با توجه به اعلان رسمی بازیگر نقش یورن گریجوی و همه ی تصاویر اسپویل شده از بندر بالینتوی، بخش های مربوط به جزایر آهن از کتاب ضیافتی برای کلاغ ها در فصل ششم به تصویر کشیده خواهد شد. وقتشه که نگاهی عمیق تر به پادشهاهی کوچک عجیب و غریب واقع شده در خلیج مردان آهن، جنوب غربی قلمرو سابق خاندان استارک داشته باشیم. جزایر آهن مجمع الجزایری متشکل از ۳۱ جزیره هستند که ۷ جزیره از آنها جزایر ارشد در نظر گرفته میشوند، چون هر چیزی در وستروس هفتاییست! بزرگترین آنها با نام گریت ویک شناخته میشود و به دنبالش هارلو است که ثروتمند ترین و پرجمعیتترین در بین جزایر آهن محسوب میشود. با اینکه جزیرهی پایک سومین جزیرهی بزرگ گروه است، اما مقر حکمرانی خاندان گریجوی در آنجا واقع شده. درست از زمانی که لرد ویکان گریجوی پس از جنگهای فتح تارگرینها، از پایک انتخاب شد. تا قبل از آنها حکمرانی جزایر به دست خاندان هوئر بود. کسانی که تمایل نداشتند جزایر را از درون خود جزایر فرمانروایی کنند. بلکه آنها را از بخشی از ریورلند که فتح کرده بودند اداره میکردند. (آخرین عضو فرمانروای خاندان هوئر، هارن سیاه بود، کسی که نظارت ساخت و ساز هارنهال را، تنها برای رسیدن تارگرینها و اژدهاهایشان در وستروس و آغاز فتح شان در روزی که آن کامل شد؛ بر عهده داشت. بیشترش را شما میدانید.) بر خلاف بقیهی هفت پادشاهی، جزایر آهن به شدت مستقل هستند و به سنت و خدایان خود چسبیدهاند، آنها خدایان قدیم را پیروی نمیکنند و به هفت ایمان ندارند، اما به خدای مغروق وفادارند، کسی که گاهی او را “او که زیر امواج زندگی میکند” میخوانند. (سپتی در گریت ویک وجود دارد، که استحکام راههای داخلی را نشان میدهد.)
مانند جزایر آهن خدای مغروق هم سخت و خشن است. او با دشمنانش به وسیلهی طوفان مقابله میکند. طوفانی که اغلب در جزایر اتفاق میافتد و هنوز مردمان آهن بر این باورند که “چیزی که مرده هرگز نمیمیرد.” بدین معنی کسانی که مردهاند و کسانی که بدنشان از دریا بیرون کشیده میشود تا ابد در تالار آبی خدای مغروق با خدمتگزاران محسور کنندهی او به ضیافت خواهند نشست. کاهنان این مذهب مردان مغروق شناخته میشوند. فرزندان آهنزادگان در هنگام تولد، در یک مراسم که شباهت بسیاری به غسل تعمید کامل بدن در مسیحیت دارد، غرق میشوند. مردان مغروق در بزرگسالی برای بار دوم غرق میشوند، اینبار به حدی از خفگی که روی آنها احیا با یک فرم اولیهی CPR (حیای قلبی_ریوی) انجام میشود. ساکنان جزایر آهن همچنین سنت خاصی در هنگام انتخاب رهبرشان دارند. در شش پادشاهی دیگر، جانشینی براساس بزرگترین فرزند مشخص میشود و در همه، به غیر از دورن مردان برای جانشینی اولویت دارند. (یعنی زنان تنها در صورتی میتوانند پادشاهی را به ارث ببرند که هیچ وارث مرد زندهای وجود نداشته باشد.) در دورن ارشدیت مطلق وجود دارد، جایی که تنها ترتیب تولد اهمیت دارد نه جنسیت فرزند. اما در جزایر آهن و زمانهای قدیم، اهمیتی به ترتیب تولد افراد و ارشدیت آنها نمیدادند. وقتی پادشاه فعلی فوت میکرد حاکمان همهی جزایر و همهی ناخدایان بزرگ کشتیها، دور هم جمع میشدند و رسماً رهبر آینده را انتخاب میکردند، نزدیکترین چیزی که شبیه به دموکراسی وجود داشت چه در ایسوس و چه در وستروس.
