بدترین شاهان تاریخ که بر تخت آهنین نشستند

مترجم: علی دهقان

نام آن ها برای همیشه در تاریخ ثبت شده و خواهد شد.اما نه به عنوان حاکمانی عادل و مهربان چرا که صفحات تاریخ وستروس پر است از جنایت ها و ظلم های این حاکمان وحشتناک.در ادامه به معرفی پنج تن از بدترین شاهان تاریخ وستروس می پردازیم، شاهانی که هرکدام بنا به دلیل خاصی تاریخ از آن ها به خوبی یاد نخواهد کرد.

رابرت براتیون اول نخستین غیرتارگرینی بود که بر تخت آهنین نشست. او عاشق جنگیدن، مشروب، و فاحشه ها بود. او در طول سلطنتش واقعا حکومت نکرد، و این منجر به این شد که تخت آهنین به عده زیادی از جمله بانک آهنین براووس و تایوین لنیستر بدهکار شود. او وقتی زیادی مست بود تا یک گراز را شکار کند کشته شد.

اگان تارگرین چهارم (نالایق) یازدهمین تارگرین یبود که بر تخت آهنین نشست. گفته می شود او به دلیل اشتیاقش به زن ها یکی از بدترین پادشاهان بود. او در طول حکومتش یازده بانو داشت اما گفته می شود فقط عاشق نه نفر از آنها بود که همسرش از آن جمله نبود. مهم ترین و وحشتناک ترین کار او قانونی کردن همه حرامزاده هایش بود، که سختی های بسیاری را در وستروس به وجود آورد و منجر به پنج شورش بلک فایرها شد.

پادشاه جافری براتیون اول بزرگ ترین پسر پادشاه رابرت براتیون بود. ستمگری و خشم سریع او باعث شد که بعد از اینکه لرد ادارد استارک را گردن زد خاندان استارک از حاکمیت او جدا شود. جافری هرگز واقعا به هفت پادشاهی حکومت نکرد، به شورای کوچک اجازه داد حکومت را اداره کند و او را با ستمگریش که شامل آزار دادن سانسا استارک و برادر کوچکش تامن براتیون و رفتار با بی احترامی با کسانی که باور داشت پایین او هستند بود رها کند. ستمگری او باعث ترورش به دست تایرل ها و پیتر بیلیش شد.

آریس تارگرین دوم (دیوانه) آخرین پادشاه تارگرین بود که بر تخت آهنین نشست. ستمگری و سوظن آیریس او را به سوی نابود کردن خاندانش هدایت کرد. او بعد از نبرد داسکندل خاندان های دارکلین و هولارد را از میان برد. آریس همچنین عاشق زنده سوزاندن مردم با استفاده از آتش وحشی بود، کاری که با لرد ریکارد استارک و پسرش برندون استارک کرد. او قبل از غارت بارنداز پادشاه نقشه داشت تا تمام آنجا و مردمش را با آتش وحشی نابود کند، تا اینکه سر جیمی لنیستر او را به قتل رساند.

شاه میگور تارگرین اول (اول) دومین پسر شاه اگان تارگرین اول (فاتح) و سومی تارگرینی بود که بر تخت آهنین نشست. گفته می شود او یکی از بدترین تارگرین هایی بود که بر تخت آهنین نشست. بعضی از اقدامات قابل توجه او شامل سوزاندن سپت یادآوری و تمام افراد در آن، کشتن بسیاری از فرزندان برادرانش جهت ایمن کردن سلطنتش، کشتن تمام سازندگان و کارگرانی که قصر سرخ را ساختند، و کشتن هر کسی که با او مقابله کرد، بود. او مدت کوتاهی بعد از مرگ مادرش، ویسنیا تارگرین، روی تخت آهنین مرده یافت شد. چگونگی مرگ او تا کنون مجهول مانده است.