بالاخره به فصل ۷۰ از کتاب سوم رسیدیم. فقط ۱۰ فصل دیگه تا پایان کتاب عظیم یورش شمشیرها باقی مونده. فصلی بسیار مهم و ویژه از چند جهت.
اول اینکه از دیدگاه من شاید این فصل بهترین فصل کل این کتاب باشه، یا حداقل یکی از بهترینهای اون. گرچه سریال اونو (نه به شکوهمندی کتاب) اسپویل کرده، ولی واقعاً هیچی از لذت خوندن این فصل کم نکرده. شاید با خوندن اون متوجه عمق تفاوت سریال با کتاب بشید. ما با فصلی بسیار شکوهمند و جذاب و در عین حال شوکآور مواجه هستیم.
دوم اینکه بعد از مدتهای طولانی این فصل رو خودم ترجمه کردم. اونم به دلیل دلایل بالایی. دلم میخواست خودم روایتگر این فصل جذاب باشم و باز به بهانه ترجمه از خط به خط و کلمه به کلمهی اون لذت ببرم. نکتهای که بعد از ترجمه این فصل متوجه اون شدم افزایش قابل توجه سرعت ترجمهام بود، به طوری که حتی خودم هم تعجب کردم. این کار منو به فکر انداخته که در ترجمه کتاب چهارم خودم هم مشارکت مستقیم داشته باشم. در هر حال من برای روایت درست وقایع این فصل دقت و توجه خاصی لحاظ کردم، امیدوارم که دوستان از حاصل این تلاش من لذت برده باشن
سومین ویژگی این فصل اضافه شدن یه ویراستار جدیده که منو خیلی به ادامه کار با سرعت بیشتر امیدوار کرده. محسن عزیز یه ویراستار خوش ذوق دیگهاست که ما خیال میکردیم بعد از لیانا و علی دیگه نسلشون منقرض شده! امیدوارم که با کمکهای این نیروی تازه نفس از فشار کاری علی کم بشه و در عین حال سرعت کارمون هم بیشتر بشه.
ویژگی چهارم این فصل قولیه که از قبل در موردش داده بودیم. قرار بر این بود که برنامههای سایت برای ترجمه کتاب چهارم رو بعد از انتشار فصل ۷۰ اعلام کنیم. حالا فصل ۷۰ رسیده و به امید خدا در همین یکی دو روز پیش رو مطلب اطلاعرسانی وعده داده شده رو خدمتتون ارائه میدیم.
نکته: مدتیه دوستان عزیز در عمل کردن به درخواستی که در انتهای هر فصل داریم کوتاهی میکنن. لطفاً همچنان ما رو از این لطف خودتون محروم نکید و با چند بار در روز کلیک کردن به فعالیت سایت کمک کنید. ممنون
و اما برسیم به داستان فصل:
در آخرین فصل از این شخصیت خوندیم که دادگاه تیریون به شکل ناخوشایندی بر علیهش پیش رفت. تقریباً هیچ کس نبود که برای شهادت بر علیه تیریون پا پیش نذاشته باشه و داستانی مبنی بر اثبات گناهکار بودنش برای قضات تعریف نکرده باشه. به طور مشخص سرسی تمام مهرههای خودش رو با دقت و وسواس خاصی چیده تا هیچ تردیدی در محکومیت تیریون وجود نداشته باشه. در فصل قبل خوندیم که اوبرین مارتل به نحوی خودش رو مدافع تیریون معرفی میکنه و بهش میگه که حاضره برای دفاع از بیگناهی اون در محاکمه از طریق مبارزه شرکت کنه. قطعاً میدونیم که هدف اون بیش از اونکه نجات جان تیریون باشه، گرفتن انتقام خواهرش از سر گرگور یا بهتره بگیم از لنیسترهاست و تیریون در اینجا بیشتر یه وسیله به حساب میاد. حال باید دید که تیریون با توجه به وجود حریفی بسیار هولناک چون کوه سواره باز هم حاضر میشه که چنین ریسک بزرگی رو انجام بده و جانش رو در دستان افعی دورنی بذاره، یا اینکه دادگاه در لحظات آخرش تغییر مسیر میده و اون میتونه به نحوی از مرگ بگریزه؟ پس با ادامه داستان همراه باشید.
آخ جون فصل جدید
دمتون گرم و ممنون از همه عزیزان دست اندرکار
saraنقل قول
این هم عیدی برا عید فطره. (عید فطر هم عیدی میدن؟) عید فطر “پیشاپیش” بر تمامی هواداران نغمه مبارک.
barristan selmyنقل قول
عید فطر اون مطلب جدیدو را بزارین در مورد برنامتون.یک عیدی خوب
علینقل قول
مرسی بابت فصل جدید.
