نقش پنهان؛ تئوری شماره(۲): سقوط کراکن

ورود یورن گری‌جوی مدت اندکی بعد از مرگ تصادفی برادرش بیلون و عدم نشان دادن ذره‌ای ناراحتی از طرف وی در این مورد، بسیاری از طرفداران کتاب را متقاعد کرده که مرگ بیلون ابداً اتفاقی نبوده و این یورن بود که نقشه‌ی قتل برادرش را طراحی کرده است. به ویژه آنکه یورن بلافاصله بعد از سقوط برادرش خود را به عنوان شاه جدید معرفی نمود. و در انتها هم موفق شد در شورای شاهان در رقابت با برادر دیگرش و برادرزاده‌اش پیروز شود. طرفداران این نظریه معتقدند که یورن یک مرد بی‌چهره را برای کشتن برادرش استخدام کرده است.

شواهد تقویت کننده نظریه:

• مردان بی‌چهره تخصصشان در قتلی است که مرگ تصادفی جلوه کند.
• یورن که باید ماه‌ها با پایک فاصله می‌داشته است، به محض مرگ برادرش وارد پایک می‌شود. همان برادری که سابقاً او را تبعید کرده بود.

و اما مهم ترین مدرک طرفداران این نظریه:

شبح‌ های‌هارت در یکی از پیش بینی هایش گفته بود:

من خواب مردی بدون صورتی رو دیدم که روی پلی که در باد پیچ و تاب می‌خورد منتظر ایساده بود. روی شونه‌اش کلاغی غرق شده با جلبک‌هایی روی بال‌هاش نشسته بود.

منظور از مرد بدون صورت به احتمال بسیار زیاد یک مرد بی‌چهره است. پلی که در باد پیچ و تاب می‌خورد همان پلی‌ست که بیلون از رویش به پایین می‌افتد و کلاغ غرق شده احتمالاً چشم کلاغ است که روی شانه مرد بی‌چهره نشسته. (و قاعدتا وی را هدایت می‌کند.) البته کلاغ مغروق ممکن است کس دیگری از میان آهن‌زادگان باشد، اما چشم کلاغ هم بیشترین انگیزه را داراست و هم می‌تواند استفاده از کلمه کلاغ در پیشگویی را توجیه کند.

اکنون داستان زالو های استنیس را به یاد بیاورید. استنیس در مراسم زالو سوزانی‌اش، هنگامی که زالوهای مملو از خون شاه را در آتش می‌اندازد، نام سه پادشاه را به زبان می‌آورد.

جافری براتیون، که توسط لیتل‌فینگر و ملکه خارها به قتل می‌رسد.

راب استارک، که در مراسم عروسی‌ سلاخی می‌شود.

و بیلون گری‌جوی.

با این تفاسیر آنچه که به نظر می‌رسد این است که تشریفات نیمه‌مذهبی استنیس به طور مستقیم باعث مرگ کسی نشده باشد، بلکه تنها تضمین کننده‌ی مرگشان توسط افراد دیگر بوده. به عبارت دیگر باعث شده تا سرنوشتشان به جایی ختم شود که توسط دیگران به قتل برسند.

بنابراین محتمل‌تر به نظر می‌رسد که بیلون هم به قتل رسیده باشد، نه اینکه به سادگی از پلی به پایین سقوط کند. با این حال سوالی که مطرح می‌شود این است که یورن چگونه توانسته هزینه قتل برادرش را پرداخت کند؟ در زمان سلطنت رابرت که شورای کوچک در مورد دینریس بحث می‌کند و پیشنهاد قتل وی در شورای مطرح می‌شود، لیتل‌فینگر پاسخ می‌دهد که هزینه قتل یک بازرگان با هزینه استخدام یک ارتش مزدور برابری میکند! و اینکه قطعاً مقدار درخواستی برای یک شاهدخت بسیار بیشتر خواهد بود. بیلون گری‌جوی حتی از یک شاهزاده هم بیشتر، یک پادشاه بود. هزینه قتلش قطعا بسیار بسیار بالا می‌بوده است.

[su_spoiler title=”اسپویل: فصل ۲۹ – غارتگر از کتاب چهارم” style=”fancy” icon=”chevron-circle”]برخی از طرفداران بر این باورند که یورن برخلاف آنچه که ویکتاریون دیگر برادرش میگوید (اینکه تخم اژدها را در خلال یکی از عصبانیت‌هایش به دریا انداخته) تخم اژدها را در ازای قتل برادرش به مردان بی‌چهره داده است.[/su_spoiler]

ترجمه از کسرا