مقالات

نگاهی به گذشته؛ ملیساندر چند سال دارد؟

اخطار: این مطلب حاوی اسپویل از اپیزود اول فصل جدید سریال و کتاب پنجم و حتی ششم است!

پیش از هر مطلبی باید به این نکته اشاره کنیم که سریال محبوب بازی تاج و تخت هوادارانش را در قسمت ابتدایی فصل ششم شوکه کرد. ملیساندر یا راهبه سرخ ( بازیگر : کاریس فن هاوتن ) که از فصل دوم وارد سریال بازی تاج و تخت شد ، در انتهای قسمت اول فصل ششم پس از باز کردن گردنبند یاقوت سرخ از گردنش ، نشان داد که بسیار پیرتر از آن چیزی است که پشت این شخصیت جذاب و جوان قرار گرفته است.

ملیساندر زنی زیباست ، کاریس فن هاوتن نیز ۳۹ ساله است. اما ملیساندری که ما در انتهای قسمت اول فصل ششم مشاهده کردیم به معنای واقعی کهن سال بود. پیرزنی خمیده با موهای شکننده و جسمی پیر و فرتوت. واضح است که او سالهای مدیدی زندگی را تجربه کرده است.

پیش از پاسخ دادن به این سوال که ملیساندر دقیقاً چند سال دارد ، بهتر است یک فلش بک به عقب در فصل دوم سریال بزنیم ، جایی که ملیساندر به دلیل شکست در نبرد بلک واتر مغضوب استنیس شده است.

ملیساندر : واقعاً می خواهید جنگ رو رها کنید چون که فقط در یک نبرد شکست خوردید ؟

استنیس: یک جوری راجع به جنگ صحبت می کنی انگار که اون رو درک می کنی.

ملیساندر : من مدتی خیلی بیشتر از شما مشغول جنگیدن بودم.

استنیس یک مرد میان سال است. پس اگر ملیساندر سالها پیش از استنیس در حال جنگ یا همان حیات بوده ، مسلماً سنی فرای چهره ی جوان و بشاش خود دارد. ظاهراً اغلب طرفداران برای نخستین بار به این دیالوگ توجه خاصی نشان ندادند ، اما حال این دیالوگ نه تنها مهم بلکه ممکن است کلید حل معمای ما نیز باشد.

Melisandre

اگرچه فن هاوتن نیز در مصاحبه ای در هالیوود به این نکته اشاره کرده که ملیساندر از چیزی که نشان می دهد مسن تر است.

فن هاوتن : ” من نمی دانم که او دقیقاً چند ساله است ، اما او تقریباً صد سال را رد کرده و فردی بسیار با تجربه است. منتها صحبت کردن در این باب برای من بسیار مشکل است به دو دلیل : اول اینکه ما می خواهیم به هر شکل این قضیه به صورت یک راز باقی بماند و دوم ، من کتاب ها را مطالعه نکرده ام.

سرنخ دیگری که در باب سن ملیساندر وجود دارد ، توسط یک ژورنالیست که ادعا می کند با مارتین در این باب صحبت کرده به دست ما رسیده است. او گفته است که ملیساندر چندین قرن ( حدود ۴۰۰ سال ) سن دارد و همچنین ادعا می کند که این مطلب را از خود مارتین شنیده است.

خوانندگان کتاب یحتمل در این باب که ملیساندر از چه طریقی خود را جوانتر نشان می دهد اطلاعات و حدسیات خوبی دارند. در کتاب رقصی با اژدهایان ، او با اجرای یک جادو باعث تغییر چهره و صدای پادشاه وحشی ها منس ریدر شد و این نکته باور این موضوع که او جادویی مشابه  روی خود انجام داده را آسان تر می کند.او قدرت چنین سحر و جادویی را در یاقوت سرخ رنگی که همیشه بر گردن خود دارد حمل می کند. این نکته از این نظر منطقی به نظر می رسد که وقتی او گردن بند را باز می کند ، چهره ی حقیقی اش نمایان می شود.

اما مساله ای که  باعث ایجاد شک و شبهه در تئوری گردنبند می شود را باید در فصل چهارم سریال جستوجو کنیم. جایی که ملیساندر در حال حمام کردن با همسر استنیس در حال صحبت می باشد . در آن صحنه او گردنبند یاقوت سرخش را به گردن ندارد. آیا این مساله باعث ایجاد یک تناقض می شود ؟! احتمالاً . لکن فرضیه هایی وجود دارند که می توانند به این تناقض پاسخی منطقی بدهند.

melisandre-fire

برخی طرفداران اینگونه تصور می کنند که سیلیس ( همسر استنیس ) ظاهر حقیقی ملیساندر را دیده و به همین دلیل نگاهش را از او برگرفته است. اما مخالف این نظریه سیلیس یحتمل به دلیل برهنه بودن ملیساندر و حجب و حیایی که خود به آن معتقد بود نگاهش را از او برگفته است.

همچنین ممکن است که بازکردن گردنبند تنها دلیل نمایان شدن چهره ی واقعی ملیساندر نباشد. طبق اظهارات دن وایس : ملیساندر یاقوت سرخ را به این منظور باز کرده که شاید ایمان خود را پس از شکست استنیس در وینترفل از دست داده باشد. او از تمام دروغ هایی که در طول زندگی اش با آنها سروکار داشت خسته شده بود و نیاز داشت به خاطر بیاورد که او دقیقاً چه کسی و چه شکلی است.  این موضوع می تواند از نظر تاثیر روانی اهمیت داشته باشد.

در آینده مشخص خواهد شد که آیا این مساله تاثیری در ادامه ی روند داستان خواهد گذاشت ، یا اینکه به صورت یک راز میان طرفداران و راحبه ی سرخ چندصد ساله باقی خواهد ماند.

ترجمه: بهنام حشمتی

منبع: winteriscoming

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=9008

درباره نویسنده

م.م.استارک

مدیر و مؤسس سایت و سرپرست گروه ترجمه

۱۰۳ دیدگاه

  • من که کاملا کف کردم از این قسمت سریال… بزرگ ترین شوک قسمت واسم همین بود…
    حالا پیر بودن ملیساندر دقیقا قراری چه تاثیری تو داستان داشته باشه نمیدونم اما شاید نشونه این باشه که جادوهای ملیساندر خیییلی فراتر از حد تصور ما تا الانه… شاید در ادامه کارای خییییییلی مهم تری از دیدن آدما تو شعله های اتیش باشه که بخواد انجام بده و اینکه مذهب رلور شاید واقعی ترین مذهب کتاب باشه و پرقدرت ترین… خدای بدون چهره رو بزنه کنار :unsure: :unsure:

      نقل قول

  • احتمالا این خانم راوی گذشته جان خواهد بود
    چون در این فصل گذشته ند استارک و درگیری در برج شادی و آرتور دین نمایش داده میشه
    اینطوری خیلی هم جالب میشه
    کسی که از اول از همه چی مطلع بوده.

      نقل قول

  • فکر کنم دلیل جوونیش اون محلولی باشه که دوربین روش زوم کرد . وگرنه بیخود روش تمرکز نمیکرد تو فصل ۴ هم یه چیزی به خودش میمالید. شاید اون باشه و گردنبند دلیل جوانیش نباشه

      نقل قول

  • اگه خاطرتون باشه راهب توروسی هر بار بریک دنداریون رو به زندگی برمی گردوند از عمرش کاسته و انرژیش کمتر می شد.الان هم ملیساندر چون میخواد جان اسنو رو به زندگی برگردونه تمام قدرت و عمرشو میده تا بتونه جان اسنو رو که از نظر اون ناجی هست و اول قسمت هم میگه من اونو توی آتش دیدم ،زنده کنه و پیر میشه. احتمال زیاد جان قسمت دوم مثل بریک و کتلین استارک زنده میشه. بالاخره توی مذهب رولور اگه بخوای مرده رو به زندگی برگردونی یه هزینه ای حتما باید داشته باشه وگرنه کاهن های سرخ توی آشایی همه رو برمی گردونن.

      نقل قول

  • امیر:
    اگه خاطرتون باشه راهب توروسی هر بار بریک دنداریون رو به زندگی برمی گردوند از عمرش کاسته وانرژیش کمتر می شد.الان هم ملیساندر چون میخواد جان اسنو رو به زندگی برگردونه تمام قدرت و عمرشو میده تا بتونه جان اسنو رو که از نظر اونناجی هست و اول قسمت هم میگه من اونو توی آتش دیدم ،زنده کنه و پیر میشه. احتمال زیاد جان قسمت دوم مثل بریک و کتلین استارک زنده میشه. بالاخره توی مذهب رولور اگه بخوای مرده رو به زندگی برگردونی یه هزینه ای حتما باید داشته باشه وگرنه کاهن های سرخ توی آشایی همه رو برمی گردونن.

    به شدت موافقم.

      نقل قول

  • Rodimus:
    احتمالا این خانم راویگذشته جان خواهد بود
    چون در این فصل گذشته ند استارک و درگیری در برج شادی و آرتور دین نمایش داده میشه
    اینطوری خیلی هم جالب میشه
    کسی که از اول از همه چی مطلع بوده.

    اون خاطرات و سرگذشت ها رو برن فلش بک میزنه،نه ملیساندرا

      نقل قول

  • سرخ پوش از اشایی .ملیساندرا شاید نیسا نیسا همسر ازور اهای اوله .کسی که قلبشو تبدیل پرودگار روشنایی کرده .نامیرا شده و حالا وظیفش مبارزه در جبهه ی زندگی در برابر مرگه .اما چیزی که این وسط عجیبه خدایان قدیم و درختان قلب و پرودگار هزاران چهره واقعن چی هستن ؟و چی میخوان ؟ ایا عین رلور بی رحمانه جان معصومین و ضعفا رو طلب میکنن یا واقعن درد نجات انسانها رو ندارن! اصلن مگه بریدن ریورز در گذشته مگه یه خاعن تمام عیار نبوده!چطور دلسوز مردم شده؟ عجیبه که مارتین انقدر قدرت های بزرگ تو داستاناش داره ولی هنوز نقششون تو پایان داستان مبهمه .چیزی که لخت شدن ملیساندرا به ما نشون داد قدرت های زیادی و تردیدی که به جونش افتاده .بنظر من کارگردانا قصد جایگزینی اتفاقات منس ریدر در کتاب پنجم با جان رو داره.جان دروغین اخ چه بشود!

      نقل قول

  • به نظر من این قسمت به جز پیری ملیساندرا و کشته شدن دوران مارتل چیز خیلی جذابی نداشت.
    انگار داشتیم فصل پنج رو میدیدیم (ایشالا تو قسمتای بعدی شاهد اتفاقات جالبتری خواهیم)

      نقل قول

  • با کشته شدن مارتلها پیش بینی من درست از اب در امد..سریال حتما بعد ده قسمت فصل ششم با ۱۵ قسمت دیگه تمام می شود…و همانطور که گفتم شخصیتهای داستان خیلی سریع کشته می شوند در این فصل….جالب اینجاست تعداد مرگهای سریال بیشتر از کتاب خواهد بود!!!!چون شخصیتهایی از کتاب حذف شدند و شخصیتهایی دیگر از کتاب سرنوشت انها را به عهده گرفتند…مانند جورا مورمون که در کتاب مریض نمیشه..و همراه تیریان نیست درسفر با قایق…… و این لرد کانینگتون هست که این ماجراها رو داره..ظاهرا سرنوشت مرگبار لرد کانینگتون نصیب جورا مودمون میشه..چون لرد کانینگتون از شخصیتهای جذاب کتاب از سریال حذف شده..همینطور پسر شاهزاده راگار….کوئینتین مارتل هم حذف شده از سریال…و با توجه به تریلر سریال..فکر کنم سرنوشتش نصیب تیریان بشه….

      نقل قول

  • مشکل تغییر داستان اینجاها خودش را نشان خواهد داد ،
    وقتی متن کتاب را می دانستم ، تغییرات قابل تحمل و یا حتی جذاب بود اما حالا چطور باید درباره دوران مارتل قضاوت کنیم ؟
    انگار ، فعل و فاغل داستان را از هم جدا کرده و با موارد دیگر جابجا کرده اند ، یعنی قرار است یک نفر بمیرد ، در سریال این مرگ رخ خواهد داد ، اما نه آن کسی که کتاب گفته ،
    یک نفر شکنجه می شود ، نه آن کسی که کتاب گفته و شاید یک نفر عمر طولانی داشته باشد ، اما نه آن کسی که کتاب گفته ، حتی شاید جنسیت آن فرد نامیرا هم عوض شود ،
    اگر با تئوری سن وسال روس بولتون آشنا باشید ، می دانید که درباره او چه ادعایی وجود دارد ،
    وجود همه پیشگویی ها ، منشا به وجود آمدن زمستان و ادرها ، قصه نگهبانی شب و حتی تئوری شاه شب بودن رئیس آدرها به ما می گوید که آن جنگ نا تمام هزاران سال پیش هنوز ادامه دارد و بلکه بازیگران آن هم هنوز وجود داشته باشند ، یا حداقل وارث آن دشمنی باشند .

    تبصره :‌وضعیت جدید سنسا و آمدن اولین شوالیه قسم خورده اش توجه کسی را جلب نکرد ؟
    دختری بدون حامی ، وسیله ای برای سواستفاده سیاسی دیگران که آرام ارام (یا ناگهانی) تبدیل به یک قدرت می شود ، همچین دختری از قبل برای شما آشنا نیست ؟
    اگر او هم به وسیله یا موجودی جادویی دست پیدا کند(با توجه به از دست رفتن گرگش) چه می شود ؟

      نقل قول

  • وقتی جان اسنو روی زمین افتاده بود رد خونش شبیه اژدها بود و وقتی سر داووس رسید و گفت اسنورو ببرید داخل رد خون زیر بدن جان اسنو شبیه گرگ بود که سر داووس هم تعجب کرد.

      نقل قول

  • دانیال:
    وقتی جان اسنو روی زمین افتاده بود رد خونش شبیه اژدها بود و وقتی سر داووس رسید و گفت اسنورو ببرید داخل رد خون زیر بدن جان اسنو شبیه گرگ بود که سر داووس هم تعجب کرد.

    وقتی خون جان روی زمین ریخت صدا و نحوه پخش شدن خونش روی برفها(یخها) توجه منو جلب کرد یه جورایی رفت تو ناخوداگاهم و زمانی هم که دوستاش اومدن جسدش رو ببرن به یه چیزی روی زمین خیره میشدن. انگار من بیننده هر لحظه منتظر بودم یه چیز عجیب رو ببینم(این حس خودم بود)

    بانو ملیساندرا میدونست که استنیس جنگو میبازه به خاطر همین هم قبل از شروع جنگ برگشت به دیوار.میتونست به جاهای دیگه هم بره ولی یه چیزی تو شعله ها دیده بود که بزگشت به دیوار. خودش که گفت جان رو دیده که تو نبرد وینترفل میجنگه! پس این فرضیه که ملیساندرا ایمانشو از دست داده حقیقت نداره چون از قبل میدونست که استنیس جنگو نمیبره.

    اصلا چرا باید استنیس رو راضی کنه که به جای حمله به پایتخت این همه راه رو به سمت دیوار بیان؟؟ حتی به استنیس گفت سر داووس رو نکش من تو شعله ها اونو در جنگ با وحشی ها دیدم(با وجود اینکه سر داووس تنها مخالفش بود)
    حمله ی وحشی ها به جنوب و گذرشون از دیوار به نفع ملیساندرا بود چون ارتش شاه و لنیسترها رو به خودش مشغول میکرد و استنیس راحت تر میتونست به قدرت برسه. پس برای چیز دیگه ای به سمت دیوار اومدن.

    سر داووس هم گفت فقط افرادی که درون این اتاق هستن طرف ما هستن و البته بانو ملیساندرا. خیلی کارها از اون بر میاد. من فکر میکنم بانو ملیساندرا جان رو دوباره زنده میکنه. شاید برای محافظت از خودش از جلد جوان خودش خارج شده!

    یه چیز دیگه هم که توجه منو جلب کرد نگاه کاهن سرخ توی ولانتیس به تیرین لنیستر بود!

    یه سوالی هم داشتم. چه طوری جاکن هاکار(مرد بدون چهره) رو گیر انداخته بودن و تو قفس داشتن میبردنش؟ شخصی با اونهمه مهارت جادویی. شاید کار کاهنی از خدای قدرتمندتری باشه…

      نقل قول

  • جاویدانان: وقتی خون جان روی زمین ریخت صدا و نحوه پخش شدن خونش روی برفها(یخها) توجه منو جلب کرد یه جورایی رفت تو ناخوداگاهم و زمانی هم که دوستاش اومدن جسدش رو ببرن به یه چیزی روی زمین خیره میشدن. انگار من بیننده هر لحظه منتظر بودم یه چیز عجیب رو ببینم(این حس خودم بود)

    بانو ملیساندرا میدونست که استنیس جنگو میبازه به خاطر همین هم قبل از شروع جنگ برگشت به دیوار.میتونست به جاهای دیگه هم بره ولی یه چیزی تو شعله ها دیده بود که بزگشت به دیوار. خودش که گفت جان رو دیده که تو نبرد وینترفل میجنگه! پس این فرضیه که ملیساندرا ایمانشو از دست داده حقیقت نداره چون از قبل میدونست که استنیس جنگو نمیبره.

    اصلا چرا باید استنیس رو راضی کنه که به جای حمله به پایتخت این همه راه رو به سمت دیوار بیان؟؟ حتی به استنیس گفت سر داووس رو نکش من تو شعله ها اونو در جنگ با وحشی ها دیدم(با وجود اینکه سر داووس تنها مخالفش بود)
    حمله ی وحشی ها به جنوب و گذرشون از دیوار به نفع ملیساندرا بود چون ارتش شاه و لنیسترها رو به خودش مشغول میکرد و استنیس راحت تر میتونست به قدرت برسه. پس برای چیز دیگه ای به سمت دیوار اومدن.

    سر داووس هم گفت فقط افرادی که درون این اتاق هستن طرف ما هستن و البته بانو ملیساندرا. خیلی کارها از اون بر میاد. من فکر میکنم بانو ملیساندرا جان رو دوباره زنده میکنه. شاید برای محافظت از خودش از جلد جوان خودش خارج شده!

    یه چیز دیگه هم که توجه منو جلب کرد نگاه کاهن سرخ توی ولانتیس به تیرین لنیستر بود!

    یه سوالی هم داشتم. چه طوری جاکن هاکار(مرد بدون چهره) رو گیر انداخته بودن و تو قفس داشتن میبردنش؟ شخصی با اونهمه مهارت جادویی. شاید کار کاهنی از خدای قدرتمندتری باشه…

    به علت زیادی شخصیتها و طولانی بودن کتاب متاسفانه مارتین ضد و نقیض زیاد نوشته و گفته.و…تو کتاب پر هست از مطالب غیر منطقی از اولین و مهم ترینشون شورش تایوین لانیستر و جیمی بود که بر علیه ند استارک و رابرت باراتیون جنگ رو شروع کردند به بهانه گرفتار شدن تیریان بدست کاتلین!!!!!؟؟؟در حالی که همه می دونیم تیریان کوچکترین اهمیتی برای تایوین نداشت…جیمی زرنگ تر از ان بود که با دست راست شاه شمشیر به شمشیر بشه!!!اتفاقی نیفتاده بود که!!!؟؟؟حد اکثر با وساطت رابرت باراتیون قضیه حل میشد…!!!چون مدرکی برای تیریان برای کشتن بران نبود…!! ند هم به وساطتت شاه عمل می کرد حتما… به خاطر باراتیون بدتر هم کرده بود!!!از همه مهم تر مشخص شد که سو قصد به بران و کشتن دست راست قبلی شاه هم کار لانیستر ها نبوده..برای چه تایوین به اون زرنگی با اون همه دشمن کمین کرده باید بر علیه باراتیون ها و استارکها و دیگر خاندانها بجنگه!!!؟؟؟…این مهم ترین ضد و نقیض داستانه….همانطور که می دونیم جنگ قبل از مرگ ند و رابرت توسط لانیسترها اغاز شده بود….که عجیبه…

      نقل قول

  • تو کتاب پر هست از مطالب غیر منطقی از اولین و مهم ترینشون شورش تایوین لانیستر و جیمی بود که بر علیه ند استارک و رابرت باراتیون جنگ رو شروع کردند به بهانه گرفتار شدن تیریان بدست کاتلین!!!!!؟؟؟در حالی که همه می دونیم تیریان کوچکترین اهمیتی برای تایوین نداشت…جیمی زرنگ تر از ان بود که با دست راست شاه شمشیر به شمشیر بشه!!!اتفاقی نیفتاده بود که!!!؟؟؟حد اکثر با وساطت رابرت باراتیون قضیه حل میشد…!!!چون مدرکی برای تیریان برای کشتن بران نبود…!! ند هم به وساطتت شاه عمل می کرد حتما… به خاطر باراتیون بدتر هم کرده بود!!!از همه مهم تر مشخص شد که سو قصد به بران و کشتن دست راست قبلی شاه هم کار لانیستر ها نبوده..برای چه تایوین به اون زرنگی با اون همه دشمن کمین کرده باید بر علیه باراتیون ها و استارکها و دیگر خاندانها بجنگه!!!؟؟؟…این مهم ترین ضد و نقیض داستانه….همانطور که می دونیم جنگ قبل از مرگ ند و رابرت توسط لانیسترها اغاز شده بود….که عجیبه…

    این کار رو به خاطر غرور خانوادگیش کرد، بزرگ‌ترین آرزوی ایشون یک خانواده‌ی قدرتمند و ابدی بود. جنگیدن برای ابهت اسم خانواده از تایوین برمیاد. :shame:

      نقل قول

  • سلام. وقت بخیر. سایت شما یکی از کامل ترین سایتها درباره سریال بازی تاج و تخته.
    به نظر من ملیساندرا خودشو پیر کرد تا بتونه جان اسنو رو نجات بده. من توی یک سایتی یه مقاله درباره شخصیتهای این سریال خوندم که خیلی به نظرم جالب بود توصیه میکنم مطالعه کنید.
    به این لینک مراجعه کنید

      نقل قول

  • سلام
    اقا ترجمه ی کتاب چهار هنوز تموم نشده ؟؟؟؟؟
    اگه تموم شده لینکشو بدین لطفا
    اگرم تموم نشده چرا خو ؟؟؟بیش تر از یک سالو نیمه که دارین ترجمه میکنید

      نقل قول

  • محمد: به علت زیادی شخصیتها و طولانی بودن کتاب متاسفانه مارتین ضد و نقیض زیاد نوشته و گفته.و…تو کتاب پر هست از مطالب غیر منطقی از اولین و مهم ترینشون شورش تایوین لانیستر و جیمی بود که بر علیه ند استارک و رابرت باراتیون جنگ رو شروع کردند به بهانه گرفتار شدن تیریان بدست کاتلین!!!!!؟؟؟در حالی که همه می دونیم تیریان کوچکترین اهمیتی برای تایوین نداشت…جیمی زرنگ تر از ان بود که با دست راست شاه شمشیر به شمشیر بشه!!!اتفاقی نیفتاده بود که!!!؟؟؟حد اکثر با وساطت رابرت باراتیون قضیه حل میشد…!!!چون مدرکی برای تیریان برای کشتن بران نبود…!! ند هم به وساطتت شاه عمل می کرد حتما… به خاطر باراتیون بدتر هم کرده بود!!!از همه مهم تر مشخص شد که سو قصد به بران و کشتن دست راست قبلی شاه هم کار لانیستر ها نبوده..برای چه تایوین به اون زرنگی با اون همه دشمن کمین کرده باید بر علیه باراتیون ها و استارکها و دیگر خاندانها بجنگه!!!؟؟؟…این مهم ترین ضد و نقیض داستانه….همانطور که می دونیم جنگ قبل از مرگ ند و رابرت توسط لانیسترها اغاز شده بود….که عجیبه…

    جوابش خیلی سادست _ رسیدن به نوک هرم قدرت و البته طمع قدرتی که تایون لنیستر داره بر کسی پوشیده نیست
    تو کتاب ۲ یه جا میستر پایسل به تیریون میگه :ما میخواستیم لنیستر ها رو روی تخت بنشونیم اما ند خیلی سریع خودش رو پایتخت رسوند

      نقل قول

  • با توجه به سرعت پیشروی کندی که داستان داره من نمیدونم که چطور قراره داستان جمع بشه اونم تو ۲۵ قسمت دیگه از سریال یا دو جلد دیگه از کتاب ۲۵
    تازه اینارو هم کنار کندیش اضافه کنید
    _استارکها قراره شمال رو پس بگیرن (چون شمالیها فقط به اونها وفا دارن)
    _دنریس باید به وستروس لشگر کشی کنه (شایدم نظرش عوض شه که البته بعیده)
    _آریا احتمالا قراره قدرتی به دست بیاره (بحثش طولانیه ولی اغلب مخاطبها متوجه موضوع شدن)
    _سانسا قراره توی مسیر جدیدی قدم بزاره
    _برن هم که قراره پرده از تمام اسرار داستان برداره
    _جزایر آهن -دورنی ها – های اسپارو – پسران هارپی – لیدی استون هارت – لرد بیلیش ، اینا افرادین که کارکتر اصلی محسوب نمیشن ولی سرعت پیشروی داستان رو کمتر کردن
    _و در آخر و احتمالا تاثیر گذار تر از همه آدر ها قراره به جنوب لشگر کشی کنن و برای این مهم باید از دیوار رد بشن (تقریبا مطمئنم که دیوار خراب میشه یا جادوی اون باطل میشه تا آدر ها بتونن ازش رد بشن)
    توی ارباب حلقه ها سایرون دوباره احیا نشد چون نقطه ضعفش حلقه بود و فقط یه نفر بود که اگر احیا میشد قدرتی وجود نداشت تا جلوی اونو بگیره ولی توی داستانهای امروزی بیشتر مواقع شاهد این بودیم که شر دوباره قدرت میگیره و نبرد نهایی رو با قهرمانان داستان انجام میده
    حالا باید دید دنیای نغمه توی کدوم مسیر پیش میره ؛ آیا آدر ها پشت دیوار زمین گیر میشن یا به سبک داستان های امروزی از دیوار رد میشن
    البته از اون جایی که آدر ها شکست ناپذیر نیستن ولی تعدادشون زیاده پس احتمالا حالت دوم پیش میاد و از دیوار رد میشن و اونجاست که بالاخره قهرمانان واقعی داستان مشخص میشن
    اوه چقد طولانی شد
    خلاصه باید دید مارتین میتونه یه پایان با شکوه برای داستانش شکل بده یا نه
    البته بر خلاف اونچه که انتظار میره جلو افتادن سریال به نفع مارتینه چون که میتونه عکسالعمل ها رو بسنجه و مسیر پایانی داستان رو بهتر شکل بده هر چند که انتشار کتاب ۶ ممکنه به طور کامل سریال رو نابود کنه

      نقل قول

  • واقعا تا اینجاشم خیلی سریال سنت شکن بوده ولی اگه جان زنده نشه بازم ارزش دیدن داره فک نکنم اینقدر کلیشه ایش کنن که ملیساندرا زنده ش کنه این جوری که معلومه جان مرد که مرد

      نقل قول

  • mohammad _QA:
    با توجه به سرعت پیشروی کندی که داستان داره من نمیدونم که چطور قراره داستان جمع بشه اونم تو ۲۵ قسمت دیگه از سریال یا دو جلد دیگه از کتاب ۲۵
    تازه اینارو هم کنار کندیش اضافه کنید
    _استارکها قراره شمال رو پس بگیرن (چون شمالیها فقط به اونها وفا دارن)
    _دنریس باید به وستروس لشگر کشی کنه (شایدم نظرش عوض شه که البته بعیده)
    _آریا احتمالا قراره قدرتی به دست بیاره (بحثش طولانیه ولی اغلب مخاطبها متوجه موضوع شدن)
    _سانسا قراره توی مسیر جدیدی قدم بزاره
    _برن هم که قراره پرده از تمام اسرار داستان برداره
    _جزایر آهن -دورنی ها – های اسپارو – پسران هارپی – لیدی استون هارت – لرد بیلیش ، اینا افرادین که کارکتر اصلی محسوب نمیشن ولی سرعت پیشروی داستان رو کمتر کردن
    _و در آخر و احتمالا تاثیر گذار تر از همه آدر ها قراره به جنوب لشگر کشی کنن و برای این مهم باید از دیوار رد بشن (تقریبا مطمئنم که دیوار خراب میشه یا جادوی اون باطل میشه تا آدر ها بتونن ازش رد بشن)
    توی ارباب حلقه ها سایرون دوباره احیا نشد چون نقطه ضعفش حلقه بود و فقط یه نفر بود که اگر احیا میشد قدرتی وجود نداشت تا جلوی اونو بگیره ولی توی داستانهای امروزی بیشتر مواقع شاهد این بودیم که شر دوباره قدرت میگیره و نبرد نهایی رو با قهرمانان داستان انجام میده
    حالا باید دید دنیای نغمه توی کدوم مسیر پیش میره ؛ آیا آدر ها پشت دیوار زمین گیر میشن یا به سبک داستان های امروزی از دیوار رد میشن
    البته از اون جایی که آدر ها شکست ناپذیر نیستن ولی تعدادشون زیاده پس احتمالا حالت دوم پیش میاد و از دیوار رد میشن و اونجاست که بالاخره قهرمانان واقعی داستان مشخص میشن
    اوه چقد طولانی شد
    خلاصه باید دید مارتین میتونه یه پایان با شکوه برای داستانش شکل بده یا نه
    البته بر خلاف اونچه که انتظار میره جلو افتادن سریال به نفع مارتینه چون که میتونه عکسالعمل ها رو بسنجه و مسیر پایانی داستان رو بهتر شکل بده هر چند که انتشار کتاب ۶ ممکنه به طور کامل سریال رو نابود کنه

    تکلیفه شمال فکر کنم این فصل مشخص بشه و البته طبق تریلرها مثله اینکه که قراره جنگ بزرگی براش دربگیره. اگه منظورت از قدرت گرفتن آریا، قدرته درباری یا چیزی شبیه به اینه فکر نکنم بتونه همچین قدرتی بگیره چون تا بجنبه واکر ها حمله میکنن، اگه منظورت قدرته واقعی مثله بی چهره شدن و مهارت جنگیه، احتمالاً این فصل به دستش میاره(طبق تریلر). لشگر کشی دنریس به وستروس هم فکر کنم معطوف بشه به زمان حمله واکر ها. در طول سریال یه سرنخ هایی راجع به آینده دیدیم یکیش نابودیه قصر پادشاهی و بارش برف بود که نشون میداد واکرها از دیوار رد میشن و البته تو همون قسمت دنریس با شوهر و بچه‌ش دیدار میکنه که ممکنه حاکی از مرگ احتمالیش در آینده باشه. راجع به سانسا هنوز نمیشه چیزی گفت. برن احتمالاً این فصل کلی از اسرار رو بر ملا میکنه که مهمترینشون هم احتمالاً هویت جان اسنو هست.

      نقل قول

  • محمد: به علت زیادی شخصیتها و طولانی بودن کتاب متاسفانه مارتین ضد و نقیض زیاد نوشته و گفته.و…تو کتاب پر هست از مطالب غیر منطقی از اولین و مهم ترینشون شورش تایوین لانیستر و جیمی بود که بر علیه ند استارک و رابرت باراتیون جنگ رو شروع کردند به بهانه گرفتار شدن تیریان بدست کاتلین!!!!!؟؟؟در حالی که همه می دونیم تیریان کوچکترین اهمیتی برای تایوین نداشت…جیمی زرنگ تر از ان بود که با دست راست شاه شمشیر به شمشیر بشه!!!اتفاقی نیفتاده بود که!!!؟؟؟حد اکثر با وساطت رابرت باراتیون قضیه حل میشد…!!!چون مدرکی برای تیریان برای کشتن بران نبود…!! ند هم به وساطتت شاه عمل می کرد حتما… به خاطر باراتیون بدتر هم کرده بود!!!از همه مهم تر مشخص شد که سو قصد به بران و کشتن دست راست قبلی شاه هم کار لانیستر ها نبوده..برای چه تایوین به اون زرنگی با اون همه دشمن کمین کرده باید بر علیه باراتیون ها و استارکها و دیگر خاندانها بجنگه!!!؟؟؟…این مهم ترین ضد و نقیض داستانه….همانطور که می دونیم جنگ قبل از مرگ ند و رابرت توسط لانیسترها اغاز شده بود….که عجیبه…

    من تو ضد و نقیض بودن باهات موافقم. درسته که قصد تایوین ترسوندن دشمناش با مشت اهنین بود ولی مبارزه ی جیمی با ند استارک که دست پادشاهه اصلا قابل قبول نیست. به قول خودشون مقر پادشاهیه قانون جنگل حکمفرما نیست که بیای به دست پادشاه حمله کنی آخرشم هیچی به هیچی اونم کسی که به شاه کش مشهوره!

    جا داره من خودم به یکی از نکات ضد و نقیضی که به چشمم خورد اشاره کنم
    وقتی جان ارن مرد یه نامه از خواهر کتلین به دستش رسید که گفته بود اون کشته شده و توطئه ی لنیسترهاس و برای اینکه بیننده رو گمراه کنن و با با این نظریه همراه کنن اون قسمت حضور آریا در زیر زمین قلعه ی شاهی رو نشون دادن. اونجا دو نفر داشتن با هم حرف میزدن که آریا صداشونو شنید. میگفتن آرن به جاهای خطرناکی رسیده بود به کتاب رسیده بود حتی حرومزاده ی رابرت رو هم ملاقات کرده بود و ند استارک هم داره همون کارا رو میکنه پس باید از سر راه برداشته شه. ولی بعدها مشخص شد کشتن آرن کار همسرش بوده و به اصرار پیتر بیلیش! و کسی هم ازین موضوع با خبر نبود!
    تو اون زیرزمین اگه بیلیش در حال صحبت بود آریا حتما صداشو میشناخت از طرفی بیلیش کسی نیست که به کسی اعتماد کنه. این یکی از نکات ضد و نقیضیه که من برام قابل هضم نیست. اون دونفر تو سرداب جوری صحبت میکردن که القا میکرد جان آرن رو به خاطر رسیدن به اطلاعات خطرناک کشتن در صورتیکه بعدها نشون داد اصلا جان آرن به قصد دیگه ای کشته شده. توطئه ای بوده از طرف بیلیش تا بین استارک ها و لنیسترها جنگ راه بندازه و هرج و مرج ایجاد کنه تا بتونه از آب گلالود ماهی بگیره. این دو مورد اصلا با هم جور در نمیاد(حداقا تا اینجای داستان)

      نقل قول

  • جاویدانان: من تو ضد و نقیض بودن باهات موافقم. درسته که قصد تایوین ترسوندن دشمناش با مشت اهنین بود ولی مبارزه ی جیمی با ند استارک که دست پادشاهه اصلا قابل قبول نیست.به قول خودشون مقر پادشاهیه قانون جنگل حکمفرما نیست که بیای به دست پادشاه حمله کنی آخرشم هیچی به هیچی اونم کسی که به شاه کش مشهوره!

    جا داره من خودم به یکی از نکات ضد و نقیضی که به چشمم خورد اشاره کنم
    وقتی جان ارن مرد یه نامه از خواهر کتلین به دستش رسید که گفته بود اون کشته شده و توطئه ی لنیسترهاس و برای اینکه بیننده رو گمراه کنن و با با این نظریه همراه کنن اون قسمت حضور آریا در زیر زمین قلعه ی شاهی رو نشون دادن. اونجا دو نفر داشتن با هم حرف میزدن که آریا صداشونو شنید. میگفتن آرن به جاهای خطرناکی رسیده بود به کتاب رسیده بود حتی حرومزاده ی رابرت رو هم ملاقات کرده بود و ند استارک هم داره همون کارا رو میکنه پس باید از سر راه برداشته شه.ولی بعدها مشخص شد کشتن آرن کار همسرش بوده و به اصرار پیتر بیلیش! و کسی هم ازین موضوع با خبر نبود!
    تو اون زیرزمین اگه بیلیش در حال صحبت بود آریا حتما صداشو میشناخت از طرفی بیلیش کسی نیست که به کسی اعتماد کنه. این یکی از نکات ضد و نقیضیه که من برام قابل هضم نیست. اون دونفر تو سرداب جوری صحبت میکردن که القا میکرد جان آرن رو به خاطر رسیدن به اطلاعات خطرناک کشتن در صورتیکه بعدها نشون داد اصلا جان آرن به قصد دیگه ای کشته شده. توطئه ای بوده از طرف بیلیش تا بین استارک ها و لنیسترها جنگ راه بندازه و هرج و مرج ایجاد کنه تا بتونه از آب گلالود ماهی بگیره. این دو مورد اصلا با هم جور در نمیاد(حداقا تا اینجای داستان)

    به قول خودتون حداقل تا اینجای داستان.تمام این ابهامات هنوز بدون جواب موندن ولی دلیل نمیشه که ضد و نقیض باشد.حتی مرگ جافری هم هنوز بدون جوابه.از یه طرف دیگه هم همه میدانیم رابرت اگه به جیمی چیزی نگفت به خاطر حمله به ند استارک به خاطر پول لنیسترها بود و اینکه پایه و اساس پادشاهیش رو پول تایوین بود

      نقل قول

  • محمد: باراتیون

    داداش فکر کنم طبق کتاب بین ادارد و جیمی فا*ینگ لنیستر
    تنها مشاجره لفظی رخد داد و مبارزه تن به تن توی فیلم بوجود اومد …
    اگه اشتباه میکنم دوستان اصلاح کنن

      نقل قول

  • واقعا حالم بهم میخوره از سریال واقعا چرته واقعا !!

    خیلی از نویسنده ها و رمان نویس ها بیخودی هپی اندینگ میکنن داستانشون و با پایانی خوش و هالیوودی همه چی تموم میشه که خیلی کار مسخره ایه
    ولی بنظرم کار مسخره تر اینه که بیای دقیقا برعکسش انجام بدی و بد اندینگ کنی کل داستانو مثل کاری که مارتین با دنیاش کرده

    بنظرم بیشتر شبیه یه فانتزی بی رحمانه اس تا یه داستان واقعی !!

    اصلا هیچ دلیلی واسه مردن بیشتر کارکتر ها نیس و اکثرشون واسه اینکه بگه من متفاوتم کشته مثل ند !! حتی جافری و تایوین !! جان اسنو و استنتیس و رنلی !!

    راب استارک واقعا حقش بود بمیره و به اندازه کافی دلیل بود واسه مردنش از ضعیف شدنش تا شکستن قسمش و اعتماد بیجا و بی تجرگی مفرط

    یه مسئله دیگه اینه که کتاب بخونید میبینید که استارک ها از زمان برندون معمار اینطوری نسل کشی نشده بودن اونم بعد ۸۰۰۰ سال جالبه نه ؟ جالب تر اینه باراتیون ها هم بهمین شکل نسل کشی شدن و همچنین هیچ تارگرین پسری باقی نمونده !! خاندان های دیگه رو نمیخوام مثال بزنم

    یعنی خیلی چرته دنیایی ۸۰۰۰ هزارساله بسازی و بعد مهم ترین خاندان هاش تو ۳ سال قتل عام کنی !! خوب اگه انقدر دنیایی که ساختی بی رحمه پس چطور تو این ۸۰۰۰ سال دووم اورده بودن ؟؟

    مسئله دیگه تناقض های شدیده کتاب و سریاله که واقعا حالم بهم میزنه !! باو تالکین که ارباب حلقه هارو نوشت حدود سال ۱۹۵۱ فوت کرد و تا ۵۰ سال بعدش فیلمش ساختن .. تو هنوز کتابت تموم نکرده میای سریالش میسازی مردک ؟ :| بقول خارجیا drop dead

    مثلن کتلین استارک اگه زنده شدنش نشون میدادن تو سریال خیلی خیلی خط بهتری داشت نسبت به سس شعر های پیتر بیلیش و گریجوی ها :|

    یا مثلا استنیس باراتیون که وقتی تیون و سانسا فرار میکنن زنده اس و تیون به استنیس میگه که باید حمله کنه به وینترفل :| یعنی اصلا کل زمان بندی و کلا همه چیو ریختن بهم :| اه حالم بهم میخوره از دیوید بنیوف احمق

    تیان گریجوی که به همراه جین پول از وینترفل گریخته است، استنیس را مطلع می‌کند که روس فری‌ها و مندرلی‌ها را به همراه رمسی و مردانش به بیرون فرستاده است در حالی که بیشتر نیروهای خود را در پشت دیوارهای وینترفل نگه داشته است. بنا به گفته‌های تیان، روس مردان خودش را به عنوان ذخیره عقب نگه می‌دارد تا رقبای احتمالی‌اش را تضعیف کند،

    یکی از چرت ترین مسئله ها هم از همون اپیزود اول بود !! این که واریس و اون مرتیکه براووسی اگه اشتباه نکنم درمورد نقششون برای کشتن ارن میگن که یعنی درمورد حروم زاده بودن جافری به یقین رسیده بوده !! خوب اخه مردک احمق دست راست پادشاه بهمین راحتی بکشی اب از ابم تکون نخوره ؟ رابرت بمیره و کسی نفهمه ؟ دست راست پادشاه که حکم داره تو خود مقر پادشاهی علیه اش کودتا کنی ؟ بعد ازون طرف جیمی که بهمین راحتی گذاشت در بره :| تا کجا انقدر احمق فرض کردن استارک ها و تالی ها و باراتیون ها و تارگرین ها ؟ یعنی کل خاندان ها احمقن و همه کاری میشه سرشون اورد و جیکشون در نیاد اون وقت لنیستر ها از همه زرنگ ترن ؟ :|
    واقعا مسخره بتمام معناس !! یه لحظه ذهنتون ازاد کنید میبینید ه کلاه گشادی سرمون رفته :| بیاید از دنیای فانتزی و تخیلی مارتین بیایم بیرون و ببینیم اگه دنیای واقعا بود چه اتفاقی میوفتاد
    راب استارک میاد سر کارستارک میزنه ولی جیمی نمیکشه ؟ مسخره نیس ؟ همینجا باید سر جیمی براحتی تمام با هزاران دلیل قانع کننده میرفت بالای دار …
    اریا ۳ تا اسم به جاکان هاگار میتونه بگه و اسم تایوین نمیگه که اگه تایوین میمرد استنیس کینگ لندینگ میگرفت و راب هم نمیمرد !!
    یا مثلا استنیس باراتیون که پادشاه برحقه و ند استارک در این راه سرش از دست میده با راب استارک متحد نمیشن درصورتی که دشمون مشترکی دارن و هیچ دلیلی واسه دشمنی ندارن :| پدر راب استارک رفیق شیش داداش استنیس بوده و در واقعیت این دوتا هم باید رابطه خوبی داشته باشن حداقل راب که ادعایی به تخت اهنی نداره فقط انتقام پدرش میخواد بگیره :|

    پیتر بیلیش این همه قدرت داره بیاد جنگ راه بندازه بین این و اون ولی یه ذره قدرت نداره واسه خودش کاری بکنه؟ پیتر اگه قدرتی داره پس تا الان که اوضاع قاراشمیشه میتونست واسه خودش کاری بکنه

    مسخره ترینش حمله استنیس به شمال دیواره که اصلا هیچ جوره با عقل سلیم در نمیاد !! اخه مرد حسابی کدوم شورشی تو تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشری دیدی بیاد یه شورشی دیگه سرکوب کنه تا حکومت مردکزی قوی شه ؟ واقعاااااااا چرت خالص و همینطور شکست استنیس از بولتون :|
    اخه مسخرگی هم حدی داره بخدا دو هفته اس شروع کردم کل سریال یه بار از اول میبینم و الان میفهمم واقعا خیلی چیزا بی ربط بوده و خیلی اتفاقا اصلا نباید میوفتاد ..

