مقالات

نقد و بررسی نخستین اپیزود از بازی Game of Thrones با نام Iron From Ice

 نخستین اپیزود از سری بازی تاج و تخت مدتی قب توسط TellTale Games منتشر شده و با نقدهایی مثبت نیز روبرو گشته است. با اینکه نقدها می‌توانند نمایی کلی از بازی به شما ارائه دهند، ولی حتی با در بر داشتن اسپویلر قادر به دریافت کامل داستان نیستند. اما این بازی تماماً داستان تصمیم گیریست و بعضاً انتخاب‌های مهمی دارد که بسیار شگفت انگیزند. البته انتخاب و تاثیر مواردی که انتخاب نگشته‌اند ذکر نمی‌گردند.

پس اگر که این اپیزود را بازی کرده‌اید یا چندان به اسپویل اهمیت نمی‌دهید، ادامه مطلب را از دست ندهید.

حال به سراغ تصمیمات مهم و اثراتشان برویم. . .

telltale red wedding twins

تل تیل با Iron From Ice کاری بسیار زیرکانه انجام میدهد: این  بازی از عروسی خونین آغاز میگردد. این موضوع باعث میشود که به سرعت احساس اصالت القا شود. درسته، عکس بالا شبیه به اردوگاه استارک‌ها بیرون از دوقلوها به نظر می‌آید. و همین نیز باعث می‌شود که فارسترها نیز به نوبه‌ی خود عروسی‌ای خونین را تجربه کنند. نمایی سریع از لرد فارستر و بزرگترین پسر و وارثش، رودریک.

کشته شدن دو رهبر فارستر‌ها هم‌طراز بودن این بازی را با سایر آثار تل تیل نشان می‌دهد، به خصوص دو فصل نخست مردگان متحرک. در آنجا شما در نقش یک سیاه پوست مجرم با نام لی و دختری تحت سرپرستی‌اش به نام کلمنتاین، نقش آفرینی می‌کنید. در اینجا هم به همین شکل، به جای نقش آفرینی در نقش لردهای کارکشته‌ یا قهرمانان خاندان فارستر، شما در نقش افرادی حاضر می‌شوید که به هیچ وجه قرار نبوده که قهرمان باشند. بزرگترین دختر میرا فارستر، گیرد توتلل که سلحشوری عوامزاده‌ست و نیز سومین پسر فارستر، ایتان، که به مقام لردی دست یافته است. ایفای نقش به عنوان گیرد و میرا جذاب است ، ولی بازی به نظر می‌رسد که به وضوح قصد دارد تا این موضوع را روشن کند که آنها تنها برای به نمایش در آوردن گوشه‌های مختلف روایت هستند، تقریباً به مانند کاری که سانسا در قدمگاه پادشاه انجام میداد.

به نماد خاندان Forrester توجه کنید...

حال در این بین ایتان نقشی مشابه برن استارک را عهده دار است. حداقل نقشی به مانند نقش برن تا قبل از تسخیر قلعه‌ی وینترفل توسط تئون. او لرد جوان آیرون راث است و ناگهان در حالی که کودکی شاد و بدون مسئولیت است، به عنوان لرد انتخاب می‌شود. دقیقاً به مانند کاری که با کلمنتاین در مردگان متحرک صورت گرفت. پس مطمئن شدم که انتخاب‌های من در بزرگ شدن او و تشکیل شخصیتش به عنوان یک لرد تاثیر گذار خواهد بود.

پس با خودم فکر کردم: «همه چیز آماده‌ست. ما مرگ‌های مهم و غیر قابل انتظارمون رو داشتیم و در ضمن یه بازی مخصوص تل تیل با سیستم بازیسازیشون داریم. پس خوب به نظر می‌رسه!»

سپس سر و کله‌ی رمزی اسنوی لعنتی پیدا شد و خنجری در گردن ایتان فارستر فرو کرد. «اوه خدای من، واقعاً این اتفاق افتاد؟ آره، آره این اتفاق افتاد.» لحظاتی تفکر باعث شد بفهمم: «این فوق‌العاده بود.»

شرح چرایی این موضوع بدین صورت است: اول، به بیراهه کشاندن حدس‌هاست. بازی تاج و تخت با کشتن ند و راب این بیراهه کشاندن را ترسیم کرد. و علاوه بر آن قوانینی را برای کسی که قصد کشتنش را دارد بنا کرد. این بازی نیز قبلا ند و رابش را کشته بود و به نظر میرسید این قوانین پیش از کشتن را بنا کرده- سپس آنها برنشان را کشتند.

این یک چیز بود، ولی این تنها ویژگی‌های بازی تاج و تخت نبودکه آنها با آن کار میکردند، بلکه ویژگی‌های کاری خودشان نیز بود. ایتان بسیار شبیه به شخصیت اصلی عنوان مردگان متحرک بود. اینکه کلمنتاین تا چه حد زنده میماند؟ چقدر قوی بود تا ادامه دهد؟ تا چه سنی رشد میکرد؟ ایتان دقیقا با این نقش متناسب به نظر میرسید و بعد بوم، خنجری در گردن ایتان.

علاوه بر آن اینکار برای کسانیکه تنها سریال کانال ایچ بی او را دیده‌اند نیز قدرتی در رمزی اسنو بوجود میاورد. در طول فصل دو و سه تنها نقش او آزار تئون گریجوی است و نقشی در دنیای بیرون ندارد ولی حالا در این صحنه میبینیم که او در خارج از دردفورت نیز میتواند تا چه حد خطرناک باشد.

درنهایت به نظر میرسد این اپیزود نه تنها انتظارات را برآورده نموده بلکه حتی چیزی ورای آنها فراهم آورده است. البته که این تنها شمای کلی رخداد های داستان بود و تاثیرات جزیی تصمیم گیری ها لحاظ نشده‌اند ولی تمام اینها فوقالعاده بودند و البته مرگ ایتان نیز در مرگ لرد فارستر ریشه دارد. بازی تاج و تخت معروف است به کشتن شخصیت‌ها و حال به نظر میرسد که تل تیل گیمز این را به خوبی درک کرده و روح بازی تاج و تخت را به خوبی به آن منتقل کرده است.

نظر شما در مورد اپیزود اول این بازی چیست؟

به زودی بررسی اپیزود دوم رو هم براتون قرار میدیم.

لینک کوتاه مطلب : https://winterfell.ir/?p=5210

درباره نویسنده

alexpintoricoo

۲ دیدگاه

  • راستش انقدرا جذب ام نکرد که قسمت دوم اش رو بازی کنم. مرگ ایتان غیر منتظره و شوک آور بود. تا این حد رو قبول دارم که تل تیل تونسته روح سریال رو به بازی تزریق کنه. ولی کاراکتر ها واقعا تا اون حد جذاب نبودند که کشش ایجاد کنند. گرافیک و انیمیشن بازی یه جاهایی فاجعه بود. مثلا صحنه ای که اون کاراکتره که به دیوار میره( اسمشو یادم رفته) لرد فارستر رو تنها می گذاره و شروع به دویدن می کنه. صحنه دویدنش مثل گرم کردن صبحگاهی می مونه.
    وقتی مارتین آدم می کشه کسی که مطالعه داشته باشه می فهمه که داستان قراره پیچیده تر و جذاب تر شه. ولی تو این بازی احساس سر کار بودن بهت دست میده وقتی کسی میمیره.
    نمی گم بازی نکته مثبت اصلا نداشت. رمزی اسنو رو واقعا خوب ساخته بودند. طراحی صحنه ها خوب بودند. بهترین صحنه بازی اومدن رمزی اسنو به قلعه فارستر ها و آخر بازی بود. ولی از تل تیل انتظار بیشتری می رفت.

      نقل قول

نظر شما چیست؟

:bye: 
:good: 
:negative: 
:scratch: 
:wacko: 
:yahoo: 
B-) 
:heart: 
:rose: 
:-) 
:whistle: 
:yes: 
:cry: 
:mail: 
:-( 
:unsure: 
;-) 
:head: 
:lol: 
:ostad: 
:faight: 
:ssad: 
:shame: 
:og: 
:shook: 
:sleep: 
:cheer: 
:tanbih: 
:mass: 
:snaped: 
:donot: 
:cun: 
:gslol: 
:winksmile: 
:secret: 
:stop: 
:bl: 
:respect: 
:sh: 
:shok: 
:angry: 
:noo: 
:han: 
:sf: 
:aa: 
:notme: 
:fight: 
:gol: