و دوباره به فصلی از جزایر آهن رسیدیم که البته در جزایر آهن نمیگذره!
میتونم بگم از اینجا به بعد داستان کتاب چهارم شروع به اوج گرفتن و هیجانانگیزتر شدن میکنه. میتونید انتظار داشته باشید در که فصلهای آینده اتفاقات مهمتری بیافته. اما در هر حال این فصل رو به هیچ وجه دست کم نگیرید. خیلی بیشتر از اونی که نشون میده حرف واسه گفتن داره که به موقعش با هم صحبت خواهیم کرد.
طبلها در حالی که آیرون ویکتوری به جلو میلغزید و کشتیکوبش آبهای سبز متلاطم را میشکافت، ضرب جنگی مینواختند. پاروهای کشتی کوچکترِ پیشِ رویشان در حین چرخیدن به دریا سیلی میزدند. گلهای رُز روی پرچمهایش موج برمیداشتند؛ در دماغه و انتهای کشتی رزهای سفید بر زمینه سپری قرمز، و بر فراز دکلش رزهای طلایی بر زمینهای به رنگ سبز چمنها قرار داشت. آیرون ویکتوری چنان به پهلویش کوبید که نیمی از خدمهی عرشه تعادلشان را از دست دادند، پاروها شکستند و متلاشی شدند. این موسیقی به گوش ناخدا گوشنواز بود.
او از روی لبهی کناری کشتی جست زد و با ردایی طلایی که پشتش در رقص بود، روی عرشه زیر پایش فرود آمد. رزهای سفید عقب کشیدند، درست همان کاری که مردان همیشه با دیدن ویکتاریون گریجویِ مسلح و زرهپوش که صورتش پشت کلاهخود کراکنش مخفی بود، انجام میدادند. آنها شمشیر و نیزه و تبر داشتند، ولی از هر ده نفر نُه نفر زرهی نپوشیده بودند و دهمی نیز تنها خفتانی بر تن داشت. ویکتاریون با خود اندیشید، اینا آهنزاده نیستن، هنوز از غرق شدن میترسن.
مردی فریاد زد: «برید سراغش! اون تنهاست.»
وی نیز فریاد زد: «بیاید! بیاید من رو بکشین، اگه میتونین.»
از هر طرف جنگجویان رُز با فولاد خاکستری در دست و وحشت در چشمانشان از هر طرف نزدیک شدند. ترسشان چنان آشکار بود که ویکتاریون میتوانست طعمش را حس کند. چپ و راست به هر طرف ضربه زد، دست اولین مرد را از آرنج قطع کرد و شانه دومی را شکافت. سومی تبرش را در چوب نرم کاج سپر ویکتاریون کاشت. سپر را به صورت آن ابله کوبید، سرنگونش ساخت و هنگامی که مرد سعی کرد دوباره برخیزد، وی را کشت. درگیر آزاد کردن تبرش از قفسه سینه مَردِ مرده بود که نیزهای بین دو کتفش کوبیده شد.
واقعا شخصیت جالبیه این ویکتاریون، خیلی بهش علاقه مند شدم. باعث تاسفه که از سریال حذف شده…
djawadiنقل قول
قابل توجه دوستانی که فصل های منتشر شده از کتاب ششم رو خوندن رو به رو شدن سر باریستان و ویکتاریون پس از پیروزی در نبر میرین از دیدگاهتون چگونه خواهد بود؟
s1378نقل قول
خیلی ممنون بابت ادامه کار.
s1378نقل قول
بیلون دیوانه بود ،ایرون دیوانه تر ،و یورن از همه دیوانه تره
great tom hanksنقل قول
به جرات میتونم بگم عزم و اعتقادات این ویکتاریون از ادارد استارک هم محکم تره! خط داستانیش خیلی جالب میشه.
victarionنقل قول
ممنون بابت فصل جدید
sir navidنقل قول
ممنون بابت فصل
اوایل از آهن زاده ها خوشم نمیومد وای الان دارن جالب میشن
s.a.sنقل قول
چندی پیش کلیپی از داعش دیدم که سربازهای اسد رو زنده زنده می سوزاندن و دشمناشون رو تهدید می کردند .با خودم فکر کردم نکنه داعشی ها هم زالو تو اتیش می اندازن . حتما میگن: سلیمانی غاصب .ملک سلمان غاصب .بشار اسد غاصب. خدا بخیر کنه یه وقت یه شبح نیاد سراغ ماهم .چون اینها حجم زالوی مصرفی شون بالاست.
mohamadنقل قول
فصلو خریدم که بعدکنکور بخونم!دمتون خیلی گزم
پرتونقل قول
ببینم تاینه سند توی شورا کوچیکه.پس با جیمی واحتمالا بران راهی پایتخت بشه.
mohamadنقل قول
مگه من چی گفتم که فیلتر شد.
mohamadنقل قول
مطلبی که شما گفتید برای اونایی که سریال رو نمیبینن اسپویله. مرز اسپویل فصلهای منتشر شده از کتاب چهارم
م.م.استارکنقل قول
چقدر خوب بود این قسمت ،
اکشن این فصل باعث شد به این فکر کنم که در این چند هزار صفحه داستان آنهم در این جو آتش و خون ! صحنه های نبرد چقدر کم بوده است .
البته روایت جالب داستان هم نباید نادیده گرفت ، صحنه کوبیده شدن دو کشتی و اینکه چند صفحه متوجه می شویم قضیه چی بود !
magentaنقل قول
عااالی بود این فصل ، نبردش هم قشنگ بود ، یهویی وارد فاز جنگ شدم
davionنقل قول
تصورش رو بکنید دنریس با اینهمه دبدبه و کبکبه بشه زن نمکی جزایر آهن….
چی میشه ….
راستی بچه ها من هنوز فکر میکنم اون شیپوری که جان داد به سامول داد ربطی به اژدها ها داره
حالا ببینید کی گفتم!!!
ایمپنقل قول
من کتابو چندبار امدم بخونم نفهمیدم باید از کجا شروع کنم گیج شدم بیخیال شدم…. الان تا فصل ۵ سریال دیدم , کتاب چهارم که شما دارین ترجمه میکنین قبل تر از سریال یا جلو تر !! ممنون میشم اگه جواب بدین
GOK299نقل قول
منم اینطوری بودم و پیشنهاد میکنم از اول کتاب چهارم شروع به خوندن بکنی.
sir navidنقل قول
پیشنهاد منو می خوای….صفحه یک-کتاب اول: بازی تاج و تخت.همین بالای صفحه هم می تونی دانلودش کنی.
victarionنقل قول
منم بیبرو برگرد با ویکتاریون موافقم. خیلی اتفاقات ریز و درشت و حتی شخصیتهایی دو سه کتاب اول هستن که تو سریال حذف شدن یا تغییر ماهیت پیدا کردن. یه راست بری سراغ کتاب چهار بعضی چیزا گیج کننده میشه.
م.م.استارکنقل قول
ایشالا تبر ایرون گریجوی وسط جمجه ی دنریس گیر کنه
محمدنقل قول
فکر نکنم برین منتظر سانسا بمونه. چون واقعا برای متظر بودنش در اینده چیزی شبیه به صبر ایوب احتیاج داره.
mohamadنقل قول
دادا چه خشنی تو!!!
Visenya Targaryenنقل قول