    یعنی در یک کلم چرت محض

    جان ارنی که مرد و بعدش رابرت و ند :| یعنی پادشاه و دست راست های پادشاه براحتی سرش میکنن زیر اب :| پس تو این ۸۰۰۰ ساله باید امثال واریس حکومت میکردن نه مثلا تارگرین ها و بقیه خاندان ها :|

    اگه برید کتاب بخونید و نبرد چمنزار و همچنین نبردهای دیگه قدیم میفهمید که هرچقدرم کثیف بوده اوضاع ولی انقدر نسل کشی مسخره و بیخود نبوده .. و بهمین راحتی نمیشد مثل اب خوردن یا بقول تایوین مثل مگس شاه و لرد هارو کشت !!

    خلاصه که مارتین هم مثل تایوین و .. خیلی خوب زرنگن و بلدن چطور سر مارو کلاه بذارن :)

      نقل قول

  • بعد از مدت ها یه مطلب درست وحسابی تو این سایت دیدیم
    یه اسفند برا خودتون دود کنید

      نقل قول

  • Ferrdizz:
    واقعا حالم بهم میخوره از سریال واقعا چرته واقعا !!

    fgi

    خیلی از نویسنده ها و رمان نویس ها بیخودی هپی اندینگ میکنن داستانشون و با پایانی خوش و هالیوودی همه چی تموم میشه که خیلی کار مسخره ایه
    ولی بنظرم کار مسخره تر اینه که بیای دقیقا برعکسش انجام بدی و بد اندینگ کنی کل داستانو مثل کاری که مارتین با دنیاش کرده

    بنظرم بیشتر شبیه یه فانتزی بی رحمانه اس تا یه داستان واقعی !!

    اصلا هیچ دلیلی واسه مردن بیشتر کارکتر ها نیس و اکثرشون واسه اینکه بگه من متفاوتم کشته مثل ند !!حتی جافری و تایوین !! جان اسنو و استنتیس و رنلی !!

    راب استارک واقعا حقش بود بمیره و به اندازه کافی دلیل بود واسه مردنش از ضعیف شدنش تا شکستن قسمش و اعتماد بیجا و بی تجرگی مفرط

    یه مسئله دیگه اینه که کتاب بخونید میبینید که استارک ها از زمان برندون معماراینطوری نسل کشی نشده بودن اونم بعد ۸۰۰۰ سال جالبه نه ؟ جالب تر اینه باراتیون ها هم بهمین شکل نسل کشی شدن و همچنین هیچ تارگرین پسری باقی نمونده !! خاندان های دیگه رو نمیخوام مثال بزنم

    یعنی خیلی چرته دنیایی ۸۰۰۰ هزارساله بسازی و بعد مهم ترین خاندان هاش تو ۳ سال قتل عام کنی !! خوب اگه انقدر دنیایی که ساختی بی رحمه پس چطور تو این ۸۰۰۰ سال دووم اورده بودن ؟؟

    مسئله دیگه تناقض های شدیده کتاب و سریاله که واقعا حالم بهم میزنه !! باو تالکین که ارباب حلقه هارو نوشت حدود سال ۱۹۵۱ فوت کرد و تا ۵۰ سال بعدش فیلمش ساختن .. تو هنوز کتابت تموم نکرده میای سریالش میسازی مردک ؟ :| بقول خارجیا drop dead

    مثلن کتلین استارک اگه زنده شدنش نشون میدادن تو سریال خیلی خیلی خط بهتری داشت نسبت به سس شعر های پیتر بیلیش و گریجوی ها :|

    یا مثلا استنیس باراتیون که وقتی تیون و سانسا فرار میکنن زنده اس و تیون به استنیس میگه که باید حمله کنه به وینترفل :| یعنی اصلا کل زمان بندی و کلا همه چیو ریختن بهم :| اه حالم بهم میخوره از دیوید بنیوف احمق

    یکی از چرت ترین مسئله ها هم از همون اپیزود اول بود !! این که واریس و اون مرتیکه براووسی اگه اشتباه نکنم درمورد نقششون برای کشتن ارن میگن که یعنی درمورد حروم زاده بودن جافری به یقین رسیده بوده !! خوب اخه مردک احمق دست راست پادشاه بهمین راحتی بکشی اب از ابم تکون نخوره ؟ رابرت بمیره و کسی نفهمه ؟ دست راست پادشاه که حکم داره تو خود مقر پادشاهی علیه اش کودتا کنی ؟ بعد ازون طرف جیمی که بهمین راحتی گذاشت در بره :| تا کجا انقدر احمق فرض کردن استارک ها و تالی ها و باراتیون ها و تارگرین ها ؟ یعنی کل خاندان ها احمقن و همه کاری میشه سرشون اورد و جیکشون در نیاد اون وقت لنیستر ها از همه زرنگ ترن ؟ :|
    واقعا مسخره بتمام معناس !! یه لحظه ذهنتون ازاد کنید میبینید ه کلاه گشادی سرمون رفته :| بیاید از دنیای فانتزی و تخیلی مارتین بیایم بیرون و ببینیم اگه دنیای واقعا بود چه اتفاقی میوفتاد
    راب استارک میاد سر کارستارک میزنه ولی جیمی نمیکشه ؟ مسخره نیس ؟ همینجا باید سر جیمی براحتی تمام با هزاران دلیل قانع کننده میرفت بالای دار…
    اریا ۳ تا اسم به جاکان هاگار میتونه بگه و اسم تایوین نمیگه که اگه تایوین میمرد استنیس کینگ لندینگ میگرفت و راب هم نمیمرد !!
    یا مثلا استنیس باراتیون که پادشاه برحقه و ند استارک در این راه سرش از دست میده با راب استارک متحد نمیشن درصورتی که دشمون مشترکی دارن و هیچ دلیلی واسه دشمنی ندارن :| پدر راب استارک رفیق شیش داداش استنیس بوده و در واقعیت این دوتا هم باید رابطه خوبی داشته باشن حداقل راب که ادعایی به تخت اهنی نداره فقط انتقام پدرش میخواد بگیره :|

    پیتر بیلیش این همه قدرت داره بیاد جنگ راه بندازه بین این و اون ولی یه ذره قدرت نداره واسه خودش کاری بکنه؟ پیتر اگه قدرتی داره پس تا الان که اوضاع قاراشمیشه میتونست واسه خودش کاری بکنه

    مسخره ترینش حمله استنیس به شمال دیواره که اصلا هیچ جوره با عقل سلیم در نمیاد !! اخه مرد حسابی کدوم شورشی تو تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشری دیدی بیاد یه شورشی دیگه سرکوب کنه تا حکومت مردکزی قوی شه ؟ واقعاااااااا چرت خالص و همینطور شکست استنیس از بولتون :|اخه مسخرگی هم حدی داره بخدا دو هفته اس شروع کردم کل سریال یه بار از اول میبینم و الان میفهمم واقعا خیلی چیزا بی ربط بوده و خیلی اتفاقا اصلا نباید میوفتاد ..

    یعنی در یک کلم چرت محض

    جان ارنی که مرد و بعدش رابرت و ند :| یعنی پادشاه و دست راست های پادشاه براحتی سرش میکنن زیر اب :| پس تو این ۸۰۰۰ ساله باید امثال واریس حکومت میکردن نه مثلا تارگرین ها و بقیه خاندان ها :|

    اگه برید کتاب بخونید و نبرد چمنزار و همچنین نبردهای دیگه قدیم میفهمید که هرچقدرم کثیف بوده اوضاع ولی انقدر نسل کشی مسخره و بیخود نبوده .. و بهمین راحتی نمیشد مثل اب خوردن یا بقول تایوین مثل مگس شاه و لرد هارو کشت !!

    خلاصه که مارتین هم مثل تایوین و .. خیلی خوب زرنگن و بلدن چطور سر مارو کلاه بذارن :)

    بسیار عالییییییییییییییییییییییی

      نقل قول

  • به نظرم دارید خیلی بی انصافی می کنید

    اصلا هیچ دلیلی واسه مردن بیشتر کارکتر ها نیس و اکثرشون واسه اینکه بگه من متفاوتم کشته مثل ند !! حتی جافری و تایوین !! جان اسنو و استنتیس و رنلی !!

    علت دقیق مرگ جافری احتمالا تو قسمت های بعدی معلوم میشه همونطور که تازه بعد از چهار فصل فهمیدیم قاتل واقعی جارن ارن کیه
    جان اسنو که دیگه واضحه چرا مرد و این ایراد خیلی الکیه
    رنلی هم باید کشته میشد وگرنه با ارتش ۹۰ هزار نفری خودش داستان رو به خوبی و خوشی تموم می کرد :noo:
    استنیس که تو کتاب زندس و اینکه چرا دیوید بنیوف کشتش رو هنوز نفهمیدم :noo: با شیشه ی اژدهای دراگون استون میتونست نقش مهمی تو جنگ با وایت واکر ها داشته باشه

    یه مسئله دیگه اینه که کتاب بخونید میبینید که استارک ها از زمان برندون معمار اینطوری نسل کشی نشده بودن اونم بعد ۸۰۰۰ سال جالبه نه ؟ جالب تر اینه باراتیون ها هم بهمین شکل نسل کشی شدن و همچنین هیچ تارگرین پسری باقی نمونده !! خاندان های دیگه رو نمیخوام مثال بزنم

    یعنی خیلی چرته دنیایی ۸۰۰۰ هزارساله بسازی و بعد مهم ترین خاندان هاش تو ۳ سال قتل عام کنی !! خوب اگه انقدر دنیایی که ساختی بی رحمه پس چطور تو این ۸۰۰۰ سال دووم اورده بودن ؟؟

    از خانواده هشت نفری استارک ها هنوز نصفشون زنده هستن و ما هنوز به حیات مجدد جان امیدوار هستیم :D: بانو کتلین هم که . . .
    از تارگرین ها هم یک شیرزن باقی مونده :D: و میتونیم امیدوار باشیم یک حروم زاده ی مذکر هم از این خاندان باقی مونده (جان) توی کتاب هم شخصی به اسم اگان ششم هست
    بعلاوه تو این هشت هزار سال وستروس همچین گل و بلبل هم نبوده کلی خاندان از بین رفته گاردنر ها و هرن و پسرانش اصلا فتح وستروس !

    تا کجا انقدر احمق فرض کردن استارک ها و تالی ها و باراتیون ها و تارگرین ها ؟ یعنی کل خاندان ها احمقن و همه کاری میشه سرشون اورد و جیکشون در نیاد اون وقت لنیستر ها از همه زرنگ ترن ؟ :|

    تقریبا کل دربار و پایتخت رو لنیستر ها میچرخوندن (اگه کتاب اول رو خونده باشید می فهمید)

    پیتر بیلیش این همه قدرت داره بیاد جنگ راه بندازه بین این و اون ولی یه ذره قدرت نداره واسه خودش کاری بکنه؟ پیتر اگه قدرتی داره پس تا الان که اوضاع قاراشمیشه میتونست واسه خودش کاری بکنه

    فعلا که یکی از ثروتمند ترین اشخاص وستروسه و عملا فروانروای ویل حساب میشه!

    راب استارک میاد سر کارستارک میزنه ولی جیمی نمیکشه ؟ مسخره نیس ؟ همینجا باید سر جیمی براحتی تمام با هزاران دلیل قانع کننده میرفت بالای دار …

    نه دیگه . . . این از اون حرف ها بود ها . . . جیمی گروگان بود همونطور که سانسا توی پایتخت گروگان بود بعد شما میگی چرا نکشتش :noo: باز خوبه جیمی رو دست تو نسپردن :noo:

    اریا ۳ تا اسم به جاکان هاگار میتونه بگه و اسم تایوین نمیگه که اگه تایوین میمرد استنیس کینگ لندینگ میگرفت و راب هم نمیمرد !!

    خداییش اینو راست گفتی :noo:

    مسخره ترینش حمله استنیس به شمال دیواره که اصلا هیچ جوره با عقل سلیم در نمیاد !! اخه مرد حسابی کدوم شورشی تو تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشری دیدی بیاد یه شورشی دیگه سرکوب کنه تا حکومت مردکزی قوی شه ؟ واقعاااااااا چرت خالص و همینطور شکست استنیس از بولتون :|

    اتفاقا این کارش یکی از عاقلانه ترین و بهترین کار های عمرش بوده . . . اگه استنیس از راه نمی رسید که ۱۰۰ هزار وحشی از دیوار رد شده بودن و کل وستروس رو فتح می کردن!
    حمله استنیس به وینترفل شاید یه کم عجیب به نظر بیاد ولی یه کم فکر کنید با ۶ هزار سرباز دقیقا کجا رو میشه فتح کرد؟ کینگزلندیگ؟ هایگاردن؟ یا کسترلی راک؟ یک از کم محافظ ترین و دم دست ترین قلعه ی وستروس وینترفل بود هنوز توی شمال خیلی ها بولتون ها رو قبول نداشتن و اگه استنیس بولتون ها رو شکست می داد میتونست به همراه کردن شمالی ها با خودش امیدوار باشه

    جان ارنی که مرد و بعدش رابرت و ند :| یعنی پادشاه و دست راست های پادشاه براحتی سرش میکنن زیر اب :| پس تو این ۸۰۰۰ ساله باید امثال واریس حکومت میکردن نه مثلا تارگرین ها و بقیه خاندان ها :|

    رابرت اگه یه ذره عقل داشت هیچوقت سلطنت خودش رو با لنیستر ها شریک نمیشد یا حداقل تا این حد اجازه نفوذ به لنیستر ها رو نمیداد
    بار ها تو کتاب گفته شده لنیستر ها میخواستن کل سلطنت رو تصاحب کنن
    ولی مثلا تارگرین ها هیچ وقت حتی ذره ای حکومت رو با کسی شریک نشدن و واسه همین ۳ قرن تونستن حکومت کنن هرچند تو همین مدت هم شورش های داخلی اتفاق افتاد

    خلاصه که مارتین هم مثل تایوین و .. خیلی خوب زرنگن و بلدن چطور سر مارو کلاه بذارن :)

    اگه واقعا فکر می کنید سرتون کلاه رفته پیشنهاد می کنم کتاب رو بخونید چون داستان کتاب خیلی کامل تره و اصلا قابل مقایسه با فیلم نیست مثلا کشته شدن تایوین توی فیلم انگار بخاطر کینه های کل این سال ها بوده ولی اگه کتاب رو بخونید می بینید تیریون اصلا نمی خواست تایوین رو بکشه و بعد از اینکه جیمی قضیه ی اون فاحشه رو براش تعریف کرد تیریون ناراحت شد و رفت پدرش رو تو مستراح کشت :noo:

      نقل قول

  • Ferrdizz:
    اصلا هیچ دلیلی واسه مردن بیشتر کارکتر ها نیس و اکثرشون واسه اینکه بگه من متفاوتم کشته مثل ند !!حتی جافری و تایوین !! جان اسنو و استنتیس و رنلی !!

    غیر از تایوین بقیه‌ی حرفتو قبول ندارم، جافری مرگش جزو نقشه‌های بیلیش بود و ضروری بود چون با اینکار تونست به دو نشون بزنه یکی اینکه سانسا رو از سرزمین پادشاهی ببره بیرون و دوم حکومت لنسیترها رو ضعیف تر کنه(ماجرای تیریون) که البته دومی بنظر شانسی میاد در هر صورت باز هم به خاطر اینکارش اتفاق افتاد.
    جان اسنو هم به عقیده‌ی من مرگش ضروری بود چون خط داستانیش تقریبا به ته خط رسیده بود(با وجود قسمی که خورده غیر از جنگ با واکر ها نمیتونست کار دیگه‌ای بکنه) ولی با مرگش این قسم شکسته میشه و در صورتی که زنده بشه…
    مرگ رنلی که نمونش تو دنیای واقعی هم موجوده، خیلی از مواقع توی تاریخ برادرها برای رسیدن به قدرت همدیگر رو میکشند.

    Ferrdizz:
    یه مسئله دیگه اینه که کتاب بخونید میبینید که استارک ها از زمان برندون معماراینطوری نسل کشی نشده بودن اونم بعد ۸۰۰۰ سال جالبه نه ؟ جالب تر اینه باراتیون ها هم بهمین شکل نسل کشی شدن و همچنین هیچ تارگرین پسری باقی نمونده !! خاندان های دیگه رو نمیخوام مثال بزنم

    یعنی خیلی چرته دنیایی ۸۰۰۰ هزارساله بسازی و بعد مهم ترین خاندان هاش تو ۳ سال قتل عام کنی !! خوب اگه انقدر دنیایی که ساختی بی رحمه پس چطور تو این ۸۰۰۰ سال دووم اورده بودن ؟؟

    چون توی اون دواران تارگرین‌ها حاکم بودن و بخاطر اژدهایان بشدت قدرتمند بودن برای همین هیچکدوم از خاندان‌ها جرات درگیری با اونارو نداشتن کلاً هم بیشتر جنگ‌های اون دوران بین خود تارگرین‌ها بود بعدشم حالا کی گفته که اون زمان هیچ خاندانی نسل کشی نشده، همون زمانیکه اگان فاتح دست به فتوحاتش زد کلی از خاندان هارو قتل عام کرد. نابودی خاندان تارگرین هم بخاطر ضعیف شدنشون بود به هر حال هر سلسله حکومتی بعد یه مدت ضعیف میشه، نمونش همین هخامنشیان که چندصد سال حکومت کردن و در آخر هم نابود شدن.

    Ferrdizz:
    مسئله دیگه تناقض های شدیده کتاب و سریاله که واقعا حالم بهم میزنه !! باو تالکین که ارباب حلقه هارو نوشت حدود سال ۱۹۵۱ فوت کرد و تا ۵۰ سال بعدش فیلمش ساختن .. تو هنوز کتابت تموم نکرده میای سریالش میسازی مردک ؟ :| بقول خارجیا drop dead

    اگه قرار باشه کتاب و سریال یکی باشه پس طرف برای چی باید بره کتابو بخونه یا برعکس. این که نشد عیب!!!
    تالکین هم کلی از نوشته هاش یا ناتموم موندن یا اینکه گم و گور شدن، پس اینجوری برای اینم نباید فیلم میساختن.

    Ferrdizz:

    مثلن کتلین استارک اگه زنده شدنش نشون میدادن تو سریال خیلی خیلی خط بهتری داشت نسبت به سس شعر های پیتر بیلیش و گریجوی ها :|

    یا مثلا استنیس باراتیون که وقتی تیون و سانسا فرار میکنن زنده اس و تیون به استنیس میگه که باید حمله کنه به وینترفل :| یعنی اصلا کل زمان بندی و کلا همه چیو ریختن بهم :| اه حالم بهم میخوره از دیوید بنیوف احمق

    خط داستانیه کتلین استارک رو احتمالاً بخاطر کمبود بودجه از سریال حذف کردن بعدشم زیاد مهم نبود چون کلاً زده بود تو کار کشتن چندتا لنیستر و فریه درجه دوم که زیاد چیز مهمی نبود. خط داستانیه بیلیش و گریجوی ها خیلی مهمتر هست چون پیتر بیلیش تاثیر زیادی توی نبرد پنج پادشاه داشت و در اتفاقات آینده هم نقش خواهد داشت. توی دنیای واقعی هم همچین آدم های جاه طلبی پیدا میشن که حضور همچین آدم‌هایی تو سریال باعث جذاب تر شدنه سریال میشه(البته فراموش نشه که بیلیش طرفدار کم نداره) خاندن گریجوی هم یکی از مهمترین خاندان های وستروسه پس حتماً باید راجع بهشون پرداخته بشه توی کل سریال نقش های اساسی داشتن، مثله اینکه توی فصل ۶ هم قراره نقش بیشتری داشته باشند.
    عوض شدن زمان بندیه استنیس هم بنظر چیز خوبی میاد چون توی کتاب اون سانسا دروغین بود و سانسای اصلی هنوز کلی کار داره تا به خط داستانیه اصلیش برسه(همون تغیراته شخصیتیشو میگم) ولی تو سریال با یه حرکت هوشمندانه این اتفاق رو سریعتر کردن (اگه قسمته ۱ فصل ۶ رو دیده باشی میفهمی چی میگم)

    Ferrdizz:
    یکی از چرت ترین مسئله ها هم از همون اپیزود اول بود !! این که واریس و اون مرتیکه براووسی اگه اشتباه نکنم درمورد نقششون برای کشتن ارن میگن که یعنی درمورد حروم زاده بودن جافری به یقین رسیده بوده !! خوب اخه مردک احمق دست راست پادشاه بهمین راحتی بکشی اب از ابم تکون نخوره ؟ رابرت بمیره و کسی نفهمه ؟ دست راست پادشاه که حکم داره تو خود مقر پادشاهی علیه اش کودتا کنی ؟ بعد ازون طرف جیمی که بهمین راحتی گذاشت در بره :| تا کجا انقدر احمق فرض کردن استارک ها و تالی ها و باراتیون ها و تارگرین ها ؟ یعنی کل خاندان ها احمقن و همه کاری میشه سرشون اورد و جیکشون در نیاد اون وقت لنیستر ها از همه زرنگ ترن ؟ :|

    اگه با دقت سریال رو میدیدی این حرفا رو نمیزدی همون قسمتی که واریس با اون براووسیه حرف میزدن راجع به کشتن دست پادشاه حرف نمیزدن
    اون براووسیه گفت اگه یه دست بتونه بمیره چرا اون یکی نتونه؟
    واریس در جوابش گفت که این دست مثله اون یکی نیست.
    این ممکنه اشاره به لنیسترها داشته باشه که اگه یه دستو کشتن چرا نرن دومی رو بکشن
    بعدشم اگه دقت میکردی اونا داشتن راجع به وقایع آینده و گذشته حرف میزدن و البته نقشه میریختن تا تارگرین‌ها رو به سلطنت برگردونن نه اینکه دسته پادشاه رو بکشن، که توی اون صحنه آریا هم مثله خودت فکر کرد.
    رابرت اسماً پادشاه بود ولی کله قدرت دسته لنیسترها بود (کله ارتش که یا لنیستری بودن یا اونایی هم که نبودن رو خریده بودن، ولیعهد که هم لنیستری بود و حکومت هم کلی به لنیسترها بدهی داشت) پس این کودتا و اینچیزایی که گفتی منطقی میاد.
    حتی توی سریال هم یجا ند به رابرت میگه که با جیمی چیکار میکنی؟ که رابرت در جوابش میگه که من نصف فرمارواییمو به پدرش مدیونم. البته اینو هم در نظر بگیریم که اول زن ند بود که تیریون رو دستگیر کرد.

    Ferrdizz:

    واقعا مسخره بتمام معناس !! یه لحظه ذهنتون ازاد کنید میبینید ه کلاه گشادی سرمون رفته :| بیاید از دنیای فانتزی و تخیلی مارتین بیایم بیرون و ببینیم اگه دنیای واقعا بود چه اتفاقی میوفتاد
    راب استارک میاد سر کارستارک میزنه ولی جیمی نمیکشه ؟ مسخره نیس ؟ همینجا باید سر جیمی براحتی تمام با هزاران دلیل قانع کننده میرفت بالای دار…
    اریا ۳ تا اسم به جاکان هاگار میتونه بگه و اسم تایوین نمیگه که اگه تایوین میمرد استنیس کینگ لندینگ میگرفت و راب هم نمیمرد !!
    یا مثلا استنیس باراتیون که پادشاه برحقه و ند استارک در این راه سرش از دست میده با راب استارک متحد نمیشن درصورتی که دشمون مشترکی دارن و هیچ دلیلی واسه دشمنی ندارن :| پدر راب استارک رفیق شیش داداش استنیس بوده و در واقعیت این دوتا هم باید رابطه خوبی داشته باشن حداقل راب که ادعایی به تخت اهنی نداره فقط انتقام پدرش میخواد بگیره :|

    خدایی تو الآن انتظار داری موقعی که ۲تا از خواهرانه راب دسته لنیسترها هستن بیاد گردنه جیمی رو بزنه، اگه خودت بودی اینکار رو میکردی. اگه اینجوری باشه پس اصلاً توی جنگ ها نباید اسیر بگیرن. از طریق همین اسیرها میشه با طرف مقابل معامله کرد.

    آریا بچه بود پس نباید ازش انتظار داشت که عین بزرگان رفتا کنه تازه اون انتخاب‌ها هم از رو اجبار بود.
    شما میگی که چرا استنیس با راب متحد نشد، دلیلش واضح هست راب میخواست امپراطوریه شمال راه بندازه، در اینصورت مستقل میشد و استنیس هم میخواست به کله وستروس حکومت کنه. برای همینه که باهم مشکل داشتن. و البته استنیس بخاطر اینکه رابرت به ند بیشتر توجه میکرد از استارک ها متنفر بود.

    Ferrdizz:
    پیتر بیلیش این همه قدرت داره بیاد جنگ راه بندازه بین این و اون ولی یه ذره قدرت نداره واسه خودش کاری بکنه؟ پیتر اگه قدرتی داره پس تا الان که اوضاع قاراشمیشه میتونست واسه خودش کاری بکنه

    اینم یکی از اون چیزایی بود که جوابش واضحه. بیلیش قدرت داره ولی نه اونقدری که به هدفش برسه. توی یکدوم از فصل های سریال بیلیش به سرسی میگه که قدرت اطلاعاته ولی سرسی به سربازاش دستور میده که بیلیشو دستگیر و گلوشو ببرن و در آخرین لحظه از تصمیمش منصرف میشه و به بیلیش میگه قدرت، قدرته. پس از همینجا میشه فهمید که بیلیش اونقدرها هم قدرت نداشت.

    Ferrdizz:
    مسخره ترینش حمله استنیس به شمال دیواره که اصلا هیچ جوره با عقل سلیم در نمیاد !! اخه مرد حسابی کدوم شورشی تو تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشری دیدی بیاد یه شورشی دیگه سرکوب کنه تا حکومت مردکزی قوی شه ؟ واقعاااااااا چرت خالص و همینطور شکست استنیس از بولتون :|اخه مسخرگی هم حدی داره بخدا دو هفته اس شروع کردم کل سریال یه بار از اول میبینم و الان میفهمم واقعا خیلی چیزا بی ربط بوده و خیلی اتفاقا اصلا نباید میوفتاد ..

    پس چجوری باید برای خودش جا و غذا و البته مسیر حرکت به سمت سرزمین پادشاهی پیدا میکرد. اگه میتونست وینترفل رو بگیره توی شمال کلی طرفدار پیدا میکرد بخصوص بعد از نجات سانسا که تقریباً شکست ناپذیرش میکرد. البته توی این حمله ملیساندر هم مقصر بود که هی زیرگوشش راجع به پیروزی در وینترفل میگفت.

    Ferrdizz:
    جان ارنی که مرد و بعدش رابرت و ند :| یعنی پادشاه و دست راست های پادشاه براحتی سرش میکنن زیر اب :| پس تو این ۸۰۰۰ ساله باید امثال واریس حکومت میکردن نه مثلا تارگرین ها و بقیه خاندان ها :|

    اگه برید کتاب بخونید و نبرد چمنزار و همچنین نبردهای دیگه قدیم میفهمید که هرچقدرم کثیف بوده اوضاع ولی انقدر نسل کشی مسخره و بیخود نبوده .. و بهمین راحتی نمیشد مثل اب خوردن یا بقول تایوین مثل مگس شاه و لرد هارو کشت !!

    خلاصه که مارتین هم مثل تایوین و .. خیلی خوب زرنگن و بلدن چطور سر مارو کلاه بذارن :)

    راجع به طولانی بودن حکومت تارگرین ها هم گفتم که دلیل اصلیش همین اژدهایان بودن. توی تاریخ کشورمون هم از این اتفاقات زیاد افتاده بد نیست که یکمی مطالعه‌شون کنی. ایراداتت واقعاً بنی اسرئیلی بودن دقیقاً مثله این میمونه که بگی چرا اسمه روز رو شب نذاشتن. مطمئن باش اگه برای زندگی نامه‌ی امیرکبیر سریال میساختن، از این هم ایراداتی میگرفتی و بهش میگفتی چرت و پرت. ما که از سریال لذت بردیمو میبریم، بیخود نیست که پر طرفدارترین سریال جهانه.

      نقل قول

  • Ferrdizz:
    واقعا حالم بهم میخوره از سریال واقعا چرته واقعا !!

    خیلی از نویسنده ها و رمان نویس ها بیخودی هپی اندینگ میکنن داستانشون و با پایانی خوش و هالیوودی همه چی تموم میشه که خیلی کار مسخره ایه
    ولی بنظرم کار مسخره تر اینه که بیای دقیقا برعکسش انجام بدی و بد اندینگ کنی کل داستانو مثل کاری که مارتین با دنیاش کرده
    ……………

    اکثر دلیلهاتون غیر منطقی و اشتباه هست یا کامل کتاب هارو نخوندی یا خیلی بدون دقت خوندی. از لحنت هم معلومه که هدفت کوبیدن هست نه نقد بر اشتباهات کتاب.
    بهتون پیشنهاد میکنم یکمی منطقی تر باشید و دوباره همه چیو بررسی کنید .یا هم اگه نمیتونید کلا بزارید کنار کتاب و سریالو چون احتمالا به علاقه ی شما نمیخوره. درسته که اشتباهاتی وجود داره در کتاب و همچنین سریال ولی این مواردی که شما گفتید کلا بهانه هست و یجوری نفرت تو نوشتتون هست.

      نقل قول

  • تازه بعد از چهار فصل فهمیدیم قاتل واقعی جارن ارن کیه

    داداش تو فصل اول اگه یادت باشه واریس و اون مرتیکه براووسی داشتن باهم حرف میزدن تو دالان اژدهاها و میگفتن جان ارن بخاطر این کشتیم که فهمیده بود قضیه جافری !!

    استنیس که تو کتاب زندس و اینکه چرا دیوید بنیوف کشتش رو هنوز نفهمیدم :noo: با شیشه ی اژدهای دراگون استون میتونست نقش مهمی تو جنگ با وایت واکر ها داشته باشه

    داداش تو کتاب تئون و سانسا اول فرار میکنن بعد تئون میره پیش استنیس و بعد حمله میکنن وینترفل !! :noo: :noo:
    کل زمانبندی سریال قاراشمیشه :|

    درثانی استنیس زنده اس تو کتاب سرداووس و جادوگره هم کسل بلکن جان هم احتمالا زنده میشه به اینا تئون و سانسا اضاف کن واسه خودشون اکیپی میشن :D:

    خانواده هشت نفری استارک ها هنوز نصفشون زنده هستن و ما هنوز به حیات مجدد جان امیدوار هستیم :D: بانو کتلین هم که . . .
    از تارگرین ها هم یک شیرزن باقی مونده :D: و میتونیم امیدوار باشیم یک حروم زاده ی مذکر هم از این خاندان باقی مونده (جان) توی کتاب هم شخصی به اسم اگان ششم هست
    بعلاوه تو این هشت هزار سال وستروس همچین گل و بلبل هم نبوده کلی خاندان از بین رفته گاردنر ها و هرن و پسرانش اصلا فتح وستروس !

    داداش من تو سریال میگم الان تو سریال نه کتلین زنده اس نه جان نه فرزندان ریگار موجودن !!
    حتی اگه دنریس کل وستروس بگیره بازم فرزندش تارگرین نیس که یعنی تارگرین ها بعد از مرگ وسریس به کل منقرض شدن !! خاندان دورنیش هم همشون کشتن با اجازه ات از الیا مارتل و بچه هاش تا کوئنتین و پدرش !!
    ولی ازون سمت خاندان لنیستر تا دلت بخواد پسر عمو و دختر عمو داره :D:
    سرلوراس هم ک همجنسبازه :noo:

    نه دیگه . . . این از اون حرف ها بود ها . . . جیمی گروگان بود همونطور که سانسا توی پایتخت گروگان بود بعد شما میگی چرا نکشتش :noo: باز خوبه جیمی رو دست تو نسپردن :noo:

    داداش من چون سررشته ای اندک تو تاریخ دارم این نقدارو وارد کردم وگرنه از نظر ادبی کار مارتین و خلق همچین دنیایی شاهکاره ولی خوب شما کدوم ادمی تو طول تاریخ هرچقدرم شریف پیدا میکنی که به خون خواهی پدرش برخواست و فقط بخاطر کشتن چندتا گروگان که یکیشون پسرهای متحدش میکشه میاد سر متحدش که نصف ارتشش از اونه میزنه
    اخه مگه کشکه بیای سر کارستارک بزنی اونم بخاطر چهارتا لنیستر :| کشتن جیمی هم دلیلش کاملا مشخصه بخاطر خونخوهای پدرش !!
    اگه راب انقدر احمق بود که بیاد سر کارستارک بزنه تا منجر به افولش بشه یا انقدر نفهم بود که بیاد بزنه زیر قسمش به والدرفری دیگه انقدر احمق و کله شق نبود بیاد سر جیمی بزنه فقط بخاطر خون پدرش ؟ اخه انتقام ازین نزدیک تر؟ :noo:

    اتفاقا این کارش یکی از عاقلانه ترین و بهترین کار های عمرش بوده . . . اگه استنیس از راه نمی رسید که ۱۰۰ هزار وحشی از دیوار رد شده بودن و کل وستروس رو فتح می کردن!

    داداش اصلا انگار یادت رفته وحشی ها بخاطر چی میخواستن بیان اینور دیوار ؟ بخاطر کشورگشایی بود ؟ یا بخاطر وایت واکرها ؟ واقعا هیچ ضرورتی نداشت پرچمداراش بکشونه سمت شمال فقط مطمئنم مارتین این کار کرده که حضور داووس و جادوگر تو کسل بلک توجیه کنه
    راستی مگه همین الانش وحشی ها ردنشدن از دیوار ؟ تازه استنیس اگه ضرورتش ادرها و وایت واکرها بودن باید متحد میشد با وحشی ها هم میاوردشون این ور دیوار هم وستروس میگرفت :|

    رابرت اگه یه ذره عقل داشت هیچوقت سلطنت خودش رو با لنیستر ها شریک نمیشد یا حداقل تا این حد اجازه نفوذ به لنیستر ها رو نمیداد
    بار ها تو کتاب گفته شده لنیستر ها میخواستن کل سلطنت رو تصاحب کنن

    بنظرم رابرت چاره ای نداشت درثانی اون که اصلا نمیخواست پادشاه بشه و شورش کنه تا اینکه لیانا دزدین ..
    ولی مسئله اینه تو تاریخ همیشه با منسوب شدن یه نفر به یه مقام اکثر درباری ها به طرف اون شخص میرفتن و همین اصلا ادله بی شرفی درباری ها تو طول تاریخه که با هر نسب و عزل به یک سمت دیگه کشیده میشدن :negative:
    حالا سوال من اینه اگه درباری ها چه زمان ریگار چه رابرت به لنیستر ها وفادار بودن پس یعنی شرافت امثال پایسل دست کمی از ند استارک نداره تو وفاداری و وفای به عهد :|
    مسئله اینجاس میفهمی ؟ همین تناقض هاس که دلسردم کرده

    ولی به شخصه فکر میکنم تمام این اتفاقات فرعیاته و مارتین مارو مشغول کرده بهش تا حماسه خودش دربیاره از توش و اون چیزی جز یه نبرد اخرالزمانی بین فرزندی گمگشته از یه عشق نافرجام و دریده شده توسط روباه هایی که پوست شیر به تن کردن .. عشق رز ابی و شعله های اژدها
    ریگار و لیانا
    و از بین همه این اتفاقات بظاهر مهم ازوراهای بلند میشه و جنگ نهایی رقم میزنه
    البته با هنرنمایی قهرمان اخرین و پرنس وعده داده شده
    همچنین سه اژدها سوار

    راستی دوستانی که سریال برکینگ بد دیدن تا سیزن ۴ داستان مارو برده بود به جاهایی که خیلی ربطی به پایان قضیه نداشت مثل دوست دختر جسی پینکمن و چمیدونم رابطه اسکایلر و bankman ئه و … ولی فصل ۵ و ۶ کل قضیه سرعت گرفت و به اخرش نزدیک شد و بلاخره بوممممممممم
    الانم منتظر یه بووووووم دیگه هستیم ولی اینبار بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم :snaped:

      نقل قول

  • سلام. استارک جان قسمت دوم فصل ششم اومده بیزحمت یه مقاله ازش مینویسی (حیف که مقاله نویس خوبی نیستم وگرنه حتما مینوشتم)

      نقل قول

  • داداش تو فصل اول اگه یادت باشه واریس و اون مرتیکه براووسی داشتن باهم حرف میزدن تو دالان اژدهاها و میگفتن جان ارن بخاطر این کشتیم که فهمیده بود قضیه جافری !!

    به قضیه حروم زاده ها و کتاب اشاره می کنه ولی نمیگه که ما کشتیمش واریس فقط میدونست کار کی بوده و نقشی تو قتل نداشت

    سرلوراس هم ک همجنسبازه :noo:

    اینو راست گفتی کارگردان توی فیلم بدجوری تایرل ها رو کوبیده اون از لوراس که فقط همجنس بازیش رو نشون داده اون هم از میس تایرل که توی فیلم در حد یه ** مغز نشونش دادن و آدم واقعا شک میکنه همچین آدمی چطور بزرگترین ارتش وستروس و بزرگترین ناوگان دریایی وستروس رو اداره میکنه :noo:

    اخه مگه کشکه بیای سر کارستارک بزنی اونم بخاطر چهارتا لنیستر :| کشتن جیمی هم دلیلش کاملا مشخصه بخاطر خونخوهای پدرش !!
    اگه راب انقدر احمق بود که بیاد سر کارستارک بزنه تا منجر به افولش بشه یا انقدر نفهم بود که بیاد بزنه زیر قسمش به والدرفری دیگه انقدر احمق و کله شق نبود بیاد سر جیمی بزنه فقط بخاطر خون پدرش ؟ اخه انتقام ازین نزدیک تر؟ :noo:

    خیلی واضحه جیمی گروگان بود اگه می کشتش اونا هم به تلافی سانسا رو می کشتن

    داداش اصلا انگار یادت رفته وحشی ها بخاطر چی میخواستن بیان اینور دیوار ؟ بخاطر کشورگشایی بود ؟ یا بخاطر وایت واکرها ؟

    بله بخاطر پناه گرفتن بود ولی ۱۰۰ هزار وحشی دقیقا کجا میتونستن پناه بگیرن؟ تو کسل بلک؟ فکر کنم کل شمال هم واسه این همه آدم جا نداشت! اصلا گیریم کل زمستون پشت دیوار پناه م یگرفتن . . . آیا وقتی زمستون تموم میشد مثل بچه آدم بر می گشتن اون ور دیوار؟! اصلا وستروسی ها حاضر میشدن ۱۰۰ هزار بیگانه جایی توی سرزمینشون داشته باشن؟

      نقل قول

  • یه خبر خوب
    جان اسنو در قسمت ۲ فصل ۶ زنده میشه از اون طرف رمزی حرومزاده پدرش رو میکشه و قصد حمله به کسل بلک رو داره تا جان رو هم بکشه
    این تئوری به حقیقت می پیونده . :yahoo:

      نقل قول

  • لرد واریس:
    یه خبر خوب
    جان اسنو در قسمت ۲ فصل ۶ زنده میشهاز اون طرف رمزی حرومزاده پدرش رو میکشه و قصد حمله به کسل بلک رو داره تا جان رو هم بکشه
    این تئوری به حقیقت می پیونده .

    اخه مردک نفهم واسه چی اسپویل میکنی ؟؟؟؟

      نقل قول

  • جان اسنو عزیز برگشت
    باورم نمیشه

    اما چرا گفته شد :
    فکر میکردم اون مردیه که در طی “شب طولانی” رهبریمون میکنه و اشتباه فکر میکردم !!!!!!!!!

    واقعا چرا؟

    جان تغییر کرده کلا؟

      نقل قول

  • دوستان دعاهامون جواب داد
    خطر اسپویل:
    .
    .
    .
    .
    جان اسنو زنده شد
    هرچند من اولش فکر کردم وارگ میشه توی گوست ولی خودش زنده شد
    .
    .
    .
    .

      نقل قول

  • Deny:
    جان اسنو عزیز برگشت
    باورم نمیشه

    اما چرا گفته شد :
    فکر میکردم اون مردیه که در طی “شب طولانی” رهبریمون میکنه و اشتباه فکر میکردم !!!!!!!!!

    واقعا چرا؟

    جان تغییر کرده کلا؟

    احتمالا منظور تورموند در این سکانس، منس ریدره نه جان

      نقل قول

  • وای من نمیدونم چقدر نفهمید اخه باو اسپویل نکنید اههههه
    شعور سریال دیدن هم خوب چیزیه والا

      نقل قول

  • ای خدا بگم چیکارت نکنه چرا اسپویل کردی باشعور هنوز قسمت دوم رو ندیدم وای :faight: به هرحال من که بعد فصل ۵ یکسال پیش گفتم اسنو قطعا زنده میشه خیلی از دوستان قبول نکردن به نظرم تنها کسی که میتونه جلوی ادرها ولشگر مردگان وایسه جان اسنو بهمراه برن..

