اطلاع‌ رسانی مقالات

مارتین از سال ۲۰۱۱ چند کلمه غیر مرتبط با نغمه آتش و یخ نوشته است؟

photo 810x608 810x608 - مارتین از سال 2011 چند کلمه غیر مرتبط با نغمه آتش و یخ نوشته است؟
نویسنده نوید لنیستر

مترجم: علی علیشاهی

اول از همه ، یه تشکر بکنیم از کسانی که این آمار رو بدست آوردن ، مطمئنا شمردن این ارقام کار آسونی نیست.مارتین از زمان انتشار رمان رقص اژدهایان ۵۶۱,۰۳۸ کلمه نوشته است. برای مثال طولانی ترین رمان از سری نغمه ی آتش “یورش شمشیرها” با ۴۲۴,۰۰۰ کلمه است. در این مدت او ۵۶۱,۰۳۸ کلمه در وبلاگ خود Not a Blog، با جواب کامنت ها ۴۸۳,۴۶۶ کلمه، برای HBO حدود ۱۴,۵۲۱ کلمه و به علاوه کارهای دیگرش ۶۳,۰۵۱ کلمه نوشته است.

◀️پست های وبلاگ مارتین : ۳۳۰۲۹۳ کلمه
◀️کامنت های وبلاگ مارتین : ۱۵۳۱۷۳ کلمه
◀️(( زن خطرناک )) : ۳۵۲۹۶ کلمه
◀️(( جنایتکاران و مجرمین )) : ۱۴۸۳۴ کلمه
◀️(( دنیای آتش و یخ )) : ۹۴۸۳ کلمه
◀️(( خرس و دوشیزه )) : ۵۱۹۰ کلمه
◀️(( شیر و رز )) : ۴۷۷۳ کلمه
◀️(( بلک واتر )) : ۴۵۵۸ کلمه
◀️(( مریخ کهن )) : ۳۳۲۰ کلمه
◀️(( شوالیه هفت پادشاهی )) : ۱۱۸ کلمه

تعداد بسیاری از طرفداران که منتظر کتاب ششم هستند ، از آهسته نوشتن مارتین ابراز سرخوردگی کردند. مارتین گفته است که (( بادهای زمستان )) امسال انتشار می یابد ، اما این را هم گفته که ممکن است آخر سال باشد!

البته باید در نظر بگیریم که نوشتن یک پست یا کامنت در وبلاگ به مراتب آسان تر از نوشتن یک رمان است.

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=9707

درباره نویسنده

نوید لنیستر

نویسنده و مترجم مطالب سایت

۲۷ دیدگاه

  • دوستان به نظرم سرزنش کردن مارتین برای اینکه هنوز کتاب ششم رو تموم نکرده کار اشتباهیه.هرچی بیشتر برای نوشتن وقت بزاره میتونه داستان پخته تر و بهتری رو تحویلمون بده.به شخصه انتشار یک داستان عالی و منطقی رو با ده سال انتظار به یک داستان ضعیف با انتظار کمتر ترجیح میدم.

      نقل قول

  • آقا نوید اولا ممکنه عمر مارتین به اون ۱۰ سالی که شما گفتی قد نده که اصلا بخواد داستان پخته تری تحویل مردم بده
    منکه حاضرم شرط ببندم مارتین قبل اینکه کتاب تموم کنه با دار فانی وداع میکنه تازه خودشم گفته ممکنه کتاب بیشتر از هفت جلد بشه که در اونصورت بدون هیچ شکی نمیتونه تا قبل مرگش کتاب تموم کنه
    دوما شما خودت همین بالا یک آمار دادی از کلماتی که مارتین بی ارتباط درمورد نغمه نوشته که ثابت میکنه مارتین داره زیادی تو حاشیه میره وگرنه تا الان کار کتاب ششم تموم میکرد
    سوما یک مقاله دیگه تو این سایت بود که فکر کنم اونم خودتون گذاشته بودید که توضیح میداد چرا فاصله کتاب چهارم و پنجم اینهمه زیاد شده بود که من شک ندارم دلیل طولانی شدن اومدن کتاب ششم هم بخاطر دلایلی مثل هموناست ینی حماقت های خود مارتین
    و درآخر این فقط حرف ما نیست مارتین دیگه داد همه در اورده انقدر طول داده این کتاب

      نقل قول

  • فکر کنم همگی با این نتیجه موافقیم که علت تاخیر در انتشار کتاب جنبه بازاریابی و اقتصادی دارد و مارتین هم صراحتا” درباره دغدغه هایش راجع به پایان کتاب صحبت می کند ، او سالهاست که چالش کتاب شش را به پایان رسانده است ،
    در واقع او در حال نوشتن یک کتاب چند هزار صفحه ای است و شاید مجبور باشد برای رسیدن به پایان مطلوب ، بارها سیر حوادث قبلی را تغییر دهد ،
    من معتقدم که در صورت انتشار کتاب ششم ، در مدت بسیار کوتاهی شاهد فروش جد هفت هم خواهیم بود ،
    چون انتشار کتاب شش به معنی رضایت دادن مارتین به عدم تغییر مسیر پایان است .

      نقل قول

  • حالا هی به اون بنده خدا ایراد بگیرید ولی یه فصل ندین بیرون. سال جدید امد فضل جدید نیومد.

      نقل قول

  • magenta:
    فکر کنم همگی با این نتیجه موافقیم که علت تاخیر در انتشار کتاب جنبه بازاریابی و اقتصادی دارد و مارتین هم صراحتا” درباره دغدغه هایش راجع به پایان کتاب صحبت می کند ، او سالهاست که چالش کتاب شش را به پایان رسانده است ،
    در واقع او در حال نوشتن یک کتاب چند هزار صفحه ای است و شاید مجبور باشد برای رسیدن به پایان مطلوب ، بارها سیر حوادث قبلی را تغییر دهد ،
    من معتقدم که در صورت انتشار کتاب ششم ، در مدت بسیار کوتاهی شاهد فروش جد هفت هم خواهیم بود ،
    چون انتشار کتاب شش به معنی رضایت دادن مارتین به عدم تغییر مسیر پایان است .

    خیلی موافقم

      نقل قول

  • یه چیز که کاملا واضحه دلیل تاخیر کتاب سریال ه
    میلیون ها دلار درامدزایی داره
    ویه پیرمرد ۱۰۰ ساله مکار بازیرکی تموم میخاد اخر کارو کاملا ببینه
    بد اگر جایی ضعف داشت برطرف کنه اگر جایی خوب بود قرار بده حتی اگر کلیت داستان ماله خودش باشه داره یه برنامه ازمون وخطا رو اجرا میکنه
    ب طور مثال قول میدم جریان هودور مثه سریال خواهد بود نهایتا باکمی تاخیر چون مخاطبین عاشقش شدن
    داستان سرسی فرق میکنه هرچند توکتابم تاحالا فرق میکرده
    جان اسنو زنده میشه تو کتابم چون خیلی قابل تحسنه
    احتمالا دورن م داستان فرق میکنه چون ملت خوششون نیومد
    خیلی زرنگی کرد
    هرچند کلیت داستان ماله خودش بود اما ….
    همه میدونیم دیگه

      نقل قول

  • akbar:
    یه چیز که کاملا واضحه دلیل تاخیر کتاب سریال ه
    میلیون ها دلار درامدزایی داره
    ویه پیرمرد ۱۰۰ ساله مکار بازیرکی تموم میخاد اخر کارو کاملا ببینه
    بد اگر جایی ضعف داشت برطرف کنه اگر جایی خوب بود قرار بده حتی اگر کلیت داستان ماله خودش باشه داره یه برنامه ازمون وخطا رو اجرا میکنه
    ب طور مثال قول میدم جریان هودور مثه سریال خواهد بود نهایتا باکمی تاخیر چون مخاطبین عاشقش شدن
    داستان سرسی فرق میکنه هرچند توکتابم تاحالا فرق میکرده
    جان اسنو زنده میشه تو کتابم چون خیلی قابل تحسنه
    احتمالا دورن م داستان فرق میکنه چون ملت خوششون نیومد
    خیلی زرنگی کرد
    هرچند کلیت داستان ماله خودش بود اما ….
    همه میدونیم دیگه

    اینم احتمالش زیاده.
    شاید یه داستان کلی تقریبا ضعیف رو تحویل بنیوف و وایس داده تا ببینه مردم چطوری باهاش برخورد می کنند.همونطور هم که دیدین اکثرا بازخورد منفی داشت.مثل داستان دورن، پیروزی های دنریس و نجات پیدا کردناش و …
    احتمالا کتاب ششم تفاوت های زیادی نسبت به اونچه که در سریال دادیم خواهد داشت.یکیش میتونه نبرد حرامزداگان باشه که خیلی خیلی بعیده توی کتاب اتفاق بیفته.چون واقعا در بعضی از قسمت های داستان منطق وجود نداشت.مثلا همین قضیه زنده شدن دوباره جان :unsure: ، همه الکی قبولش کردن و باهاش مشکلی نداشتن در حالیکه باید بخاطر ترک نگهبانان شب اعدام میشد.

      نقل قول

  • نوید جان اول اینکه جان اسنو جزو پنج شخصیت خوش شانس داستان بود بعدشم نباید به یک نویسنده حالا در هر لولی که باشه برچسب سود جو زد ( قابل توجه اونایی که میگن هدف از نوشتن بقیه کتاب سود جویی بوده ) در ضمن شما نشستی پای کتاب باید تا تهش بری درسته مثل استیفن کینگ در عرض شش ماه سه تا کتاب بالای قطر سیصد صفحه که تمام و کمال باشه نمی نویسه و کتابش یه سری معایب داشته باشه اما خربزه خردی باید پای لرزشم بشینی من پیشنهاد میدم تا زمان اتمام کتاب سعی کنید زیاد سراغ کتاب نرید اینهمه کتاب مهیج تر هست که بخونید مثل مسابقات عطش خیلیم کتاب باحالیه یا قهرمانان المپ یا اگر دنبال داستان درامی گرگ و میش رو دست نداره یا هم اگر دنبال کتاب شاخی بینوایان اثر ویکتور هوگو یا جنگ و صلح اثر لئو تولستوی هست که بخونید دوست دارید مارتین بمیره همتون ضایه شید بشنید همین کتابایی که گفتم بخونید ضرر نمیکنید.( خودم هم کتاب رو ول کردم اصلا دوست ندارم داستان ده گانه دیموناتا ( اثر دارن شان ) دوباره رقم بخوره و من دوباره ضایه شم )

      نقل قول

  • سر آرتور دین:
    … اینهمه کتاب مهیج تر هست که بخونید مثل مسابقات عطش خیلیم کتاب باحالیه یا قهرمانان المپ یا اگر دنبال داستان درامی گرگ و میش رو دست نداره یا هم اگر دنبال کتاب شاخی بینوایان اثر ویکتور هوگو یا جنگ و صلح اثر لئو تولستوی هست که بخونید دوست دارید مارتین بمیره همتون ضایه شید بشنید همین کتابایی که گفتم بخونید ضرر نمیکنید.( خودم هم کتاب رو ول کردم اصلا دوست ندارم داستان ده گانه دیموناتا ( اثر دارن شان ) دوباره رقم بخوره و من دوباره ضایه شم )

    حیف دستمون بسه است برای صجبت درباره کتابهای دیگه وگرنه شخصآ”‌کلی حرف درباره twilight و Hunger game دارم ،
    مثلا” اینکه درباره twilight می شه گفت علاوه برخی ایراداتی که داره ، اما در برخی از جنبه ها کتاب تحسین برانگیزیه ،
    هرچند با برچسب تیم ایجری که خورده ، زیاد استقبال نشده . یا درباره hunger game می تونم بگم که متن قوی و داستان بکری داشت ، اما این هم مثل بسیاری دیگر از کتابها اسیر کیفیت بد نسخه هالیوودی اش شد ،
    کاش صنعت سینما و تلوزیون از فیلمنامه های تولید خودشون استفاده کنند و ادبیات داستانی رو بیش از این مفتضح نکنند !

      نقل قول

  • مارتین خودش بارها گفته که من برای خودم مینویسم و اگه روزی بیاد که مردم نوشته های منو نخونن من بازم همونجوری که خودم میخوام مینویسم و با اونا کاری ندارم
    حالا یک همچین آدمی بیاد یک داستان اشتباهی بده به بنیوف و وایس تا ببینه واکنش مردم چیه بعد بیاد کتب خودشو براساس اون واکنش ها تغییر بده؟
    اصلا با عقل جور در نمیاد
    برام عجیبه که هنوز نفهمیدین قضیه چیه و دوست دارین به خودتون امیدواری واهی بدین که مارتین میتونه کتاب تموم کنه
    مارتین خودش گفته که من چارچوب کلی برای داستانم تعیین نکردم که براساس اونا نگارش کتابمو انجام بدم چون اگه اینکار بکنم نویسندگی برام کار خسته کننده ای میشه
    به نظرم حتی اگر هم تعیین کرده باشه جوری اینکار کرده که قابل انعطاف و اصلاح شدنی باشه یعنی مارتین بتونه هر موقع که خواست پایان داستانشو عوض کنه
    برای همین من میگم مارتین قادر نیست کتاب تموم کنه چون واقعا داستانش پیچیده شده و این پیچیدگی هر چی جلوتر میره پیچیده تر هم میشه
    همین چند وقته پیش گفت که کتاب ممکنه تو ۷ جلد تموم نشه و بهتون قول میدم تا چند ماه دیگه یا شاید چند سال دیگه خودشم مطمئن میشه که کتاب تو ۷ جلد تموم نمیشه
    نغمه ای از یخ و آتش خیلی پیچیده تر از اونه که تو هفت جلد تموم بشه و حتی خیلی پیچیده تر از اونه که عمر مارتین برای تموم کردنش کافی باشه

      نقل قول

  • اول مارتین غلط کرده که مارو بازی میده و معطل میکنه و بعد میگه نظر مردم برام مهم نیست
    دوم با نظرت موافقم کوه مارتین عمرا خواسته باشه آزمون و خطا کنه باتلاقی از پیچیدگی های داستان ساخته که نمیتونه خودش رو و هم داستانش رو ازش بیرون بیاره
    سوم داستان نغمه رو داره کش میده که شاید عمرش قد نده تمومش کنه و ما رو ضایه کنه
    چهارم از طرفی پدر ما در خواهد اومد اگر چهار چوب خاصی برای کتابش در نظر نگرفته باشه که با عرض : تأسف باید بگم که از خوندن کتاب به هیچ جایی نمرسیم :og: :og: :og:

      نقل قول

  • بگذارید کتاب ششم بیاید البته اگر بیاید اون وقت ببینیم مارتین چند مرده حلاجه میتونه پایان بندی کنه یا نه و اگر نتونست مجبوریم به سریال اکتفا کنبم در این صورت حالم از خودش و داستانش به هم میخوره اصلا نباید میومدم سراغ این کتاب باید :og:

      نقل قول

  • نوید لنیستر: اینم احتمالش زیاده.
    شاید یه داستان کلی تقریبا ضعیف رو تحویل بنیوف و وایس داده تا ببینه مردم چطوری باهاش برخورد می کنند.همونطور هم که دیدین اکثرا بازخورد منفی داشت.مثل داستان دورن، پیروزی های دنریس و نجات پیدا کردناش و …
    احتمالا کتاب ششم تفاوت های زیادی نسبت به اونچه که در سریال دادیم خواهد داشت.یکیش میتونه نبرد حرامزداگان باشه که خیلی خیلی بعیده توی کتاب اتفاق بیفته.چون واقعا در بعضی از قسمت های داستان منطق وجود نداشت.مثلا همین قضیه زنده شدن دوباره جان ، همه الکی قبولش کردن و باهاش مشکلی نداشتن در حالیکه باید بخاطر ترک نگهبانان شب اعدام میشد.

    مسئله ای که هست اینه که تو قسمشون میگن تا لحظه ی مرگم و جان چون مرد و زنده شد یجورایی قسم نگهبانی از روی دوشش برداشته شد. و اینکه زنده شدنش میگین الکی بود همونطور که لرد صاعقه زنده شد و بعدم تونست ونشو بده به کتلین استارک ( تازه با اینکه چندین روز از مرگش گذشته بود و حتی بدنشم تو آب رودخانه داغون شده بود ) پس زنده شدن در داستان منطقی هستش.
    حالا با تئوری آزور آهای و اینا کاری ندارم …
    در کل کسی مجبورمون نکرده کتابو بخونیم یا سریالو ببینیم، تا حالا چنتا سریال بوده که تا تهشو دیدین ؟ از یه جایی که کیفیت میاد پایین آدم میره سراغ یه چیز دیگه تازه کیفیت GOT کلا بالاس.
    و بازم اینکه گیریم کتاب ۶ اومد، سایت هنوز کتاب ۵ رو تموم نکرده.

      نقل قول

  • بچه ها جاتون خالی زلزله مشهد خیلی باحال بود فقط ما رو مجبور کردن نماز آیات بخونیم

      نقل قول

  • نوید جان ببخشید که این سوال رو می پرسم شاید اصلا به من ربطی نداشته باشه اما برای چی شما فقط داری مقاله میدی بیرون یعنی کسی از بین بچه های نیست مقاله بنویسه یعنی واقعا اینهمه آدم عضو سایت هستن یکیشون هم نمیتونه مقاله بنویسه من که نمیفهمم :unsure: :unsure: :unsure:

      نقل قول

  • حالا سایت رو بی خیال شدیم. من در عجبم چرا تو تلگرام اینقدر فعالین! :wacko:
    من در این زمینه ها یه بی استعداد تمام عیارم، ولی با اینحال فکر می کنم که ای کار آسون تر از مقاله نوشتنه.
    ثانیا شما می تونین یه بخشی در سایت ایجاد کنید که افرادی که عضو نیستن هم نظرات، پیشنهادات و انتقادات خودشون رو بیان کنن.یا حتی مهم تر از اون، می تونن به شما ایده بدن ، فن آرت هاشون رو ارائه کنن یا متن اولیه مقالاتشون رو بنویسن.
    من یه دختر جوونم و در مورد این مسائل اطلاعات خاصی ندارم، اما به نظرم به زحمتش می ارزه.(!)
    البته باز هم صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
    با تشکر از سایتتون

      نقل قول

  • سر آرتور دین: دوست ندارم داستان ده گانه دیموناتا ( اثر دارن شان ) دوباره رقم بخوره و من دوباره ضایه شم )

    مگه ۱۰ گانه دیموناتا چشه؟
    من که عاشقش بودم.
    فوق العاده ست.

      نقل قول

  • سر آرتور دین:
    نوید جان ببخشید که این سوال رو می پرسم شاید اصلا به من ربطی نداشته باشه اما برای چی شما فقط داری مقاله میدی بیرون یعنی کسی از بین بچه های نیست مقاله بنویسه یعنی واقعا اینهمه آدم عضو سایت هستن یکیشون هم نمیتونه مقاله بنویسه من که نمیفهمم

    حقیقتش اکثر مقاله ها توسط همکاران دیگه ترجمه میشه و بنده فقط توی سایت میزارم.بغیر از بنده نیز چندین نفره دیگه هستن که واقعا در جمع آوری وترجمه مطالب بهمون کمک میکنن

      نقل قول

  • یه سوْال چرا مارتین دیگه دم مرگی شروع کرده به کتاب نوشتن که ما نگران باشیم پایان کتابو نبینیم

      نقل قول

  • اسپویل فصل ۴
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    لطفا جواب بدید.لطفا جواب بدید.لطفا جواب بدید.در قسمت ۴ فصل ۴،احتمالا آدر بزرگ با استفاده از یه نوع احتمالا جادو چشمای یه نوزاد رو آبی کرد.
    چــــــــــــــــــــــــــــــــــرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چــــــــــــطــــــــــــوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    اسپویل برام مهم نیست.فقط لطفا جواب بدید.لطفا جواب بدید.لطفا جواب بدید.زودتر خواهشا.قضیه اضطراریه.دارم از کنجکاوی می میرم. :wacko: :wacko: :wacko: :wacko: :wacko:

      نقل قول

  • شروین:
    یه سوْال چرا مارتین دیگه دم مرگی شروع کرده به کتاب نوشتن که ما نگران باشیم پایان کتابو نبینیم

    مگه نمی دونی مارتین….. (بیـــــــب – بـــوق – سه نقطه)هر کتاب رو ۵-۶ سال طـــــــــــول می ده؟
    در این صورت اگه یه حساب سرانگشتی کنیم،می فهمیم مارتین بزرگواااااااار اولین کتابو ۲۰-۲۵ سال پیش داده بیرون و فکر نمی کنم آدم حدودا ۵۰ ساله در خطر مرگ باشه.

      نقل قول

  • نوید لنیستر: مثلا همین قضیه زنده شدن دوباره جان ، همه الکی قبولش کردن و باهاش مشکلی نداشتن در حالیکه باید بخاطر ترک نگهبانان شب اعدام میشد.

    جان توسط افراد خودش کشته شد پس به خاطر ترک خدمت اعدام شده دوباره زنده شدنش هم خیلی غیر منطقی به نظر نمی یاد ولی باید دید بعد از زنده شدن چه اتفاقی براش می افته آیا شخصیت خوبی که داره رو حفظ می کنه یا شبیه بانوی سنگدل می شه؟ حتی اگه شخصیتش دست نخورده بمونه ممکنه به قدرت ملیساندر ایمان بیاره و درختان قلب رو بسوزونه و این به ضرر برن خواهد بود جان ممکنه هیچوقت نفهمه برن زنده ست و نا خواسته بهش ضربه بزنه

      نقل قول

  • جان که توی کتاب زنده میشه این اصلا جزو بدیهیاته
    خود مارتین گفته پنج شخصیت اصلی کتابش یعنی جان آریا تیریون دنریس آریا و برن برای پایان داستان زنده نگه میداره
    بنابراین زنده شدن جان تو کتاب ششم کاملا حتمیه :yes:

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: