یکی از اساسی‌ترین سوالاتی که همواره از زمان آغاز ساخت و نمایش سریال بازی تاج و تخت (Game Of Thrones) مطرح بوده این است که آیا پایان‌بندی سریال با کتاب‌های منبع الهامش یعنی مجموعه نغمه‌ای از یخ و آتش یکسان خواهد بود یا نه؟ چه کسی جز جرج آر آر مارتین می‌تواند به این سوال جواب دهد؟
دو ماه گذشته بود که سریال بازی تاج و تخت با وقفه ای طولانی و حدودأ ۲۱ ماهه و تصمیماتی بحث برانگیز (مانند تحت فشار قرار دادن عوامل برای تکمیل سریعتر سریال با توجه به فرصت حدود ۲ ساله)، ضعف‌هایی در فیلم برداری و تدوین (مثل قسمت سوم که در تاریکی کامل فیلمبرداری و پخش شد) و گاف های لیوان قهوه و… و صد البته رکورد شکنی‌های فراوانی (چه خوب و چه بد) به پایان رسید. هر چند اکثر رکوردهایی که شکسته شد رکوردهایی منفی بودند.
جدا از شکایت و گله‌های هواداران از برآورده نشدن انتظاراتشان و دادن امتیاز های پایین به این فصل که باعث سقوط سریال از رتبه‌ی یک در لیست بهترین های تاریخ شد (و احتمالأ باز هم شاهد سقوط در رتبه بندی باشد) سوالی که به آن اشاره شد اهمیتی بسیار بیشتر نسبت به گذشته پیدا کرده است. پاسخ مارتین اما کاملاً دو پهلو و نامشخص است.
«مشغول نوشتنش هستم». مارتین ۷۰ ساله در پستی اعلام کرد که: «زمستان فرا می رسه، اینو خیلی وقت پیش گفته بودم. باد های زمستان خیلی به تاخیر افتاده، میدونم میدونم، ولی تموم میشه، نمیتونم زمان دقیقش رو بگم. قبلأ چند بار زمان دادم ولی فقط شما رو هیجان زده کردم و بدشانسی می‌آوردم. ولی رو به اتمامه و بعد از اون کتاب یک رویای بهار میاد.»
طرفداران مشتاقانه منتظر اتمام سری کتاب های دنیای نغمه‌ی مارتین هستند. سریال HBO در فصل ۵ از کتاب ها پیشی گرفت. سازندگان سریال بنیوف و وایس اعلام کرده بودند که از چگونگی پایان کتاب توسط مارتین کاملأ آگاهند و مارتین خود نیز گفته بود که برای این که شاید توی مدتی که مشغول تکمیل کتاب های آخر هست از دنیا بره، برای جلوگیری از ناتمام موندن داستان، پایان خودش رو به دو سازنده ی سریال و تهیه کننده ها اعلام کرده.
همین طور پیش‌تر اعلام شده بود که پایان سریال کاملأ به عهده‌ی خود سازندگان گذاشته شده و آنها اختیار کاملی در تشریح وقایع داشته اند. با این حال هنوز جای تفسیر زیادی هست که چه جزئیاتی از سریال، برگرفته از کتاب مارتین و کدام جزئیات توسط سازندگان سریال خلق شده است. اما ظاهراً حتی اگر کتاب نیز همانند سریال به اتمام برسد، باز شاهد تفاوت های زیادی در چگونگی آنها خواهیم بود.
«چطوری تموم میشه؟» می‌شنوم که مردم اینها رو می‌پرسند.» مارتین ادامه می دهد: «مثل پایان کتابه؟ متفاوته؟ خب… آره، و نه و آره و نه، آره و نه و… . انتظار دارم این دو کتاب آخرم تقریباً شمال ۳۰۰۰ صفحه دست نوشته ای باشند که تهیه کردم، و قبل از اتماموشون، اگه احتیاج باشه صفحه ای، صحنه ای یا فصلی رو به اون اضافه می کنم.»
برداشتی که از صحبت های مارتین می شود بسیار متفاوت و ضد و نقیض است، و اون همین هدف را هم داشته و با زیرکی جواب هاش را انتخاب کرده است. «نظرتون چیه؟ که من بنویسم، شما هم بخونید. بعد هر کسی میتونه برداشت خودش رو از حرفام داشته باشه و توی اینترنت راجع بهش بحث کنه.»
البته یکی از امیدواری هواداران دنیای نغمه برای پایان کتاب، فاصله گرفتن سریال بعد از تقریباً فصل چهارم از کتاب بود که با حذف و تغییر نسبی چند شخصیت در کتاب نسبت به سریال اعمال شد. بسیاری امیدوارند که این تغییرات برای فصول پایانی از طرف تیم سازنده سریال بیشتر هم شده باشد و این گونه شاهد پایانی کاملأ متفاوت برای کتاب باشند.
امیدواری دیگری که می شود به کتاب ها داشت، استفاده ی جورج مارتین از بازخوردهای بسیار ضعیف طرفداران به فصول پایانی سریال است که اگر پایانی مثل این پایان برای کتاب های پیش رو در نظر داشته، شاید تغییر عقیده دهد.
نویسنده: سروش
مطمئنا قضیه وایت واکرا و زمستان کاملا متفاوته ولی احساس میکنم پایان شخصیتا شبیه سریال باشه و از یه طرفی فک نکنم مارتین پایانی که برای شخصیتاش در نظر گرفته و براش مقدمه پردازی کرده رو تغییر بده
و اینم باید توجه کنیم که نوع پایان شخصیتا تو سریال عالی بود ولی چون زمینه پردازی نشده بود و عجله ای و ابکی بود خراب دراومد
M.rنقل قول
مارتین مارتین
خدارو شکر کن که ایرانیا رو آمریکا راه نمی دن وگرنه تاحالا مرده بودی
منو کشته با اینکاراش.ه انگر گیم و آرتمیس فاول میخوان بیان ولی نغمه فقط آرزو میکنیم که اگر دایان صلاح بدانند و لبته مارتین یکسال دیگه بیاد. اونم انگلیسی
اگه نیاد، خب، تیه کلام سندور عزیزم برتوباد
ولی جدای از شوخی میدونم چه کار سختی داره میکنه و چه فشاری روشه. فک کن تموم کردن این اسطوره چقدر سختهه.
خسته نباشی شوالیه
هلن پراسپرونقل قول
جدا از این حرفها ، امیدوارم یک مطلب درباره برسی آنچه برسر سریال گذشت ، داشته باشیم که اونجا نظرات هم رو جویا بشیم ،اما درباره مارتین ، من شک ندارم که داره بقیه داستان رو به طور پیوسته می نویسه ، تا بعدا تبدیل به دو کتاب جداگانه بشه ،
وگرنه اینهمه سال تاخیر معنی نداره ، تراوش ذهنی هم کم نداشته در این مدت و کلی هم مطلب جدید نوشته ،
اما در کل مشکل اینه که خیلی خیلی کند و آهسته جلو اومده و حتی چند هزار صفحه هم بای تموم کردن این داستان کافی نیست ، مگر اینکه سرعت رو افزایش بده یا پایان بندی نهایی مثل سریال نداشته باشیم ، که همه چیز به خوبی و خوشی تمام بشه و پرونده خیلی از موضوعات باز بمونه
magentaنقل قول
بررسی ها امیدوارم مثل بررسی های قدیممون قوی و خوب پیش بره
من فقط نگران سن مارتینم وگرنه به نوشتنش ایمان دارم
مهدینقل قول
این متن ممکنه اسپویلی از کتاب بادهای زمستان و سریال داشته باشه
به نظر من اگه به پایان سریال نگاه کنید میبینید که خیلی عجیب بود آخه فکر کن سم بشه استاد اعظم مقر پادشاه! برای اینکه استاد اعظم بشی باید جونت دربیاد اگه دقت کرده باشید استاد اعظمآ همه کلی عمر کردن مثل استاد اعظم پایسل. پادشاه شدن برن هم خوب برن حقیقتا برخلاف سریال که انقدر از همون اول بد نشون دادن کاراکترشو بهترین و مهمترین کاراکتر کتاباست (که اصن کتابا هم با اون شروع میشه) ولی باید بدونیم هفت پادشاهی قبل فتح آگان هفت پادشاهی جدا بوده و چیزی که باعث میشه متحد باشن یکی اژدها های تارگرین ها و یکی طلای لنیستر ها بوده و برن هیچکدام اینا رو نداره از طرفی برخلاف سریال همچین شورای احمقانه ای در کتاب ها با همچین پیامدی با عقل جور در نمیاد پ پادشاه شدن برن امکان نداره در واقع اصلا بحث در مورد تاج و تخت بی معنی چون داستان مارتین در مورد بی اهمیت بودن تاج و تخت و خطر واقعی یعنی آدر ها هستش پس این طور نیست که همچین چیزی تو کتابا مهم باشه من فکر میکنم با توجه به اشاره های زیادی که به سالهای پس ار فتح آگان در کتابا هست احتمالا هفت پادشاهی از هم جا بشه خود مارتین و سازنده ها تایید کردن که سه غافلگیری از کتاب بادهای زمستان رو مارتین براشون کفته که یکیشون سوزندن شیرین توسط استنیس یکی داستان هودور و دیگری سوزوندن قدمگاه پادشاه توسط دنریس بوده با توجه به اینکه دنی قدمگاه پادشاه رو میسوزونه احتمالا هفت پادشاهی از هم میپاشهکه البته این هم بخاطر دیوانگی دنریس نیست و یه اتفاق نیمه تصادفی که بخاطر جنگ با آگان تارگرین در حالی که هردوتاشون سوار بر اژدهان میافته همه اعلام استقلال میکنن از طرفی داستان جان اسنو کلا چرنده و با توجه به این که تو کتاب احتمالا با شیپور جورامون کل دیوار فرو بریزه نگهبانی شبی نمیمونه که جان بخواد بره اونجا داستان سرسی جیمی هم مطمعنا جیمی سرسی رو در حالی که میخواد قلمرو پادشاه رو با وایلد فایر بسوزونه میکشه اما به هر حال دنریس و اگون به خاطر آتش اژدها قدمگاه رو میفرستن هوا و جیمی و سرسی میسوزن پیشگویی مگی غورباقه هم به وقوع میپیونده. سانسا امکان نداره ملکه شمال بشه آریا هم که از فصل ۵ زدن یه دختر بزن بهادر کردنش کلا رفته به جاده خاکی آدر ها هم خو تابلوعه همونطور که خود مارتین گفته یه مشت ارک یا زامبی یخی نیستن و ما دیدیم که تو کتابا حتی زبان خودشنم دارن و حتی میخندن! پس آنتاگونیست آخر کتابن و اینطور مسخره از بین نمیرن تازه اصن تو کتابا شاه شب نیست که بخوای اونو بکشی که همه ارتش آب بشن! تازه اینا مشکلات فصل هشتم بماند که از فصل پنجم چقدر با کم اهمیت و بد جلوه دادن خط های داستانی مثل دورن (وجود شخصیت مرموزی مثل دوران مارتل با حضور شخصیت مرکزی آریانه مارتل یا شخصیت های باحالی مثل مارهای شنزار) یا جزایر آهن ( وجود آنتاگونیست خفنی مثل یورون و حذف شخصیت های مرکزی مثل ویکتاریون و ایرون) و یا حذف خط داستانی دارو دسته اگان تارگرین ( که باعث شد تیریون آنقدر از فصل پنج کاراکتر بی مصرفی بشه و واریس دلیلی واسه حضور نداشته باشه یا دنریس چالشی برا تصاحب تخت آهنین نداشته باشه و کلی شخصیت از جمله جان کانینگتون از داستان حذف بشه) یا کشتن مسخره استنیس ( که خیلی الکی ارتشش ولش کردن و داستان جنگ شمال رو یه فصل عقب انداختن که با اینکه نبرد حرامزاده ها تو سریال خفن بود ولی الحق با توجه به تاریخ کتاب خیلی بی منطق بود) خط داستانی لیدی استون هارت خذف شده بود خط داستانی سانسا و آریا و برن که دیگه نگم سانسا خیر سرش باید پیش لیتفینگر تو ایری بمونه سیاست مداری یاد بگیره لیتلفینگر که این همه جون کند تا سانسا رو گیر بیاره کلید شمال رو داد به بلتونهآ چرا شو خدا میدونه! آریا هم که یکم جارو زد تو خانه سیاه و سفید دو تا کتک خورد یارو ویف رو کشت شد یه قاتل بیچهره الکی بی احساس مسخره! برن هم خو گفتم همون اول هم بد نشونش دادن تو سریال جز کلاغ بازی و فهمیدن راز والدین جان هیچ کاری نکرد.
ببخشید طولانی شد نظرم😊
Sam_Starkنقل قول
به نظرم یکى نیست اما اگرم باشه جورى اتفاق میفته که میگید اگه غیر از این مى شد چرت میشد
شرویننقل قول
fire and bloodنقل قول