سانازنقل قول
تشکر فراوان
Coldhandsنقل قول
ممنون خیلی مرسی
خیلی منتظر بودم که ترجمه این فصل رو هم بخونم ولی از حق نگذریم سریال این فصل خیلی بهتر از بقیه فصل ها در اورده بد تر از اینم میشد
بهارنقل قول
خیلی ممنون به خاطر فصل جدید و زحماتتون. خسته نباشین ولی به نظرم رسید این فصل یکم خلاصه شدس به هرحال ممنون
pariaنقل قول
خلاصه نبود.چون داستان از دید تیریون هست وقتی داره صبحانه داره بالا میاره نمی تونیم بفهمیم چی داره میشه که!
علینقل قول
ممنون از استارک و محسن عزیز.
عجب فصلی بود. بیچاره تیریون، چقدر بد شانسی میاره این بشر!
Drogonنقل قول
با تشکر!
iambbنقل قول
یعنی هر فصلی رو که میخونیم به خودم لعنت میگیم که انگلیسیم خوب نیست تا خودم بخونم
به هرحال ممنون از بابت ترجمه خوبتون و عیدتون هم مبارک
ehsanنقل قول
لعنت به گرگور جانی. لعنت به مارتین روانی.
بهروزنقل قول
با تشکر امروز صبج با کمال نا امیدی صفحه رو رفزش کردم دیدم بالاخره بعد کلی انتظار اومده نشستیم خوندیمش لذت بردیم
فقط بی زحمت سریع تر فصلا رو تکمیل کنید ما همچنان تو کفیم میتونید فصلای باقی مانده از کتاب ۳ رو اسکن کنید تو سایت قرار بدین تا تکلیف روشن شه بریم کتاب ۴ رو بخریم این وضعی نمیشه
بی نامنقل قول
ممنون همه زحماتتون هستم.خداقوت!
shahramنقل قول
سر گرگور هیچ خطایی نکرد سرسی اونو مبارزش انتخاب کرد و اون هیچ حق انتخابی نداشت نمیشه که درخواست ملکه و دربارو رد کرد در ضمن این یه مبارزش توقع داشتی گرگور بزاره اون افعی بی
دستو پا جونشو بگیره چون خیلی ها اوبرین رو دوست داشتن؟ نه این یک مبارزش اوبرین هم خودش انتخاب کرد توش شرکت کنه گرگور از هر خطای مبراس
بی نامنقل قول
واقعا در باره کی صحبت میشه؟
بهروزنقل قول
با درود.من امروز هرچه که آدرس صقحه اصلی سایت رو باز می کنم با ارور مواجه میشم اما الان که دوباره چک کردم هنوز همان ارور پابرجاست اما صفحات دیگر بجز صفحه اصلی قابل دسترسی اند.چرا ؟
ارور :
SORRY!
If you are the owner of this website, please contact your hosting provider: webmaster@winterfell.ir
It is possible you have reached this page because:
The IP address has changed.
The IP address for this domain may have changed recently. Check your DNS settings to verify that the domain is set up correctly. It may take 8-24 hours for DNS changes to propagate.
There has been a server misconfiguration.
Please verify that your hosting provider has the correct IP address configured for your Apache settings and DNS records. A restart of Apache may be required for new settings to take affect.
The site may have been moved to a different server.
The URL for this domain may have changed or the hosting provider may have moved the account to a different server.
آرماننقل قول
در پست جدید توضیح دادم مشکل رو
کافیه هیستوری مرورگرتون رو پاک کنید. حداقل هیستوری ۲۴ ساعت گذشته رو پاک کنید درست میشه
م.م.استارکنقل قول
واقعا ممنونم از زحماتتون.
من هنوز دارم کتاب دوم رو میخونم و چون pdf خوندن زمان میبره کند پیش میرم.
و باز هم ممنون که مارو از نرجمه نشر ویدا بی نیاز کردید.چون من یکی واقعا با اون حجم احمقانه سانسور مشکل داشتم.
پاینده باشید.
فهیمهنقل قول
این اولین باره که دارم نظر میذارم در واقع این فصل طوری نبود که بتونم سکوت کنم
فقط خوشحالم که وقتی این فصل رو تموم کردم تو رختخواب بودم تا ضربه ی پرتاب گوشیمو پتوم بگیره
ممنون اززحماتتون فقط یه مشکلی هست اونم اینکه وقتی درشت فونت رو دانلود میکنم تو بعضی فصلها مثل همین فصل اون درخواست پایانی برای کلیک برروی تیلیغات برای حمایت از سایت میاد وسط چند خط پایانی قرار میگیره واون چند خط آخر قابل خوندن نیست ممنون
Lady gloriaنقل قول
خیلی ممنون از وقتی که میذارید
این قسمتو تو سریال دیده بودم ولی بازم با خوندنش اعصابم بهم ریخت به نظرم افعی سرخ خیلی شخصیت جالبی داشت با این که تقصیر خودش بود ولی حیف بود این طوری بمیره البته از زندگیش نهایت استفاده رو هم برد
با توجه به حرفای اخر ابراین به تیریون به شک افتادم نکنه جدی جدی تایوین واسه انتقام دستور قتل الیا رو به اون وضع هولناک داد خودش که میگفت درمورد الیا به گرگور اشاره ای نکرده بود
sarahنقل قول