زنده کرد و توانایی هایش را به او بازگرداند. همانطور که مورگان آرتور را به آوالون برد تا در زمانی که انگلیس به قهرمان بزرگی مانند او نیاز داشت او را زنده کند. در هر دو مورد ، هر دو ساحره سرانجام وفاداری خود را به قهرمانشان با بازگرداندن زندگی به انها اثبات کردند.
تا جایی که می توانیم مشاهده کنیم ، شباهت های بسیاری میان ملیساندر و نسخه های مختلف مورگان وجود دارد نظیر اینکه : هردو دارای جذابیت بسیاری هستند یا هردو از جادوی سیاه استفاده کرده و توانایی زنده کردن مردگان را دارند. جالب می شود اگر بتوان آینده ملیساندر را از روی داستان های قدیمی مورگان حدس زد ، آیا ملیساندر برای جان اسنو مانند مورگان برای شاه آرتور است؟
اگر ملیساندر داستان مورگان لی فی را دنبال کند، ممکن است بانوی سرخ پوش بار دیگر در کنار جان اسنو حضور یابد ( بعد از تبعیدی که به دلیل مرگ شیرین انجام شد ) زیرا مورگان نیز در ابتدا با شاه آرتور دشمن بودند ، اما در پایان افسانه آرتور ، مورگان به آرتور کمک کرد تا از مرگ مرگ رهایی یابد ، و همانطور که دیدیم ملیساندر نیز با وجود سوگندی که خورد است ناممکن است که مدت زیادی دور از (( شاهزاده وعده داده شده )) بماند . ممکن است سرنوشت ملیساندر با مرگ قهرمانانه جان اسنو در پایان داستان گره بخورد و او به قهرمان خود در سفر به آن دنیا کمک کند.
آیا همه این ها تئوری است؟ البته ، این مطلب بیشتر برای سرگرمی است. در دنیای آتش و یخ هیچ چیز را نمی توان پیشبینی کرد
خواهیم دید که جادو در دنیای مارتین چه مکانیزمی داره!خواهیم دید که جادو چیزی جز تلقین یا همون باور،ژنتیک و دورجنبانی یا همون telekinesis نیست.خواهیم دید که چیزی به نام خدایان باستان یا رولور یا خدای مغروق یا…..اصلا وجود نداره بلکه تنها چیزی که وجود داره hive mind consciousness هست!اونایی که اثار مارتین رو توی ۱۰۰۰ worlds خوندن میدونن چی میگم!خواهیم دید که ملیساندر جز یه شارلاتان و در عین حال یه آدم فریب خورده چیزی نیست!خواهیم دید که زنده کردن مرده چیزی جز telekinesis نیست!خواهیم دید که این افراطی ها (طرفداران جنگ و معتقدان به پیشگویی) هستند که باعث میشن apocalypse به وجود بیاد و نه آدرها!خواهیم دید که میانه روی تنها راه خلاصی از سرنوشت وحشتناکه! خواهیم دید که نغمه یخ و آتش در واقع نبرد یخ و آتش نیست بلکه collective consciousness یخ و آتش هست.خواهیم دید که Power resides where men believe it resides.خواهیم دید که چیزی به نام پیشگویی وجود نداره بلکه این آدم ها هستن که با انتخابهایی که انجام میدن آینده رو میسازن!شاید همه این حرفها براتون عجیب به نظر بیاد ولی اگه داستانهای ۱۰۰۰ worlds مارتین رو بخونید میفهمید چی میگم!
varisنقل قول
داداش نکنه تو خود جرج مارتین هستی که همه اینا با اطمینان میگی
البته با بیشتر حرفات موافقم
کوهنقل قول
نه مارتین نیستم!ولی یه سری شواهد رو کنار هم میذارم و نتیجه میگیرم.
varysنقل قول
چیزایی که گفتی بیشترش با عقل جور درمیاد ولی هیچوقت نمیشه با اطمینان چیزی گفت
مارتین کلا استعداد خوبی در گند زدن به تفکرات و تئوری های ما برای ادامه داستان داره
کوهنقل قول
نوید جان میبینم یک مدتیه داری زود به زود پست میزاری
آورین آورین
کوهنقل قول
والا ما قبلا هم زود به زود پست میزاشتیم و دوس داریم همیشه این روند رو ادامه بدیم اگه مشکلات و مشغله های زندگی بزارن.
نوید لنیسترنقل قول
جالب بود. همنظر خودمم پیدا میشه نمیدونستم :)
علینقل قول
پست خوبی بود با قدرت ادامه بدید
شرویننقل قول
آیا در کتاب هم جان توسط رولور برمیگرده؟! چیزی که توی فیلم نشون داده شد، منو کاملا قانع نکرد که کار ملیساندر و اربابش بوده، بیشتر احساس میکنم جادوی خونی (وارگ) خودش در این کار موثر بوده!
در مورد صحبت دوستان هم عرض کنم که ، با توجه به خاستگاه فکری و اعتقادی نویسنده ( ملغمه ای از مسیحیت تحریف شده و اومانیسم، که هر دو از شاخه های کابالایسم هستن)، چنین چیزی دور از ذهن نیست!
مرتضینقل قول
صد در صد تو کتاب هم جان زنده میشه
چون مارتین از همون اول میخواسته پنج شخصیت اصلی کتاب یعنی جان آریا دنریس برن تیریون برای اتفاقات پایان داستان زنده نگه داره
کوهنقل قول
میشه بپرسم شما چجوری میگی خواستگاه فکری نویسنده فلان طوره؟شما آثار مارتین رو خوندی؟یا شاید هم از توی کله مارتین خبر داری؟آثار مارتین فقط محدود به دنیای نغمه نمیشه برادر.شما تشریف ببرید داستانهای ۱۰۰۰worlds رو مطالعه بفرمایید.حداقل a song for lya و in the house of the worms رو مطالعه کنید.در مورد جان اسنو هم ممکنه ملیساندر (شارلاتان ساده لوح!) توی زنده شدنش نقش داشته باشه ولی اعمال جادو دلیل نمیشه که چیزی به نام لرد روشنایی وجود داشته باشه.مگه فرزندان جنگل کلد هند رو زنده نکردن(البته در ظاهر).حتی اگر چیزی به نام لرد روشنایی وجود داشته باشه (که احتمالا وجود نداره بلکه یه جور hive mind هست احتمالا) دلیل نمیشه که فکر کنیم یه موجودیه با اهداف خیر.زمان همه چیز رو مشخص میکنه و مارتین با افزاطی ها میانه ای نداره و ملیساندر هم ابزار دست افراطی هاست
اسکاهاز مو کنداکنقل قول
ههههه! اصلا متوجه منظورم نشده، جواب دادن!
مرتضینقل قول
کدوم منظور اینکه اومانیزم از کابالیزم منشعب شده؟! یا اینکه خواستگاه فکری مارتین چیه؟! :D: احتمالا شما تله پات هستی از تو کله آدمها خبر داری
اسکاهاز موکنداکنقل قول
ملیساندرا کارای بد زیادی کرده اما همشو بخاطر اعتقادش انجام شاید واقعا آدم بد ذاتی نباشه اما من میگم احتمالش هست ملیساندرا زن پادشاه دیوار باشه دررابطه باشباهتش بامورگان درسته شباهت هایی باهم دارن اما فکر نکنم که روی اون بطور کامل الهام گرفته باشه مورگان نمونه بارز یک شخصیت خاکستری روداره که اکثر اهدافشو باخواست خودش انجام میده اما ملیساندرا این طور نیست تمام کارشو بادستور رلور انجام میده
OMID REZAنقل قول
مرتضینقل قول
معنی hive mind چیه؟
فارانقل قول
hive mind اصطلاحه
یچی تو مایه های انجمن برادری و گروه خانه نامیراها یا
همون کشیش های سرخ که دانششون رو باهم درمیون میذارن تا به انجمن برتر تبدیل بشن
King of the Northنقل قول
یه مسیله اینه که مورگان اسم مرده ساحره ایکه در داستان مرلین بود مورگانا نام داره و مرسی از مطلب خوبتون
پروتینقل قول
واقعا پستاتون عالیه
خیلی قشنگ بود
دانلود فیلم و سریالنقل قول