      نقل قول

  • راب استارک: به قضیه حروم زاده ها و کتاب اشاره می کنه ولی نمیگه که ما کشتیمش واریس فقط میدونست کار کی بوده و نقشی تو قتل نداشت

    اینو راست گفتی کارگردان توی فیلم بدجوری تایرل ها رو کوبیده اون از لوراس که فقط همجنس بازیش رو نشون داده اون هم از میس تایرل که توی فیلم در حد یه ** مغز نشونش دادن و آدم واقعا شک میکنه همچین آدمی چطور بزرگترین ارتش وستروس و بزرگترین ناوگان دریایی وستروس رو اداره میکنه

    خیلی واضحه جیمی گروگان بود اگه می کشتش اونا هم به تلافی سانسا رو می کشتن

    بله بخاطر پناه گرفتن بود ولی ۱۰۰ هزار وحشی دقیقا کجا میتونستن پناه بگیرن؟ تو کسل بلک؟ فکر کنم کل شمال هم واسه این همه آدم جا نداشت! اصلا گیریم کل زمستون پشت دیوار پناه م یگرفتن . . . آیا وقتی زمستون تموم میشد مثل بچه آدم بر می گشتن اون ور دیوار؟! اصلا وستروسی ها حاضر میشدن ۱۰۰ هزار بیگانه جایی توی سرزمینشون داشته باشن؟

    مطمئنا بعد زمستان طولانی نباید انتظار زنده موندن ۱۰۰۰۰ نفر رو هم داد . تو زمستون های عادی جمعیت نصف میشد .حالا بدون تدارکات و با وجود آدر ها دیگه فک نکنم بعدش تا سال ها سر تخت شاهی و این مسائل درگیری باشه

      نقل قول

  • خطر اسپویل قسمت دوم فصل ۶
    خطر اسپویل
    خطر اسپویل

    همونطور که اکثرا حدس زده بودیم جان توسط بانو ملیساندرا زنده شد. در کل در غیر اینصورت لشکرکشی استنیس به شمال احمقانه بود.بانو ملیساندرا بود که استنیس رو متقاعد کرد به شمال بیاد و اگه گفته های خودشو مبنی بر دیدن جان در شعله ها رو کنار هم بذاریم به این نتیجه میرسیم که ملیساندرا به دنبال جان اومد نه حمله به وحشیها.

    اینطور که به نظر میرسه داستان داره سرعت میگیره
    به نظر میرسه دیگه دوران ، دوران تقاص پس دادنه.
    روس بولتون کسی که به فرماندش راب استارک خیانت کرد بهش خیانت شد(توسط زیر دستش) و کشته شد. همسر و فرزند نوزادش هم کشته شدن درست مثل همسر راب و فرزند داخل شکمش!

    قاتلین جان هم زندانی شدن. بولتون ها و کارستارک ها قصد حمله به دیوار رو دارن و با وجود حمایت وحشی ها از جان ،پیروزی از آن جانه و شمال مجددا به استارک ها میرسه. و چه بسا بتونه با ارتش وحشی ها به پایتخت هم حمله کنه ولی یحتمل جان مبارزه با وایت واکرها رو ترجیح میده.

    جبهه ی دنریس هم با اومدن تیرین و وایسیل قویتر شده.
    تئون گریجوی قصد داره به جزیره آهن برگرده و از اونجاییکه پدرش مرده احتمال شاه شدنش هست.

    از اونجایی هم که برن داره اسرار گذشته رو فاش میکنه میشه انتظار داشت تمام دست های پشت پرده شناسایی بشن .
    در پایتخت هم حال و هوای یک انقلاب توسط مردم وجود داره.

    چند مورد قابل تامل:
    اسم هودور ویسیل بوده و قبلا لال نبوده چرا لال شده و مدام میگه هودور؟
    آیا واقعا بانو ملیساندرا جان رو زنده کرد؟ زمانی که داشت دعا میخوند ناامیدی تو چهرش موج میزد و خودش هم به خودش ایمان نداشت. و وقتی همه از در رفتن بیرون با بیدار شدن گرگش جان زنده شد! نکنه جان هم مثل برن شده باشه؟!
    چرا کارگردان فیلم گفت جان مرده و تو فصل ۶ نیست؟ خود کیت هرینگتون هم گفته بود با من برای فصل ۶ قرارداد نبستن! یعنی برای اینکه داستان لو نره دروغ گفتن؟

      نقل قول

  • king of north:
    به نظر من این قسمت به جز پیری ملیساندرا و کشته شدن دوران مارتل چیز خیلی جذابی نداشت.
    انگار داشتیم فصل پنج رو میدیدیم (ایشالا تو قسمتای بعدی شاهد اتفاقات جالبتری خواهیم)

    دقیقا.البته تیکه های براوس هم بد نبود.

      نقل قول

  • جاویدانان:
    خطر اسپویل قسمت دوم فصل ۶
    خطر اسپویل
    خطر اسپویل

    همونطور که اکثرا حدس زده بودیم جان توسط بانو ملیساندرا زنده شد. در کل در غیر اینصورت لشکرکشی استنیس به شمال احمقانه بود.بانو ملیساندرا بود که استنیس رو متقاعد کرد به شمال بیاد و اگه گفته های خودشو مبنی بر دیدن جان در شعله ها رو کنار هم بذاریم به این نتیجه میرسیم که ملیساندرا به دنبال جان اومد نه حمله به وحشیها.

    اینطور که به نظر میرسه داستان داره سرعت میگیره
    به نظر میرسه دیگه دوران ، دوران تقاص پس دادنه.
    روس بولتون کسی که به فرماندش راب استارک خیانت کرد بهش خیانت شد(توسط زیر دستش) و کشته شد. همسر و فرزند نوزادش هم کشته شدن درست مثل همسر راب و فرزند داخل شکمش!

    قاتلین جان هم زندانی شدن. بولتون ها و کارستارک ها قصد حمله به دیوار رو دارن و با وجود حمایت وحشی ها از جان ،پیروزی از آن جانه و شمال مجددا به استارک ها میرسه. و چه بسا بتونه با ارتش وحشی ها به پایتخت هم حمله کنه ولی یحتمل جان مبارزه با وایت واکرها رو ترجیح میده.

    جبهه ی دنریس هم با اومدن تیرین و وایسیل قویتر شده.
    تئون گریجوی قصد داره به جزیره آهن برگرده و از اونجاییکه پدرش مرده احتمال شاه شدنش هست.

    از اونجایی هم که برن داره اسرار گذشته رو فاش میکنه میشه انتظار داشت تمام دست های پشت پرده شناسایی بشن .
    در پایتخت هم حال و هوای یک انقلاب توسط مردم وجود داره.

    چند مورد قابل تامل:
    اسم هودور ویسیل بوده و قبلا لال نبوده چرا لال شده و مدام میگه هودور؟
    آیا واقعا بانو ملیساندرا جان رو زنده کرد؟ زمانی کهداشت دعا میخوند ناامیدی تو چهرش موج میزد و خودش هم به خودش ایمان نداشت. و وقتی همه از در رفتن بیرون با بیدار شدن گرگش جان زنده شد! نکنه جان هم مثل برن شده باشه؟!
    چرا کارگردان فیلم گفت جان مرده و تو فصل ۶ نیست؟ خود کیت هرینگتون هم گفته بود با من برای فصل ۶ قرارداد نبستن! یعنی برای اینکه داستان لو نره دروغ گفتن؟

    داداش معلومه اصلا نفهمیدی قضیه چیه

    اسم اون مرتیکه کچل که رفته پیش دنریس واریسه وایسل کجا بود ؟ منظورت اون استاده پیر و خرفته که اونم اسمش پایسل بود نه وایسل :noo:
    تئون گریجوی سیخی چند ؟ الان ویکتوریان عموی تئون برگشته که تو کتاب خیلی کرکتر شاخی داره و مطمئنن یه پای قضیه های جدیدی که اتفاق میوفته ویکتوریانه !!

    اسکل اخه وقتی سریال کامل ندیدی گه میخوری میای اسپویل میکنی همشو تخم سگ :angry: روس بولتون توسط پسر حرومزاده اش کشته شد نه زیردستش اگه واقعا نفهمیدی بعد ۶ فصل که رمزی پسر روس بولتونه خیلی کسخلی

    هوای انقلاب کونت ؟

    وایییییییییییییییییییی خدا این کس مغزارو کی راه میده :head: :head: :head: :head: :head:
    باو اون زنیکه جادوگر دفعه اولش بود مرده زنده میکرد خود تورس از میر هم میگفت دفعه اول زمانی بود که دیگه هیچ ایمانی برام نمونده بود خیلی احمقی اگه نفهمیدی

    جان تو کتاب مثه برن وارگه ولی تا الان ک تو سریال چیزی نشون ندادن !! ولی بیدار شدن دایرولفش بیشتر اینو میرسونه که حس و درک حیوون ها قوی تره و میفهمن صاحبشون مثلا زنده شده :noo:

    کارگردان و عوامل و .. هم صرفا واسه جذاب شدن قضیه گفتن کیت بازی نمیکنه وگرنه احمق نیستن همچین قضیه ای لو بدن مثه تو احمق که میای اسپویل میکنی و از اسپویل بار استفاده نمیکنی !!

      نقل قول

  • Ferrdizz اگه مودبانه نظریاتتو میگفتی هم میخوندیم خیلی توهین کردی اینجا یه سایتی هست که همه طرفدارای ادبیات عضو هستند از شما که خودتون رو منتقد میدونید به کار بردن اون کلمات رکیک بعیده لطفا به نظرات هم احترام بگذارید

      نقل قول

  • نسیم:
    Ferrdizz اگه مودبانه نظریاتتو میگفتی هم میخوندیم خیلی توهین کردی اینجا یه سایتی هست که همه طرفدارای ادبیات عضو هستند از شما کهخودتون رو منتقد میدونید به کار بردن اون کلمات رکیک بعیده لطفا به نظرات هم احترام بگذارید

    بابا خوب مگه نمیبینی داره اسپویل میکنه همین اسکلا گند میزنن تو سایت دیگه

      نقل قول

  • Ferrdizz: بابا خوب مگه نمیبینی داره اسپویل میکنه همین اسکلا گند میزنن تو سایت دیگه

    حق با شماست ولی با کلمات بهتری هم میتونستی بگی فحش دادن نداره که

      نقل قول

  • نگران نباشین هیچ اسپویلی تو این نظر نیست پس با خیال راحت بخونید :-) من خودم از طرفدارای سفت و سخته این سریال ام ولی واقعا با دیدن این دو قسمت از فصل شیش به کل نا امید شدم :head: با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد به هیجانمون…واقعا ضعف فیلمنامه و به خصوص ضعف کارگردانی رو میشه تو این دوقسمت دید صحنه ها تقریبا انگاری تکراری بودن و خیلی آبکی و از همه مهمتر خیلی قابل پیش بینی و سر سری درس شده بودن….نمیدونم کارگردان این دو قسمت کی بودن ولی امیدوارم دیگه بهشون ندن…واقعا الان میفهمم ساخت سریال از روی کتاب مارتین با نساختن از رو کتاب چه فر قی داره…اینجاست که قدرت مارتین خودشو نشون میده شاید خیلیا از روی تعصب با من مخالف باشن ولی من این دوقسمت از فصل شیش رو ضعیفترین ایپوزدهای سریال تا الان میدونم و اینکه شاید حتی این فصل رو بشه جدا از پنج فصل اول قرار داد و اونو کاملا یک داستان جدا دونست….به هر حال با اینکه امید چندانی ندارم ولی امیدوارم از قسمتهای بعدی دوباره با یه داستان و کارگردانی فوق العاده روبه رو باشیم نه این صحنه های آبکی

      نقل قول

  • یاسین: با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد به هیجانمون

    هر چند من اصلا سریال رو ندیدم ولی از اونجا که قبلا تجربه دیدن ی فیلم از روی کتاب معروف رو داشتم میگم که هر چی کتاب و فیلم پیش میرن فیلم بیشتر کتاب خون هارو ناامید میکنه برا همین بعد از اون هیچ وقت فیلمایی که بر اساس ی کتاب بود رو ندیدم :ostad:

      نقل قول

  • این قسمت نسبت به قسمت قبل بهتر بود گر چه بعضی مسائل خیلی آبکی و از پیش مشخص شده بود مثل زنده شدن جان اسنو که خیلی ساده وسرسری گرفته شد گرچه از زنده شدنش خیلی خوشحال شدم
    در مورد روس بولتون که بدست رمزی کشته شد هم خوشحال شدم و هم ناراحت آخه مردی با این سیاست وقدرت اینجوری کشته بشه یعنی اون ذات پست رمزی رو نمیدونست که اینجوری بهش اعتماد کرده بود گرچه مردنش تا حدودی من رو خوشحال هم کرد(آخه انتقام راب هم گرفته شد)از مردن والدا وکودک تازه بدنیا آمده اش هم خیلی متأثرشدم واقعا رمزی پستی شو تو این قسمت بطور کامل نشون داد
    من فقط یه چیز ذهنمو خیلی درگیرکرده اون دیالوگ تورموند بود که گفت »من فکرمیکردم اون مردیه که توی شب طولانی ما رو رهبری میکنه واشتباه فکر میکردم« منظورش از اون مرد الان کیه جان اسنو یا منس ریدر؟؟؟
    اگه منظورش جان اسنو باشه یعنی جان تغییر میکنه ویه آدم دیگه میشه؟؟
    نظر شما چیه؟؟؟

      نقل قول

  • سلام و خسته نباشید
    بعد از فصل پنجم سریال تا امروز تو این سایت نیومده بودم و بعد از خوندن این متن و نظرات کاربرا دیدم که چیزی عوض نشده: اسپویل، نظرات خیالپردازنه، توهین و برخورد بد به نظرات دیگران و توهین به اسپویل کننده ها!!!
    به نظر من اوناییکه اسپویل براشون اتفاق می افته مقصر خودشونن.
    من تا وقتیکه سریال رو نبینم نه تو سایت های مرتبط میرم نه تو فیسبوک و توییتر
    خب اگه خیلی براتون مهمه اسپویل نشید نرید تو سایت
    چون حتما خودتون هم اینطوری هستید که وقتی سریال رو میبینید دوست دارید در موردش صحبت کنید.
    بگذریم
    یه پیش بینیه نه چندان خوشایند دارم در مورد آریا و جان اسنو
    خطر اسپویل

    من فکر می کنم آریا به یه بیچهره واقعی تبدیل بشه و ماموریت پیدا کنه که جان اسنو رو بکشه(یا یکی از اعضای خانواده اش را)
    دلیلش هم اینه که آریا برای بدست آوردن بیناییش دیگه نمی تونه برای خدای بیچهره نقش بازی کنه و باید هر کاری که هاکار میگه رو انجام بده. و وقتی این اتفاق افتاد حتما ماموریتی خواهد داشت که رو سرنوشت ماجرا تاثیری داشته باشه و نوع ماموریت های خدای بیچهره فقط و فقط مرگ و تروره
    و با توجه به طرح اولیه دنیای نغمه که قرار بوده داستان یه مثلث عشقی باشه بین جان و آریا و تیریون، این احتمال رو میدم که ماموریتش کشتن جان باشه
    البته برای درست بودن این پیشبینی باید سال ها صبر کرد

      نقل قول

  • به نظرمن آریا ماموریت پیدا میکنه که دنریس رو بکشه
    چون یه جا بود تو فصل سوم بود که زن سرخ به آریا میگه. (من توی چشمای تو یه تاریکی میبینم و توی اون تاریکی سه چشم به من خیره شدند٬چشم های سبز آبی وقهوه ای چشم هایی که بوسیله تو نابود میشن)اگه دقت کنید تو قسمت اول فصل ششم داترکی ها به دنریس چشم آبی میگن.

      نقل قول

  • حسام: هر چند من اصلا سریال رو ندیدم ولی از اونجا که قبلا تجربه دیدن ی فیلم از روی کتاب معروف رو داشتم میگم که هر چی کتاب و فیلم پیش میرن فیلم بیشتر کتاب خون هارو ناامید میکنه برا همین بعد از اون هیچ وقت فیلمایی که بر اساس ی کتاب بود رو ندیدم <img src="http://winterfell.ir/wp-content/plugins/wp-monalisa/icons/cc.gif&quot; alt=":ostad:" width="29" height="22" class="wpml_ico"نخ

    والا این سریال یعنی بازی تاج وتخت میتونست و هنوزم فرصت داره سنت شکنی کنه وهم دل کتاب خونا و هم سریال بینا رو راضی کنه…دوست عزیز سریال تا فصل پنجم براساس کتاب و تقریبا نظر مارتین ساخته میشد که دیدیم واقعا فوق العاده و شاهکار در اومد که همه رو مجبور به تحسین از سریال کرد…اما در این فصل راه کتاب و سریال جدا میشه که صد در صد به مزاق کتابخونا خوش نمیاد از اون طرف دل سریال بینا هم زده میشه چون قبل اون پنج فصل شاهکار رو دیدن و الانم همون انتظار میره ولی کارگردانی فوق العاده ضعیف و فیلمانه ضعیفتر این دو قسمتو خیلی آبکی کرد

      نقل قول

  • NORTH KING:
    به نظرمن آریا ماموریت پیدا میکنه که دنریس رو بکشه
    چون یه جا بود تو فصل سوم بود که زن سرخ به آریا میگه.(من توی چشمای تو یه تاریکی میبینم و توی اون تاریکی سه چشم به من خیره شدند٬چشم های سبز آبی وقهوه ای چشم هایی که بوسیله تو نابود میشن)اگه دقت کنید تو قسمت اول فصل ششم داترکی ها به دنریس چشم آبی میگن.

    دیالوگ اینطوریه:
    “…. چشمهایی که تو برای همیشه می بندیشون”
    یعنی منظورش چشمای یکی دیگس؟

      نقل قول

  • احتمال زیاد منظورش دنریس باشه.
    آخه یه جا خوندم مردان بی چهره با اژدهاها مخالفن.کالیسی هم که مادر اژدهایانه

      نقل قول

  • یاسین:
    نگران نباشین هیچ اسپویلی تو این نظر نیست پس با خیال راحت بخونید من خودم از طرفدارای سفت و سخته این سریال ام ولی واقعا با دیدن این دو قسمت از فصل شیش به کل نا امید شدم با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد بههیجانمون…واقعا ضعف فیلمنامه و به خصوص ضعف کارگردانی رو میشه تو این دوقسمت دید صحنه ها تقریبا انگاری تکراری بودن و خیلی آبکی و از همه مهمتر خیلی قابل پیش بینی و سر سری درس شده بودن….نمیدونم کارگردان این دو قسمت کی بودن ولی امیدوارم دیگه بهشون ندن…واقعا الان میفهمم ساخت سریال از روی کتاب مارتین با نساختن از رو کتاب چه فر قی داره…اینجاست که قدرت مارتین خودشو نشون میده شاید خیلیا از روی تعصب با من مخالف باشن ولی من این دوقسمت از فصل شیش رو ضعیفترین ایپوزدهای سریال تا الان میدونم و اینکه شاید حتی این فصل رو بشه جدا از پنج فصل اول قرار داد و اونو کاملا یک داستان جدا دونست….به هر حال با اینکه امید چندانی ندارم ولی امیدوارم از قسمتهای بعدی دوباره با یه داستان و کارگردانی فوق العاده روبه رو باشیم نه این صحنه های آبکی

    درسته که سریال از کتاب جلو زده ولی این دلیل نمیشه که مارتین توی فیلمنامه نقش نداشته باشه، حتی یجا شنیدم که مارتین محض احتیاط (خدای نکرده اگه فوت کرد) پایان سریالو به دست اندرکاران گفته. این یعنی کله سریال از قبل برنامه ریزی شده هست.
    راجع به ضعیف بودنه قسمته ۱ با شما موافقم، دلیلشم این بود که یجورایی ادامه‌ی قسمت آخر فصل ۵ بود، برای همین چیزه خاصی نداشت ولی قسمت ۲ از نظر من شاهکار بود، از سکانس رمزی بگیر تا سکانس یورن گریجوی و جان اسنو همشون خوب کار شدن، سوتی داشت ولی زیاد مهم نبود. هیچ فیلم یا سریالی بدونه سوتی نمیشه. حتی تو imdb هم نمره‌ی بالایی دریافت کرد و از نظر نمره جزو بهترین قسمت های سریال هست.

      نقل قول

  • alibax25: درسته که سریال از کتاب جلو زده ولی این دلیل نمیشه که مارتین توی فیلمنامه نقش نداشته باشه، حتی یجا شنیدم که مارتین محض احتیاط (خدای نکرده اگه فوت کرد) پایان سریالو به دست اندرکاران گفته. این یعنی کله سریال از قبل برنامه ریزی شده هست.
    راجع به ضعیف بودنه قسمته ۱ با شما موافقم، دلیلشم این بود که یجورایی ادامه‌ی قسمت آخر فصل ۵ بود، برای همین چیزه خاصی نداشت ولی قسمت ۲ از نظر من شاهکار بود، از سکانس رمزی بگیر تا سکانس یورن گریجوی و جان اسنو همشون خوب کار شدن، سوتی داشت ولی زیاد مهم نبود. هیچ فیلم یا سریالی بدونه سوتی نمیشه. حتی تو imdb هم نمره‌ی بالایی دریافت کرد و از نظر نمره جزو بهترین قسمت های سریال هست.

    الان مارتین کتاب شسم رو تموم نکرده چه برسه به کتابهای بعدی…دوست عزیز بحث من این بود که تو پنج فصل اول نویسنده ها یه منبعی به اسم کتاب داشتن که از رو اون فیلمنامه رو نوشتن…به نظر شما نوشتن فیلمنامه از رو کتاب راحتره یا دستنوشته یا فرضا صحبت های مارتین؟؟؟؟مشخصا کتاب جایگاه ویژه ای داره….به احتمال زیاد مارتین هم پایان کلی رو گفته وگرنه هنوز کتاب های ششم هفتم و شاید هشتم هنوز نوشته نشده و خیلی از جزییات تغییر خواهند کرد…
    طبق گفته ی مارتین از این فصل دیگه کاری به فیلمنامه نداره و بیشتر وقتشو میخاد رو تموم کردن کتابا بذاره چون روند انتشار کتابها خیلی خیلی کند هستش…ما که بخیل نیستیم امیدوارم نظر همه نسبت به این فصل خوب باشه چون خودم واقعا از طرفداری متعصب این سریالم

      نقل قول

  • Ferrdizz: داداش معلومه اصلا نفهمیدی قضیه چیه

    اسم اون مرتیکه کچل که رفته پیش دنریس واریسه وایسل کجا بود ؟ منظورت اون استاده پیر و خرفته که اونم اسمش پایسل بود نه وایسل
    تئون گریجوی سیخی چند ؟ الان ویکتوریان عموی تئون برگشته که تو کتاب خیلی کرکتر شاخی داره و مطمئنن یه پای قضیه های جدیدی که اتفاق میوفته ویکتوریانه !!

    اسکل اخه وقتی سریال کامل ندیدی گه میخوری میای اسپویل میکنی همشو تخم سگروس بولتون توسط پسر حرومزاده اش کشته شد نه زیردستش اگه واقعانفهمیدی بعد ۶ فصل که رمزی پسر روس بولتونه خیلی کسخلی

    هوای انقلاب کونت ؟

    وایییییییییییییییییییی خدا این کس مغزارو کی راه میده
    باو اون زنیکه جادوگر دفعه اولش بود مرده زنده میکرد خود تورس از میر هم میگفت دفعه اول زمانی بود که دیگه هیچ ایمانی برام نمونده بود خیلی احمقی اگه نفهمیدی

    جان تو کتاب مثه برن وارگه ولی تا الان ک تو سریال چیزی نشون ندادن !! ولی بیدار شدن دایرولفش بیشتر اینو میرسونه که حس و درک حیوون ها قوی ترهو میفهمن صاحبشون مثلا زنده شده

    کارگردان و عوامل و .. هم صرفا واسه جذاب شدن قضیه گفتن کیت بازی نمیکنه وگرنه احمق نیستن همچین قضیه ای لو بدن مثه تو احمق که میای اسپویل میکنی و از اسپویل بار استفاده نمیکنی !!

    خیلی احمقی
    اتفاقا اینطور که مشخصه خودت سریال رو کامل ندیدی.
    وقتی برن برگشت به گذشته اسم هودور چی بود؟؟؟؟؟ بگو … چی بود؟ … آقایون این رد داده شما بگید اسم واقعی هودور چی بود؟
    تو کلماتو قاطی میکنی مشکل از خودته. یکم آب هویج بخوری بد نیست من نوشتم ویلیس.!

    من سه بار نوشتم خطر اسپویل وقتی خودت دوس داری بخونی به من چه؟ نوشتم خطر اسپویل که اگه کسی خوند به انتخاب خودش باشه.گرچه قبل از کامنت من توسط بقیه دوستان اسپویل شده بود. من جوری نوشتم خطر اسپویل که افراد مریضی مثل تو بهونه نگیرن. اسم قسمت و فصل رو هم نوشتم

    بعد تو خودت نوشتی من حالم از این سریال به هم میخوره. حالا یه عده از دوستان سریالی که جنابعالی حالت ازش به هم میخوره رو اسپویل کردن ، اتفاق خاصی نیفتاده.!!!!

    در ضمن این چه طرز حرف زدنه؟
    من نظرمو گفتم نظر شخصیمو، قانونی هم ندیدم که تو سایت نوشته شده باشه حق اظهار نظر وجود ندارد. کلا خیلی داغونی.نمیدونم چی بهت بگم!! بعضیا چون خودشون چیزی برای اظهار کردن ندارن فقط دنبال تخریب دیگرانن. کلا معلومه این کامنتت از روی چی بوده.
    من به احترام بقیه کاربران قصد پاسخ دادن به فحش های زشتتو ندارم. همون الفاظت نشون دهنده ی شخصیتته نیازی نیست من چیزی بگم. خودت ، خودتو معرفی کردی…
    حداقا حرمت بقیه رو نگه دار. تمام کامنتهایی که تو این صفحه گذاشتی پر از کلمات رکیکه. فکر کنم کسی در اینکه “..مغز” خودتی شکی نداشته یاشه.

    از بقیه اعضا عذر میخوام. اصلا فکر نمیکردم تو همچین جایی یه همچین شخصی پیدا شه و گرنه هیچ وقت کامنتی نمیذاشتم. حقیقتش دیدم مدیران سایت زحمت کشیدن مطلب خوبی گذاشتن با خودم گفتم ما هم شریک باشیم و یکم بحث رو گرم کنیم.

    یه توضیحی بدم در مورد حرفام به کاربران محترم! سایت.(کسایی که سریال رو ندیدن خواهشا نخونن اسپویل میشه)

    ۱-در مورد اون لفظ انقلاب که به کار بردم اگه دقت کنید گنجشک اعظم چندین بار تکرار کرده که شما بدون ما فقرا هیچی نیستید ما فقیریم بی نام و نشونیم بدون نام بلند خانوادگی هستیم و چیزی برای از دست دادن نداریم.

    الان هم اسپارو ها تو پایتخت قدرت دارن (اون کاری که با سرسی کردن نشون دهنده ی قدرتشونه و کسی نمیتونه اینو انکار کنه) فرض کنید قصر رو تسخیر کنن کی میشه پادشاه؟ مطمئن هیچ کس. اینو بهش میگن انقلاب. حتی همون قیام رابرت هم نوعی انقلاب بود. من پیشگو نیستم بگم انقلاب میشه ولی نشانه هایی از انقلاب دیده میشه. یه انقلاب مردمی به رهبری یک روحانی برجسته !!!!

    ۲-رمزی حرومزاده ی روس بولتون ، میشه بالا دست روس بولتون یا زیر دستش؟؟؟؟ شاید از نظر تو روس بولتون زیر دست رمزی بوده!!! احتمالا سنت انقدر پایینه که قدرت تحلیل اینو نداری که لرد بولتون ها روس بولتون بود و پسرش میشه زیر دست.

    ۳-وقتی راهب توروسی بریک دنداریون رو زنده میکرد بلافاصله زنده میشد تو نبرد بریک دنداریون با سگ شکاری همه اینو دیدن . چون جان بعد از چند دقیقه زنده شد واسه من شک ایجاد شد. تو فصل یک سریال وقتی ند استارک یکی از گرگ ها رو کشت بلافاصله نشون داد که برن به هوش اومد. این جا ها رو که دیدی ایشالا؟ زمانی هم که جان زنده شد قبلش یک فعل و انفعالی از دایرو ولف نشون داد. یکی از شاتهایی هم که دوربین هنگام دعا خوندن بانو ملیساندرا نشون داد از پشت چند تا میله بود نمیدونم قصد کارگردان از این شات چی بود شاید هم بی ربط باشه.

    ۴-در ضمن کارگردان و بازیگر این سریا مثل تو حرفاشون لب و دهنی نیست. حرفای یک شخص اعتبار اون شخصو میرسونه! من این موارد رو نوشتم که مطلب راه بیفته اعضا اظهار نظر کنن نظراتشونو بگن استفاده کنیم.

    ۵- وقتی در مورد سریال صحبت میکنیم نباید زیاد به کتاب استناد کنیم چون برای همه تقریبا واضح و مبرهنه که کتاب و سریال اختلافاتی دارن. تو سریال هیچ صحنه ای تا الان نشون داده نشده که مؤید وارگ بودن جان باشه. شاید هم این دوستمون قسمت هایی که هنوز ساخته نشده رو هم دیده!

    باز هم اگه ناخواسته باعث اسپویل شدن این قسمت شدم از دوستان محترم! عذرخواهی میکنم. حواسم به اسپویل بود و سه بار تکرار کردم که خطر اسپویل هست.

      نقل قول

  • احتمالا اون سایت وستروس رو این رفیقمون با الفاظ زیباش باعث شد ف ی ل ت ر شه.

      نقل قول

  • NORTH KING:
    این قسمت نسبت به قسمت قبل بهتر بود گر چه بعضی مسائل خیلی آبکی و از پیش مشخص شده بود مثل زنده شدن جان اسنو که خیلی ساده وسرسری گرفته شد گرچه از زنده شدنش خیلی خوشحال شدم
    در مورد روس بولتون که بدست رمزی کشته شد هم خوشحال شدم و هم ناراحت آخه مردی با این سیاست وقدرت اینجوری کشته بشه یعنی اون ذات پست رمزی رو نمیدونست که اینجوری بهش اعتماد کرده بود گرچه مردنش تا حدودی من رو خوشحال هم کرد(آخه انتقام راب هم گرفته شد)از مردن والدا وکودک تازه بدنیا آمده اش هم خیلی متأثرشدم واقعا رمزی پستی شو تو این قسمت بطور کامل نشون داد
    من فقط یه چیز ذهنمو خیلی درگیرکرده اون دیالوگ تورموند بود که گفت »من فکرمیکردم اون مردیه که توی شب طولانی ما رو رهبری میکنه واشتباه فکر میکردم«منظورش از اون مرد الان کیه جان اسنو یا منس ریدر؟؟؟
    اگه منظورش جان اسنو باشه یعنی جان تغییر میکنه ویه آدم دیگه میشه؟؟
    نظر شما چیه؟؟؟

    توی تریلر دیدیم که وحشی ها با سپاه رمزی می جنگن این دیالوگ احتمالا قبل از حمله گفته می شه وقتی جان تصمیم می گیره به وینترفل حمله کنه تورموند می گه ما قرار بود با آدرا بجنگیم نه اینکه جان قلعه پدریشو بگیره

      نقل قول

  • به نظرمن دوقسمت اول فصل شیش مخصوصاقسمت دومش ریتم تندی داشند مخصوصادرمورد وقایع شمال
    زنده شدن جان اسنو قابل پیش بینی بود ولی باید دیرتر ازقسمت دوم این اتفاق می افتاد درموردوینترفل باید بگم ک سوکه کننده وخوب بود واقعا رمزی منفی ترین شخصیت سریاله
    والبته بهترین قسمت جزایر اهن بود
    درمجموع مابایک سریال فانتزی طرفیم و طبیعتا نبرد بین خیروشر اتفاق می افته
    به نظر من جان اسنو تابه حال مثبت ترین شخصیت سریال بوده ازفصل اول و دوستی ومحافظتش از سمول تارلی و یا بانفوذدرارتش وحشی ها درفصل دوم
    یابعدش برای انتقام گرفتن از قاتلین جور مورمنت
    یا رفتن برای کشتن منس ریدر تو فصل چهارم وهمین طور مهم ترین کارش یعنی اوردن وحشی ها به جنوب دیوار
    درمقابل رمزی منفی ترین شخصیت سریاله و واضحه که این دونفر باهم دیگه میجنگن : نبرد حرامزاده ها
    این اتفاق بطور حتم میافته وبه نوعی اسپویل قسمت های اینده اس
    ولی یه نکته ای که اشاره ای بهش نشد دیالوگ بین یکی ازفرزندان جنگل ومیرارید هستش که گفت برن بهت نیاز داره به نظرم این نیاز فقط برای محافظت نیست واگه باداستان ازور اهای اشنا باشید احتمال اینکه برن باکشتن میرا ( همون طور که ازوراهای نیسانیسا رو کشت) ازوراهای بشه وجلوی وایت وکراروبگیره خیلی زیاده…….
    ازدوسانی که نظرات منو خوندند متشکرم

      نقل قول

  • حمید: داداش فکر کنم طبق کتاب بین ادارد و جیمی فا*ینگ لنیستر
    تنها مشاجره لفظی رخد داد و مبارزه تن به تن توی فیلم بوجود اومد …
    اگه اشتباه میکنم دوستان اصلاح کنن

    نه بابا..دوست عزیز جیمی لانیستر تمام محافظ های استارک رو کشت…خود ند هم به شدت مجروح کرد و فرار کردش…..تو کتاب هستش یه چکی بکن…فقط تو فصل پنج به بعد خط داستان کتاب با سریال فرق می کنه….

      نقل قول

  • البته دوستان این چیزی که من میگم نظر خودمه اسپویل نیست….این بابا کیت هرینگتون اگه اشتباه نکنم از سریال خدا حافظی کرده..!!!!من فکر می کنم نباید به زیاد زنده موندنش امید بست…!!! :whistle: احتمال داره بعدش خیلی بمیره… :yes:

      نقل قول

  • یاسین:
    نگران نباشین هیچ اسپویلی تو این نظر نیست پس با خیال راحت بخونید من خودم از طرفدارای سفت و سخته این سریال ام ولی واقعا با دیدن این دو قسمت از فصل شیش به کل نا امید شدم با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد بههیجانمون…واقعا ضعف فیلمنامه و به خصوص ضعف کارگردانی رو میشه تو این دوقسمت دید صحنه ها تقریبا انگاری تکراری بودن و خیلی آبکی و از همه مهمتر خیلی قابل پیش بینی و سر سری درس شده بودن….نمیدونم کارگردان این دو قسمت کی بودن ولی امیدوارم دیگه بهشون ندن…واقعا الان میفهمم ساخت سریال از روی کتاب مارتین با نساختن از رو کتاب چه فر قی داره…اینجاست که قدرت مارتین خودشو نشون میده شاید خیلیا از روی تعصب با من مخالف باشن ولی من این دوقسمت از فصل شیش رو ضعیفترین ایپوزدهای سریال تا الان میدونم و اینکه شاید حتی این فصل رو بشه جدا از پنج فصل اول قرار داد و اونو کاملا یک داستان جدا دونست….به هر حال با اینکه امید چندانی ندارم ولی امیدوارم از قسمتهای بعدی دوباره با یه داستان و کارگردانی فوق العاده روبه رو باشیم نه این صحنه های آبکی

    البته دوست من تا اینجا سریال بد نبوده تو فصل جدید..فقط چون دارند سر و ته کار رو هم می اورند یکم وقایع سریع پیش میره…..اگه می بینی سریال اونجوری که می خوای نیست به دلیل این هست که توقعت خیلی بالاست….طبیعی است…اون قسمت فصل پنج که وایت واکرها و لشکر مرده ها حمله کردند یا دفاع از دیوار در برابر وحشی ها و قتل جان اسنو…در قسمت اخر فصل پنج هیجان رو بالا برد…
    الان هم اتفاقات مهمی افتاد توی دو قسمت فصل ششم افتاده :قتل دورانها…..مشخص شدن جبهه لرد پیازها دیووس..و هم پیمانانش… مشخص شدن مقصد دنریس…بازی تیریان با دو اژدهای دنریس بدون کشته شدن…وارد شدن عموی تیون گریجوی به معرکه…مرگ لرد بولتون…رسیدن سانسا به شوالیه خدمت گذارش…شکست و باز داشت قاتلان جان اسنو…و زنده شدن جان اسنو….!!!!این همه اتفاق افتاد توی دوقسمت اول…پس بد نبوده لا اقل هیجان انگیز بوده…
    جالب بازی….. ماکس فون سیدو ……….هنر پیشه فوقالعاده قدرتمند المانی هالییود و ورودش به سریاله در نقش استاد بران استارک…
    فون سیدو رو در جنگ ستارگان…قاضی درد…و هفت روز کندور با رابرت ردفورد حتما دیدید… :yes:

      نقل قول

  • محمد: البته دوست من تا اینجا سریال بد نبوده تو فصل جدید..فقط چون دارند سر و ته کار رو هم می اورند یکم وقایع سریع پیش میره…..اگه می بینی سریال اونجوری که می خوای نیست به دلیل این هست که توقعت خیلی بالاست….طبیعی است…اون قسمت فصل پنج که وایت واکرها و لشکر مرده ها حمله کردند یا دفاع از دیوار در برابر وحشی ها و قتل جان اسنو…در قسمت اخر فصل پنج هیجان رو بالا برد…
    الان هم اتفاقات مهمی افتاد توی دو قسمت فصل ششم افتاده :قتل دورانها…..مشخص شدن جبهه لرد پیازها دیووس..و هم پیمانانش… مشخص شدن مقصد دنریس…بازی تیریان با دو اژدهای دنریس بدون کشته شدن…وارد شدن عموی تیون گریجوی به معرکه…مرگ لرد بولتون…رسیدن سانسا به شوالیه خدمت گذارش…شکست و باز داشت قاتلان جان اسنو…و زنده شدن جان اسنو….!!!!این همه اتفاق افتاد توی دوقسمت اول…پس بد نبوده لا اقل هیجان انگیز بوده…
    جالب بازی….. ماکس فون سیدو ……….هنر پیشه فوقالعاده قدرتمند المانی هالییود و ورودشبه سریاله در نقش استاد بران استارک…
    فون سیدو رو در جنگ ستارگان…قاضی درد…و هفت روز کندور با رابرت ردفورد حتما دیدید…

    نمیدونم شاید حق با شما باشه من که از خدامه سریال با افت کیفیت مواجه نشه،چون خودم طرفدار واقعیه سریالم… :-)

      نقل قول

  • چند تا نکته رو خدمت دوستان عرض کنم و مرخص بشم:
    ۱- علت انس بیشتر کتابخون ها با فصل اول تا چهارم سریال به خاطر اقتباس اونها از جلد اول تا سوم کتاب بود که ترتیب زمانی مشخصی داشتن. ولی چون وقایع جلد چهار و پنج همزمان بودن و تفکیک اونها طبق سلیقه مارتین براساس جغرافیا صورت گرفته بود. کاملا مشخص بود که ترتیب روایت سریال از این وقایع هم طبق سلیقه کارگردان و فیلمنامه نویس که قطعا با سلیقه مارتین یکی نمیشه دگرگون و پیش و پس خواهد شد.
    دوستانی که که از این نکته ساده غفلت کرده بودن تو فصل پنجم با پیش داوری میگفتن که خط داستانی جزایر آهن و یورن چشم کلاغ از سریال حذف شدن که با شروع فصل ششم غلط بودن قضاوتشون مشخص شد و باز جالبه که دوباره همون دوستان حکم صادر می کنن که اگان ششم و جان کانینگتون از سریال حذف شدن در حالیکه عاقلانه تر اینه که منتظر بمونیم تا نوبت ورود اونها به سریال هم برسه.
    ۲- سریال در روایت بعضی از خطوط داستانی از کتاب هایی که انتشار عمومی پیدا کردن جلو زده نه از اونچه که در دسترس کارگردان و فیلمنامه نویس هست. فراموش نکنید که کار مارتین با جلد ششم از یکسال پیش تموم شده و این جلد الان زیر دست ویراستاره، خود مارتین هم ۱۰ فصل اولش رو در مجامع عمومی روخوانی کرده و قطعا خیلی بیشتر از اون رو تو جمع های خصوصی که حتما کارگردان و فیلمنامه نویس هم عضوش هستن.
    ۳- نکته سوم درباره فاصله گرفتن خط داستانی برخی شخصیت ها از کتاب هم به مقوله بازاریابی و جذب مخاطب بیشتر برمیگرده ! فراموش نکنید که سوفی ترنر (سانسا) محبوب ترین هنرپیشه این سریال در امریکا و اروپا است. و قطعا نمیشه همچین هنرپیشه ای رو مثل هودور برای یک یا دو فصل کامل از سریال حذف کرد و صدای کسی هم در نیاد و به مخاطب سریال آسیبی وارد نشه.