شورای شاهان در مقدسترین جزیره در بین جزایر بزرگ به نام جزیرهی اُلدویک، در جایی به نام تپهی ناگا برگزار میشد. منطقهی ناگا به نداشتن هر گونه درختی مشهور است، اما در عوض بقایای اژدهای دریایی مردهای در آن وجود دارد که استخوان هایش از زمین برخواسته است. قبل از تهاجم اندالها، پادشاهان منتصب در شورای شاهان برای خود تاجی از چوب آب آورده میساختند. آن تاج در هنگام مرگ پادشاه منتخب به دریا بازگردانده میشد و سپس پادشاه جدید اقدام به ساخت تاجی نو برای خود میکرد. توافقات میان همهی شرکت کنندگان در شورای شاهان غیر قابل فسخ در نظر گرفته میشود. تنها یک مورد اعتراض به تصویب رای شورای شاهان دیده شده است. به این قرار که در هنگام مرگ پادشاه یوراگون گریجوی سوم، شورای شاهان عجولانه تشکیل شد، بدون آنکه منتظر رسیدن پسرش تارگون گریآیرون باشد که هنوز در دریا بود. برندهی شورای شاهان، یورتان چهارم گودبرادر، بعد از انتخابش همهی اعضای خاندان پادشاهی سابق را که توانست پیدا کند به قتل رساند.
بقیهی اعضای خاندان خیلی وحشت زده بودند و وقتی که تارگون بازگشت و شورای شاهان را نامعتبر پنداشت با او متحد شدند.
تارگون و جانشین بلافصلش، یوراگون گریآیرون چهارم تنها پادشاهان جزایر بودند که بدون تصویب شورای شاهان به پادشاهی رسیدند.
اما یک نسل بعد، مردان مغروق بر بازگشتن به سنت قدیم پافشاری کردند که متاسفانه منجر به خونریزی شد. از آنجایی که یورن گریآیرون به سادگی تمام کاندیداهای احتمالی را به قتل رساند. بر طبق داستانها، سنت شورای شاهان هم همان جا مرد.
گریآیرونها برای هزار سال و تا سال ۶۰۰ ق. ف حکمرانی کردند، یعنی تا زمان حملهی آندالها و ورود پادشاهان آندال، آنها تخت را مال خود کرده بودند. بعد از اگان فاتح خانوادهی گریجوی تخت را به دست آوردند و از زمان فتح تاکنون گریجویها تخت را نگه داشتند.
سریال از لحاظ فنی به پایان کتابهای منتشر شده رسیده است. به علاوهی مشتی از شخصیتهای دورنی که ما در ضیافتی برای کلاغها و رقص با اژدهایان ملاقات کردیم، فصلهایی هم با جزایر آهن گذراندیم و تعداد زیادی از آهنزادگان را ملاقات کردیم. در واقع ما خیلی زود پی بردیم که بیلون گریجوی در حین عبور از پل مابین برجهای پایک سقوط کرده و کشته شده است. سوظنی وجود دارد که ممکن است این اتفاق قتل بوده باشد، از آنجایی که بیلون در تمام زندگی خود از میان این پلها عبور میکرده و هرگز سر نخورده بود. نظریهی قدرتمندی وجود دارد که ممکن است مرد بیچهرهای بیلون را هل داده باشد، با این وجود، چه کسی او را استخدام کرده و چرا، هرگز به وضوح مشخص نشده است. ملیساندر مرگ بیلون را به کار جادوی خون خود نسبت داده است.
نتیجه اینکه برادر مغروق بیلون، ایرون، یک مذهبی متعصب، برای اولین بار بعد از هزاران سال، شورای شاهان را فرا میخواند تا جانشین را با اصرار بر روشهای سنتی انتخاب کنند. چون تنها کاریست که آهنزادگان را در این زمان متغیر یکپارچه نگه خواهد داشت. اما او انگیزهی دیگری نیز دارد. در این مرحله از داستان، ایرون اعتقادی به اینکه بیلون جانشین شایستهای داشته باشد ندارد؛ از آنجایی که تصور میشود تئون مرده است و آشا یک زن است. برادر بیلون، یورن هم مدعی است، اما ایرون بر این باور است که یورن همان کسی است که مرد بیچهره را فرستاده و قصد دارد تا از به قدرت رسیدن او به هر قیمتی جلوگیری کند. بدبختانه یا خوشبختانه، نقشهی او شکست خورده و یورن در شورای شاهان برنده میشود. یورن جمعیت را با بهصدا در آوردن شیپوری قانع میکند که شایستگی رهبری را دارد. شیپوری که به عنوان شیپور به بند کشندهی اژدها شناخته شده و قصد دارد تا با استفاده از آن، اژدهایان دینریس را بعد از ازدواج با او کنترل کند. (کتاب ضیافتی برای کلاغها و رقص با اژدهایان بستری است از کسانی که قصد ازدواج با دنی و به کنترل درآوردن اژدهایانش را دارند. سریال همهشان را حذف و به ازدواج او با هزدهار خلاصه کرده است.) آهنزادگان نقشهی احمقانهی او را دوست دارند و از صمیم قلب به او رای میدهند. یورن برادر دیگرش ویکتاریون را به سوی میرین میفرستد تا به نمایندگی از او به دنی پیشنهاد ازدواج دهد.
برطبق فیلم و عکسهایی که دیدهایم، به نظر میرسد که صحنههای جمع شدن آهنزادگان دور هم و حرکت کشتی یورن به سوی بندر، در حال تولید باشد. آیا او برای شورای شاهان میآید؟ آیا ما همهی شورای شاهان و بر تخت نشستن یورن را میبینیم؟ من احساس میکنم که احتمالاً این اتفاق نمیافتد. طرفداران کمابیش انتظار دیدن شورای شاهان و استخوانهای اژدهای دریایی در جزایر آهن را دارند.
تا آنجایی که ما میدانیم ویکتاریون در سریال وجود ندارد، بنابراین یورن نمیتواند او را به سوی دنی بفرستد. آیا یورن شیپور اژدهابند را خود به سوی او میبرد؟ یا او کس دیگری را میفرستد، شاید یارا؟ اگر تئون به طریقی به پایک بازگردد، آیا او میتواند کسی باشد که یورن گسیلش میدارد؟ این شیپور اژدها بند، همان طور که ممکن است حدس زده باشید، فوقالعاده مهم است. ازآنجا که حتی دنی هم نمیتواند اژدهایانش را به کاری که میخواهد مجبور کند، پس فرض میکنیم که این یکی دیگر حذف نمیشود.
بیایید امیدوار باشیم که فصلهای به تاخیر افتادهی آهن زادگان بهتر از دورنیها در فصل قبل باشد. من طرفدار بزرگ طرح آهنزادگان جدید نیستم، وقتی برای اولین بار کتاب ضیافتی برای کلاغها را خواندم با فصل های دورنیها هم به هیجان نیامدم. امیدوار بودم که سریال مشکل فصل قبل دورنیها را به وسیلهی به جریان درآوردن خانوادهشان و تندخویی بیپایان صحراییشان حل کند. اما سریال هم اشتباه متفاوتی انجام داد. امیدوارم که ماجرای جانشینی گریجوی بهتر به کار گرفته شود.
نظر شما در این مورد چیست؟ آیا شما هم موافقید که فصلهای دورن در فصل پنجم سریال به خوبی به تصویر کشیده نشد؟ آیا شما هم شکوه دورن را خدشهدار شده میبینید؟ به نظر شما شورای شاهان میتواند این نقص را جبران کند؟
ترجمه: فائزه ناصری
عالی بود ممنون.
hotshotنقل قول
محمدنقل قول
مقاله خوبی بود فقط یه ایراد اساسی داره اونم تلفظ اسم خاندان گری آیرون هستش که شما گریورن و گریون نوشتی
House Greyiron
کوئنتین مارتلنقل قول
در مورد دورن که واقعا افتضاح عمل کردن . داستان رو به کلی تغییر داده بودن و بازیگرای نقش مارهای شنی بسیار بد بازی می کردن .
امیدوارم که در مورد جزایر آهن بهتر عمل کنن . کاری به حذفیات ندارم . حداقل اون چیزی که میخوان نشون بدن رو بخوبی بهش پرداخته باشن و با داستان سازگاری داشته باشه .
Coldhandsنقل قول
مقاله خوبی بود
امیدوارم بتونن جزایر آهن رو مثل فصل دو بخوبی نمایش بدن و اون سرسختی و بیرحمی ساکنینش رو بخوبی به تصویر بیارند.احتمال حذف ویکتاریون ۵۰% هستش و من امیدوارم حذفش نکنن.
در مورد اینکه چرا اکثر مکانها و اسمها هفت عددن ،واقعا عجیبه چون همونطور که میدونین هفت عدد مقدسیه:هفت طبقه آسمان،هفت درجه بهشت و…که اینم تو نغمه تکرار شده:مذهب هفت ویه چندتا چیز دیگه هم هست.البته جدا از کتاب ،سریال بشدت نماد گراست.
lord navid lannisterنقل قول
ممنون از تذکرت، اصلاح شد.
م.م.استارکنقل قول
هرچه قدر از نبودن آریانه تو سریال بدم اومد باید به خاطر نبودن ویکتاریون هم همون قدر بدم بیاد. تغییرات سریال نسبت به کتاب بعضی جاها واقعا مزخرفه
Winterfell Princessنقل قول
خوب بودن که . مخصوصا کوچیکه
محمدنقل قول
کلا که یه سری از شخصیتای دورن رو حذف کردن. سیر داستانش هم عوض شد. احتمالا جزایر آهن هم همینطوری میشه. یه سری از شخصیتا حذف میشن داستانم روندش تغییر میکنه. کلا چشم آب نمیخوره خوب در بیاد حالا نمیدونم چرا.
یه سوال. من انگلیسی این مقاله رو یه جایی خوندم. حالا نمیدونم اشتباه میکنم یا نه. همینطور که داشتم ترجمه رو میخوندم یهو یادم اومد. میشه بگین منبع اصلی کجا بوده؟ میخوام دوباره زبان اصلیشو بخونم
کاملیانقل قول
میشه یه لطفی کنید این قدر داستانو جلو جلو نگید و اسپویل نکنید؟!!! خوی شاید یکی نخونده باشه دلش نخواد بدونه!!! خوب نگید!!!! یعنی چی کتاب ۴و۵ در مورد کساییه که می خوان با دنریس ازدواج کنن آخرشم همشون حذف میشن؟ الان تا یه کتاب اون ور تر مشخص شد روند داستان چطوریه!! قبلنم که اشاره کردید جان اسنو میمیره. الان دقیقا کتاب پنجو به چه هدفی باید بخونیم؟
سعیدنقل قول
همه مقاله یه طرف، اون قلمرو سابق استارک ها یه طرف.
kei1نقل قول
آی گفتی!
م.م.استارکنقل قول
دوست عزیز نظر شما قابل احترام ولی اینجا ذوستان باهم گاهی راجب داستان سریال گفتوگو میکنن و گاهی اسپویل میشه البته ما بازهم میگیم این سایت مختص کتاب نغمه نه سریال بازی تاج و تخت ولی دیگه دوستان پر حرارت اند
Cersei lannisterنقل قول