حقوق اجتماعی زنان و فمینیزم (برابری زن و مرد)
مارتین شخصیتهای مختلفی از زنان را در کتاب خود به تصویر کشیده است تا پژوهشی در خصوص عواقب و اثرات مختلف یک جامعه پدرسالارانه بر زنان آن ارائه دهد. او تمام شخصیتها را بصورت کاملاً انسانی و با تمام نیازهای جسمی و روحی مشابه و رویاها و احساسات مشترک به تصویر کشیده است. شخصیتهای مؤنث داستان مارتین برآنند تا مشابه مردان طیف وسیعی از ویژگیهای انسانی را بروز دهند. مارتین این توانایی ویژه را دارد که در سبک روایت خود (از دید شخصیت) شخصیتهایی را بدون در نظر گرفتن سن یا جنسیت و کاملاً متمایز از شخصیت واقعی خودش خلق کند. مارتین نه خود را زنگریز و نه قهرمان جنبش فمینیزم میداند. البته او اعتراف میکند که برخی باورها و هنجارهایی که در دوران کودکی به انسان القاء میشوند، هرگز از ذهن شخص بطور کامل پاک نخواهند شد. حتی باورهایی که بطور قطع مردود باشند. او بحث و گفتگو در خصوص اینکه این مجموعه داستانی هوادار فمینیزم یا ضد فمینیزم است را مقتنم و با ارزش میداند و بسیار خوشنود است که بسیاری از خوانندگان کتابش بانوان هستند و دست کم بعضی از شخصیتهای مؤنث داستان او را میپسندند. گرچه او هرگز چنین جسارتی به خود نداده است که بیانیهای در خصوص حمایت از جنبش فمینیزم در هر شکل آن را منتشر کند. نشریه آتلانتیک به این نکته اشاره میکند که:
وجه اشتراک دینریس و ملکه سرسی در آن است که به دو شکل متفاوت و موازی، وادار به ازدواج اجباری شدند و همچنین بطور مشترکی دارای ارادهای قوی برای رسیدن به اهداف خود هستند. و البته هردو در مواجهه با دشمنانشان سرسخت و خشن هستند.
با توجه به آنکه نسبت خونی و انتقال قدرت به روش موروثی، سریعترین و قطعیترین راه رسیدن به قدرت در وستروس است، سرسی لنیستر تفوق ویژهای در بازی قدرت نسبت به دیگران دارد. جایی که او میتواند انتقام خود از رابرت را در قالب ندادن هیچ وارث قانونی به او عینیت ببخشد.
[toggle title=”اسپویل: کتاب پنجم” state=”close” ]مارتین اظهار میدارد که راه پیمایی ندامت در ملاء عام سرسی در کتاب پنجم میتواند به تنفر از فمینیزم تعبیر گردد. جین شور، معشوقه شاه ادوارد چهارم نیز پس از مرگش چنین مجازاتی را متحمل شد. سرسی لنیستر با غرورش شناخته میشود و چنین مجازاتی دقیقاً برای شکستن غرور زنانی اینچنین وضع میگردد و نمیتوان آن را در مورد مردان به اجرا درآورد.[/toggle]
نحوه برخورد منتقدین با تصویری که مارتین از زنها در رمانش ارائه میدهد، به شکل عمدهای بعد از پخش سریال بازی تاج و تخت در سال ۲۰۱۱ متفاوت شد. جینا بلافانته در نیویورک تایمز معتقد است که داستان مارتین «قصهای پسرانه» است و آن را «انحراف محض» میداند که تمام روابط نامشروع یا غیرقانونی (illicitness) موجود در آن را برای زنان مسائلی پیش پا افتاده و کم اهمیت جلوه میدهد. این موراد چنان بیپروا مطرح میشوند که انگار هیچ زن زندهای این سریال را نمیبیند. البته همواره ممکن است زنانی کتابهایی چون نغمهای از یخ و آتش را بخوانند…این مقاله با بازخوردهای فراوانی مواجه شد. تا حدی که نیویورک تایمز بخش نظرات این مقاله را غیر فعال کرد.
ایلانا تیتلبام در هافینگتون پست مینویسد:
«نیویورک تایمز عزیز، “بازی تاج و تخت” داستانی مخصوص پسران نیست»
او معتقد است که مقاله بلافانته سراسر باطل و ناروا نیست اما تلاش کرده تا در لفافهای دلسوزانه به خوانندگان زن امر و نهی کند. او از وجود صحنههای جنسی زیاد در سریال دفاع میکند چون معتقد است که کتاب به عنوان منبع این سریال مملو از آنهاست. او مباحثه در خصوص داستان نغمهای از یخ و آتش و ژانر فانتزی از دیدگاه فمینیستی را تأیید میکند و میپسندد، اما دیدگاه بلافانته که معتقد است تنها مردان به داستان فانتزی علاقمند هستند را رد میکند. او معتقد است که دیدگاه بلافانته در معرفی ذات داستانهای فانتزی به عنوان «داستانی پسرانه»، باعث تقویت دیدگاه تفکیک جنسیتی مابین سبکهای مختلف ادبی میشود و او این را توهینی آشکار هم به سبک فانتزی و هم به جنسیت زنان میداند.
اسکات مسلو معتقد است که باید مابین دو مفهوم «به تصویر کشیدن تنفر از زنان» و «تأیید تنفر از زنان» تفاوت قائل شد. آنهم با توجه به آنکه داستان نغمه در دنیایی اتفاق میافتد که در آن س*ک*س مهمترین ابزاری است که زنان میتوانند به وسیله آن به قدرت دست یابند. گرچه سریال گاهی پا را فراتر نهاده و به محدوده هرزنمایی و استثمار زنان قدم نهاده است. او معتقد است که صحنههای سک…. موجود در سریال سبب میشود که بینندگان دلشان برای شخصیتهای زن داستان بسوزد. (!!!!)
ضمن تشکر از زحمتی که کشیدید عملا خوندن این مطلب از یه جایی به بعد برای مایی که کتاب رو نخوندیم کامل هنوز ضرر داره.خواهش می کنم هدف وبلاگ فراموش نشه.عمده علاقه مندان به دنبال ترحمه کتاب بودن و خودتون هم این هدف رو داشتید.سرعت بیرون اومدن فصل ها فوق العاده پایین اومده.من از طرف خودم و خوانندگان قدیمی وبلاگ تمرکز رو کتاب رو توصیه می کنم
با تشکر دوباره
منتظرنقل قول
عالیییییی واقعا لذت بردم خیلی جالب بود :) :)
owlنقل قول
بسیار بسیار جالب بود
تشکر :D
al_ay_20نقل قول
فوق العاده بود. کلی سوال بی جواب منو در رابطه با مارتین و نوشته هاش جواب داد
لیدی آریاننقل قول
عالی بود.خیلی ممنون
سانازنقل قول
مطمئن باشید هدف اصلی ما و تمرکزمون رو همون کتابه. این مقاله قبلا در وبلاگ منتشر شده بود و فقط به اینجا نقل مکان پیدا کرده و با توجه به کادرهای اسپویلی که داره عملا برای همه خوانندگان میتونه مفید و بدون هیچ ضرر و اسپویلی باشه
دوست عزیز منظور از سرعت فوق العاده پایین یعنی بازه۵ روز هست که شده ۶ روز؟ ای کاش دوستان از روند و جزئیات تهیه هر فصل، مقدار ساعتی که برای هر فصل صرف میشه و غیره اگاه بودند، اونوقت با این بضاعت ما کسی حرف از دیر یا زود نمیزد. جز چند نفر خاص عملا کسی قدمی برا کمک به بهبود سرعت ترجمه بر نمیداره.به شخصه تا وارد بطن کار نشدم به سختی این کار واقف نبودم. ویرایش این اثر با همین سرعت تبدیل به یه کار روزانه شده و جوری وقت آدم رو پر میکنه که عملا هیچ وقت ازادی نمیزاره. این حرفا رو فقط برا یه کم آگاهی دادن زدم و منتی سر کسی نیست این یه کار دلیه و هیچ چشم داشتی هم توش نبوده و نیست
Ali.Aنقل قول
عالی بود خسته نباشید ;)
البته یه اشتباه هم بود با اجازه اون دیوار هادریان بود اشتباه نوشتید اسم امپراتور روم رو :D
شکوفهنقل قول
خیلی خوبه
بازم یه مورد دیگه اشاره کنم اینکه اگر به جای لادینی بزنید «بی خدا» درست تره چون اتئیست معنی بی خدا رو می ده نه بی دین انسان می تونه دین نداشته باشه و خدا داشته باشه اما اتئیست یعنی اعتقادی به هیچ خدا یا خدایانی ندارد که در مقابل تئیست یعنی کسی که حداقل به یک خدا اعتقاد داشته باشد قرار می گیره اما حرفی از دین نمی زنه.
لاادری رو هم «ندانم گرا» بزنید که نه به عقل و درک که کلا می گوید شواهدی دال بر وجود هیچ خدایی تاکنون وجود نداشته شاید در اینده بوجود اید اما چون تا کنون هیچ مدرکی وجود ندارد پس نمی توان نتیجه گرفت خدایی هم وجود دارد و صرفا می تواند حدس باشد که شخص ندانمگرا می تواند اتئیست یا تئیست باشد.
شرمنده جسارت کردم من خودم چون ندانمگرای اتئیست هستم حس کردم بهتره این کلمات درست تر توضیح داده بشن تا از بروز اشتباه کاسته بشه :)
شکوفهنقل قول
ممنون که تذکر دادین. به زودی اصلاح میشه
م.م.استارکنقل قول
ممنون مقاله زیبایی بود
(اون آدره چقدر خوش قیافه ی) :mrgreen:
zensfordoniaنقل قول
اون قسمت رو که نوشته بود وستروس سرزمین قمار های بزرگست رو باید با اب طلا نوشت
رندل تارلینقل قول
خیلی ممنون ترجمش ک خیلی عالی بود ب جز چند مورد ک دوستان گفتن در مورد متن هم من ک با همش موافقم البته ب جز مقاله فلانته.
Lady Arianaنقل قول
سلام خیلی ممنون واقعا خوب بود…
فقط اگه میشه آدرس این وبلاگ آشپزی رو کامل میزارید؟
A m i Nنقل قول
الان روی اسم اون وبلاگ آشپزی کلیک کنید به سایتش منتقل میشید
م.م.استارکنقل قول
کلمه ای نیست که بتونم در تشکر از شما حق مطلبو ادا کنم :!:
سعیدنقل قول
مرسی واقعا از خوندنش لذت بردم.
saraنقل قول
عالی بود مثل همیشه
فقط تا ترجمه کتاب پنجم
مویی تو سرمون نمی مونه از انتظار
آنـــانقل قول
دوست دارم که این مقاله رو هم ببینید
دوازده نکته ی جالب درباره ی بازی تاج و تخت
http://tinyurl.com/mm9o64l
ایدرمنقل قول