      نقل قول

  • یاسین:
    نگران نباشین هیچ اسپویلی تو این نظر نیست پس با خیال راحت بخونید من خودم از طرفدارای سفت و سخته این سریال ام ولی واقعا با دیدن این دو قسمت از فصل شیش به کل نا امید شدم با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد بههیجانمون…واقعا ضعف فیلمنامه و به خصوص ضعف کارگردانی رو میشه تو این دوقسمت دید صحنه ها تقریبا انگاری تکراری بودن و خیلی آبکی و از همه مهمتر خیلی قابل پیش بینی و سر سری درس شده بودن….نمیدونم کارگردان این دو قسمت کی بودن ولی امیدوارم دیگه بهشون ندن…واقعا الان میفهمم ساخت سریال از روی کتاب مارتین با نساختن از رو کتاب چه فر قی داره…اینجاست که قدرت مارتین خودشو نشون میده شاید خیلیا از روی تعصب با من مخالف باشن ولی من این دوقسمت از فصل شیش رو ضعیفترین ایپوزدهای سریال تا الان میدونم و اینکه شاید حتی این فصل رو بشه جدا از پنج فصل اول قرار داد و اونو کاملا یک داستان جدا دونست….به هر حال با اینکه امید چندانی ندارم ولی امیدوارم از قسمتهای بعدی دوباره با یه داستان و کارگردانی فوق العاده روبه رو باشیم نه این صحنه های آبکی

    باهات موافقم ضمن اینکه:
    تو این دو قسمت وقایع مهم رو خوب نشان ندادن.الان که قسمت دو رو دیدم خیلی ناراحت شدم و حالمو گرفت که این جوری صحنه های مهم نشون دادن.(مثال نمیزنم اسپویل میشه).دلم میخواست مانند قسمت اول که اون مرگ رو نشون دادن،تو قسمت دو اینجوری نشه.که متاسفانه هر دو مرگ قسمت دو خوب نبود.همین طورم که در قسمت دو،قسمت اخرش مشاهده کردیم خیلی مسخره و به قول دوستان آبکی نشون داده شد.اخه ملیساندرا خودش به خودش باور نداره امکان این وجود نداره که بخواد…
    اصلا این دو قسمت شبیه سریال GOT نبود و منو یاد فصل های قبل نمی انداخت از نظر قافل گیری مرگ ها.
    در کنار اینا بازم باید وایسیم ببینیم تو قسمت بعد چی میشه! امیدوارم خوب بتونه منو دیگر دوستان رو راضی کنه. :-)

      نقل قول

  • استنیس:
    چند تا نکته رو خدمت دوستان عرض کنم و مرخص بشم:
    ۱- علت انس بیشتر کتابخون ها با فصل اول تا چهارم سریال به خاطر اقتباس اونها از جلد اول تا سوم کتاب بود که ترتیب زمانی مشخصی داشتن. ولی چون وقایع جلد چهار و پنج همزمان بودن و تفکیک اونها طبق سلیقه مارتین براساس جغرافیا صورت گرفته بود. کاملا مشخص بود که ترتیب روایت سریال از این وقایع هم طبق سلیقه کارگردان و فیلمنامه نویس که قطعا با سلیقه مارتین یکی نمیشه دگرگون و پیش و پس خواهد شد.
    دوستانی که که از این نکته ساده غفلت کرده بودن تو فصل پنجم با پیش داوری میگفتن که خط داستانی جزایر آهن و یورن چشم کلاغ از سریال حذف شدن که با شروع فصل ششم غلط بودن قضاوتشون مشخص شد و باز جالبه که دوباره همون دوستان حکم صادر می کنن که اگان ششم و جان کانینگتون از سریال حذف شدن در حالیکه عاقلانه تر اینه که منتظر بمونیم تا نوبت ورود اونها به سریال هم برسه.
    ۲- سریال در روایت بعضی از خطوط داستانی از کتاب هایی که انتشار عمومی پیدا کردن جلو زده نه از اونچه که در دسترس کارگردان و فیلمنامه نویس هست. فراموش نکنید که کار مارتین با جلد ششم از یکسال پیش تموم شده و این جلد الان زیر دست ویراستاره، خود مارتین هم ۱۰ فصل اولش رو در مجامع عمومی روخوانی کرده و قطعا خیلی بیشتر از اون رو تو جمع های خصوصی که حتما کارگردان و فیلمنامه نویس هم عضوش هستن.
    ۳- نکته سوم درباره فاصله گرفتن خط داستانی برخی شخصیت ها از کتاب هم به مقوله بازاریابی و جذب مخاطب بیشتر برمیگرده ! فراموش نکنید که سوفی ترنر (سانسا) محبوب ترین هنرپیشه این سریال در امریکا و اروپا است. و قطعا نمیشه همچین هنرپیشه ای رو مثل هودور برای یک یا دو فصل کامل از سریال حذف کرد و صدای کسی هم در نیاد و به مخاطب سریال آسیبی وارد نشه.

    به شدت باهات موافقم
    مخصوصا این قسمت رو

    قطعا خیلی بیشتر از اون رو تو جمع های خصوصی که حتما کارگردان و فیلمنامه نویس هم عضوش هستن.

      نقل قول

  • خیلی احمقی
    اتفاقا اینطور که مشخصه خودت سریال رو کامل ندیدی.
    وقتی برن برگشت به گذشته اسم هودور چی بود؟؟؟؟؟ بگو … چی بود؟ … آقایون این رد داده شما بگید اسم واقعی هودور چی بود؟
    تو کلماتو قاطی میکنی مشکل از خودته. یکم آب هویج بخوری بد نیست من نوشتم ویلیس.!

    من سه بار نوشتم خطر اسپویل وقتی خودت دوس داری بخونی به من چه؟ نوشتم خطر اسپویل که اگه کسی خوند به انتخاب خودش باشه.گرچه قبل از کامنت من توسط بقیه دوستان اسپویل شده بود. من جوری نوشتم خطر اسپویل که افراد مریضی مثل تو بهونه نگیرن. اسم قسمت و فصل رو هم نوشتم

    بعد تو خودت نوشتی من حالم از این سریال به هم میخوره. حالا یه عده از دوستان سریالی که جنابعالی حالت ازش به هم میخوره رو اسپویل کردن ، اتفاق خاصی نیفتاده.!!!!

    در ضمن این چه طرز حرف زدنه؟
    من نظرمو گفتم نظر شخصیمو، قانونی هم ندیدم که تو سایت نوشته شده باشه حق اظهار نظر وجود ندارد. کلا خیلی داغونی.نمیدونم چی بهت بگم!! بعضیا چون خودشون چیزی برای اظهار کردن ندارن فقط دنبال تخریب دیگرانن. کلا معلومه این کامنتت از روی چی بوده.
    من به احترام بقیه کاربران قصد پاسخ دادن به فحش های زشتتو ندارم. همون الفاظت نشون دهنده ی شخصیتته نیازی نیست من چیزی بگم. خودت ، خودتو معرفی کردی…
    حداقا حرمت بقیه رو نگه دار. تمام کامنتهایی که تو این صفحه گذاشتی پر از کلمات رکیکه. فکر کنم کسی در اینکه “..مغز” خودتی شکی نداشته یاشه.

    از بقیه اعضا عذر میخوام. اصلا فکر نمیکردم تو همچین جایی یه همچین شخصی پیدا شه و گرنه هیچ وقت کامنتی نمیذاشتم. حقیقتش دیدم مدیران سایت زحمت کشیدن مطلب خوبی گذاشتن با خودم گفتم ما هم شریک باشیم و یکم بحث رو گرم کنیم.

    یه توضیحی بدم در مورد حرفام به کاربران محترم! سایت.(کسایی که سریال رو ندیدن خواهشا نخونن اسپویل میشه)

    ۱-در مورد اون لفظ انقلاب که به کار بردم اگه دقت کنید گنجشک اعظم چندین بار تکرار کرده که شما بدون ما فقرا هیچی نیستید ما فقیریم بی نام و نشونیم بدون نام بلند خانوادگی هستیم و چیزی برای از دست دادن نداریم.

    الان هم اسپارو ها تو پایتخت قدرت دارن (اون کاری که با سرسی کردن نشون دهنده ی قدرتشونه و کسی نمیتونه اینو انکار کنه) فرض کنید قصر رو تسخیر کنن کی میشه پادشاه؟ مطمئن هیچ کس. اینو بهش میگن انقلاب. حتی همون قیام رابرت هم نوعی انقلاب بود. من پیشگو نیستم بگم انقلاب میشه ولی نشانه هایی از انقلاب دیده میشه. یه انقلاب مردمی به رهبری یک روحانی برجسته !!!!

    ۲-رمزی حرومزاده ی روس بولتون ، میشه بالا دست روس بولتون یا زیر دستش؟؟؟؟ شاید از نظر تو روس بولتون زیر دست رمزی بوده!!! احتمالا سنت انقدر پایینه که قدرت تحلیل اینو نداری که لرد بولتون ها روس بولتون بود و پسرش میشه زیر دست.

    ۳-وقتی راهب توروسی بریک دنداریون رو زنده میکرد بلافاصله زنده میشد تو نبرد بریک دنداریون با سگ شکاری همه اینو دیدن . چون جان بعد از چند دقیقه زنده شد واسه من شک ایجاد شد. تو فصل یک سریال وقتی ند استارک یکی از گرگ ها رو کشت بلافاصله نشون داد که برن به هوش اومد. این جا ها رو که دیدی ایشالا؟ زمانی هم که جان زنده شد قبلش یک فعل و انفعالی از دایرو ولف نشون داد. یکی از شاتهایی هم که دوربین هنگام دعا خوندن بانو ملیساندرا نشون داد از پشت چند تا میله بود نمیدونم قصد کارگردان از این شات چی بود شاید هم بی ربط باشه.

    ۴-در ضمن کارگردان و بازیگر این سریا مثل تو حرفاشون لب و دهنی نیست. حرفای یک شخص اعتبار اون شخصو میرسونه! من این موارد رو نوشتم که مطلب راه بیفته اعضا اظهار نظر کنن نظراتشونو بگن استفاده کنیم.

    ۵- وقتی در مورد سریال صحبت میکنیم نباید زیاد به کتاب استناد کنیم چون برای همه تقریبا واضح و مبرهنه که کتاب و سریال اختلافاتی دارن. تو سریال هیچ صحنه ای تا الان نشون داده نشده که مؤید وارگ بودن جان باشه. شاید هم این دوستمون قسمت هایی که هنوز ساخته نشده رو هم دیده!

    باز هم اگه ناخواسته باعث اسپویل شدن این قسمت شدم از دوستان محترم! عذرخواهی میکنم. حواسم به اسپویل بود و سه بار تکرار کردم که خطر اسپویل هست.

    وای خدا چقدره کودنی :D: :D: :D: اسکل پلشت اسم هودور ویلیسه چه ربطی به وایسیل داره ؟

    جبهه ی دنریس هم با اومدن تیرین و وایسیل قویتر شده.

    اخه فلج مغزی من چیکار به ویلیس یا همون هودور دارم میگم اسم این ادمی که میگی وایسیل نیس واریسه !!! :head: :head: :head: :head: اخه مغز فندقی اول چند دور متنت بخون بعد بیا ایراد منو بگیر :shook:

    آیا واقعا بانو ملیساندرا جان رو زنده کرد؟ زمانی کهداشت دعا میخوند ناامیدی تو چهرش موج میزد و خودش هم به خودش ایمان نداشت. و وقتی همه از در رفتن بیرون با بیدار شدن گرگش جان زنده شد! نکنه جان هم مثل برن شده باشه؟!

    خودتون قضاوت کنید من دیگه حرفی ندارم :noo:

      نقل قول

  • آیا واقعا بانو ملیساندرا جان رو زنده کرد؟ زمانی کهداشت دعا میخوند ناامیدی تو چهرش موج میزد و خودش هم به خودش ایمان نداشت. و وقتی همه از در رفتن بیرون با بیدار شدن گرگش جان زنده شد! نکنه جان هم مثل برن شده باشه؟!

    خودتون قضاوت کنید من دیگه حرفی ندارم :noo:

    دوستمون اشتباه نکرده محض اطلاعتون جان تو کتاب مثل برن وارگ هست و حتی یکی از وارگ های وحشی ها مرتبا” بیان میکنه که جان قدرت خیلی بیشتری از بقیه وارگ ها داره. ولی تو سریال به این موضوع تا الان اشاره نشد. احتمالا” از اینجا سریال از قدرت وارگ در جان اسنو رونمایی میکنه :ostad: :ostad:

      نقل قول

  • ملیساندرا یک دروغه به تمام عیاره…
    یعنی این زن که چندین قرن از عمرش میگذره نمیتونه آینده رو پیش بینی کنه؟نمیتونه تصاویر رو درست از توی آتیش تعبیر کنه؟
    از نظر من بعد از نبرد بلک واتر و بعد از اینکه از حمله آدرها اطلاع پیدا کرد، ایمانش به استنیس رو از دست داد، شاید هم قبل از اون اصلا ایمانی بهش نداشت و فقط تظاهر به اینکار می کرد.احتمالا وی استنیس رو عمدا به شمال کشوند تا به جان برسه.
    اسپویل قسمت دوم فصل ششم:
    .
    .
    .
    .
    به نظرم ملیساندرا از خیلی وقت پیش میدونست که این بلا سر جان میاد و همینطوری میدونست که میتونه زندش کنه.به حرفا و تظاهر کردنش باور نکنین، این زن باهوش تر از این حرفاس و باید دید در آینده چه نقشی داره.

      نقل قول

  • Ferrdizz: وای خدا چقدره کودنی اسکل پلشت اسم هودور ویلیسه چه ربطی به وایسیل داره ؟

    اخه فلج مغزی من چیکار به ویلیس یا همون هودور دارم میگم اسم این ادمی که میگی وایسیل نیس واریسه !!! اخه مغز فندقی اول چند دور متنت بخون بعد بیا ایراد منو بگیر

    خودتون قضاوت کنید من دیگه حرفی ندارم

    میبینم که مودب شدی
    عمو جان وجدانا چند سالته؟ یه غلط املایی یا یه اشتباه اسم انقدر برات مهمه؟ یعنی تو اون همه جمله تو فقط یه تلف اشتباه “وایسیل” توجهتو جلب کرد؟!!! :sh:
    الان فقط همین واست مونده؟ یه غلط تلفظی؟؟ :winksmile: تا دیروز که طومار طومار غلط میگرفتی خوبه حالا به این سریال علاقه هم نداری!!

    اخه مغز فندقی اول چند دور متنت بخون بعد بیا ایراد منو بگیر

    من کی باشم ایراد تو رو بگیرم. شما دکترای گیم آو ترونز داری! بر منکرش لعنت!! تو و اشتباه؟؟؟ تو پونزدهمین معصومی!

    خودتون قضاوت کنید من دیگه حرفی ندارم

    قضاوت؟ خخخ کلا مشخصه فقط دنبال کل کل و رو کم کنی هستی. الان تو قضاوتهاشون چی باید بگن؟ بگن تو بردی یا من؟خخخخ امان از این بچه مدرسه ایها :mail: :lol:

    پنجاه هزار تا کامنت دیگه هم بذاری نمیتونی اون الفاظی که معرف شخصیتت بود رو عوض کنی.

    باشه عمو جون هر چی تو بگی. فکر کنم کاربرا هم دیگه حوصلشون از این حرفها سر رفته. منم دیگه قصد ندارم جوابتو بدم. امیدوارم همه ی دیکته هاتو بیست بشی…

      نقل قول

  • نوید لنیستر:
    ملیساندرا یک دروغه به تمام عیاره…
    یعنی این زن که چندین قرن از عمرش میگذره نمیتونه آینده رو پیش بینی کنه؟نمیتونه تصاویر رو درست از توی آتیش تعبیر کنه؟
    از نظر من بعد از نبرد بلک واتر و بعد از اینکه از حمله آدرها اطلاع پیدا کرد، ایمانش به استنیس رو از دست داد، شاید هم قبل از اون اصلا ایمانی بهش نداشت و فقط تظاهر به اینکار می کرد.احتمالا وی استنیس رو عمدا به شمال کشوند تا به جان برسه.

    داداش منم همینو تو نظرم گفتم متهم شدم به حماقت!

      نقل قول

  • نوید لنیستر:
    ملیساندرا یک دروغه به تمام عیاره…
    یعنی این زن که چندین قرن از عمرش میگذره نمیتونه آینده رو پیش بینی کنه؟نمیتونه تصاویر رو درست از توی آتیش تعبیر کنه؟
    از نظر من بعد از نبرد بلک واتر و بعد از اینکه از حمله آدرها اطلاع پیدا کرد، ایمانش به استنیس رو از دست داد، شاید هم قبل از اون اصلا ایمانی بهش نداشت و فقط تظاهر به اینکار می کرد.احتمالا وی استنیس رو عمدا به شمال کشوند تا به جان برسه.
    اسپویل قسمت دوم فصل ششم:
    .
    .
    .
    .
    به نظرم ملیساندرا از خیلی وقت پیش میدونست که این بلا سر جان میاد و همینطوری میدونست که میتونه زندش کنه.به حرفا و تظاهر کردنش باور نکنین، این زن باهوش تر از این حرفاس و باید دید در آینده چه نقشی داره.

    spoil

    توی کتاب که میدونست و مرتبا به جان هشدار میداد و حتی میگفت اسم هاشون رو هم میدونه. فقط من میترسم که توی کتاب مثل سریال جان زنده نشه. هر چند بعیده. کسی در مورد سرنوشت جان توی کتاب نظری نداره؟؟؟

      نقل قول

  • چرا یه مقاله راجع به قسمت ۲ نمیزارین.

    اگر بخوام تو سایت مقالاتم رو بزارم باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

      نقل قول

  • چرا یه مقاله راجع به قسمت ۲ تو سایت قرار نمیدین؟؟؟

    اگه بخوام مقاله ای تو سایت بزارم باید چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

      نقل قول

  • PerCyrus:
    چرا یه مقاله راجع به قسمت ۲ تو سایت قرار نمیدین؟؟؟

    اگه بخوام مقاله ای تو سایت بزارم باید چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

    با آیدی تلگرام من در ارتباط باشین:
    @navidlannister

      نقل قول

  • جاویدانان: میبینم که مودب شدی
    عمو جان وجدانا چند سالته؟ یه غلط املایی یا یه اشتباه اسم انقدر برات مهمه؟ یعنی تو اون همه جمله تو فقط یه تلف اشتباه “وایسیل” توجهتو جلب کرد؟!!!
    الان فقط همین واست مونده؟ یه غلط تلفظی؟؟ تا دیروز که طومار طومار غلط میگرفتی خوبه حالا به این سریال علاقه هم نداری!!

    من کی باشم ایراد تو رو بگیرم.شما دکترای گیم آو ترونز داری! بر منکرش لعنت!! تو و اشتباه؟؟؟ تو پونزدهمین معصومی!

    قضاوت؟ خخخکلا مشخصه فقط دنبال کل کل و رو کم کنی هستی. الان تو قضاوتهاشون چی باید بگن؟ بگن تو بردی یا من؟خخخخ امان از این بچه مدرسه ایها

    پنجاه هزار تا کامنت دیگه هم بذاری نمیتونی اون الفاظی که معرف شخصیتت بود رو عوض کنی.

    باشه عمو جون هر چی تو بگی. فکر کنم کاربرا هم دیگه حوصلشون از این حرفها سر رفته. منم دیگه قصد ندارم جوابتو بدم. امیدوارم همه ی دیکته هاتو بیست بشی…

    داداش میدونم تو این حرفم رو میدونی.ولی همون یه بارم بنظرم نبایست جواب میدادی ;-) .کسی این حرفا رو میزنه واقعا نیاز به جواب دادن داره؟بنظرم همون یه لبخندت کافی بود برا همه اینا. :ostad:

      نقل قول

  • سلام بچه ها
    کسی میدونه قسمت سوم گیم آوترونز فردا دقیقا ساعت چند میاد؟؟

      نقل قول

  • سلام بچه ها
    کسی میدونه گیم آوترونز فردا دقیقا چه ساعتی میاد؟؟؟

      نقل قول

  • یاسین:
    نگران نباشین هیچ اسپویلی تو این نظر نیست پس با خیال راحت بخونید من خودم از طرفدارای سفت و سخته این سریال ام ولی واقعا با دیدن این دو قسمت از فصل شیش به کل نا امید شدم با توجه به اینکه این فصل از روی کتاب ساخته نشده و مارتین هم حتی یک کلمه از فیلمنامه رو ننوشته من خیلی به این فصل امید ندارم…فصلی که قرار بود بترکونه و اوج هیجان رو برامون بیاره با این دوقسمت تقریبا گند زد بههیجانمون…واقعا ضعف فیلمنامه و به خصوص ضعف کارگردانی رو میشه تو این دوقسمت دید صحنه ها تقریبا انگاری تکراری بودن و خیلی آبکی و از همه مهمتر خیلی قابل پیش بینی و سر سری درس شده بودن….نمیدونم کارگردان این دو قسمت کی بودن ولی امیدوارم دیگه بهشون ندن…واقعا الان میفهمم ساخت سریال از روی کتاب مارتین با نساختن از رو کتاب چه فر قی داره…اینجاست که قدرت مارتین خودشو نشون میده شاید خیلیا از روی تعصب با من مخالف باشن ولی من این دوقسمت از فصل شیش رو ضعیفترین ایپوزدهای سریال تا الان میدونم و اینکه شاید حتی این فصل رو بشه جدا از پنج فصل اول قرار داد و اونو کاملا یک داستان جدا دونست….به هر حال با اینکه امید چندانی ندارم ولی امیدوارم از قسمتهای بعدی دوباره با یه داستان و کارگردانی فوق العاده روبه رو باشیم نه این صحنه های آبکی

    مخالفم شدید قسمت اول درسته به جز سکانس اخرش همش باقیمونده های فصل ۵ بود اما قسمت دوم و اگه دیده باشی سوم خیلی خوب بود به خصوص سوم

      نقل قول

  • PerCyrus:

    خوب مرد حسابی وقتی جان وارگه و به گفته شما و دوستتون “جاویدان” بازم ملیساندرا اگه نبود روح جان از دایرولفش نمیرفت تو جسمش دوباره همینم دست کمی از زنده کردن نداره !! که البته شخصا فکر نمیکنم درست باشه چون هر مذهب واسه خودش مزایا و معایبی داره مثه سونث گادز و اولز گادز و منی فیس گادز درینصورت یکی از مزایای خدای نور هم میتونه زنده کردن ادمها باشه

    یه غلط املایی یا یه اشتباه اسم انقدر برات مهمه؟ یعنی تو اون همه جمله تو فقط یه تلف اشتباه “وایسیل” توجهتو جلب کرد؟!!!
    الان فقط همین واست مونده؟ یه غلط تلفظی؟؟ تا دیروز که طومار طومار غلط میگرفتی خوبه حالا به این سریال علاقه هم نداری!!

    حاجی خدایی برو یه بار قشنگ کامنتای خودت بخون بعد بیا بشین تز بده :head: :head:

    خودت اول میای ایراد میگیری بعد همون ایراد ازت میگیرم خودت میزنی کوچه علی چپ واسم صغری کبری میچینی ؟ :noo: بد نیس یه بار دیگه متن کامنت خودت بخونی ببینی اول خودت ایراد گرفتی از تلفظ و اسم من فقط جوابت دادم :good:

    خیلی احمقی
    اتفاقا اینطور که مشخصه خودت سریال رو کامل ندیدی.
    وقتی برن برگشت به گذشته اسم هودور چی بود؟؟؟؟؟ بگو … چی بود؟ … آقایون این رد داده شما بگید اسم واقعی هودور چی بود؟
    تو کلماتو قاطی میکنی مشکل از خودته. یکم آب هویج بخوری بد نیست من نوشتم ویلیس.!

    خلاصه بقول خودت تو کلماتو قاطی میکنی مشکل از خودته. :lol: :lol: :lol:

      نقل قول

  • یه سوال از شما دارم
    به نظرشما آمبر ها واقعا خیانت کردن یا این یه حقه است؟؟
    آخه زانو نزدن لردآمبر و اینکه اول پیش روس بولتون نیومدن یه کمی مشکوک بود

      نقل قول

  • NORTH KING:
    یه سوال از شما دارم
    به نظرشما آمبر ها واقعا خیانت کردن یا این یه حقه است؟؟
    آخه زانو نزدن لردآمبر و اینکه اول پیش روس بولتون نیومدن یه کمی مشکوک بود

    داداش مگه ندیدی چی گفت ؟ گفت پدرت هم جلو راب زانو زد ولی چاقو زد تو قلبش
    شاید رفتارش بخاطر شمالی ودنشه مخصوصا اینکه از بقیه اقوام شمالی هم حتی شمالی ترن یکم خوی زمخت دارن

    شاید هم میخوان رمزی بکشن ریکن بذارن بجاش ک خیلی بعیده بنظرم

      نقل قول

  • پس چرا اول پیش روس بواتون نیومدن .احتمالا میدونستن اگه پیش روس بولتون بیان نمیتونستن گولش بزنن ولی رمزی زیاد آدم باهوشی نیست
    واگه به کله دایرولف دقت کنید به نظر میومد از کله یه دایرولف کوچکتر باشه

      نقل قول

  • NORTH KING:
    پس چرا اول پیش روس بواتون نیومدن .احتمالا میدونستن اگه پیش روس بولتون بیان نمیتونستن گولش بزنن ولی رمزی زیاد آدم باهوشی نیست
    واگه به کله دایرولف دقت کنید به نظر میومد از کله یه دایرولف کوچکتر باشه

    دقیقا

    و نکته جالب تر اینکه شگی داگ اخرین بار فصل ۴ نشون دادن و تا الان خیلی بزرگ تر شده حتما ولی این کله شگی داگ نبود اگه بری فصل های قبل ببینی و خیلی کوچکتره همونطور که گفتی :)

      نقل قول

  • Ferrdizz: دقیقا

    و نکته جالب تر اینکه شگی داگ اخرین بار فصل ۴ نشون دادن و تا الان خیلی بزرگ تر شده حتما ولی این کله شگی داگ نبود اگه بری فصل های قبل ببینی و خیلی کوچکتره همونطور که گفتی :)

    آره دوست من منظور من هم دقیقا همین بود
    فکر کنم این آمبرها یه نقشه ای برای رمزی ریختن

      نقل قول

  • Ferrdizz: دقیقا

    و نکته جالب تر اینکه شگی داگ اخرین بار فصل ۴ نشون دادن و تا الان خیلی بزرگ تر شده حتما ولی این کله شگی داگ نبود اگه بری فصل های قبل ببینی و خیلی کوچکتره همونطور که گفتی :)

    </blockquote
    منظور من هم دقیقا همین بود دوست من
    فکرکنم این آمبرها یه نقشه ای برای رمزی ریختن

      نقل قول

  • اولش تردید داشتم نقشه باشه یا نه ولی الان خیلی شکم بیشتر شده !!
    البته فکر کنم نقشه امبر ها مصادف میشه با جنگ بولتون ها و جان اسنو بهمراهی وحشی ها !!

    خیلی حال میده اون جاینته بیاد کله رمزی بکوبه زمین هی لهش کنه :lol: :head:

      نقل قول

  • PerCyrus: spoil

    توی کتاب که میدونست و مرتبا به جان هشدار میداد و حتی میگفت اسم هاشون رو هم میدونه. فقط من میترسم که توی کتاب مثل سریال جان زنده نشه. هر چند بعیده. کسی در مورد سرنوشت جان توی کتاب نظری نداره؟؟؟

    به نظر من جان دوباره توی کتاب هم زنده می شه مرگش برای از بین رفتن عهدش بود حالا دستش برای کارای بیشتری بازه اما همون طور که دوست خوبمون نوید لنیستر توی یکی از مقاله هاش اشاره کرد شخصیت جان در کتاب ممکنه تغییر کنه توی سریال برای محبوب موندن شخصیت جان تغییری ندیدیم ولی فکر نکنم مارتین بخواد ملاحظه همچین چیزایی رو بکنه من فقط دعا می کنم شبیه بانوی سنگدل نشه با تمام وجود از شباهتش به لردبریک استقبال می کنم که هر بار یه تیکه ازش کم می شد و خاطراتش از بین می رفتن

      نقل قول

  • Ferrdizz:
    اولش تردید داشتم نقشه باشه یا نه ولی الان خیلی شکم بیشتر شده !!
    البته فکر کنم نقشه امبر ها مصادف میشه با جنگ بولتون ها و جان اسنو بهمراهی وحشی ها !!

    خیلی حال میده اون جاینته بیاد کله رمزی بکوبه زمین هی لهش کنه

    دقت کردین هرکسی توی سریال اشتباهات بزرگتری انجام بده مجازات یا مرگش هم بدتره؟ گناه ند حماقتش بود سرشو از تنش جدا کردن ،گناه راب بزرگتر بود عهدشو شکست،هم پیماناش بهش خیانت کردن و کشتنش ، جان سنت شکنی کرد و توسط افرادش چندین چاقو خورد، سرسی جنایت های بزرگتری داشت و به shame whalking محکوم شد
    به نظرتون رمزی بعد از جنایاتی که انجام داده (از سوزوندن وینترفل بگیر تا ماجرای تیون تا برادر ناتنی نوزادش) مجازات یا مرگش چطوری می شه؟

      نقل قول

  • نگار: دقت کردین هرکسی توی سریال اشتباهات بزرگتری انجام بده مجازات یا مرگش هم بدتره؟ گناه ند حماقتش بود سرشو از تنش جدا کردن ،گناه راب بزرگتر بود عهدشو شکست،هم پیماناش بهش خیانت کردن و کشتنش ، جان سنت شکنی کرد و توسط افرادش چندین چاقو خورد، سرسی جنایت های بزرگتری داشت و به shame whalking محکوم شد
    به نظرتون رمزی بعد از جنایاتی که انجام داده (از سوزوندن وینترفل بگیر تا ماجرای تیون تا برادر ناتنی نوزادش) مجازات یا مرگش چطوری می شه؟

    خوبیش اینه که پانیشمنت تو این سریال خوب و بد نمیشناسه همه یه اخر و عاقبت بدی در انتظارشونه همه »:)))

      نقل قول

  • رمزی توسط جان و نیروهاش دستگیر میشه و گرگ جان به دستور جان تیکه پارش میکنه.این حرفم یادتون باشه تا موقعش این صحنه تو سریال اتفاق بیفته…

      نقل قول

  • Ferrdizz:
    واقعا حالم بهم میخوره از سریال واقعا چرته واقعا !!

    خیلی از نویسنده ها و رمان نویس ها بیخودی هپی اندینگ میکنن داستانشون و با پایانی خوش و هالیوودی همه چی تموم میشه که خیلی کار مسخره ایه
    ولی بنظرم کار مسخره تر اینه که بیای دقیقا برعکسش انجام بدی و بد اندینگ کنی کل داستانو مثل کاری که مارتین با دنیاش کرده

    بنظرم بیشتر شبیه یه فانتزی بی رحمانه اس تا یه داستان واقعی !!

    اصلا هیچ دلیلی واسه مردن بیشتر کارکتر ها نیس و اکثرشون واسه اینکه بگه من متفاوتم کشته مثل ند !!حتی جافری و تایوین !! جان اسنو و استنتیس و رنلی !!

    راب استارک واقعا حقش بود بمیره و به اندازه کافی دلیل بود واسه مردنش از ضعیف شدنش تا شکستن قسمش و اعتماد بیجا و بی تجرگی مفرط

    یه مسئله دیگه اینه که کتاب بخونید میبینید که استارک ها از زمان برندون معماراینطوری نسل کشی نشده بودن اونم بعد ۸۰۰۰ سال جالبه نه ؟ جالب تر اینه باراتیون ها هم بهمین شکل نسل کشی شدن و همچنین هیچ تارگرین پسری باقی نمونده !! خاندان های دیگه رو نمیخوام مثال بزنم

    یعنی خیلی چرته دنیایی ۸۰۰۰ هزارساله بسازی و بعد مهم ترین خاندان هاش تو ۳ سال قتل عام کنی !! خوب اگه انقدر دنیایی که ساختی بی رحمه پس چطور تو این ۸۰۰۰ سال دووم اورده بودن ؟؟

    مسئله دیگه تناقض های شدیده کتاب و سریاله که واقعا حالم بهم میزنه !! باو تالکین که ارباب حلقه هارو نوشت حدود سال ۱۹۵۱ فوت کرد و تا ۵۰ سال بعدش فیلمش ساختن .. تو هنوز کتابت تموم نکرده میای سریالش میسازی مردک ؟ :| بقول خارجیا drop dead

    مثلن کتلین استارک اگه زنده شدنش نشون میدادن تو سریال خیلی خیلی خط بهتری داشت نسبت به سس شعر های پیتر بیلیش و گریجوی ها :|

    یا مثلا استنیس باراتیون که وقتی تیون و سانسا فرار میکنن زنده اس و تیون به استنیس میگه که باید حمله کنه به وینترفل :| یعنی اصلا کل زمان بندی و کلا همه چیو ریختن بهم :| اه حالم بهم میخوره از دیوید بنیوف احمق

    یکی از چرت ترین مسئله ها هم از همون اپیزود اول بود !! این که واریس و اون مرتیکه براووسی اگه اشتباه نکنم درمورد نقششون برای کشتن ارن میگن که یعنی درمورد حروم زاده بودن جافری به یقین رسیده بوده !! خوب اخه مردک احمق دست راست پادشاه بهمین راحتی بکشی اب از ابم تکون نخوره ؟ رابرت بمیره و کسی نفهمه ؟ دست راست پادشاه که حکم داره تو خود مقر پادشاهی علیه اش کودتا کنی ؟ بعد ازون طرف جیمی که بهمین راحتی گذاشت در بره :| تا کجا انقدر احمق فرض کردن استارک ها و تالی ها و باراتیون ها و تارگرین ها ؟ یعنی کل خاندان ها احمقن و همه کاری میشه سرشون اورد و جیکشون در نیاد اون وقت لنیستر ها از همه زرنگ ترن ؟ :|
    واقعا مسخره بتمام معناس !! یه لحظه ذهنتون ازاد کنید میبینید ه کلاه گشادی سرمون رفته :| بیاید از دنیای فانتزی و تخیلی مارتین بیایم بیرون و ببینیم اگه دنیای واقعا بود چه اتفاقی میوفتاد
    راب استارک میاد سر کارستارک میزنه ولی جیمی نمیکشه ؟ مسخره نیس ؟ همینجا باید سر جیمی براحتی تمام با هزاران دلیل قانع کننده میرفت بالای دار…
    اریا ۳ تا اسم به جاکان هاگار میتونه بگه و اسم تایوین نمیگه که اگه تایوین میمرد استنیس کینگ لندینگ میگرفت و راب هم نمیمرد !!
    یا مثلا استنیس باراتیون که پادشاه برحقه و ند استارک در این راه سرش از دست میده با راب استارک متحد نمیشن درصورتی که دشمون مشترکی دارن و هیچ دلیلی واسه دشمنی ندارن :| پدر راب استارک رفیق شیش داداش استنیس بوده و در واقعیت این دوتا هم باید رابطه خوبی داشته باشن حداقل راب که ادعایی به تخت اهنی نداره فقط انتقام پدرش میخواد بگیره :|

    پیتر بیلیش این همه قدرت داره بیاد جنگ راه بندازه بین این و اون ولی یه ذره قدرت نداره واسه خودش کاری بکنه؟ پیتر اگه قدرتی داره پس تا الان که اوضاع قاراشمیشه میتونست واسه خودش کاری بکنه

    مسخره ترینش حمله استنیس به شمال دیواره که اصلا هیچ جوره با عقل سلیم در نمیاد !! اخه مرد حسابی کدوم شورشی تو تاریخ ۳۰۰۰ ساله بشری دیدی بیاد یه شورشی دیگه سرکوب کنه تا حکومت مردکزی قوی شه ؟ واقعاااااااا چرت خالص و همینطور شکست استنیس از بولتون :|اخه مسخرگی هم حدی داره بخدا دو هفته اس شروع کردم کل سریال یه بار از اول میبینم و الان میفهمم واقعا خیلی چیزا بی ربط بوده و خیلی اتفاقا اصلا نباید میوفتاد ..

    یعنی در یک کلم چرت محض

    جان ارنی که مرد و بعدش رابرت و ند :| یعنی پادشاه و دست راست های پادشاه براحتی سرش میکنن زیر اب :| پس تو این ۸۰۰۰ ساله باید امثال واریس حکومت میکردن نه مثلا تارگرین ها و بقیه خاندان ها :|

    اگه برید کتاب بخونید و نبرد چمنزار و همچنین نبردهای دیگه قدیم میفهمید که هرچقدرم کثیف بوده اوضاع ولی انقدر نسل کشی مسخره و بیخود نبوده .. و بهمین راحتی نمیشد مثل اب خوردن یا بقول تایوین مثل مگس شاه و لرد هارو کشت !!

    خلاصه که مارتین هم مثل تایوین و .. خیلی خوب زرنگن و بلدن چطور سر مارو کلاه بذارن :)

    اقا شما خودتون با خواندن متنی که نوشته اید مشکل ندارید و راحت قرائتش می کنید؟چرا کسره های اضافی, واو های عطف,,,ی و ه های حرکت در متن شما وجود نداره ؟تا جایی که کلمه را کلم نوشته اید یا سرش رو میکنن زیر اب ,سرش می کنن زیر اب هست,یا اون جمله که منصوب به تایوین کردید مبنی بر مردن شاهان چون مگس ربطی به تایون ندارد و تریون ان را گفته است,تمام اتهاماتی که به با متن شاهکارتان به مارتین بستید شایسته ی متنی که نوشته اید است, چه خوب می شد ادمها به اندازه ی درکشان از هر موضوعی اظهار نظر می کردند

      نقل قول

  • behnam:
    رمزی توسط جان و نیروهاش دستگیر میشه و گرگ جان به دستور جان تیکه پارش میکنه.این حرفم یادتون باشه تا موقعش این صحنه تو سریال اتفاق بیفته…

    با حرف شما موافقم در سریال اتفاقی شبیه این می افته اما من دارم به روزی فکر می کنم که مارتین بخواد راجع به مجازات رمزی تصمیم بگیره بعید می دونم با مردن و خلاص شدنش قضیه تموم شه
    در دنیای نغمه شخصیت ها بر اساس جرمشون مجازات می شن اگه جرمت در حدی باشه که مردنت گناهتو پاک کنه می میری و درجه ی گناهت نوع مرگت رو مشخص می کنه اما اگه گناهت کمتر یا بیشتر باشه مرگ در انتظارت نیست سرسی و تئون نمردند گناهشون بزرگتر از این بود بلایی بدتر از مرگ سرشون اومد و در عوض جیمی گناه کمتری داشت و کفاره گناهش بریده شدن دستی بود که باهاش کارهای اشتباهشو انجام داده بود بگذریم که بعد از اون به مسیر درست رسید و در نظر خیلی ها تبدیل به یه شخصیت محبوب شد(از جمله خود من)
    ترجیج می دم صبر کنم تا کتاب ششم چاپ بشه و از مجازات مارتین با خبر بشم جذابیتش برام بیشتره تا یه مرگ الکی برای بدترین شخصیتی که مارتین خلق کرده

      نقل قول

  • بچه ها من یه نظر دارم که احتمالاً همتون ردش میکنین ولی تو ذهنم اومده خواستم بگم
    به نظر من همسر راب استارک خائن بود و با فری ها بود
    آخه صحنه مرگش مشکوک بود نه سرشو بریدن نه چاقو تو قلبش زدن فقط بچشو کشتن که اونم خیلی آروم داشت به این صحنه نگاه میکرد انگار میدونست چی میخواد بشه، بانو کتلین هم همیشه ازش بدش میومد و هیچوقت قبولش نکرد ،
    فکر میکنم این از افراد فری ها بوده که با راب ازدواج کنه باعث شکستن قسم راب بشه و افراد راب و بکشونه به عروسی سرخ
    حتی اونجایی که والدر فری با زن راب حرف میزد هم انگار دختره از همه چیز خبر داشت

      نقل قول

  • Ferrdizz: داداش معلومه اصلا نفهمیدی قضیه چیه

    اسم اون مرتیکه کچل که رفته پیش دنریس واریسه وایسل کجا بود ؟ منظورت اون استاده پیر و خرفته که اونم اسمش پایسل بود نه وایسل
    تئون گریجوی سیخی چند ؟ الان ویکتوریان عموی تئون برگشته که تو کتاب خیلی کرکتر شاخی داره و مطمئنن یه پای قضیه های جدیدی که اتفاق میوفته ویکتوریانه !!

    اسکل اخه وقتی سریال کامل ندیدی گه میخوری میای اسپویل میکنی همشو تخم سگروس بولتون توسط پسر حرومزاده اش کشته شد نه زیردستش اگه واقعانفهمیدی بعد ۶ فصل که رمزی پسر روس بولتونه خیلی کسخلی

    هوای انقلاب کونت ؟

    وایییییییییییییییییییی خدا این کس مغزارو کی راه میده
    باو اون زنیکه جادوگر دفعه اولش بود مرده زنده میکرد خود تورس از میر هم میگفت دفعه اول زمانی بود که دیگه هیچ ایمانی برام نمونده بود خیلی احمقی اگه نفهمیدی

    جان تو کتاب مثه برن وارگه ولی تا الان ک تو سریال چیزی نشون ندادن !! ولی بیدار شدن دایرولفش بیشتر اینو میرسونه که حس و درک حیوون ها قوی ترهو میفهمن صاحبشون مثلا زنده شده

    کارگردان و عوامل و .. هم صرفا واسه جذاب شدن قضیه گفتن کیت بازی نمیکنه وگرنه احمق نیستن همچین قضیه ای لو بدن مثه تو احمق که میای اسپویل میکنی و از اسپویل بار استفاده نمیکنی !!

    کسخل کون پلشت اینجا جنده خونه ی ننت نیست که این طوری صحبت میکنی.ریدم تو کوس ننه ی هزارکیره ات که این قدر مشغول کوس دادن بود که یادش رفت توی حرومی تخم گرازو ادم کنه

      نقل قول

  • sima-cr7:
    بچه ها من یه نظر دارم که احتمالاً همتون ردش میکنین ولی تو ذهنم اومده خواستم بگم
    به نظر من همسر راب استارک خائن بود و با فری ها بود
    آخه صحنه مرگش مشکوک بود نه سرشو بریدن نه چاقو تو قلبش زدن فقط بچشو کشتن که اونم خیلی آروم داشت به این صحنه نگاه میکرد انگار میدونست چی میخواد بشه، بانو کتلین هم همیشه ازش بدش میومد و هیچوقت قبولش نکرد ،
    فکر میکنم این از افراد فری ها بوده که با راب ازدواج کنه باعث شکستن قسم راب بشه و افراد راب و بکشونه به عروسی سرخ
    حتی اونجایی که والدر فری با زن راب حرف میزد هم انگار دختره از همه چیز خبر داشت

    چرا حس می کنم باهات موافقم؟
    در ضمن گری ویند هم نسبت به ملکه جینو بقیه وسپرلینگا حس خوبی نداشت اما راجع به مرگش چیزی نمی دونم چون همون طور که یکی اون وسطا گفت فقط کتابو می خونم و از اونجا که اینجافصلای کتاب چهارو برای فروش گذاشتن :angry: نه دانلود -من پی دی اف می خونم چون همون جوری با وجود تحریم سخت و ظالمانه که فقط تابستان کتاب بخرم خدا تومن خرج می کنم دیگه خرج نکنم-تازه به زنده شدن بانوی سنگدل رسیدم
    :faight:
    :faight:
    ناچار شدم جای ادامه کتاب یه کتاب دیگه پیداکنم!

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: