دیگه وقتش شده بود که فصلی جدید از کتاب پنجم رو منتشر کنیم. حالا بعد از مدتی طولانی، فصل سوم از کتاب پنجم آماده است. فصلی از جان اسنو، فرمانده کل نگهبانان شب. امیدوارم دوستانی که سریال رو دیدن، بدونن که اسپویل کردن ماجرا ممنوعه. پس در مورد بحثهای سریالی فقط در مطالب سریالی بحث کنید.
سعی میکنیم از این به بعد فواصل انتشار فصلهای کتاب پنجم اینقدر طولانی نباشه، گرچه اولویت اول ما تمام کردن کتاب چهارمه.
گرگ سفید به میان بیشهای سیاه دوید و از زیر صخرهای رنگ پریده به بلندای آسمان گذشت. ماه هم پابهپایش به سرعت در بستر آسمان پرستاره حرکت میکرد و از میان شاخههای عریانِ در هم پیچیده بالای سرش میسُرید.
ماه زمزمه کرد: «اسنو.» گرگ پاسخی نداد. برف در زیر پنجههایش خرد میشد. باد در میان درختان زوزه میکشید.
از دوردست میتوانست صدای گلهاش را بشنود که همه با هم او را فرا میخواندند. آنها هم مشغول شکار بودند. همانطور که برادر سیاهش گوشت بز عظیمی را میدرید، بارانِ سرکش بر سرش تازیانه مینواخت و خون را از پهلویش که شاخ بلند بز خراشانده بود، میشست. در مکانی دیگر، خواهر کوچکش سر برآورد تا رو به ماه آواز سر دهد و بسیاری عموزادۀ کوچک جثۀ خاکستری رنگ، از شکارشان دست کشیدند تا با او هم آواز شوند. تپههایی که آنها ساکنش بودند، گرمتر و پر از غذا بود. شبهای بسیاری میشد که گله خواهرش از گوشت گوسفندان، گاوها و اسبها، شکار انسانها دل سیری بخورند، و گاهی حتی از گوشت خود انسانها.
ماه ریزریز خندید و دوباره صدایش زد: «اسنو.» گرگ سفید در امتداد ردپای انسانی به زیر صخره یخی قدم گذاشت. مزه خون روی زبانش بود و گوشهایش از آواز عموزادههای بسیارش زنگ میزد. زمانی آنها ششتا بودند، پنج توله نابینا که در برف کنار مادر مردۀشان ناله میکردند و از نوک پستانهای بیجان و سفتش شیر سرد میمکیدند، در حالیکه او به تنهایی بیرون خزیده بود. چهار تا باقی مانده بودند. . . و یکی که گرگ سفید دیگر نمیتوانست حسش کند.
ماه پافشاری کرد، «اسنو.»
دستتون درد نکنه. سرعتتون خیلی بالا رفته به برداشته شدن تحریم ها ربطی داره؟
barristan selmyنقل قول
بچه ها من روانشناسی قبول میشم.به نظرتون رشته خوبی هست؟؟؟؟؟
وایت واکر ایرانینقل قول
چقد غیرمنتظره
.
.
اصلا انتظار فصل جدید نداشتم,
.
.
دمتون گرم و تشکر فراوان
s.a.sنقل قول
به نظرتون اون گرگی که دیگه نمیتونه احساسش کنه کدومه؟وچرا دیگه حسش نمیکنه
میم.تالینقل قول
مشخصا سامر هستش که هم بوی تابستان میده و هم اون طرف دیواره
ehsanنقل قول
خوب اگه سامر باشه اون از بقیه بیشتر بهش نزدیکه چرا نمیتونه حسش کنه؟
میم.تالینقل قول
باید گری ویند، گرگ راب باشه….
victarionنقل قول
گرگ راب و گرگ سانسا مردن, این رو میدونه.
گرگ سیاه (مال ریکان) و گرگی در دوردست به همراه عمو زاده ها (گرگ آریا) رو تشخیص داده و حس کرده, فقط میمونه گرگ برن که دیگه حسش نمیکنه.
s.a.sنقل قول
دوستان! این کتاب درسته کتاب ۵ هست ولی وقایعش مال بعد از کتاب ۳ هست. گرگ جان قبلا احساس کرده بود لیدی مرده، الان هم احساس میکنه گریویند رو نمیتونه احساس کنه
اون ۴تایی که باقی موندن سامر و شگی داگ و نایمیریا و گرگ جان هستن اونی که نمیتونه دیگه احساسش کنه گریوینده
متعجبم چرا میگین سامر رو نمیتونه احساس کنه! جلوتر که میگه اون یکی که بوی تابستون میده رو اونور دیوار احساس میکنه.
علینقل قول
درسته الان فصل رو کامل خوندم سامر رو میدونه اون طرف دیواره اونی که نمیتونه حسش کنه گری وینده
میم.تالینقل قول
درود
ممنون واسه فصل جدید
خسته نباشید.
maryنقل قول
من با توجه به داستان که بیان میکنه گوست شگی داگ رو بعد شکار حس میکنه (مزه گوشت بز و خراش ناشی از شاخ), و نامریا رو در کنار عموزاده ها حس میکنه, ولی حرفی از سامر نمیزنه, کامنت بالا رو گذاشتم,
ولی دوباره که جمله ی “چهار تا باقی مانده بودند. . . و یکی که گرگ سفید دیگر نمیتوانست حسش کند” رو خوندم, بله حق با شماست, اینجا حس نکردن اشاره به مردن گری ویند داره
s.a.sنقل قول
ممنون
تصویر روی پست هم بسیار زیباس کار هرکی بوده دستش درد نکنه
sir navidنقل قول
خیلی عالی امیدوارم که با همین انرژی ادامه بدید . مرسی .
محمدنقل قول
با سلام
من ۲ روز سعی میکنم account رو شارژ کنم ولی نمیشه میخواستم بدونم مشکل از طرف من هستش یا بقیه هم این مشکل رو دارن
به درگاه پرداخت وصل نمیشه
jackelنقل قول
هنوز هم رفع نشده، کس دیگهای گزارشی از این مشکل نداده
م.م.استارکنقل قول
سلام میخاستم بدونم فایل کتاب چهارم به صورت یکجا و پیوسته وجود داره؟هزینه اش برای خرید چقدره؟ اگر وجود نداره میشه تهیه کنین که خوندنش و خریدش راحتر باشه؟ممنونم
mahtabanنقل قول
بازم این سوال؟!
دیگه جواب دادن به این سوال روزانه شده.
وقتی ترجمه تموم شد فایل یکجا هم ارائه میشه.
م.م.استارکنقل قول
رشته ی خوبیه… اگر هم بابت بازار کارش نگرانی همه رشته ها تو این آشفته بازار همین معضل رو دارن.
mojtabaنقل قول
دوستان فصل قشنگی بود فصل جدید حاضر نشد؟
mohammadxeegerنقل قول
از دوستانی که هرچند وقت یکبار میگن فصل جدید کو ؟ فصل جدید کی ترجمه میشه ؟ خواهش میکنم اینقدر عجله نداشته باشن،
چرا که واقعا گروه ترجمه سایت کارشون سخته و زمان بر. از طرفی هم همه ۲۴ ساعته بیکار ننشستن که فقط ترجمه کنن.
ثانیا همین انتظارشه که باعث میشه با هر فصل جدید بی اندازه از مطالعه اش لذت ببریم .
به همین خاطر کمی ملاحظه هم خوبه …
شاه شبنقل قول
دوستان گروه ترجمه با تشکر و خسته نباشید به خاطر ترجمه دقیق و عالی کتاب .
با توجه به حجم بالای کتاب و زمان کمی که تا انتشار کتاب ششم مونده خوشحال میشم اگر دوست داشته باشین من هم در ترجمه و ویریایش فصل های آتی کتاب ۵ کمک کنم
aliنقل قول
ای خدا چقدر کیف میده من کتاب رو گرفتم تا اخرش خوندم
ولی خداییش خسته نباشید
Melikaنقل قول
من ایران نیستم و واقعا دلم میخواد کتابو بخونم
نمیشه هیچ جوری با مسترکارت پرداخت کرد؟
Sabaنقل قول
خو برو اصلشو بخر بیکاری ها
mohammadxeegerنقل قول
اقا فصل جدید چی شد حداقل جواب بدین فکر نکنیم سایتو ول کردید ب امان خدا
mohammadxeegerنقل قول
سلام دوست عزیز…هستیم. امیدوارم مارو ببخشید…فصل جدید به امید خدا بزودی میاد روی سایت.
victarionنقل قول
سلام
خیلی خوشحالم که با شما و سایتتون آشنا شدم. میشه بپرسم فصل ۴ کی واسه دانلود قرار داده میشه؟
بزودی یعنی کی؟ یه تاریخ بگید لطفا
متشکرم
ریگارنقل قول
کاش ی اپیلیکیشن برای ارائه فصول میساختین مث سایت نود هشتیا اونطوری با موبایلم راحت میشد فصول رو خرید
naziنقل قول
فارسی خوندنش بیشتر میچسبه ولی خب مثل اینکه راه حلی نداره وگرنه میگفتن مدیر سایت!
Sabaنقل قول
قبل از شما هم بودن چند نفر که کارشون راه افتاد، لطفا به خود مدیر سایت ایمیل بزنید و توی بخش تماس با ما پیام بفرستید. سرش شلوغه این چند روزه، نرسیده سر بزنه به سایت
نریماننقل قول
کار فصل تموم شده، منتظره تا محمد وقتی پیدا کنه و آپلودش کنه.
نریماننقل قول